eitaa logo
تبیان مهدوی
2.8هزار دنبال‌کننده
15 عکس
15 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ ⃣1⃣: در ارتباط با شناخت حق است آیا در زمان حضرت علی علیه السلام جبهه حق وباطل شناختشون راحت تر نبوده است ؟ ⃣1⃣: در وضعییت کنونی می‌بینیم افرادی را که بر حق هستند اما گاها اطرافیانشون منافق هستند وحتی خود آن افراد هم اطلاعی از نفاق اطرافیانشان ندارند اینجا برای شناخت حق از باطل چه باید کرد ؟ : ‼️شناخت حق از باطل همانطور که در این خطبه ها هم خواندیم ، مسئله پیچیده ای نیست ، بشرطی که انسان قلب و ذهن خودش را از وابستگی و شیفتگی به اشخاص رها کند. 👈و ابتدا شاخصهای حق و شاخصهای باطل را بشناسد. ⏪وقتی شاخصها و ویژگی های حق و باطل را درست شناخت ، آن موقع در هر زمان و موقعیتی می تواند آن شاخصها را برافراد، برجناحها، بر احزاب، بر گروهها، برشعارها تطبیق دهد و براحتی تشخیص دهد که چه کسی حق و چه کسی باطل است . 👌و حتی تشخیص ریزتر و دقیق‌تر بدهد که چه کسی الان حقی است که دارد منحرف به باطل می شود و آنموقع موضعش روشن می شود . ‼️در این صورت حال دیگر اطرافیان طرف چه ویژگی هایی دارند ؛خودش حق است ، اطرافیانش منافق هستند این دیگر برای مؤمن بصیر هیچ فرقی نمی کند . ⁉️چون ممکن است کسی پسر نوح باشد و کافر باشد . ممکن است کسی همسر پیامبر باشد و از خط خارج شود . 💯برای انسانی که بصیرت پیدا کرده بعد سراغ افراد رفته جبهه حق و باطل کاملا از هم متمایز هستند . : «...آنانکه حکمتشان شمارا از دانش آنان و سکوتشان از منطق آنان و ظاهرشان از باطنشان اطلاع میدهد...» ⃣1⃣: با توجه به اینکه می‌دانیم منطق، از ریشه نطق، یعنی سخن گفتن می آید پس منطق را از کلام در می یابیم. پس چرا حضرت سکوت را گواه منطق اهل بیت مطهر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بیان می کنند؟ : ✍ منطق در این عبارت به معنای نطق نیست . 📌منطق یعنی چهارچوب فکری ، که از می آید که به معنای چهار چوب و نگهدارنده در می باشد . ↔️و در بواسطه تکیه به آن چهارچوب است که حرکت می کند و باز و بسته می شود و نمی افتد . 📣حضرت می خواهند بگویند شما اگر اهل بیتتان را خوب بشناسید آن موقع می بینید که حتی سکوتشان هم حکایت از چهار چوب فکری و چهارچوب زندگی شان می‌کند . 💯 یعنی آنجایی که حتی سکوت می کنند و چیزی نمی گویند می شود حق را پیدا کرد ، چه رسد به وقتی که سخن بگویند و تشخیص بدهند عملی انجام بدهند . ↔️اهل بیت علیهم السلام درباره چیزی سکوت می کنند که ممکن است دیگران آنجا صحبت کنند یا عمل و اقدامی انجام دهند ، ما با سکوت اهل بیت متوجه می شویم . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜 : «...اسلام...درهرجا که لازم بود طلوع کرد» ⃣: یعنی جاهایی هست که لازم نبوده اسلام طلوع کند؟! چرا؟ : ✍ امام علی (علیه السلام) در آغاز براى اینکه مسلمانان به خاطر فزونى لشکر دشمن در این نبرد بزرگ مرعوب نشوند، به خصوص این که از تواریخ چنین برمى آید که «عثمان» در برابر مشورت خلیفه دوّم سخنى گفت که نشان مقبولیّت داشت؛ پس جمله مدنظر شما اساساً در وادی دیگری بیان شده است. ⬅️یعنی همانطور که پیش از این اسلام مورد نصرت الهی واقع شد و طلوع کرد از این به بعد هم هرجای دنیا که لازم باشد طلوع می کند. : «اینکه گفتی آنان به راه افتاده اند تا با مسلمانان پیکارکنند، ناخشنودیِ خدا از تو بیشتر و خدا در دگرگونی آنچه دوست ندارند توانا تراست» ⃣: چه ارتباطی به ناخشنودی خدا داشت؟این جمله را لطفاً توضیح دهید. : 👌منظور امیرالمؤمنین علیه السلام این است که خلیفه می‌گفت دلیل اینکه خودم باید به عنوان فرمانده جنگ بروم این است که عجم لشگر کشی کرده اند و می خواهند تهاجم کنند به مسلمانان و این حتماً کار خطرناک و سنگینی است من خودم باید بروم . ⬅️حضرت می فرمایند اگر تو از این لشگرکشی عجم ناخشنودی ، خدا از تو ناخشنودتر است ، پس غضب خدا بر آنها بیشتر و سنگین تر از غضب تو است . ↩️پس نگران این چیزها نباش و اینها را بهانه مکن برای اینکه خودت در جنگ حضور داشته باشی . ‼️و خدا در دگرگون ساختن آنچه دوست ندارند تواناتر است . یعنی خدا وقتی اراده کند کاری را انجام بدهد از تو قوی تر است . ❌تو اصلاً قدرتی نداری که بگوییم خدا از تو قوی تر است . 📜کمی مسئله را عبارت مرحوم دشتی مبهم کرده وگرنه اگر عبارت عربی را کمی با دقت بخوانیم خیلی روشن می شود . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛ : «...ریشه هایی رفتند که ما شاخه های آن می باشیم...» ⃣: چگونه شاخه ها بدون ریشه ها برقرار می مانند ؟ ⃣:منظور حضرت چیست؟ : ✍ باید عبارت حضرت را دقیق و کامل بخوانیم. ‼️خود حضرت در ادامه می فرمایند مگر می شود که شاخه ها بدون ریشه بمانند. 👌مقصود این است که ما نسبت به آباء و نیاکانمان مثل شاخه نسبت به ریشه ایم چون ما از انها بوجود آمدیم. ⬅️حالا وقتی می بینیم که ریشه های ما به حکم و سنت مرگ و فنا محکوم بوده اند مگر می‌شود ما که محصول و شاخه های آنان هستیم محکوم به مرگ و فنا نباشیم؟ : «وبدترین کارها آنچه که تازه پیدا شده و آینده آن روشن نیست» ⃣: پس هرکاری چه خوب چه بد باید سالیانی بر آن بگذرد تا آینده ی درست یا غلطش معلوم شود. پس چرا حضرت در بخش دوم چنین کارها را به بدترین تعبیرکرده اند ؟ ⃣: اگر هرچیز جز سنت، بدعت است پس چرا همان سنت هم نیازمند گذر زمان است تا خوبی آن اثبات شود؟ (حضرت فرمودند: بهترین کارها سنتی است که سالیانی گذشته و درستی آن ثابت گردد) ⃣: گاهی اوقات اموری هست که سنت نیست مثل دخیل بستن به دست، اما بعد از گذشت مدت زمانی افراد می‌گویند از آن حاجت گرفتیم و به ما اثبات شده که صحیح است... این مطلب چگونه با جمله ی خطبه در مورد نیازمندی به زمان برای اثبات درشتی یک امر، قابل جمع است. درستی از دید چه کسی منظور است؟ مردم؟ : ✍ اولاً: سنت اساساً به رفتاری گفته می شود که مطابق با عقل و شرع باشد و مدت زمان زیادی توسط خوبان انجام و تکرار شود تا بصورت رفتار حسنه ثابت دربیاید . ↩️پس در سنت شدن یک رفتار گذشت و طول زمان شرط است وگرنه به کار خوبی که همین الان از کسی برای اولین بار سر بزند سنت نمی گویند. ✅بدعت هم عبارت است از: عملی که در دین و مربوط و متناسب با دین نیست ولی آن را به دین نسبت بدهند . 🖇نوآوریها اگر از طریق دقت و تحقیق بیشتر در ادلّه احکام شرع باشد و حقایق تازه اى به کمک کتاب و سنّت و دلیل قاطع عقل کشف شود، نه تنها بدعت نیست بلکه سبب شکوفایى و بالندگى آیین خداست. 📌 و به تعبیر دیگر : کشف، چیز تازه اى است و إلاَّ مکشوف، در آیین خدا از قبل بوده است. 👌ولى اگر ذوق و سلیقه هاى شخصى و استحسانات ظنّى پایه و اساس نوآوریهاى دینى باشد، جز گمراهى و ضلالت و مسخ شدن چهره دین نتیجه اى نخواهد داشت. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════ : «گویا فاسق آنها(عبدالملک مروان) را می‌بینم .... کف بر لب به مردم یورش آورذ چونان موج خروشانی ک از غرق کردم هرچیزی بی‌پروا باشد» ⃣ :آیا صرفاً فقط یک تشبیه است؟ : 👆اینها صرفاً یک تشبیه نیست. ‼️بلکه است. ⏪یعنی هر جا امیرالمؤمنین علیه السلام از آینده می فرمایند ، دقیقاً آنچه را توصیف می کنند که می بینند . ↩️حتی وقتی از قیافه ظاهری بعضی از حاکمان پست و جلاد آینده مثل حجاج ابن یوسف و ... بیاناتی دارند اینها دقیقاً توصیف واقعیت است نه فقط یک تشبیه. : «کجایند دلهای به خدا پیشکش شده و در اطاعت خدا پیمان بسته؟» ⃣: در مورد دلهای به خدا پیشکش شده بیشتر توضیح بفرمایید. : ✍ به و و و مراجعه بفرمایید. ↔️برای آنکه همه از اثر روحانی این پاسخ های امیرالمؤمنین بهره ببریم بخشی را می نویسم: 📩در خطاب به حارث همدان مینویسند: 🗞"بدان برترين مؤمنان کسانى هستند که خود و خانواده و اموالشان را تقديم (به پروردگار و جلب رضاى او) مى کنند (آنها از همه در اين راه پيشگام ترند) ⬅️هرچه از کارهاى خير را از پيش بفرستى براى تو ذخيره خواهد شد و آنچه (از مال و ثروت) باقى بگذارى خيرش براى ديگران خواهد بود (و حسابش بر تو). 🚫 از همنشينى با کسى که فکرش ضعيف و عملش زشت است بپرهيز، زيرا معيار سنجش شخصيت هر کس، يارانش هستند. 🏙در شهرهاى بزرگ مسکن گزين، زيرا آنجا مرکز اجتماع مسلمانان است. 🎡و از اماکن غفلت زا و خشونت و جاهايى که ياران مطيع خدا در آن کم اند بپرهيز و فکرت را به چيزى مشغول دار که به تو مربوط است. 🌆از نشستن در دکه هاى بازارها اجتناب کن چون آنجا محل حضور شيطان و معرض فتنه هاست. 🤲بيشتر به افراد پايين تر از خود نگاه کن، زيرا اين کار درهاى شکر را بر روى تو مى گشايد." ⃣: با وجود تذکر جهت وحدت و یکسانی ملل و اقوام به جز مواردی مثل بنی اسرائیل چرا تأکید بر قریش و خاندان بنی هاشم شده است؟ ⃣: آیا برای این است که اگر کسی ادعای امامت کرد، حقیقت آشکار باشد؟ : 👌بله ، دقیقاً همینطور است. 👈چون این خطبه ای که امیر المؤمنین علی علیه السلام بیان فرمودند؛ همانطور که از متن آنهم می توانید متوجه بشوید در واقع این بخش آن در برابر ادعاهایی است که بنی امیه دارند که معتقدند جانشینان پیامبران شدند ، حضرت می‌خواهند یادآوری کنند که خداوند به حکمت خودش نبوت و بعد امامت را فقط در قریش و آنهم در تیره ی بنی هاشم قرار داده است . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🇮🇷ღೋ════
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : «و بازدارنده ، راه نافرمانی را بر بندگان خدا ببندد» ⃣: مراد از بازدارنده، رسولان، اوصیای آنها و علمای ربانی هستند؟ : ✍ خیر! منظور گنهکاری است که اگر او را با سختی‌ها تنبیه کنی از گناه دست بر می دارد. ✅ از ماده زَجر است یعنی دست برداشتن و نهی پدیری نسبت به کاری ناشایست. 🖇زجر که به باب افتعال برود می‌شود ازتَجَرَ و بعد ت تبدیل به دال میشود و ازدجر ساخته می شود. ↩️باب افتعال به معنای اثرپذیری است پس خدا زجر می دهد. ↔️یعنی کاری می کند که انسان خطاکار از گناه دوری کند و گنهکار اثر می پذیرد از زجر الهی و دست از گناه می کشد. ♻️بنظر می رسد که ترجمه آقای دشتی در این قسمت خیلی دقیق نیست. 💢چون این عبارت و سه عبارت قبلی همه یک ریتم دارند . 📣امیرالمؤمنین در این قسمت می فرمایند : خداوند چرا بندگان خود را در مقابل اعمال گناه آزمایش می کند ، با نقض ثمرات و بستن برکات و .... ؟ ⏪برای اینکه ، آنکه اهل توبه است ، توبه کند و آنکه اهل معصیت بوده دل از معصیت بکند ، آنکه اهل پند گرفتن است پند بگیرد . 🔁در قسمت آخر هم می‌فرمایند: و یزدجر مزدجر ، یعنی آن کسی که اهل دست کشیدن از گناه هست، دست بکشد . ✅ازدجر از زجر است، در واقع استجر بوده که شده ازدجر یعنی کسیکه اگر امتحانش کنی ، اگر به اوسخت بگیری و تنبیهش کنی اهل ترک کردن و کنار گذاشتن گناه است . ⚠️با این آزمایشها و سختیهای الهی دست بردارد از گناهانش . : «خداوندا...مارا از بارانی سیراب فرما...که در دره ها و رودخانه ها چونان سیل جاری شود...و نرخ گرانی را پایین آورد» ⃣: چرا برای ما برعکس است؟ اگر باران در رودخانه منجر به سیل شود می‌گوییم رودخانه طغیان کرده و به ما ضرر زده و بلای طبیعی است و... و تا وقتی یک باران می‌بارد و هوا سردتر می‌شود همه چیز گران تر می شود؟ : ✍ از آنجا که دین ، کتاب تشریع است و طبیعت، کتاب تکوین در صورتی که این دو کتاب با هم هماهنگ باشند، برف و باد و باران و ... نه تنها ضرری به بشر نمی زند بلکه سراسر خیر و منفعت برای او خواهد بود. ↩️دین آمد تا انسان را با کتاب تکوین هماهنگ کند بگونه ای که زمین و آسمان و هرچه در آنهاست بصورت درست، تحت تسخیر بشر قرار بگیرد. 📖《 سخَّرَ لکُم ما فی السّمواتِ و ما فی الارض...》 🚫اما متأسفانه بشر با نپذیرفتن دستورات کتاب دین، هم خودش از مدار و مسیر درست خارج شد و هم طبیعت را از مدار صحیح اش خارج کرده است. ↩️لذا امروزه بشر متکبری که دستش را از دست انبیا بیرون کشیده است، عالم طبیعت را نابود کرده و با او به جنگ پرداخته است. 📛سوراخ شدن لایه اوزون، گرم شدن بیش از حد کره زمین، رانش زمین، زلزله ها و سیلها و... نشانه هایی از این دستکاری جاهلانه طبیعت است. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ « آنکس که خدا او را مالی بخشید پس «باید» به خویشاوندان خود بخشش نماید و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنج‌دیده را بنوازد و مستمند را بهره مند کند و قرض وامدار را بپردازد» ⃣: آیا واژه «مالی» به مال هرچند اندک اشاره دارد؟ حتی اگر به قدر مخارج خودمان باشد؟ ⃣: این بخشش از مال را به هرکدام از گروه بالا که بخواهیم اعطا کنیم یا چیدمان تمام، براساس اولویت است و به ترتیب اولویت تا هرجا که توانستیم ببخشیم؟ ⃣:و یا اینکه به همه ی گروههای بالا، همزمان کمک کنیم هرچند اندک؟ : ‼️اگر به متن خطبه دقت بفرمایید ، اصلاً موضوع بحث تقابل دو صفت بخل و جود است. ⬅️یعنی حضرت می خواهند در مقابل صفت زشت بخل مسأله احسان و جود و بخشش را مطرح کنند . ↩️بنابراین داستان این نیست کسیکه حتی خودش گرفتاری مالی دارد از او انتظار داشته باشند که همه کارهایی را که حضرت فرموده اند را انجام بدهد . ⏪بلکه مراد این است که اگر کسی از نظر مالی توانمند شد ، مازاد مالی که خدا به او عنایت کرده که وضعش خوب شده را در این راهها باید مصرف کند و بخل نورزد. «...و برای درک ثواب الهی، دربرابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می‌رسد شکیبا باشد زیرا بدست آوردن صفات یاد شده شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است» ⃣ :توصیه به شکیبایی در برابر مشکلاتی که به او میرسد، ذهن انسان را بدانجا میرساند که گویا باید تا آنجا به دیگران بخشش کند که خود دچار زحمت شود... آیا این برداشت صحیح است؟ ⃣: حد این بخشش که واجب نیز هست تا کجاست؟ : ✍ ✅اولاً: برای نفس انسان هرگونه بخشش مال ، امری سخت و رنج آور است مگر نفس تربیت شده در دستگاه تربیتی الهی داشته باشد. ✅ثانیاً: حد هر نوع بخششی در شریعت مشخص است . ♨️مثلاً در زکات و خمس نصاب و اندازه تعیین شده است. 🔖 ولی در کل حدی که قرآن و دین برای بخشش ها معین فرموده همان است که قرآن می فرماید: " نه دستت را ببند از انفاق بطور کامل و نه آن را بطور کامل باز کن بگونه ای که خودت محتاج شوی بلکه راه میانه بین این دو را برگزین" 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 : « باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم» ⃣: قطعاً برای این دو نیز شرایطی وجود دارد.این شرایط در کجای نهج‌البلاغه ذکر شده است؟ : ✅درباره شرایط اینکه ما حرفی را درباره کسی بپذیریم یا نپذیریم سه نکته هست : 🔴اولاً: اصل اول این است که ما هیچ مسأله و هیچ حرف ناروایی را و هیچ نسبت ناروایی را درباره انسانها بخصوص مؤمنین نباید بپذیریم مگر اینکه خلاف آن ثابت شود . ↩️بنابراین به شنیده هایی که علیه یک مؤمن است به هیچ وجه من الوجوه اعتنا نکنید. 👌اما شرایطی که شما دنبالش هستید بخشی از آن در ابتدای خود حضرت بیان فرموده اند . 🚫یعنی اگر آن برادر یا خواهر مؤمنی که درباره او بد حرف می زنند ، خود شما به مقدار آشنایی که با او دارید به او اعتماد دارید و درباره دینداری اش مطمئن هستید ، درباره راهی که می‌رود یقین داشته و مطمئنید راه و رسم درستی است ، به هیچ وجه نباید به حرف مردم گوش دهید حتی اگر آن مردم انسانهای بسیار معتقد و مؤمن باشند بنظر شما . ❌این را مکتب ما می گوید . 📣در همین نهج البلاغه هم حضرت می‌فرمایند: اگر پنجاه نفر انسان عادل در مورد یک برادر مؤمنی شهادت دادند که فلان اشتباه یا خطا را کرد ، تو باید بگویی هر پنجاه تای شما اشتباه می کنید. ⏪پس یکی از شرایط این است که خود شما که از او جز درستی و دینداری چیزی ندیدید پس اصلاً نباید به شنیده های دیگران گوش بدهید . ↔️نه اینکه دیگران همیشه قصد بد دارند و می خواهند به دروغ خرابش کنند ، نه ، گاهی خطا می کنند در فهمیدن علت یک حرف و یک رفتار او ، و آن خطا را شما متوجه نمی شوید . 🖇پس اصل اول را بگذارید برای اینکه اصلاً به شنیده هایی که علیه کسی تمام می شود هیچ اعتنایی نمی کنیم . 📌پس شرط اول این است که دینداری و سلامت راه کسی را که میدانیم درست است دیگر با حرف دیگران به او شک نکنیم . 🔴شرایط بعدی را حضرت در بیان کرده اند. 📣می فرمایند: اگر در محیط و زمانه ای هستی که مردم روزگار شما غالباً آدمهای نیکو کاری هستند؛ در اینصورت اگر به کسی گمان بد ببری در حالیکه خودت از او عمل زشتی را آشکارا ندیدی انجام دهد تو ستم کرده ای به او. ⛔️ولی برعکس اگر رفتی به کشور و محیطی که بدی بر مردم زمانه غالب شده ، خوش بینی نسبت به دیگران باعث می شود فریب بخوری . 💯نتیجه اینکه : ۱- خودت باید ببینی که چقدر نسبت به دینداری و سلامت فکری و روحی و اخلاقی کسی اعتماد داری دیگر به حرف هیچ کسی گوش نمیدهی . ۲- ببینی زمانه و محیط که در آن قرار داری چه اقتضا میکند . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾ «مردم! هیچ کس پیش از من در پذیرش دعوت حق شتاب نداشت و چون من کسی در صله رحم و بخشش فراوان تلاش نکرد» ⃣: چرا حضرت در چنان فضایی که با رأی ناحق ، از خلافت کنار گذاشته شد، پس از پیشتازی در قبول دعوت حق، از تلاش برای صله رحم سخن گفته اند؟ ⃣: آیا این امر را دومین شاخص حاکم اسلامی باید دانست که حضرت بعد از قبول دعوت حق، آنرا نام برده اند؟ ⃣: بخشش فراوان چطور؟ : ✍متناسب با محل و موقعیت بحث که انتخاب خلیفه بعد از خلیفه دوم هست ، معلوم می شود که حضرت در این سه صفتی که بیان می‌فرمایند ، منظورشان مباحث عام نیست. 👌بعبارت ساده تر در حال اثبات این موضوع هستند که اگر قرار است بر اساس شایسته سالاری کسی بجای پیامبر انتخاب بشود آن فرد من هستم ، چون از همه برترم: 🔴اولاً: از جهت سبقت در پذیرش دعوت پیامبر . 🔴دوماً: از این جهت که نسبت به پیامبر صله رحم کرده ام . ⬅️یعنی حق خویشاوندی نسبت به پیامبر راهم بیش از همه من به جا آورده ام . 🔴و سوم اینکه: من بودم که در دفاع از پیغمبر و حفظ جان پیغمبر بیش از همه شما تلاش کردم و زجر کشیدم و زحمت کشیدم . ↩️لذا منظور از صله رحم در اینجا و آن بخششی که حضرت بیان می‌فرمایند این نوع صله رحم و این نوع بخششی است که نسبت به پیامبر اعظم انجام دادند . «و منطق مرا دریابید که در آینده ای نه چندان دور برای تصاحب خلافت، شمشیرها کشیده شده و عهد و پیمانها شکسته خواهد شد تا آنکه بعضی از شما پیشوای‌گمراهان و پیرو جاهلان خواهید شد» ⃣: در مورد منطق امام بیشتر توضیح بفرمایید. ⃣: آیا اشاره به قتل عثمان دارد؟ : 🔖 امیرالمومنین عبارت بود از شایسته سالاری . 🖇یعنی توجه به شایستگی‌ها در انتخاب که همان سبقت در اسلام و صله رحم و جانبازی در راه حفظ جان پیامبر باشد. ‼️اگرچه این عبارات را هم می توان بر حوادث دوران عثمان تطبیق داد و هم بر حوادث دوران رهبری امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛ ولی با توجه به موقعیت بیان این عبارات که در روز انتخاب عثمان بود ، روشن است که مقصود امام کشته شدن عثمان در شورش مردمی است. 💯همان گونه که امام (علیه السلام) پیش بینى کرده بودند با روى کارآمدن عثمان: ⛔️حیف و میل در بیت المال آغاز شد، و بستگان و اطرافیان او مقامهاى حسّاس کشور اسلامى را در اختیار گرفتند، خود را روى بیت المال افکندند و هر کارى خواستند با بیت المال مسلمین انجام دادند، و این امر خشم مسلمین را برانگیخت و بر ضد او قیام کردند. ⁉️گروهى همچون طلحه و زبیر، سردمدار این قیام بودند، و گروهى هم به دنبال آنها افتادند و شد آنچه نمى بایست بشود. ⏪در حالى که اگر تعصّبهاى خویشاوندى و ملاحظات شخصى بر آن شوراى آن چنانى حاکم نمى شد، و خلافت را به دست اهلش مى سپردند، نه آن حوادث به وجود مى آمد، و نه حوادث نامطلوب بعد از آن، چرا که ریشه هاى فتنه ناکثین و قاسطین و مارقین را نیز باید در حوادث عصر عثمان جستجو کرد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 : «مردم...به نام تفسیر، نظریه های گوناگون خود را بر قرآن تحمیل می‌کنند» ⃣: ما این تفاسیر را چگونه تشخیص بدهیم درحالی‌که علم فهم تفسیر نداریم؟ : ✍در جای جای نهج البلاغه شریف امیرالمؤمنین علیه السلام ، اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین را معیار فهم درست دین از جمله قرآن کریم معرفی کرده اند. ↩️ بنابراین اگر مراجعه شود به آنچه که اهل بیت علیهم السلام در تفسیر آیات قرآن و در اصول و چهارچوبهای تفسیر آیات قرآن بیان کرده اند ، آن موقع از این انحراف مصون می مانیم . ‼️این چهارچوب ها را فقهای بزرگوار ، مفسران شیعه از اهل بیت علیهم السلام گرفته اند و آنها را تبیین کرده اند و بر اساس همان ، تفاسیر را نوشته اند . ⏪بنابراین ما می توانیم با مراجعه به علمای ربانی ، مفسران حقیقی از تفسیر قرآنی که ان شاالله نزدیک به فهم اهل بیت علیهم السلام است استفاده کنیم ، ضمن اینکه احادیثی که قرآن را تفسیر کرده اند ، هم در اختیار ماست . 💢رهبر معظم انقلاب که معتقدند ، اصلاً نهج البلاغه تفسیر قرآن کریم است. بند_اول: ⃣: جنگی که در این بخش توصیف شده چه جنگی است و آیا اتفاق افتاده است؟ : ⁉️مراد امیرالمؤمنین از این جنگها ، جنگها و نزاعها و درگیری های خونینی است که در آخرالزمان در جهان بویژه علیه امت اسلام رخ می‌دهد. 🚫منظور ایشان یک جنگ خاص نیست . همانطور که امروز می بینید دائم در جهان بخصوص در مناطقی که بیشتر مسلمین هستند توسط ایادی استکبار جنگ و خونریزی و غارتگری شکل می گیرد . ☄امروزه در سوریه ، یمن ، لبنان ،فلسطین ، عراق و انواع و اقسام کشورهایی که مسلمانان در آن مناطق اکثریت را تشکیل می دهند دشمنان دارند با تحریک مزدوران خودشان دائم جنگ راه اندازی می کنند . 🖇این یکی از نشانه های آخر الزمان و نزدیک شدن و ظهور امام زمان ارواحنا فداه است . : «زمین...کلیدهایش را به او می سپارد» ⃣: منظور از کلید چیست؟ آیا راههای‌ رسیدن به گنجینه های زمین است؟ : ✍ حضرت در این فراز از خطبه به اوضاع رضایت بخش و پر خیر و برکتى که بعد از قیام او به وجود مى آید، اشاره کرده اند. 📣مى فرمایند : «در آن زمان، زمین گنجهاى درونش را بیرون مى ریزد و کلیدهایش را تسلیم وى مى کند، آن وقت او روش عدالت گسترى را به شما نشان مى دهد، که چگونه است و آنچه را از کتاب و سنت مرده است زنده مى کند !» 🔖«وَتُخْرِجُ لَهُ الاَْرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا، وَتُلْقِی إلَیْهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا، فَیُرِیکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السِّیرَةِ، وَیُحْیِی مَیِّتَ الْکِتَابِ وَالسُّنَّةِ». ◀️از یکسو : در حکومت مهدى (علیه السلام) معادن گرانبهاى درون زمین به آسانى کشف مى شود. ◀️واز سوى دیگر : کلید این منابع و یا کلید حکومت سرتاسر زمین در اختیار او قرار مى گیرد. ◀️و از سوى سوّم : با برخوردارى از آن منابع غنى و این حکومت فراگیر، آیین عدالت را در سراسر زمین گسترش مى دهد. ◀️از سوى چهارم : تعلیمات و ارزشهاى فراموش شده قرآن و سنّت را احیا مى کند، و به این ترتیب مردم از نظر مادّى و معنوى در مسیر تکامل قرار مى گیرند، و آسوده خاطر در این راه پیش مى روند. 💫 در سایه حکومت مهدى (علیه السلام)عقلها کامل مى شود وارزشهاى انسانى زنده مى گردد و انواع مواهب الهى در اختیار انسانها قرار مى گیرد و عوامل ظلم و ستم برچیده مى شود. ⛅️و این همان حقیقتی است که در سایر روایات با عبارات دیگر امده است. 📣مثلاً: از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که درباره حضرت مهدى (عج الله تعالی فرجه الشریف) مى فرماید : 📜«وَتَظْهَرُ لَهُ الْکُنُوزُ وَ یَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَالْمَغِرْبَ وَیُظْهِرُ اللهُ دِیَنُهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَو کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ فَلاَ یَبْقَى عَلَى وَجْهِ الاَْرْضِ خَرابٌ إلاَّ عُمِّرَ» ⌛️گنجهاى درون زمین براى او آشکار مى شود و حکومت او شرق و غرب جهان را مى گیرد. و آیین او بر همه آیین‌ها پیروز مى شود، هر چند مشرکان ناخوش داشته باشند و در آن زمان هیچ ویرانه اى بر صفحه زمین باقى نمى ماند مگر این که آباد مى شود» 📣در جاى دیگر مى فرماید : «یَمْلاَُ اللهُ الاَْرْضَ بِهِ عَدلاً وَقِسطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْمَاً وَجُورَاً فَیَفْتَحُ اللهُ لَهُ شَرْقَ الاَْرْضِ وَغَرْبَها... وَتُطْوِى لَهُ الاَْرْضُ» 📖 زمین را به برکت او پر از عدل و داد مى کند آن گونه که از ظلم و جور پر شده است و خداوند شرق و غرب زمین را براى او فتح مى کند و زمین براى او پیچیده مى شود. (با سرعت از نقطه اى به نقطه دیگر نقل مکان مى کند) 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 : «او(حضرت مهدی علیه السلام) ... کتاب‌ خدا و سنت پیامبر (صلوات الله علیه و آله وسلم) را که تا آن روز متروک ماندند زنده می کند» ⃣: با توجه به اینکه متروک یعنی ترک شده و رها شده، آیا براستی آنچه ما امروز در جامعه خودمان مشاهده می کنیم، ترک کتاب و سنت است؟ : 🚫متروک یعنی چیزی که اصل آن نزد ما هست اما آن قدری از آن استفاده نمی‌شود تا به فراموشی سپرده می شود. 💢مثل یک خانه متروکه در محله شما ستونهایش ، دیوارش ، سقفش ، در و پنجره همه پا برجاست ؛ اما کسی درون آن ساکن نیست . ⬅️اینقدر این خانه مورد غفلت و فراموشی قرار می گیرد که اصلاً گویی کسی یادش نیست چنین خانه ای در این محله هست ، چون ما عادت کرده ایم خانه را با اهل آن می شناسیم ، می گوییم خانه آقای رضایی ، خانه خانم محمدی ، خانه اکبر آقا و ...چون انسان به آن خانه روح می دهد . ↔️وقتی قرآن و سنت عمل نمی شود در جامعه ای ، مثل خانه ای ست . : ⃣: آیا پیش گویی هایی که مولا فرموده اند و سرتیتر خورده که مربوط به چه واقعه ای‌ است(مثلاً اینجا تهاجم خونین مروان به کوفه)، آیا تنها همان مصداق را دارد یا امکان دارد که در این زمان هم اتفاق بیفتد؟ (گاهی‌بعضی توصیفات با وحشی گری هایی‌که داعش در این زمان انجام می‌دهد منطبق است) ⃣:آیا این جنگها هم مانند آنچه درمورد لوح محو و اثبات فرمودید است که ممکن است اتفاق بیفتد و ممکن است اتفاق نیفتد؟ اگر اینچنین است پس هشدارهای امام برای هوشیاری مردم جهت جلوگیری از رویدادن این جنگهاست؟ : ‼️در مورد پیشگویی هایی که امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه یا جاهای دیگر انجام داده اند و فرمایش کرده اند ، هم می توانیم حوادثی که در زمان نزدیکی بعد از شهادت ایشان رخ داده و کاملاً انطباق بر ویژگی های آن پیشگویی دارد و مصداقش دانست . ✅هم حوادث دیگری که در آینده مشابه آن اتفاق می افتد . ↩️بنابراین هیچ مشکلی ندارد که ما بگوییم آنچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند ، بخشی از آن قبلاً محقق شده و مصادیق آن هم در آینده یکی یکی دارد محقق می شود . چه بسا همین اتفاقی که امروز در عراق دارد می افتد . 👌منتهی چون گاهی تعبیر ایشان صریحا به اسم شهر یا شخصی بر می گردد ، آنجاهایی که تعابیر کاملاً شخصی می شود ، یعنی به اسم علَمی مثل ڪوفه ، بصره یا شخصی مثل مروان و ... بر می گردد ، در آنجا دیگر ما نمی توانیم سرایتش دهیم به حوادث دیگری که در آینده در نقاط دیگری اتفاق می افتد . ⃣: بعضی از تیترهایی که برسر بندها آمده و خبر از تهاجم کسی را داده نشان نمی‌دهد که فقط برای اون زمان بوده است؟ مثلاً در قرینه ای انحصاری در اینکه فقط‌ مربوط به تهاجم مروان است نبوده چون فرمودید وقتی اسم علم و... بیاید. آیا درست عنوان بندی شده است؟ : ✍ این عنوان بندی ها بر اساس نظر شارحان و مفسران یا برداشت های شخصی مرحوم سید رضی است لذا ممکنه دقیق و کامل نباشد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊 🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «به خدا سوگند آنان(طلحه و زبیر) نه منکری در کارهای من سراغ دارند که برابر آن بایستند و نه میان من و خودشان راه انصاف را پیمودند» ⃣: راه انصافی‌ که حضرت از آن صحبت می‌کنند چیست؟ : ✍ شک نیست که «طلحه» و «زبیر» از کسانى بودند که مردم را بر ضدّ «عثمان» تحریک مى کردند و به گفته دوست و دشمن در قتل «عثمان» شریک بودند. ⬅️ همان گونه که «عایشه» نیز مخالفت خود را با کارهاى او با صراحت بیان مى کرد. 👌ولى عجب این که هنگامى که امام على (علیه السلام) با بیعت عامّه مردم زمام حکومت را بدست گرفت هم «طلحه» و «زبیر» بر ضدّ او برخاستند و هم «عایشه». 👈و جالب این که بهانه آنها در این کار خونخواهى عثمان بود و این نهایت بی انصافی آنها در حق مولا بود. : ناکثین(اصحاب جمل) گروهی سرکش و ستمگرند و خشم و کینه و زهر عقرب و شبهاتی چون شب ظلمانی در دلهایشان وجود دارد. درحالی که حقیقت پدیدار وباطل ریشه کن شده و زبانش از حرکت برضد خق فرومانده است» ⃣: کینه و شبهاتی که در دل ناکثین بود چه بودند؟ ⃣: منظور از حقیقت، حکومت حضرت امیرالمومنین است؟ ⃣: منظور از ریشه کن شدن باطل چیست؟ : ✍ مراد از کینه و شبهات ، جنجالى است که آتش افروزان جنگ جمل به عنوان خونخواهى عثمان بر پا کردند و در حالى که دستهاى آنها به خون عثمان آلوده بود، خود را به عنوان حامیان عثمان معرفى کردند. 👈منظور از حقیقت این است که حقیقت امر بر افراد عاقل و فهمیده پوشیده نیست. ‼️چرا که آنها از فتنه انگیزى لشکر جمل و تبلیغات دروغین آنها به خوبى آگاه بودند و می دانستند که طلحه و زبیر و عایشه خودشان از عوامل قتل عثمانند. 💯کلام مبارک امام (علیه السلام) اشاره به حدیث معروفى است که از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله)صادر شده است. 📣آن جا که فرمود : شبها و روزها نمى گذرد تا زمانى که سگهاى آبادى معروفى در «عراق» که به آن «حوأب» گفته مى شود در برابر زنى از زنان من که در میان گروه ستمگرى قرار گرفته، پارس مى کنند». 🖇این همان حادثه معروفى است که «اصحاب جمل» به هنگامى که از «مدینه» به سوى «بصره» مى آمدند وقتى به سرزمین «حوأب» رسیدند سگهاى زیادى در اطراف «عایشه» پارس کردند. ↩️او به یاد این حدیث افتاد و بسیار وحشت کرد و فریاد کشید و گفت : مرا به «مدینه» بازگردانید ولى سیاست بازان حرفه اى گروهى از مردم محل را بسیج کردند که گواهى دهند این جا سرزمین «حوأب» نیست.   📚«ابن عساکر» در تاریخ «دمشق» و «متقى هندى» در «کنز العمال» این حدیث را نقل کرده اند که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) خطاب به على (علیه السلام) فرمود : «یَا عَلَیُّ (علیه السلام) سَتُقَاتِلُ الْفِئَةُ البَاغِیَةُ وَاَنْتَ عَلَى الْحَقِّ فَمَنْ لَمْ یَنْصُرْکَ یَومُئِذ فَلَیْسَ مِنّی 🔊اى على گروه ستمگر به جنگ با تو برمى خیزد در حالى که تو بر حق هستى، هر کس تو را یارى ندهد از من نیست». 📣امام (علیه السلام) مى فرماید : نه من در این خبر اشتباه کرده ام و نه کسى که آن به من فرموده، یعنى پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) : «به خدا سوگند حوضی برایشان پر از آب نمایم که تنها خود بتوانم آبش را بیرون بکشم به گونه ای که از آب آن سیراب برنگردند و پس از آن از هیچ گودالی آب ننوشند» ⃣: منظور حضرت چیست ؟ : ✍ منظور امام (علیه السلام) از این تعبیر آن است که من میدان جنگ جمل را براى آنها به گردابى خطرناک مملوّ از آب، تبدیل مى کنم که راه فرار از آن نداشته باشند و ابتکار عمل را در دست مى گیرم و آتش فتنه را در همان جا خاموش مى کنم.آن گونه که در آینده فکر بازگشت به چنان صحنه اى براى آنها پیدا نشود. 🔖و آن گونه که تاریخ مى گوید : امام (علیه السلام) به گفتار خود جامه عمل پوشانید، سردمداران اصلى جنگ جمل کشته شدند و «عایشه» باشرمندگى تمام به «مدینه» بازگشت و فتنه انگیزان رسوا و پراکنده شدند. ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ بند_دوم : «خدایا طلحه و زبیر پیوند مرا گسستند ، برمن ستم کرده و بیعت مرا شکستند و مردم را برای جنگ با من شوراندند» در جامعه ای که انقلابیون پشیمان (مانند طلحه و زبیرها) از مواضع انقلابی خود منصرف می‌شوند و در مقابل ولی حق جبهه میگیرند و مردم را علنی یا آشکار بر ضد ولی حق ، صف بندی می کنند:👇👇 ⃣: ولی حق چگونه باید با آنها برخورد کند؟ ⃣: مردم ، چگونه؟ (درحالی که آنان وجهه و آبرو دارند و هنوز عداوت خود را کاملاً آشکار نکرده اند. ⃣: آیا نفی آنان توسط مردم مساوی با مخدوش کردن وحدت جامعه است؟ ⃣: ظاهراً ناکثین با خوارج شباهت زیادی دارند. لطفاً ناکثین را با خوارج مقایسه کنید. ⃣1⃣: چگونه شر چنین خواصی را که با اتحاد تعداد کمی از آنان، آشوبهای بزرگ و هزینه های سنگین بر جامعه اسلامی تحمیل میشود را خنثی کنیم؟ ⃣1⃣: تحلیلی از وضعیت جبهه حق و ضعف و قوت آن در ایجاد ماجرای ناکثین، برخورد با آنان و رفع آن بفرمایید. ⃣1⃣: آیا ماجرای ناکثین، مصداق فتنه بود؟ : ✍ اولاً یقیناً هر دو ماجرای ناکثین (طلحه و زبیر) و مارقین (خوارج) از مصادیق بزرگ فتنه بود همچنان که حضرت در نهج البلاغه هر دو را نامیده است. ‼️دلیل این مطلب در مورد هر دو گروه _ که به نوعی شباهت آنها هم هست_ این بود که: ✅ اولاً: هر دو ماجرا به دلیل حضور افراد سرشناس، مقدس و سابقه دار در اسلام ظرفیت متحیر شدن جامعه را فراهم می کرد. ⏪یعنی بسیاری از عوام و توده مردم مردد می شدند که آیا حق با علی علیه السلام است یا با جریان مقابل وی؟ 👌حداقل در نوع مواجهه حضرت در ایستگاه آخر با هر دو گروه، در دلها شک و تردید بوجود می آمد که آیا کشتن انها درست و مشروع است یا نه؟ 📖که باز هم این نکته در نهج البلاغه اشاره شده است ماجرای ربیع بن خثیم و قصه حارث بن حوط در ✅ثانیاً: در هر دو ، دو بهانه به ظاهر شرعی در دست مخالفین بود: ⛔️در جمل، بهانه دروغین نقش علی در قتل عثمان ! ⛔️و در جمل، بهانه جاهلانه خروج علی از دین به دلیل پذیرش حکمیت غیر خدا در صفین! ↩️اما بین این دو ماجرا فرقهایی هم بود نظیر اینکه خوارج جاهل بودند ولی اصحاب جمل عالمانه و عامدانه ضربه می زدند. ⁉️اما عکس العمل ولی حق: 🔻۱. روشنگری گسترده و مستمر و مرحله ای 🔻۲. دعوت از سران فتنه قبل و در حین فتنه برای ارشاد آنها و لااقل اتمام حجت با آنها 🔻۳. صبر و مدارا به نیت پیشگیری از درگیری 🔻۴. برحذر داشتن آنها از عواقب فتنه ای که به راه انداخته اند 🔻۵. تبیین دقیق و شفاف مرز بین جبهه حق و جبهه باطل برای بصیرت یابی توده مردم 🔻۶. کمک گرفتن از خواص جبهه حق برای روشنگری 🔻۷. در نهایت برخورد با فتنه و حفظ امنیت جامعه و اقتدار حکومت اسلامی به عنوان دو امانت الهی : «خدایا آنچه را بستند تو بگشا» ⃣1⃣:منظور چیست؟ : ✍ یعنی بیعتى را که از مردم گرفته اند نافرجام کن : «خدایا...آنچه را محکم رشته اند پایدار مفرما» ⃣1⃣:چه چیز را محکم رشته بودند؟ : ✍ یعنی کارهایى را که تصمیم قطعى بر آن گرفته اند استحکام نبخش، مرادشان براندازی حکومت امیرالمؤمنین بود . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯