eitaa logo
پایگاه خبری مفاز
2.4هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
346 فایل
﷽ پایگاه خبری مفاز؛ منبع اخبار فرق‌‌ضاله و ادیان انحرافی t.me/mafaz_news شامد: 1-2-757841-65-0-1 ارتباط با ما👇 @Pasokhgoo_mafaz سایت👇 www.mafaz.ir اینستاگرام👇 www.instagram.com/mafaz.ir سروش👇 sapp.ir/mafaz_news ایتا 👇 eitaa.com/mafaz_news
مشاهده در ایتا
دانلود
ویژگی از زبان دومین پیشوای جناب ، در بیان مهم‌ترین ویژگی انتخاب رهبر و رئیس جامعه می‌گوید: «باید شخصی رئیس باشد که خود اصرار در ریاست نداشته باشد. فی‌الحقیقه در خیال و نباشد. بلکه بگوید من خود را سزاوار و لایق این مقام نمی‌دانم و طاقت تحمّل این ثِقل عظیم (بار سنگین) ندارم. اینگونه ، مستحقّق ریاستند. زیرا اگر خیر و فائدۀ عموم مراد است که رئیس باید خیرخواه باشد نه خودخواه؛ و اگر غرض شخصی منظور باشد که این مضرّ به عالم انسانی و منفعت عمومی است». ؛ بدایع‌الآثار، ج 1، ص 309 اما گویا این ملاک پیشوای بهائی در انتخاب رهبر، با نوع رهبری او ندارد. چرا که وی پس از به قدرت رسیدن، به دلیل ترس از خود (محمدعلی)، به دشمنی با او برخواست و با زشت‌ترین القاب ممکن، وی را مورد خطاب قرار داد. ؛ ر.ک: مکاتیب، ج 1، صص 443-442 دشمنی عبدالبهاء با برادر خود برای حفظ قدرت، تا جایی پیش رفت که به نادیده گرفتن وصیت پیامبر خوانده‌ی بهائیان (در جانشینی محمدعلی) انجامید. ؛ ر.ک: الواح بعد از اقدس، ص 135 اما تعجب اینجاست که این پیشانی‌سفیدِ قدرت ‌طلبی در عالم، مردم را به چه چیز فرامی‌خواند؟! 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
گستاخی سران پیشوایان بر خلاف ادعای عالم انسانی خود [1]، همواره ملّت‌های مختلف جهان را مورد توهین و هتاکی قرار داده‌اند. همچنان که پیامبرخوانده‌ی بهائیت در توهینی آشکار، تُرک زبانان را وحشی خطاب کرده استاز تُرک زبان‌ها دوری کن و فاصله بگیر، اگرچه پدرت باشد! چرا که اگر دوستت بدارد، خواهَدَت خورد و اگر دشمن بدارد خواهَدَت کُشت»[2] نیز به عنوان جانشین وی، مردم آفریقا را پَست‌تر از دانسته [3] و آفریقایی‌هایی را که مستعمره‌ی دولت‌های غربی نشده‌اند را گاوهایی در صورت انسان می‌داند. در به مبلّغین بهائی می‌بایست گفت، البته اسلام نیز برخی انسان‌ها را همچون حیوانات، بلکه گمراه‌تر از آنان می‌شمارد؛ اما این وصف را هرگز در مورد قوم یا نژاد یا مدنیت خاصی به کار نگرفته است. بلکه لبه‌ی تیز موضعش در این کلام، متوجه «انسان‌های غافل، هواپرست، منکر حقیقت و لجوج» است. چنین انسان‌هایی از مرحله‌ی انسانیت سقوط کرده و گوش شنوا و چشم بینا و دلِ پذیرای حق ندارند و خویشتن را به زده‌اند. اینان خود گمراه‌اند و دیگران را نیز گمراه می‌کنند و اصطلاحاً، هیزم دوزخ الهی می‌شوند. : [1]. ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 160. [2]. اسدالله فاضل مازندرانی، اسرالآثار خصوصی، 124 بدیع، ج 2، ص 154. [3]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 237. 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
بیت العدل و به عنوان دومین پیشوای ، جستجوی بی‌طرفانه‌ی حقیقت و منع از تقلید را به عنوان اولین آموزه‌ی پدر خود معرفی نموده است: «اول تعليم حضرت ، تحرّی حقيقت است. بايد انسان تحرّی حقيقت كند و از تقاليد دست بكشد».[1] از این‌رو بنابر باور بهائیت: «هر فردی با رسیدن به سنّ بلوغ، به این حق‌جویی است تا آیین دل‌خواه خویش را برگزیند».[2] اما بد نیست بدانیم در حالی ، تحرّی حقیقت را لازم و پیش‌نیاز رشد و هدایت بشر می‌دانند که خود در عمل، تفسیر متفاوتی از آن را به نمایش درآورده‌اند. همچنان که با قرار دادن کودکان خود در فضایی بسته و تحت آموزش‌هایی فشرده، دیگر راهی را جز انتخاب بهائیت در بزرگ‌سالی، پیش پای آنان باقی نمی‌گذارند. جالب‌تر آن‌که رهبران این فرقه، معتقدند که نه تنها می‌بایست را از سنّ پایین به کودکان خورانید، بلکه لازم است تا کودکان بهائی را به عنوان مبلّغ نیز تربیت کرد: «بايد محيطی بوجود آورد که احساس کنند به جامعه تعلق دارند و در اهداف و مقاصد جامعه شريک و سهيم گردند. اما به راستی مگر فلسفه‌ی تحرّی حقیقت، ترک تقلید و انتخابی از پیش تعیین شده نیست؟! آیا با مبلّغ ساختن و به قول عبدالبهاء، خوراندن بهائیت به کودکان همراه با شیر مادر [3]؛ دیگر امکان تحرّی حقیقتی برای بهائیان باقی خواهد ماند؟! آری؛ گویا این نسخه‌ی (به اصطلاح) شفابخش پیشوایان بهائی، شامل پیروان این فرقه نشده و بهائیت، این آموزه را تنها مختص می‌داند! : [1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 144. [2]. شوقی افندی، نداء به اهل عالم، کانادا: مؤسسه‌ی معارف بهائی، 1993 م، ص 3. [4]. ر.ک: عباس افندی، منتخباتی از مکاتيب، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 124. 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
عباس‌افندی فرزند مرد شماره سوم در فرقه ضاله بهائیت است. او در زیرکی و و بافندگی‌های در بی‌نظیر بوده است. عباس‌افندی که او را و و می‌نامند، چنان که از نوشته‌هایش استفاده می‌شود در تحصیل علوم گوناگون ادبی و عقلی زحمات زیادی را متحمل شده است. وی که هشت‌سال و اندی در ، و دوازده‌سال در ، و پنج‌سال در ، و بقیه عمر را در و به‌ سر برد، تمام رموز اِغفال اغنام‌الله (گوسفندان خدا) را یاد گرفت و در میان این کشمکش‌ها و تبعیدها، تجربه‌ها آموخت، و به رموز و ترفندهای نفوذ در دیگران آگاه گردید. 📡 @mafaz_news
مشروب‌خواری # عبدالحسین_آیتی به نقل یکی از همراهان در سفر اروپایی‌اش، خاطره‌ای بدین مضمون را از اقامت در پاریس نقل می‌کند: «در پاریس شبی با می‌خوردیم، اسرار قلب خود را گفت و دانستم که هیچ دینی ندارد».[1] اما نقل این حکایت، حاوی نکاتی بدین مضمون است: : چگونه پیامبرخوانده‌ی بهائیت حکم به تحریم نوشیدن مسکرات داده: «لا تقربوا بها لّأنَّها حُرِّمَت عَلیکُم مِن لَدَی اللهِ العَلیِّ العَظیم [2]؛ نزدیک (مسکرات) نشوید، چرا که از جانب خدای تعالی بلند مرتبه بر شما حرام شده است»؛ اما در عین حال، جانشین و مبیّن آیات ساختگی‌اش مرتکب این عمل شده است؟! در این صورت، چه توجیهی بر پایبندی پیروان بهائیت به این حکم وجود دارد؟! : در حالی که حتی جانشین پیامبرخوانده‌ی بهائیت، به ساختگی بودن اساس این مسلک اعتراف کرده، چه توجیهی بر باقی ماندن سایر پیروان بر آن وجود دارد؟! : [1]. عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، (3 جلدی)، تهران: بی‌نا، 1340 ش، ج 3، ص 140. [2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 429. 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
دید و بازدیدهای در آمریکا بر اساس شواهد موجود، سفر به آمریکا، با دعوت رسمی مقامات این کشور و با برنامه‌ریزی قبلی برای زد و بندهای سیاسی صورت گرفته است.[1] از این‌رو هنگام ورود عباس افندی به ، وی از سوی «روزولت» رئیس جمهور وقت آمریکا و وزیر دارایی‌اش «لی مک کلانگ»، مورد استقبال قرار گرفت. او همچنین در طول سفر، با اشخاص برجسته و مقامات رسمی این کشور، از جمله «فرانکلین مک‌وه» خزانه‌دار آمریکا، دریاسالار «وین رایت»، دریاسالار «پیری» سفیر انگلیس در وانگشتن، چند تن از و... ملاقات نمود.[2] اما به راستی، علّت مقامات آمریکایی جنگ‌طلب، از عبدالبهاء (در ظاهر) مروج جنگ ستیزی چه بوده است؟! همچنین عبدالبهاء، چه نقشی برای پیشگیری از جنگ‌های بزرگ آینده‌ای که آمریکا باعث و بانی‌اش بوده، ایفا کرده است؟! در غیر این صورت، عباس افندی تنها مأمور غرب، برای ترویج صلح و دست بوسی غربی‌های متجاوز به کشورهای اسلامی می‌باشد![3] از طرفی، با چه مجوزی در پاسخ به استقبال آمریکایی‌ها، آنان را برای غارت منابع ایران ترغیب نموده است؟[4] : [1]. ر.ک: محمود زرقانی، بدایع الآثار، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 1، ص 6. [2]. ر.ک: شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه: نصرالله مودت، ج 3، ص 224-223. [3]. ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 123. [4]. ر.ک: عباس افندی، 127 بدیع، ج 2، ص 30. 🏠موسسه فرق و ادیان زاهدان-مفاز🇮🇷 📡 eitaa: @m_mafaz_lib 📺web: www.mafaz.ir 🎥Instagram: @mafaz_pic 🆔Admin: @mafaz1
از زبان دومین پیشوای بهائیان جناب ، در بیان مهم‌ترین ویژگی انتخاب رهبر و رئیس جامعه می‌گوید: «باید شخصی رئیس باشد که خود اصرار در ریاست نداشته باشد. فی‌الحقیقه در خیال شهرت و برتری نباشد. بلکه بگوید من خود را سزاوار و لایق این مقام نمی‌دانم و طاقت تحمّل این ثِقل عظیم (بار سنگین) ندارم. اینگونه نفوس، مستحقّق ریاستند. زیرا اگر خیر و فائدۀ عموم مراد است که رئیس باید خیرخواه باشد نه خودخواه؛ و اگر غرض شخصی منظور باشد که این مضرّ به عالم انسانی و منفعت عمومی است». منبع؛ بدایع‌الآثار، ج 1، ص 309 اما گویا این ملاک پیشوای در انتخاب رهبر، با نوع رهبری او انطباق ندارد. چرا که وی پس از به قدرت رسیدن، به دلیل ترس از توطئه‌ی برادر خود (محمدعلی)، به دشمنی با او برخواست و با زشت‌ترین القاب ممکن، وی را مورد خطاب قرار داد. منبع؛ ر.ک: مکاتیب، ج 1، صص 443-442. دشمنی با برادر خود برای حفظ قدرت، تا جایی پیش رفت که به نادیده گرفتن وصیت (در جانشینی محمدعلی) انجامید. منبع؛ ر.ک: الواح بعد از اقدس، ص 135، اما تعجب اینجاست که این پیشانی‌سفیدِ قدرت ‌طلبی در عالم، مردم را به چه چیز فرامی‌خواند؟! @ferghenews @mafaz_news
📝به بهانه پیام ۲۸ نوامبر ۲۰۱۸ بیت العدل📝 (قسمت اول) را می توان بالاترین مقام مدیریتی جامعه در زمان کنونی دانست که بر خلاف نصوص وارده از سوی سران آن –که مشروعیت آن را منوط به حضور ولی امر الله می دانند- در حال حکمرانی بر بهائیانی است که ولایت آن را پذیرفته اند. این مرکز که در فلسطین اشغالی –اسرائیل- واقع شده است در مناسبت هایِ مختلف پیام هایی را صادر می نماید که محتوای اصلی آن را نیابت از اعضای در زیارت از اماکن مقدسه بیان می کند و مهمتر از آن به مریدان خود تذکر می دهد که یک فرقه تشکیلاتی بوده که تک تک افراد آن باید به دستورات بیت العدل گوش فرا داده و منویات آن ها را اجرا نمایند. آخرین که به بهانه ایام امری عهد و میثاق و سال مرگ دومین سرکرده این فرقه عباس افندی در 26 نوامبر 2018 صادر گردیده است علاوه بر امور ثابته ای که در تمامی این مرکز به چشم می خورد و سابقا نیز بیان گردید حاوی مطالبی است که نه تنها باعث تعجب میگردد، بلکه عناصر بهائی را نیز در سرتاسر دنیا به فکر فرو می برد که چگونه می توان را مغز متفکر دانست در حالیکه اعضای آن تسلط کافی بر متون و منابع سران این فرقه نداشته و در بیانیه ای که –مثلا- به بهائیان جهان نگاشته اند چنین به اشتباه سخن از عبدالبهاء رانده اند. در ابتدای این پیام در وصف آمده است: « ... سرچشمه وحدت عالم انسانی، مثل اعلای کلیه صفات و فضائل بهائی و غصن اعظم الهی که جمیع در زیر سایه اش مأمن می یابند...» شاید برخی اینگونه بگویند ممکن است چنین گفتار پر غلطی از عناصر کم اطلاع بهائی صادر گردیده باشد و الا از جانب اعضای بیت العدل که خود را معصوم از خطا می دانند چنین اشتباهاتی متصوَر نیست اما افسوس که نمی توان امضای ذیل پیام را نادیده انگاشت و باید پذیرفت این متن مملو از اشتباه را بالاترین مصدر شرعی بهائیان نوشته است. اولین نشانه جهل کاتب از آنجا مشخص می گردد که سرچشمه آمیزه را عباس افندی می داند در حالیکه او در کتاب می گوید «...دوم تعلیمات حضرت بهاء الله وحدت عالم انسانی است...»(خطابات ج2 صص145 و 146) او بر خلاف سران به صراحت پدرش را مصدر و سرچشمه این تعلیم می داند و نکته مهمتر آنکه در قسمت دیگری از این کتاب این تعلیم را حضرت علیه السلام می داند: « امروز هرکسی به وحدت بشر خدمت کند در درگاه احدیت مقبول است؛ زیرا جمیع انبیای الهی در وحدت عالم انسانی کوشیدند و خدمت به عالم انسانی کردند، زیرا اساس تعالیم الهی وحدت عالم انسانی است. حضرت موسی خدمت به وحدت انسانی نمود، حضرت مسیح وحدت عالم انسانی را تأسیس کرد ، حضرت محمد اعلان وحدت انسانی نمود . انجیل و تورات و قرآن اساس وحدت انسانی تأسیس نمودند. شریعت الله یکی است و دین الله یکی و آن الفت و محبت است. حضرت بهاء‌الله تجدید تعالیم انبیاء فرمود.» (خطابات ج1 صص 18 و 19) سرچشمه، باشد یا موسس عیسی علی نبینا و آله وعلیه السلام، هرکدام را بپذیریم آنچه طبق اصیل بهائی صحیح شمرده می شود این است که عبدالبهاء سرچشمه این تعلیم نیست. اری بهائیت فرقه ای است که به واسطه تأسیس گردید و توسط فرزندش عباس افندی که خود را مبین دستورات پدر و دوم شخص این فرقه می دانست گسترش یافت. نویسندگان پیام بیت العدل از دوم شخص بودن او غفلت ورزیده اند و با استفاده از صفتی که بر وزن افعل تفضیل است مقام او را از بهاء الله نیز بالاتر برده اند.اگر بالاترین فضائل را متعلق به بدانیم کما اینکه در این پیام دانسته شده است اول شخص این فرقه که همان حسینعلی نوری معروف به بهاء الله است در مقامی پایین تر از جانشین خود جای خواهد گرفت و یقینا برای بیت العدل چنین غلوی در حق عبدالبهاء خوشایند نخواهد بود زیرا بهاء الله هرچه باشد خدا و پیامبر این فرقه بوده که اعمال عبادی خود را رو به مقبره او انجام می دهند در حالیکه عبدالبهاء هرچه دارد به عنوان پدرش و تبیین آموزه های او دارد. بررسی این دو صفت کافیست تا جامعه بهائی از باب از سران بیت العدل که در باغ های سرسبز و زیبای قدم می گذارند و در کمال رفاه و آسایش زیارت نیابتی از بهائیان انجام می دهند، درخواست نمایند تا اطلاعات خود را نسبت به سران فرقه بیشتر کنند تا اینگونه اعتقادات بهائیت را به سخره نگیرند. ادامه دارد.... (مفاز) تلگرام https://t.me/m_mafaz_lib ایتا https://eitaa.com/m_mafaz_lib اینستاگرام https://www.instagram.com/mafaz_pic کانال خبری https://t.me/mafaz_news ادمین @mafaz_pasokhgoo
📝به بهانه پیام ۲۸ نوامبر ۲۰۱۸ بیت العدل📝 (قسمت دوم) اگر به گونه ای اشتباهات خود را در اوصاف انتسابی به عبدالبهاء در پیام فوق توجیه و تأویل نمایند -که هرگز نمی توانند- ما به سراغ صفت سوم میرویم که هیچ جای تأویل و تفسیری در آن وجود ندارد. کمتر نوشته را می توان دید که از نقل ها و های سران بهائی خالی باشد پس چگونه بیت العدل ادعا میکند برای جمیع انسان ها محلی امن به شمار می آید؟ تورقی کوتاه در بهائی به وضوح روشن می سازد که از پدرش بد دهانی و توهین را از زمان اختلاف او با بر سر فراگرفته بود و فهمیده بود برادر میتواند به برادرش نسبت های ناروا بدهد پس به پدرش اقتدا نمود و برادرش را اینگونه توصیف نمود:« چون ابلهان مغرور خرفند نه صدف پر گهر. چون جعل سرمست بوی گلخنند نه رایحه گلشن معطّر. کِرم مهینند در اسفل زمین مکین نه طیور علّیین. خفّاش ظلمتند نه نور پاش افق مبین. هر دم بهانه آرند و چون زاغان جفا در گلخن خزان لانه و آشیانه نمایند.» (مکاتیب، ج 1، صص 442 و 443) آیا چنین فردی که به برادرش ، ، ، و ... می گوید را می توان به عنوان مأمنی برای جمیع افراد دانست؟ شاید گفته شود برادرش در صدد مخالفت با او بود و قصد داشت حاکم بر باشد اما دیگرانی که حتی در عمر خود یک مرتبه هم را ندیده بودند فقط بخاطر زندگی در مناطق محروم مورد فحش و توهین این فرد قرار گرفتند: اهالی مملکتی نظیر آفریقا جمیع مانند وحوش ضاریه (: حیوانات وحشی و درنده) و حیوانات بریه (: خشکی) بی‌عقل و دانشند و کلّ متوحش (همگی وحشی هستند) یک نفس دانا و متمدّن در ما بین آنان موجود نه (: نیست) (مکاتیب ج 1، ص 331) وی در عبارت دیگر می گوید: «اگر انسان را به طبیعت خود ترک کنیم از حیوان بدتر می‌شود، جاهل و نادان می‌ماند مثل اهالی اواسط آفریقا... در اواسط آفریقا ملاحظه کنید که مثل حیوانات بلکه پست‌تر از حیوانند» (خطابات ج 2، ص 237-234) آیا صحیح است کسیکه به گفته مأمن جمیع است به که در مناطق محروم این زندگی می کنند توهین کرده و آن ها را و از بنامد؟ آیا نه اینست که را نفی نموده و می گوید 《ان اکرمکم عندالله اتقیکم》پس چگونه که مدعی دین و آئین است چنین رفتار زشتی را نسبت به مخلوقین خدا دارند؟ وی در بخش دیگری از سخنانش می گوید: «اقوام متوحش به هیچ‌وجه از حیوان امتیازی ندارند. مثلاً چه فرق است میان سیاهان افریک (: آفریقا) با سیاهان امریک (: آمریکا). این‌ها (: سیاهان آفریقا) "خلق الله" البقر علی صورة البشرند. (گاوهایی هستند که خدا با صورت انسانی خلق نمود). آنان (: سیاهان آمریکایی) متمدن و باهوش. (خطابات ج 3، ص 48) های به خاتمه نمی یابد و گروه های مختلف دیگری همچون ها (اسرارالآثار خصوصی ج3 صص 42 و 43) و (خطابات ج2 ص238) و... از جسارت ها و توهین های وی بهره مند شده اند. برادر و خواهر عزیز بهائی خود کن ما هم همانطور که در انتهای آمده است به تو میگوییم «... از تهمت و افترا احتراز جویند و هرگز به مذمت دیگران لب نگشایند، بیگانه نبینند بلکه همه را اعضای یک خاندان شمرند و نظرات مختلف و آرای متضاد را کنار گذارند..» (پیام بیت العدل 26 نوامبر 2018) اما یقینا این گفتار از نیست و یا اگر هم هست در مقام عمل همانطور که دیدید به گونه دیگر عمل نموده است و حال سران خیانت کار بیت العدل در صدد پوشاندن حقایق هستند تا از چهره عبدالبهاء تصویری و و دلسوز برای جلوه دهند تا با سوء استفاده از خود به و دنیایی دست یابند. آنگونه که مشخص شد نه میشناسند و نه و فقط در مسیر خدمت به استکبار و استعمار ارتباط خودشان را با تو حفظ می کنند تا بتوانند در لحظه های خاص نیات پلید دشمنان الهی را پیاده سازند. عصر امروز و است و یک انسان نمی تواند صرفا بخاطر دیگران از ای پیروی کند بلکه یقینا باید به دنبال ادله و براهینی برود که آن را می پذیرد. (مفاز) تلگرام https://t.me/m_mafaz_lib ایتا https://eitaa.com/m_mafaz_lib اینستاگرام https://www.instagram.com/mafaz_pic کانال خبری https://t.me/mafaz_news ادمین @mafaz_pasokhgoo
رمزگشایی از لقب سِر و نشان شوالیه‌گری عبدالبهاء (١) ✅ اگر، طبق ادعای بهائیان، رهبران در قبال همهٔ جنگ‌ها بی‌تفاوت و اهل صلح و صفا هستند، پس رویّهٔ مرکزیت در دوران جنگ اوّل جهانی را چگونه توجیه می‌کنند که به خدمات فراوان به سود بریتانیا مشغول بود؟! ✅ آیا این درست است که در دوران جنگ اوّل جهانی، که شدید و کمبود گندم بخش مهمی از جمعیت را نابود کرد، برخی خاندان‌های ثروتمند به تأمین خواروبار و آذوقه برای ارتش بریتانیا اشتغال داشتند؟! ✅ آیا این درست است که در دوران جنگ اوّل جهانی فرقه بهائی در سرزمین به‌عنوان یکی از استعمار بریتانیا و شرکای آن، علیه روسیه و عثمانی،‌ عمل می‌کرد؟! ✅ و این اقدامات کار را بدان‌جا رسانید که در اواخر جنگ ، فرمانده کل قشون عثمانی، تصمیم گرفت عباس افندی را اعدام کند و اماکن در حیفا و عکا را منهدم نماید؛ که به‌علت شکست عثمانی در جنگ این اقدامات عملی نشد؟! ✅ به‌دلیل همین کمک‌ها بود که پس از پایان جنگ، نشان به عبدالبهاء اعطا شد. به‌نوشتهٔ دولت انگلستان به حمایت جدّی از بهائیان برخاست و لرد ، وزیر امور خارجه بریتانیا، طی تلگرافی به ژنرال ، فرمانده ارتش بریتانیا در فلسطین، تأکید کرد: 👈 «به جمیع قوا در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء و عائله و دوستان آن حضرت بکوشند.» ✅ و به پاس این خدمات در جنگ اوّل جهانی بود که سِر یهودی؛ اولین کمیسر عالی فلسطین و سِر ، مأمور سیاسی بریتانیا در فلسطین، در تشییع جنازهٔ شرکت کردند. @mafaz_news
افندی‌هایی که با انگلیس نشستند و با صهیونیست بستند یکی از فرقه‌هایی که در شکل گیری رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی اقدامات قابل توجهی انجام داده، فرقه است. «شوقی افندی» که پس از «عباس افندی» به عنوان سرکرده این فرقه انتخاب شده بود بنابر رویه بهائیان مانند پیشینیان خود چون در سرسپردگی به انگلستان، از هیچ کوششی برای جلب رضایت سران اسرائیل دریغ نکرد و با تمام قوا تصمیم گرفت راه سرسپردگی بهائیت را که به صهیونیسم ختم شده است را به طور کامل طی کند. بهائیان که از ایران اخراج شده و به دایره حکومت عثمانی در آن زمان رفته بودند، توسط سلطان عثمانی از ترس اینکه این گروه با فعالیت‌هایی که شروع کرده بودند بلوایی در استامبول ایجاد نکنند و موجبات بهم خوردگی روابط ایران و عثمانی را فراهم نسازند، به شهر عکا که در چند کیلومتری شهر حیفا واقع شده است، تبعید شدند. 👉mafaz.ir/?p=56916 🆔@mafaz_news