eitaa logo
مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
2.5هزار دنبال‌کننده
982 عکس
95 ویدیو
125 فایل
قالَ الصَّادقُ علیه‌السلام: مَنْ تَعَلَّمَ اَلْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً قم، خیابان معلم، نبش کوچه ۲۱ کانال دروس مدرس فقهی در ایتا و تلگرام: @dars_madras_emb
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حسین بن سعید اهوازی از بزرگان اصحاب حضرت هادی علیه‌السلام ● حسین بن سعید الأهوازی ثقه جلیل‏ القدر. از راویان حضرت رضا و حضرت جواد و هادی علیهم السلام است. ● اصلش از کوفه است لکن با برادرش به اهواز منتقل شد پس از آن در قم سکنی گزید. ● سی کتاب تألیف کرده و برادرش حسن پنجاه کتاب تصنیف کرده و این سی کتاب در میان اصحاب معروف است. ● حسن بن سعید همان است که رسانید علی بن مهزیار و اسحاق بن ابراهیم خضینی را به خدمت حضرت امام رضا علیه ‌السلام و بعد از آن علی بن ریان را به خدمت آن حضرت رسانید و سبب هدایت این سه نفر و باعث معرفت ایشان به مذهب حق، او بود. @madras_emb
💠 کتب حسین بن سعید اولین جوامع حدیثی شیعه(۱) ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● حسین بن سعید ۳۰ کتاب در ابواب مختلف فقه تالیف نموده است. ساختار اصلی تبویب فقهی ما بر اساس کتب حسین بن سعید است. ● ساختار کتاب کافی نیز متاثّر از کتب حسین بن سعید است. باب‌بندی کتب حسین بن سعید اهمیّت زیای دارد که در بخش‌های مختلف (کتاب‌های مختلف) کافی اثرگذار بوده است. ● کتب حسین بن سعید دارای محوریّت خاصی بوده است. به عنوان مثال، در شرح حال محمّد بن اورمه آمده است: «له كتب مثل كتب الحسين بن سعيد». یعنی مصنّفین در تالیف کتاب به کتب حسین به سعید نظر داشته‌اند و بر اساس کتب او تالیف می‌نمودند. ● در مورد علی بن مهزیار نقل شده است که او کتب حسین بن سعید را اخذ نموده و سپس در برخی از کتب او روایات زیادی اضافه کرده و در برخی دیگر، موارد اندکی اضافه نموده است. پس از کتب حسین بن سعید، کتبی مثل کتب علی بن مهزیار تالیف شده است که این موارد، آغاز حرکت تالیف جوامع حدیثی است. ● کتب حسین بن سعید و علی بن مهزیار آرام آرام تمامی نقلیات حدیثی را به نقل از کتب متوجّه می‌کند. ● پیش از زمان حسین بن سعید، شواهد روشنی مبنی بر نقل از کتب وجود ندارد، ولی کتب تالیف‌شده پس از زمان حسین بن سعید، ناظر به کتبی مثل کتاب حسین بن سعید و علی بن مهزیار است. به عنوان مثال، ما منابع شیخ طوسی در تهذیب را به طور کامل استخراج نمودیم. در این استخراج تحقیقات زیادی در طی حدود ۲۰ سال انجام گرفت. مهم‌ترین منابع شیخ در تهذیب، کافی و کتب حسین بن سعید است. از کتب تالیف‌شده پیش از زمان حسین بن سعید به ندرت در این کتاب نقل شده که آنها هم منابع چندان‌ مهمی نیستند. به عنوان مثال، نقلیاتی از مسائل علی بن جعفر و کتب ابن محبوب و نوادر محمد بن ابی‌عمیر در برخی مواضع تهذیب ذکر شده است. منابع تهذیب نوعا مربوط به زمان حسین بن سعید به بعد است. ...................................... ۱. کتب اولیّه روایی که تالیف شده، برخی از اصول است و برخی دیگر، از جوامع حدیثی است. جوامع خود دو دسته است: جوامع اولیه و ثانویه. 🔺درس خارج فقه؛ ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ @madras_emb
💠 آیا اصل در امامزاده‌ها عدالت است؟ ❖ آیت الله شیخ محمدتقی شهیدی: اصلی دالّ بر وثاقت امامزاده‌ها وجود ندارد. مبنای آیت‌الله‌العظمی وحید خراسانی آن است که: «اصل در امامزاده‌ها عدالت است الّا ما ثَبَت خلافُه». ما چنین اصلی نداریم. 🔺درس خارج فقه؛ ۹ دی ۱۳۹۷ @madras_emb
💠 لزوم تبحّر برای حدس تصحیفات و تحریفات در متون روایی ● در بحث فلسفه‌ علم، یکی از توانایی‌های نظریه‌ علمی را، قدرت پیش‌بینی می‌دانند. در بحث تصحیف و تحریف نیز قدرت پیش‌بینی سقط، اهمّیت زیادی در کشف آن دارد و این قدرت برای آشنایان به اسناد و تصحیفات و تحریفات، در مرتبه‌ بالایی وجود دارد. ● به تناسب، ذکر این مطلب سودمند است که زمانی از حاج آقای والد درباره‌ی معنای «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» در زیارت جامعه‌ کبیره سؤال کردم. ایشان فرمودند: باید در این‌جا بین نسخه بدل و نسخه اصلی جمع شده باشد، زیرا در مقابل آخرت، گاه دنیا قرار گرفته و گاه اولی قرار می‌گیرد. برای روشن شدن این امر، باید تمام نسخ موجود از جامعه‌ کبیره را مشاهده کرد. ● بنده با مراجعه به نسخ زیارت، مشاهده کردم که «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» نقل کتاب من لا یحضر الفقیه است ولی در عیون اخبار الرضا علیه‌السلام «حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى‏» است و دنیا در آن وجود ندارد.(۱) ● هر چند در اصطلاحات قرآنی، در مقابل آخرت، گاهی اولی قرار می‌گیرد، امّا در استعمالات متأخّر، مانند استعمالات روایی، به طور متعارف در مقابل آخرت، دنیا قرار می‌گیرد، و همین باعث می‌شود ناسخ با دیدن کلمه‌ی آخرت، به دنیا منتقل شده و دنیا را بنویسد، یا در حاشیه، اولی به دنیا تفسیر شده باشد و در نسخ بعدی، این تفسیر به گمان حذف شدن، به متن اصلی منتقل شده باشد. ● برای حاج آقای والد که به نسخ آشنایی دارند، در نگاه اوّل، حدس و گمان به تحریف ایجاد شد و اگر کسی غیر از ایشان بود، شاید برای او حدس هم تحقّق پیدا نمی‌کرد. ............................ ۱. کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۲، ص۶۱۰؛ عیون أخبار الرضا علیه‌السلام: ج۲، ص۲۷۳. 🔺درس خارج اصول استاد معظّم آقای حاج سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی، تاریخ: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ @ketabe_Estenad @madras_emb
💠 استراتژی تقیه ❖ آیت الله محمدتقی شهیدی: ● «عبدالله کوفی» که خادم حسین بن روح بوده، توثیق ندارد. بعضی روایات می‌گوید: «خدّامنا شرار الخلق»؛ البته سندش ضعیف است، ولی خدام ائمه علیهم‌السلام که همه‌شان آدم‌های خوبی نبودند تا چه برسد به خادم حسین بن روح که در اوج تقیه بوده است! ● یک شخصی از همین خدامِ حسین بن روح به معاویه لعن کرد، حسین بن روح اخراجش کرد. چرا؟ برای این‌که اگر بنا بود حسین بن روح، نائب خاص، در مجتمع بغداد معروف بشود به این‌که خلفاء را لعن می‌کند، دیگر کار نمی‌توانست بکند. ● امام زمان علیه‌السلام هم می‌دانستند چه کسی را نائب خاصش قرار دهند. نرفت علماء را نائب قرار بدهد. یک شخصی که بازاری بود، نائب خاصش قرار داد که به او حساس نشوند. ● حالا این خادم هم (عبدالله الکوفی) لابد کسی بوده دیگران به او حساس نبودند، یک آدم معمولی بود، از کجا معلوم ثقه بوده؟! 🔺درس خارج فقه؛ ۳۰ آذر ۱۳۹۵ @madras_emb
💠 وقتی امضای امام پایان کار باشد ✍️ امام صادق علیه‌السلام بعد از وفات عبدالله بن ابی یعفور در نامه‌ای به مفضل بن عمر فرمودند: عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْعُبَيْدِيُّ، قَالَ: كَتَبَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام إِلَى الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِيِّ حِينَ مَضَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ، يَا مُفَضَّلُ ... فَوِلَادَتِي‏ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَا كَانَ فِي عَصْرِنَا أَحَدٌ أَطْوَعَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِإِمَامِهِ مِنْهُ، فَمَا زَالَ كَذَلِكَ حَتَّى قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ بِرَحْمَتِهِ وَ صَيَّرَهُ إِلَى جَنَّتِهِ، مُسَاكِناً فِيهَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیه‌السلام أَنْزَلَهُ اللَّهُ بَيْنَ الْمَسْكَنَيْنِ مَسْكَنِ مُحَمَّدٍ وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ علیهماالسلام وَ إِنْ كَانَتِ الْمَسَاكِنُ وَاحِدَةً وَ الدَّرَجَاتُ وَاحِدَةً! فَزَادَهُ اللَّهُ رِضًى مِنْ عِنْدِهِ وَ مَغْفِرَةً مِنْ فَضْلِهِ بِرِضَايَ عَنْهُ. 📚رجال الكشي؛ ص۲۴۸ ● ... به جدم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله سوگند؛ در روزگار ما کسی مطیع تر نسبت به خدا و رسولش و امامش از ابن ابی یعفور نبود. ● و همیشه به این منوال بود تا اینکه خداوند، او را با رحمت خود، به سوی خود میراند. ● و به سوی بهشت خود در کنار رسول خدا و امیرالمومنین علیهماالسلام، میان خانه پیامبر و امیرالمومنین علیهماالسلام سکونت داد و اگر چه خانه‌ها و مقام‌ها یکی بود. ● خداوند به خاطر رضایت و خشنودی من، هر چه بیشتر از جانب خود از او راضی باشد و از فضل خود بر وی ببخشد. @madras_emb
💠 آیا فقیه در رجال باید مجتهد باشد؟ اجتهاد در رجال به چه معناست؟ ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● «اجتهاد در رجال» به اين معناست كه وجوه توثيق و تضعيف براى فقيه معلوم شود. مثلاً اينكه كثرت نقل اجلّاء موجب وثاقت مروى عنه مى‌شود يا نه‌؟ يا اگر مى‌شود، مبتنى بر چه شرائطى است‌؟ يا اينكه توثيقات افرادى همچون علّامه و سيد بن طاووس، به خاطر مبناى آنها در أصاله العدالة است يا آن كه به جهت احراز وثاقت راوى توسط آن‌هاست‌؟ يا مسأله ديگر در توثيقات متأخّرين اين است كه توثيقات آنها بر اساس فحص و استقراء نيست؛ بلكه بر اساس اجتهاد در همان مداركى است كه در اختيار ما نيز مى‌باشد. با اين وصف، آيا باز هم توثيقات آنها حجّت است يا آن كه به جهت مدركى بودن اين توثيقات، دليلى بر حجّيت آن‌ها وجود ندارد؟ كلام در حسّى يا حدسى بودن اصل توثيقات رجاليّين (چه متقدّم و چه متأخّر) نيز از همين قبيل است. ● اينها امورى است كه مجتهد براى استنباط حكم شرعى، نيازمند به اخذ مبنا در آنهاست و 👈مجتهد بدون اتّخاذ مبنا در اين امور، نمى‌تواند حكم فقهى را به درستى استنباط كند. 🔺مقالات (پرسش‌هایی از آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی)؛ ص۱۳۶ @madras_emb
💠 جایگاه ابان بن تغلب ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● جایگاه ابان بن تغلب، بسیار بلند بوده است. ● نجاشی در مورد او نقل کرده است: «و كان أبان إذا قدم المدينة تقوضت إليه الحَلَق، و اُخلِيت له سارية النبي صلى‌الله‌عليه‌وآله»[۱] . یعنی وقتی وارد مسجد مدینه می‌شد، همه حلقه‌های درسی تعطیل می‌شد و ستون پیامبر را برای او خالی می‌کردند و به او تفویض می‌شد، تا به حلقه درسی او تبدیل شود. ● چنین شخصیّتی با معاذ بن مسلم قابل مقایسه نیست. معاذ می‌توانسته است در پاسخ سوال، بگوید که نمی‌دانم، ولی ابان قادر به اظهار جهل نبوده است و خود گفته است که اگر بگویم نمی‌دانم از من قبول نمی‌کنند. حضرت بیان می‌فرماید که تو مجبوری به سوال پاسخ بگویی. ........................................... ۱. رجال النجاشي؛ ص۱۱ 🔺درس خارج فقه؛ ۲۳ مهر ۱۴۰۲ @madras_emb
💠 تشیّع ابان بن تغلب ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● امامی بودن، دارای مراتبی است. ابن حجر عسقلانی در لسان المیزان آورد است که ابان با وجود آنکه شیعه‌‌مذهب است، قول او معتبر است. او بیان کرده است که بدعت بر دوگونه است. بدعت صغری و بدعت کبری. ابان دارای بدعت صغری است. گرایشات ابان به تشیّع برای عموم مردم روشن بوده ولی تبرّی او از شیخین برای مردم واضح نیست، و مراد از بدعت کبری، تبرّی از شیخین است. ● حکایت زیر که نجاشی در مورد ابان نقل کرده، قابل توجه است: «عن عبد الرحمن بن الحجاج قال: كنا في مجلس أبان بن تغلب فجاء [ه‏] شاب فقال: يا أبا سعيد، أخبرني، كم شهد مع علیّ بن أبي طالب عليه السلام من أصحاب النبي صلى الله عليه و آله؟ قال: فقال له أبان: كأنّك تريد أن تعرف فضل علیّ بمن تبعه من أصحاب رسول الله. قال: فقال الرجل: هو ذاك، فقال: و الله ما عرفنا فضلهم إلّا باتّباعهم إياه ........ قال: فقال أبان له: يا أبا البلاد تدري مَن الشيعة؟ الشيعة الذين إذا اختلف الناس عن رسول الله صلى الله عليه و آله، أخذوا بقول علیّ عليه السلام، و إذا اختلف الناس عن علیّ أخذوا بقول جعفر بن محمّد عليه السلام» [۱]. عبدالرحمن بن حجاج می‌گوید: در مجلس درس ابان بن تغلب نشسته بودیم که جوانی بر او وارد شد و گفت: ای ابا سعید! بگو چند نفر از اصحاب پیامبر همراه علی در جنگ‌ها شرکت جستند؟ ابان گفت: گویا تو می‌خواهی فضل علی را از روی تعداد صحابه‌ای که از او پیروی کرده‌اند بشناسی؟ گفت: چنین است. ابان گفت: (ولی برعکس) به خدا سوگند، ما فضل اصحاب پیامبر را جز از طریق پیروی آنان از علی نمی‌شناسیم! ابان به ابی بلاد گفت: می‌دانی شیعیان چه کسانی هستند؟ آنان کسانی هستند که وقتی مردم پس از رسول خدا اختلاف کردند از علی پیروی کردند و هنگامی که مردم بعد از علی اختلاف کردند از جعفر بن محمد پیروی کردند! ● این نقل نشان می‌دهد که 👈ابان، خود را پیرو امام صادق علیه‌السلام معرّفی می‌کرده ولی در گفتار و رفتار به گونه‌ای عمل نمی‌کرده که حسّاسیّت‌زا و تحریک‌آمیز و مشکل‌آفرین باشد. ...................................... ۱. رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲ 🔺درس خارج فقه؛ ۲۳ مهر ۱۴۰۲ @madras_emb
💠 وصف اختصاصی برای جناب جعفر طیار ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● در کتاب قرب الأسناد روایتی صحیح السند نقل گردیده است. در سند این روایت، «محمّد بن عیسی عن عبدالله بن میمون القدّاح» آمده که به نظر ما، روایت محمّد بن عیسی عبیدی صحیح است. ● «وَ عَنْهُ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ‌السَّلَامُ: مِنَّا سَبْعَةٌ خَلَقَهُمْ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُخْلَقْ فِي الْأَرْضِ مِثْلُهُمْ: مِنَّا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ سَيِّدُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ خَاتَمُ النَّبِيِّينَ، وَ وَصِيُّهُ خَيْرُ الْوَصِيِّينَ، وَ سِبْطَاهُ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ حَسَناً وَ حُسَيْناً، وَ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ حَمْزَةُ عَمُّهُ، وَ مَنْ قَدْ طَارَ مَعَ الْمَلَائِكَةِ جَعْفَرٌ، وَ الْقَائِمُ». ▫️«منّا»: ظاهرا مراد از «منّا» در ابتدای حدیث، سادات و بنی‌هاشم است. ▫️«حَسَناً وَ حُسَيْناً»: نصب این دو اسم از باب قطع است. یعنی به جهت مدح، منصوب گشته‌اند. گاهی در زبان عربی، از جهت اعراب وصف از موصوف تبعیّت نمی‌کند. بلکه به جهت مدح، اعراب نصب به آن داده می‌شود. که در این صورت، نصب به فعل مقدّر است. ● در این روایت حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام به ۷ نفر افتخار کرده‌اند. از این ۷ نفر، ۵ شخصیّت از معصومین هستند. دو شخص دیگر که در کنار معصومین نام آنها ذکر شده، نشان می‌دهد که دارای جایگاه بسیار ویژه‌ای هستند. بخصوص آنکه هر کدام با وصفی اختصاصی مدح شده‌اند. این دو نفر، جعفر طیّار و حمزه سیّدالشهداء هستند. 🔺درس خارج فقه؛ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ @madras_emb
💠 اثبات شئوناتی برای ائمه علیهم‌السلام و نفی غلو، در روایتی جالب از حضرت صادق علیه‌السلام ❖ استاد معظم حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● روایتی از سدیر نقل شده که روایت بسیار جالبی است. ● به نظر ما سدیر ثقه است و ما مقاله‌ای در اثبات وثاقت سدیر نوشته‌ایم که قسمت دوم آن چاپ نشده است؛ لذا روایت صحیحه است. ● ... عَنْ سَدِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِنَّ قَوْماً يَزْعُمُونَ أَنَّكُمْ آلِهَةٌ- يَتْلُونَ بِذَلِكَ عَلَيْنَا قُرْآناً ﴿وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ﴾ فَقَالَ: يَا سَدِيرُ! سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي وَ شَعْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ بِرَاءٌ، وَ بَرِئَ اللَّهُ مِنْهُمْ. مَا هَؤُلَاءِ عَلَى دِينِي وَ لَا عَلَى دِينِ آبَائِي. وَ اللَّهِ لَا يَجْمَعُنِي اللَّهُ وَ إِيَّاهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ سَاخِطٌ عَلَيْهِمْ. قَالَ قُلْتُ: وَ عِنْدَنَا قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنَّكُمْ رُسُلٌ يَقْرَءُونَ عَلَيْنَا بِذَلِكَ قُرْآناً ﴿يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ﴾ فَقَالَ: يَا سَدِيرُ سَمْعِي وَ بَصَرِي وَ ... قَالَ قُلْتُ: فَمَا أَنْتُمْ قَالَ نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ أَمْرِ اللَّهِ نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّه‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَى مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْضِ.(الکافی؛ ج۱؛ ص۲۶۹) ▫️ در این روایت مراحل غلو در مورد ائمه بیان شده است. ▫️«وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ»: گویا این بخش را جمله مستانفه دانسته‌اند، و گمان کرده‌اند خداوند متعال، خدای آسمان‌ها است و بر روی زمین نیز خدای دیگری وجود دارد که شما اهل بیت هستند. ▫️در مورد جایگاه ائمه و مقامات ایشان، در بین اصحاب ائمه اختلافاتی بوده است. حتی نقل شده برخی اصحاب، عصمت ائمه را منکر بوده اند. ● من نمی‌دانم این مطلب آیا صحیح است یا خیر، که شهید ثانی نقل می‌کند: بسیاری از اصحاب ائمه عصمت ایشان را منکر بوده‌اند و قائل بودند: «هم قومٌ صالحون فَرَضَ اللهُ طاعتَهم». شهید ثانی بیان کرده است با مراجعه به رجال کشی این مطلب به دست می‌آید. ● به نظر ما چنین برداشتی از رجال کشی نمی‌شود. بله، برخی از اصحاب، مقامات فرابشری ائمه را منکر بودند، و اموری نظیر علم غیب را برای ایشان ثابت نمی‌دانستند. ولی این با مساله عصمت تفاوت دارد. 👈از این روایت شریفه چند امر برای ائمه علیهم‌السلام اثبات می‌شود: ۱. علم غیب ایشان: نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ ۲. شأن مفسّربودن ائمّه: نَحْنُ تَرَاجِمَةُ أَمْرِ اللَّهِ ۳. عصمت ائمه: نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ ۴. مفترض الطاعه و وجوب اطاعت آنها: أَمَرَ اللَّه‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا. نَحْنُ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ عَلَى مَنْ دُونَ السَّمَاءِ وَ فَوْقَ الْأَرْضِ. 🔺درس خارج فقه؛ چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ @madras_emb
مطالب تاریخی قاموس الرجال.mp3
430.5K
💠 کتابی ناب برای استفاده‌های تاریخی ❖ استاد معظم حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● یکی از کتابهای که برای استفاده‌های تاریخی بسیار کتاب خوبی است، قاموس الرجال مرحوم محقق تستری است. ● محقق تستری صرف نظر از مباحث رجالی، یک مورّخ، تاریخ دان و محقق تاریخی برجسته است. ● مرحوم تستری اطلاعات نابی از شخصیتهای که جنبه تاریخی دارند را انتخاب کرده و در کتاب آورده است. ● شرح حال مامون و عایشه را در قاموس الرجال ملاحظه بفرمایید، خیلی نکات ناب و گزینش‌های عالی انجام داده است. ● قاموس الرجال یکی از کتب بسیار مهم برای اهل منبر است. 🔹برگرفته از مجلس عزای حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها؛ ۲۶ آبان ۱۴۰۳ @madras_emb