eitaa logo
تبیان مهدوی
3هزار دنبال‌کننده
35 عکس
18 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 📣(در سال ٣٧ هجری در صفین، شخصی از طایفه بنی اسد پرسید: چگونه شما را از مقام امامت که سزاوار تر از همه بودید کنار زدند؟ ) 1⃣ علل و عوامل غصب امامت ♦️ای برادر بنی اسدی! تو مردی پريشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی، ليکن تو را حق خويشاوندی است، و حقّی که در پرسيدن داری و بی گمان طالب دانستنی. پس بدان که آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحميل شد، در حالی که ما را نَسَب برتر و پيوند خويشاوندی با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چيز ديگری نبود که گروهی بخيلانه به کرسی خلافت چسبيدند، و گروهی سخاوت مندانه از آن دست کشيدند، داور خداست، و بازگشت همه ما به روز قيامت است. (در اينجا شعر امرء القيس را خواند که:) «واگذار داستان تاراج آن غارت گران را، و به يادآور داستان شگفت دزديدن اسب سواری را.» 2⃣ شكوه از ستمهای معاويه ♦️بيا و داستان پسر ابوسفيان را به يادآور، که روزگار مرا به خنده آورد، بعد از آن که مرا گرياند. سوگند به خدا که جای شگفتی نيست، کار از بس عجيب است که شگفتی را می زدايد و کجی و انحراف می افزايد. مردم کوشيدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند، جوشش زلال حقيقت را از سرچشمه آن ببندند، چرا که ميان من و خود، آب را وَبا آلود کردند. اگر محنت آزمايش از ما و اين مردم برداشته شود، آنان را به راهی می برم که سراسر حق است، و اگر به گونه ديگری انجامد. (با حسرت خوردن بر آنها جان خويش را مگذار، که خداوند بر آنچه می کنند آگاه است.) 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
•┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈• : در بند دوم منظور از آزمایش چیست ؟ : ✍ مرادشان فتنه معاویه و جنگ صفین و آثار و عواقب سخت و تلخ و شبهه ناک ان است. 🖊 حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈••✾◆🍃🌸🍃◆✾••┈•
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پویش علیهماا‌لسلام 🔰 طرح هر محب علی یک کانال ✅ حتما شماهم مثل من وخیلی های دیگه آرزو داشتید روز عاشورا بودید و امام حسین را یاری می کردید! ✅ حتما شما هم مثل من و خیلی های دیگه آرزو دارید دوران ظهور امام زمان(علیه السلام) را درک کنید ویاری اش کنید. پس بسم الله ••••• ✅ سرباز امیرالمومنین علیه السلام شو تا یاور خوبی برای مهدی (عج )باشی!! 🔻کافی است برای شروع🔻 📩یک "یاعلی"به شماره 10003130313 پیامک کنید. ☎️ یا با شماره 0253174 تماس بگیرید . 🆔 @adminyar110
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 1⃣وصف پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم و اهل بیت علیهم السلام ) ♦️خداوند پيامبرش را با نوری درخشان و برهانی آشکار، و راهی روشن، و کتابی هدايتگر برانگيخت. خانواده او نيکوترين خانواده، و درخت وجودش از بهترين درختان است که شاخه های آن راست و ميوه های آن سر به زير و در دسترس همگان است. زادگاه او مکّه و هجرت او به مدينه، پاک و پاکيزه است، که در آنجا نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسيد. خدا او را با برهانی کامل و کافی (قرآن) و پندهای شفابخش، و دعوتی جبران کننده فرستاد. با فرستادن پيامبر(صلی الله علیه و آله) شريعت های ناشناخته را شناساند، و ريشه بدعت های راه يافته در اديان آسمانی را قطع کرد، و احکام و مقرّرات الهی را بيان فرمود. پس هر کس جز اسلام دينی را انتخاب کند، به يقين شقاوت او ثابت، و پيوند او با خدا قطع، و سقوطش سهمگين خواهد بود، و سرانجامش رنج و اندوهی بی پايان و شکنجه ای پر درد می باشد. بر خدا توکّل می کنم، توکّلی که بازگشت به سوی او باشد، و از او راه می جويم، راهی که به بهشت رسد، و به آنجا که خواست اوست بينجامد. 2⃣ سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان ♦️بندگان خدا! شما را به ترسيدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مايه رهايی جاويدان است. خدا آن گونه که سزاوار بود شما را ترسانيد، و چنان که شايسته بود اميدوارتان کرد، و دنيا و بی اعتباری آن و نابودشدنی بودن و دگرگونی آن را برای شما توصيف کرد. پس از آنچه در دنيا شما را به شگفتی وامی دارد، روی گردانيد، زيرا که مدّت کوتاهی در آن اقامت داريد، دنيا به خشم خدا نزديک ترين و از خشنودی خدا دورترين جايگاه است. پس ای بندگان خدا! از غم و اندوه و سرگرمی های دنيا چشم برگيريد، زيرا شما به جدايی و دگرگونی های امور دنيايی يقين داريد، و چونان دوست مهربانی که نصيحت گر و کوشابرای نجات رفيقش تلاش کند، خويشتن را از دنيا دور نگه داريد. و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گيريد، که چگونه، بند بند اعضای بدنشان از هم گُسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره ها محو گرديد، و همه ناز و نعمت ها و رفاه ها و خوشی ها پايان گرفت، که نزديکی فرزندان، به دوری و از دست دادنشان و همدمی همسران، به جدايی تبديل شد. ديگر نه به هم می نازند، و نه فرزندانی می آورند، و نه يکديگر را ديدار می کنند، و نه در کنار هم زندگی می کنند! پس ای بندگان خدا! بپرهيزيد، چونان پرهيز کسی که به نفس خود چيره، و بر شهوات خود پيروز، و با عقل خود به درستی می نگرد، زيرا که جريان انسان آشکار، پرچم، برافراشته، جادّه هموار و راه، روشن و راست است. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 📣(در شهر کوفه در سال ٣٧ هجری، هنگام حرکت دادن مردم به سوی صفین و جنگ با شامیان، ایراد فرمود. ) (قسمت_اول ) 1⃣خداشناسی ♦️فرمان خدا قضای حتمی و حکمت، و خشنودی او مايه امنيّت و رحمت است؛ از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشايد. خدايا! سپاس تو راست بر آنچه می گيری، و عطا می فرمايی، و شفا می دهی يا مبتلا می سازی. سپاسی که تو را رضايت بخش ترين، محبوب ترين، و ممتازترين باشد، سپاسی که آفريدگانت را سرشار سازد، و تا آنجا که تو بخواهی تداوم يابد، سپاسی که از تو پوشيده نباشد، و از رسيدن به پيشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پايان نپذيرد، و تداوم آن از بين نرود. خدايا! حقيقتِ بزرگی تو را نمی دانيم، جز آن که می دانيم تو زنده ای و احتياج به غير نداری، خواب سنگين يا سبک تو را نمی ربايد، هيچ انديشه ای به تو نرسد و هيچ ديده ای تو را ننگرد، اما ديده ها را تو می نگری، و اعمال انسان ها را شماره فرمايی، و قدم ها و موی پيشانی ها زمام امور همه به دست تو است، خدايا آنچه را که از آفرينش تو می نگريم، واز قدرت تو به شگفت می آييم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاييم، بسی ناچيزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان، و چشم های ما از ديدن آنها ناتوان، و عقل های ما از درک آنها عاجز است، و پرده های غيب ميان ما و آنها گسترده می باشد. 2⃣ راههای خداشناسی ♦️ پس آن کس که دل را از همه چيز تهی سازد، و فکرش را به کار گيرد تا بداند که چگونه عَرش قدرت خود را برقرار ساخته ای و پديده را چگونه آفريده ای؟. و چگونه آسمان ها و کرات فضايی را در هوا آويخته ای؟ و زمين را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواييش آشفته، و انديشه اش حيران می ماند. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_دوم ) 3⃣وصف اميدواری به خدا ♦️به گمان خود ادّعا دارد که به خدا اميدوار است! به خدای بزرگ سوگند! که دروغ می گويد، چه می شود او را که اميدواری در کردارش پيدا نيست؟ پس هر کس به خدا اميدوار باشد بايد، اميد او در کردارش آشکار شود. هر اميدواريی جز اميد به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا اميد بسته و در کارهای کوچک به بندگانِ خدا روی می آورند؛ پس حقِّ بنده را ادا می کنند و حقِّ خدا را بر زمين می گذارند، چرا در حقِّ خدای متعال کوتاهی می شود و کمتر از حقِّ بندگان رعايت می گردد؟، آيا می ترسی در اميدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ يا او را در خور اميد بستن نمی پنداری؟ اميدوار دروغين اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حقِّ او را چنان رعايت کند که حقَّ پروردگار خود را آن گونه رعايت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده، و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد، و اينگونه است کسی که دنيا در ديده اش بزرگ جلوه کند، و ارزش و اعتبار دنيا در دلش فراوان گردد، که دنيا را بر خدا مقدّم شمارد، و جز دنيا به چيز ديگری نپردازد و بنده دنيا گردد. 4⃣ سیری در زندگی پیامبران «برای انتخاب الگوهای ساده زیستی» ♦️برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) را اطاعت نمايی، تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عيب های دنيا و رسوايی ها و زشتی های آن باشد، چه اينکه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلی الله علیه و آله) بازداشته و برای غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد، و از زيورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی(علیه السلام) (کسی که با خدا سخن گفت) و زندگی او را توصيف کنم، آنجا که می گويد: «پروردگارا! هر چه به من از نيکی عطا کنی نيازمندم». به خدا سوگند! موسی(علیه السلام) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چيز ديگری نخواست، زيرا موسی(علیه السلام) از سبزيجات زمين می خورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گياه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود. و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود(علیه السلام) صاحب نی های نوازنده و خواننده بهشتيان را الگوی خويش سازی، که با هنر دستان خود از ليف خرما زنبيل می بافت و از همنشينان خود می پرسيد: چه کسی از شما اين زنبيل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد. و اگر خواهی از عيسی بن مريم(علیه السلام) بگويم، که سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد و نان خشک می خورد، نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ماه و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمين بود. ميوه و گُلِ او سبزيجاتی بود که زمين برای چهارپايان می روياند. زنی نداشت که او را فريفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگين سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند، و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذليل نمايد، مرکب سواری او دو پايش و خدمتگزار وی، دست هايش بود. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_سوم ) 5⃣ راه و رسم زندگي پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) ♦️ پس به پيامبر پاکيزه و پاکت اقتدا کن، که راه و رسم او الگويی است برای الگو طلبان، و مايه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد، و محبوب ترين بنده نزد خدا کسی است که از پيامبرش پيروی کند، و گام بر جايگاه قدم او نهد. پيامبر(صلی الله علیه و آله) از دنيا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنيا با گوشه چشم نگريست، دو پهلويش از تمام مردم فرو رفته تر، و شکمش از همه خالی تر بود. دنيا را به او نشان دادند، امّا نپذيرفت، و چون دانست خدا چيزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چيزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چيزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچيز می دانست. اگر در ما نباشد جز آن که آنچه را خدا و پيامبرش دشمن می دارند، دوست بداريم، يا آنچه را خدا و پيامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداريم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا، و سرپيچی از فرمان های او کافی بود!. و همانا پيامبر «که درود خدا بر او باد» بر روی زمين می نشست و غذا می خورد، و چون برده، ساده می نشست، و با دست خود کفش خود را وصله می زد، و جامه خود را با دست خود می دوخت، و بر الاغ برهنه می نشست، و ديگری را پشت سر خويش سوار می کرد. پرده ای بر در خانه او آويخته بود که نقش و تصويرها در آن بود، به يکی از همسرانش فرمود، «اين پرده را از برابر چشمان من دور کن که هر گاه نگاهم به آن می افتد، به ياد دنيا و زينت های آن می افتم.» پيامبر(صلی الله علیه و آله) با دل از دنيا روی گرداند، و يادش را از جان خود ريشه کن کرد، و همواره دوست داشت تا جاذبه های دنيا از ديدگانش پنهان ماند، و از آن لباس زيبايی تهيّه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند، و اميد ماندن در دنيا نداشته باشد، پس ياد دنيا را از جان خويش بيرون کرد، و دل از دنيا برکند، و چشم از دنيا پوشاند، و چنين است کسی که چيزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، يا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) برای تو نشانه هايی است که تو را به زشتی ها و عيب های دنيا راهنمايی کند، زيرا پيامبر(صلی الله علیه و آله) با نزديکان خود گرسنه به سر می برد، و با آن که مقام و منزلت بزرگی داشت، زينت های دنيا از ديده او دور ماند. پس تفکّرکننده ای بايد با عقل خويش به درستی انديشه کند که آيا خدا محمد(صلی الله علیه و آله) را به داشتن اين صفت ها اکرام فرمود يا او را خوار کرد؟ اگر بگويد خوار کرد، دروغ گفته و بُهتانی بزرگ زده است، و اگر بگويد: او را اکرام کرد، پس بداند، خدا کسی را خوار شمرد که دنيا را برای او گستراند و از نزديک ترين مردم به خودش دور نگهداشت. پس پيروی کننده بايد از پيامبر(صلی الله علیه و آله) پيروی کند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جای قدم او بگذارد، وگرنه از هلاکت ايمن نمی باشد، که همانا خداوند، محمّد(صلی الله علیه و آله) را نشانه قيامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از کيفر جهنّم قرار داد. او با شکمی گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، و کاخ های مجلّل نساخت سنگی بر سنگی نگذاشت تا جهان را ترک گفت، و دعوت پروردگارش را پذيرفت. وه! چه بزرگ است منّتی که خدا با بعثت پيامبر(صلی الله علیه و آله) بر ما نهاده، و چنين نعمت بزرگی به ما عطا فرموده. رهبر پيشتازی که بايد او را پيروی کنيم و پيشوايی که بايد راه او را تداوم بخشيم. به خدا سوگند! آن قدر اين پيراهن پشمين را وصله زدم، که از پينه کننده آن، شرمسارم. يکی به من گفت: «آيا آن را دور نمی افکنی؟». گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستايش می شوند. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ «...سپاسی که تورا رضایت بخش ترین، محبوب ترین و ممتازترین باشد...» ⃣ : انسان با کدام عمل می‌تواند از خداوند ، این‌چنین سپاسگزاری کند؟ : ✍ در این بخش از حضرت در کمال فصاحت و بلاغت، کاملترین و جامع ترین نوع حمد را نثار پروردگار می کنند. ⬅️این حمد و سپاس، جامع ترین حمدها است؛ نه زمان محدودى دارد، نه تعداد معین، نه مکان خاصى دارد و نه قصور و حجابى. 👌سراسر زمان و مکان را پر مى کند و به پیشگاه حق مى رسد و برترین حمدهاست. ↩️ اضافه بر این حمدى است بر عافیت و بلا و گرفتن و اعطاء که از این نظر هم جامعیت دارد. ✅بنابراین حمدی است بر همه چیز، در هر زمان و هر مکان، در هر حال و در هر شکل و در هر صورت. 👈 به نظر بنده با توجه به اهمیت این حمدها و نیز اختصاص چندین سؤال خواهران به همین بخش از خطبه بهتر است کمی بیشتر در این خصوص گفتگو کنیم . 💯چرا که خداوند وجودى نامحدود و بى پایان است از هر نظر و موجود محدودى چون بشر، هر کس که باشد، از درک آن نامحدود عاجز و ناتوان است. 🚫اما براى این که تصور نشود این سخن به معناى عدم امکان شناخت خدا و تعطیل صفات است بلافاصله به ذکر معرفت اجمالى از طریق بیان هشت وصف از اوصاف ثبوتیه و سلبیه او مى پردازد و مى گوید: (گرچه ما به درک کنه ذات تو قادر نیستیم) «جز این که مى دانیم تو زنده و قائم به ذات خود و دیگران قائم به تواند. هیچ گاه خواب سبک و سنگین، تو را فرا نمى گیرد (تا از بندگانت غافل شوى)» ⁉️«افکار (بلندپرواز) هرگز به تو نمى رسد و چشم ها (ى تیزبین) تو را نمى بیند؛ ولى تو چشم ها (و حرکات آن ها) را مى بینى و اعمال و کردار (بندگان) را احصا مى کنى و زمام همگان به دست توست» و سایر صفات که خودتان قطعاً در متن خوانده اید اما چند نکته مهم: 1⃣: حمد الهی بالاترین دستور، عالی ترین عبادت و مؤثرترین روش برای جلب رحمت سرشار پروردگار است. ⏪لذا در قرآن حمد: اولاً: فقط اختصاص به خداوند دارد الحمدلله رب العالمین و ثانیاً: اختصاص به دنیا ندارد بلکه مؤمنین هم در دنیا دائما حمد می کنند و هم در آخرت و آخر دعویهم ان الحمدلله رب العالمین. 2⃣: برخلاف تصور عوام، حمد یک ذکر لفظی نیست بلکه مثل تمام اذکار دینی آخرین مرحله اش در زبان است و از انجا آغاز تاثیر گذاری آن اسم یا صفت در عالم است. 🔰توضیح اینکه هر اسم یا صفت الهی که به عنوان ذکر بر زبان انسان مؤمن جاری می شود چند مرحله را طی می کند: 🔴نخست: بنده با قلب و فکر خویش به آثار قدرت یا رحمت یا علم ... خدا توجه می کند در اثر این توجه در دل او حالت باور پدید می آید یا تقویت و زنده می شود مثلاً باور به اینکه کسی جز خدا نمی تواند یاور او باشد آن گاه در قلب و نفس او حال خشوع و کُرنش در مقابل آن جلوه از جلوات رحمت الهی شکل می گیرد و این حال او را به ابراز این ایمان و باور و حال وامی دارد که نتیجه اش یا می شود ذکر زبانی یا یک عمل عبادی مانند نماز و سجده شکر و .... ‼️اکنون جای تأمل بسیار دارد که موجود محدود و ضعیفی مثل انسان اولاً مگر می تواند رحمت و علم و قدرت و... نامحدود خدا را کامل درک کند؟ نه ثانیا مگر می تواند حق ان رحمت و... را به تمامه ادا کند؟ نه ↩️لذا پیامبر هم فرمود: ماعرفناک حق معرفتک و لا فبدناک حق عبادتک پس چه باید کرد؟ ✅تنها راه و بهترین راه این است که: 🔴اولاً ما معرفت و حمد و شکر خدا را به خودش واگذار و با تعلیم خودش انجام دهیم . 🔴ثانیاً: در کنار هر شکر و حمد و عبادتی بگونه ای اعتراف کنیم که این شکر و حمد ناقص نهایت توان ما بود نه نهایتِ شایستگی تو : «...پس آنکس که دل از همه چیز تهی سازد و فکرش را به کار گیرد که ..... زمین را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده و عقلش مات و سرگردان و شنواییش آشفته و اندیشه اش حیران می ماند» 2⃣ :چرا نگاه از شگفتی خلقت خدا، «حسرت زده» میشود؟ : ✍ زیرا همانطور که عرض شد مؤمن وقتی با قلبی پاک شده از پیش فرضهای بشری و غرور دانش خود به آثار علم و قدرت الهی می نگرد عمیقاً به فراتر بودن این حقیقت از توان و دامنه فهم و درک خود پی می برد و حال عجز و خضوع و خشوع پیدا می کند و ناامید و حسرت زده از کشف کنه قدرت نامحدود حق به خود باز می گردد. ‼️اینها که می گویم همه از نهج البلاغه است کافی است بخش خلقت آسمانها و زمین را با همین دید بخوانید تا ببینید چگونه زانوان روحتان می لرزد و ناخودآگاه زبان اعترافتان به عجز در برابر پروردگار مترنم می شود. ↩️ادامه دارد.... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ : «به گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است!به خدای بزرگ سوگند که دروغ میگوید. چه می‌شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟ پس هرکس به خدا امیدوار باشد باید امید او در کردارش آشکار شود....هر امیدواری جز به خدای تعالی ناقص است ...گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و درکارهای کوچک به بندگان خدا رو می آورند. پس حق بنده ادا می‌شود و حق خدا را برزمین می‌گذارند. چرا در حق خدای متعال کوتاهی می‌شود و کمتر از حق بنده رعایت میشود؟» ⃣ : آیا پیدا بودن امیدواری به خدا در‌کردار، فقط همین یک مصداق را دارد که در همه امور تنها به او امیدوار بوده و تنها به او روی آوریم؟ ⃣:یعنی همین احساس مثبتی که نسبت به روبراه شدن کارمان توسط بندگان خدا داریم هم مصداق امید ناخالص است؟ ⃣:پس اگر در کارها‌ از کمک دیگران استفاده نکنیم چه کنیم؟ درحالی‌که هم موظف به تلاشیم و هم از روی نیت مثبت بسراغ دیگران می‌رویم تا بکمک آنها گره کارمان بازشود. ⃣: مگر روی آوردن به بنده، حق او محسوب میشود که اینجا با رعایت حق بنده و فروگزاری حق خدا مقایسه شد؟ ⃣: منظور چه نوع ترسی هست که جز از خدا نارواست؟ خیلی ترس ها غیرارادی و در ذات ماست. : ✍ اولاً مسأله امید یک امر قلبی و اعتقادی است اما کمک گرفتن از دیگران در امور یک امر عملی و رفتاری است. ‼️هر گاه قلب یقین کرد که فقط خدا در عالم و در همه امور و مشکلات مؤثر است و نه غیر او... می شود ایاک نعبد و هرگاه بر این اساس باور کرد که یاری اصلی را فقط باید از خدا خواست می شود و ایاک نستعین و هرگاه دیگران را فقط به عنوان اسباب و وسائط فیض و امداد الهی دید منافاتی پیدا نمی شود. 💯اما اگر در رجوع به اسباب به آنها اعتماد صددرصد و استقلالی داشت و امید داشت که انها کارش را راه بیاندازند حق خدا را که توحید در استعانت است به اسباب داده در حالی که حق اسباب صرفاً استفاده به عنوان واسطه فیض خداست و بس! ✅ترسی نارواست که از اسباب باشد . : ⃣ : در اینجا حضرت فرموده اند: اگر خدا را اطاعت می کنید،راه و رسم زندگی پیامبر (ص) را برگزینید. در جامعه کنونی،چه اندازه باید ساده زیست باشیم؟کاربردش در زمان حاضر چگونه است؟ ⃣: آیا استفاده از وسایل لوکس و راحت کننده ی زندگی ، تجمل و مخالفت با شیوه ی پیغمبر است؟ : ✅اولاً: ساده زیستی در هر شرایطی فضیلت و مایه آرامش دنیا و آخرت است.« طوبی للزاهدین فی الدنیا الراغبین الی الآخره» ✅ثانیاً: کیفیت ساده زیستی بسته به جایگاه شخص و اوضاع عمومی جامعه از نظر فقر و غنا متفاوت است. ✅ثالثا: معیار این است که مسئولین علما و کسانی که در نظر مردم انتسابشان به دین و حکومت دینی بیشتر و نزدیکتر است باید در سطح متوسط به پایین جامعه زندگی کنند. : «اگر خواهی از عیسی بن مریم(علیه السلام) بگویم....زنی نداشت که او را فریفته ی خود کند و فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد...» ⃣1⃣ : آیا خدا احساس تعلق به همسر را نامطلوب و موجب خفیف شدن بنده قرار داده بود که حضرت عیسی(علیه السلام) برای خود همسری برنگزید و مولا نیز میفرمایند از این جهت آسوده بودند که همسری نداشته تا او را فریفته خود کند؟ : ✍ با تشکر از سؤال خوبتون قبلاً هم به عرض رسید که بیانات حضرت را باید با توجه به موقعیت کلام و بقول اهل علم با توجه به لحن الخطاب خواند و فهمید یعنی وقتی حضرت در مقام تحریض وتشویق مؤمنین به جهاد هستند سخن از بی باکی و عدم هراس و ... می زنند اما وقتی در مقام موعظه اخلاقی هستند توصیه به احتیاط در عمل می کنند و... ⁉️در مورد سؤال شما حضرت در مقام تبیین اوج زهد و ریاضت حضرت عیسی هستند و در این مقام از هرچه احتمال دل مشغولی دارد سخن به میان می آید که اوج آن زن و فرزند و مال است . 📣«بقول قرآن کریم لاتُلهِکُم اموالُکم و اولادُکم عن ذکر الله» نه اینکه مطلقا زن و زندگی مایه غفلت باشد وگرنه وقتی پیامبر پس از عروسی مولا با حضرت صدیقه مظلومه از ایشان پرسیدند : زهرا چگونه همسری است؟ نمی فرمودند نعم العون علی طاعت الله. ↩️ادامه دارد.... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄ : «...به خدا سوگند موسی(علیه السلام)جز قرص نانی که گرسنگی را بر طرف سازد چیز دیگری نخواست زیرا موسی(علیه السلام)از سبزیجات زمین میخورد تا آنجا که از لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گیاه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود...» ⃣1⃣: آیا چنین سیره ای باتوجه به نیازهای طبیعی بدن ، صحیح هست؟ ⃣1⃣:همچنین باتوجه به اینکه داریم«قَوِّ علی خدمتک جوارحی» ، آیا جسم با خوردن سبزیجات و یا ریاضت های سخت، برای خدمت به خدا قوی میشود؟ : 📣جواب شما را امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده اند وقتی به عثمان ابن حنیف که بر سر سفره سرمایه داران نشسته بود نامه می نویسند و ایشان را توبیخ می‌کنند که تو چه طور شیعه و پیروی هستی که امامت به دو قرص نان اکتفا کرده و بعد شروع می‌کنند ویژگی های انسانهای اینگونه را می گویند . 🔴نکته اول: بلافاصله می‌فرمایند: البته شما نمی توانید مثل علی زندگی کنید اما لااقل می توانید من را با تلاش خودتان و ورع و دوری از محرمات کمک کنید یعنی لااقل جهت گیری تان بسمت من باشد نه به سمت پرخوری و حرام خواری و دنیا طلبی . 🔴نکته دوم این است که: این جمله « قو علی خدمتک جوارحی » بمعنای خوب خوردن و خوب مثلاً ورزش کردن نیست. ‼️خود حضرت در جای دیگری توضیح میدهند که خیال کرده اید بعضی ها می نشینند پشت سر من می گویند که این علی با این کم غذایی و ریاضت هایش چطور جان دارد که اینقدر می جنگد و قوت دارد ؟ ⁉️بعد هم مثال میزنند که درختی که در وسط بیابان رشد کرده باشد یعنی در دل سختی ها و مشکلات و ریاضتها ، این در مقابل باد و طوفان خیلی مستحکم تر است تا درختی که در گلخانه رشدش داده باشند. 🔴نهایتا آنچه که مؤمن را قوی میکند حتی از نظر جسمانی ، در واقع و اصل آن ایمان عظیم ، آن خدا ترسی بزرگ و تقوایی است که در مؤمن هر لحظه باید تقویت بشود. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄