eitaa logo
تبیان مهدوی
2.8هزار دنبال‌کننده
15 عکس
15 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══ ⃣: آیا اسلام اجازه میداده بلاد جدیدی که مسلمان می‌شوند با قرائت هرکسی مسلمان شوند که شامیان با قرائت معاویه با اسلام آشنا شده اند؟ ⃣: آیا همین مسئله دلیل موجهی برا عناد دائمی شامیان نبوده است؟ ⃣: آنها از کجا باید سیره پیامبری که ندیده اند را بعنوان قرائت درست از اسلام، می آموختند؟ ⃣: مگر قرار نبوده اسلام عالم گیر شود؟ پس چگونه در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) منطقه ای مسلمان می شوند اما مسلمانان نمی‌توانند اسلام حقیقی را از همان ابتدا به آنان نشان می‌دهند. ⃣: آیا با این اوضاع، اسلام می‌توانست در آن زمان، بدرستی عالم گیر شود؟ : ✍ اینکه در بعضی از نقاط عده ای از افراد ، اسلام را اشتباه می‌فهمیدند یا قرائتهای غلط و انحرافی به آنها ارائه می شده ، به این معنی نیست که اسلام اجازه می داده که هر کسی هر نوع قرائتی را از اسلام داشته باشد . 💯 آن کاری که باید پیامبر عزیز اسلام می کردند این بود که قرآن کریم را به همه جا رساندند توسط مبلغین ، کاتبان قرآن و امثال این . ♻️از طرف دیگر برای هر سرزمینی مبلغینی را اعزام می کردند تا دین را آنجا برسانند و از هر سرزمینی هم معمولاً کسانی به مدینه و بعدها به مکه که رفت و آمد می کردند ، یقیناً با اسلام می توانستند آشنا شوند . ↩️لذا یا کوتاهی خود مردم بود ، که آن طور که باید با اسلام آشنا نمی شدند ، همانطور که الان هم همین طور است و همه ما با اسلام آنگونه که باید آشنا هستیم. ⁉️ و اگر آشنا نیستیم این تقصیر اسلام و پیامبر اسلام است ؟ یا کوتاهی خود ماست ؟ ⏪عقل ، فطرت و فرصتهای تحقیق و تأمل در منابع اسلامی ، برای همه فراهم بوده ، که اکثر ما از آنها درست بهره نمی بریم . ↔️از آن طرف اینکه قرائت غلطی را بنی امیه به خورد مردم شام می دادند ، برای همگان حجت نبود که آنها معذور باشند از شناخت اسلام . 💢بله عده ای که امکان شناخت دقیق را نداشتند آنها جاهل قاصر بودند لذا تکلیفی نداشتند . 🔖اما اکثر مردم می توانستند در آن روزگار با ارتباط گرفتن با منبع اصلی، با تفکر و تأمل کردن و با شناخت درست حتی خود معاویه و بنی امیه ، که خباثت از سر تا پای آنها می ریخت ، به حقانیت اسلام پی ببرند و اسلام و اهل بیت را درست بشناسند . 📌همانطور که بعضی اوقات در سیره تمام ائمه علیهم السلام دیده ایم ، بویژه ائمه ای که در ابتدا بودند مثل خود امیرالمؤمنین ، امام حسن و امام حسین تا امام صادق علیهم السلام ، که عده ای از شام می آمدند در مدینه و اگر چه شاید اول کار هم با کینه و بغض و بی ادبی ، با امامان ما برخورد میکردند و سؤالهایی کرده و رفتارهایی انجام می دادند ، در عکس العمل امام ما تامل می کردند و شیعه می شدند و به اعتقاد حق بر می گشتند . 🖇لذا آنهایی که در مناطقی مثل شام بودند بخشی از آنها جاهل قاصر بودند ، یعنی امکان شناخت نداشتند ، آنها معذور بودند . 🔍اما اکثریت آنها جاهل مقصر بودند یعنی می توانستند شناخت پیدا کنند و نکردند . ⬅️برای جهانی شدن اسلام هم الحمدلله رب العالمین ، هم فطرت هم عقل ، هم گسترده شدن امکان ارتباطات و تبلیغ باعث می شود که ان شاالله اسلام حقیقی به عالم نشر پیدا کند. ✅خصوصاً به برکت حکومت اسلامی که امکانات در اختیار آن قرار می گیرد و می تواند با قدرت و شتاب بیشتری اسلام ناب را به همه دنیا معرفی کند . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜 : «هرکدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاوری احساس کرد و برادرش را سست و ترسو یافت، به شکرانه این برتری باید از او دفاع کند آنگونه که از خود دفاع میکند زیرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند» ⃣: آیا شجاعت در برابر دشمن متوقف بر تهذیب نفس است ؟ ⃣: اگر خدا کسی را شجاع قرار نداده است پس ترس و فرار او از صحنه نبرد، طبیعی است. پس چرا این‌همه عذاب در صورت فرار ، تعریف شده است؟ : ✍ افعال خداوند گر چه همه از روى حکمت است، با این حال کسى که از مواهب بیشترى برخوردار شده است، باید به شکرانه آن، دیگران را هم زیر چتر آن موهبت قرار دهد تا عملاً شکر نعمت را به جاى آورده باشد. ⬅️از سوى دیگر، اگر همکارى و هماهنگى تنگاتنگ در میان نفرات لشکر نباشد، همه آسیب مى بینند، زیرا دشمن به آن بخشى که احساس مى کند، ضعیف تر است حمله مى کند، هنگامى که آن را در هم شکست، دور مى زند و بقیه را در حلقه محاصره قرار مى دهد. ↩️بنابراین علاوه، بر مسأله شکرانه، سیاست جنگى نیز ایجاب مى کند که بخشهاى نیرومندتر لشکر، مراقب بخشهاى ضعیف تر باشند و در حمایت و دفاع از آنان، کوتاهى نکنند، که ضربات بر خود آنان وارد خواهد آمد. 🖇بخصوص این که : اگر دشمن بتواند بخشى از لشکر را از کار بیندازد، ضربه سنگینى بر روحیه دیگران وارد مى شود. امام در مشورتی که در به خلیفه دوم داده بودند فرمودند : «هرگاه خود به جنگ دشمن روی و با آنان روبرو گردی و آسیب بینی، مسلمانان تا دورترین شهرهای خود دیگر پناهگاهی ندارند و پس از تو کسی نیست تا بدان روی آورند» ⃣: چرا خود امام در این جنگهای سخت شرکت می کردند؟ ⃣:چرا امام فرموده بودند پس از تو کسی نیست تا مردم بدان روی آورند؟ ⃣: آیا واقعاً در آن زمان در صورت کشته شدن خلیفه دوم در جنگ کسی نبوده تا پناه مردم باشد؟ : ✍ آنچه امام مى فرماید این است : «اگر تو خود به سوى دشمن حرکت کنى و در میدان نبرد با آنها رو به رو شوى و مغلوب گردى پناهگاهى براى مسلمین در شهرهاى دور دست باقى نمى ماند، و (در این شرایط) بعد از تو کسى نیست که به او مراجعه کنند» 🔖اشاره به این که هر گاه تو در میدان جنگ کشته شوى تا مردم بخواهند با دیگرى بیعت کنند جامعه اسلامى فاقد مرکزیّت مى شود و مناطق دور دست که از همه جا‌ آسیب پذیرترند متلاشى مى شود، سپس به سایر بلاد سرایت خواهد کرد. 💯اینکه امام خودشان در جنگها شرکت میکردند ۳ دلیل داشت: 🔻۱. اساساً مقایسه حضرت با دیگران غلط و قیاس مع الفارق است. 🔻۲. عمر خودش دنبال جنگ برای کشورگشایی بود ولی حضرت اصلاً با بیگانگان جنگ نکرد. 🔻۳. هر سه جنگ ایشان داخلی بود و تحمیلی: ▪️یکی با طلحه و زبیر در جنگ جمل ▪️یکی با معاویه در صفین برای آزاد کردن شام ▪️و سوم با خوارج شورشی در نهروان ⃣: چرا مقایسه ی حضرت با دیگران، قیاس مع الفارق است؟ ⃣: در بحث حکومتداری ، نباید دلایل را جستجو کرد؟ ⃣: یعنی توصیه ی‌ حضرت، برای موارد کشورگشایی و جنگ با بیگانگان بوده است؟ : ✍ اولاً: در اینکه تمام معصوم را نباید با هیچ کس مقایسه کرد شکی نیست حتی حضرت خودشان در نهج البلاغه در جنگ صفین درباره امام حسن علیه السلام که بی مهابا به صفوف دشمن حمله می کردند فرمودند: " این جوان را بگیرید می ترسم شهید شود و..." 👈ثانیاً: در یک مورد در نهج البلاغه حضرت از حضور در خط مقدم خودداری و فرماندهان را دستور دادند که پیشقدم شوند. ⏪و در توضیح علت اینکار لزوم حفظ جان رهبر را متذکر شدند که اگر او کشته شود سربازان دشمن! جرأت پیدا می کنند و روحیه سربازان خودی تضعیف خواهد شد. () 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : در حضرت می فرمایند : مادام که افکار شما پراکنده است،فراوانی تعداد شما سودی ندارد. منظور چیست؟ : ✍یعنی درست است که جمعیت ظاهری شما خیلی زیاد است ، اما چون اتحاد ندارید بر محور ولایت من و اختلاف دارید ، انگار که اجتماع مردگان باشید . ⁉️چه خاصیت و فایده ای دارد ؟ 💯کثرت جمعیت وقتی اثر دارد که این جمعیت همه وحدت کلمه داشته باشند و بتوانند همه با هم بار بزرگی را با محوریت ولی و امام جامعه بردارند . ⏪اما اگر صدهزار نفر در یک کوچه حتی عبور کنند و ماشینی که در برف گیر کرده را یک عده از جلو و یک عده هم از عقب و مخالف هول بدهند ، این ماشین هیچ وقت تکان نخواهد خورد . ↩️اجتماع کثیری از مردم در جامعه وقتی ارزش دارد که وحدت بین آنها باشد . 🖇افکار واحد ، عقیده و آرمانهای واحد و اقدام واحد با محوریت امام داشته باشند و الا انگار یک میلیارد نفر مرده در یک جا جمع شده باشند ، هیچ اثر دیگری ندارد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
┏─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─┑ : «دوست دارید مردم برای خدا شما را گرامی بدارند اما خودتان مردم را در راه خدا گرامی نمی دارید» : به نظر می رسد انسان خودپسند دوست دارد به هر قیمتی محبوب شود نه بخاطر خدا. این جمله را لطفاً توضیح بدهید. : ✍ این دوگانگى در قضاوت، راستى عجیب است که انسان انتظار داشته باشد مردم او را گرامى دارند، چون بنده اى از بندگان خداست، ولى خودش هیچ یک از بندگان خدا را گرامى ندارد. ⏪و براى کوتاه کردن دست ظالمان از گریبان مظلومان نه صرف هزینه اى کند و نه جان خود را به مخاطره افکند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰─┅═ঊঈ💠🌺💠ঊঈ═┅─╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «مردم! اگر همانند من از آنچه بر شما پنهان است باخبر بودید ازخانه ها کوچ می کردید، در بیابانها سرگردان می شدید و بر کردارتان اشک می‌ریختید و چونان زنان مصیبت دیده بر سر و سینه خود می زدید و سرمایه خود را بدون نگهبان و جانشین رها می‌کردید و هرکدام ازشما تنها به کارخود می پرداختید و به دیگری توجه نداشتید. افسوس آنچه را به شما تذکر دادند فراموش کردید و از آنچه شما را ترساندند ایمن گشتید. گویا عقل از سر شما پریده و کارهای شما آشفته شده است.» ⃣: آیا منظور امام، خبرهای آینده و آینده ناگوار کوفیان بوده است؟ ⃣: این خطبه در مورد نبرد کوفیان در کدام جنگ است؟ : ✍در مورد اینکه مقصود امیرالمؤمنین از این دو اوصاف و توصیفات هولناک و نگران کننده آینده چیست ؟ می توان دو احتمال داد که به نظر من باهم منافاتی ندارند و قابل جمع هستند . ✅یکی درباره احوال روز قیامت است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام گویا می خواهند بفرمایند اگر شما هم مثل من عالم قبر و برزخ و ترس و حول قیامت را می دیدید و خبر داشتید اینقدر آرامش کاذب نداشتید . ✅یکی احتمال اینکه چون حضرت این فرمایشات را برای تحریک و تشویق مردم جهت مبارزه و جهاد علیه مردم شام و بنی امیه و معاویه بیان می کردند و مردم اطاعت نمی کردند ، چون در این مسیر فرموده باشند ، شاید احتمال این باشد که بعد از من به حاکمی مثل حجاج ابن یوسف سقفی مبتلا می شوید که چنان روزگاری را بر سر شما می آورد که اگر می فهمیدید از الان سر به بیابان می گذاشتید. ↩️ و کذا و کذا ... . ⏪بنابراین هر دو احتمال می تواند با هم جمع شود ، یعنی هم آینده نزدیک که دوران حکومت حاکمان ظالم بعد از شهادت امیرالمؤمنین باشد و هم آینده دور که دوران قبر و برزخ و قیامت باشد . : «...آنان مردمی بودند نیک اندیش، ترجیح دهنده بردباری، گویندگان حق و ترک کنندگان ستم. پیش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در بدست آوردن زندگی جاویدان و کرات گوارا پیروز شدند» ⃣: آیا منظور از راه راست، شهادت است؟ (باتوجه به جمله ی: پیش از ما به راه راست قدم گذاشتند) ⃣: کرامت گوارا چیست؟ : ✍ این تعبیرات، اشاره روشنى به پیامبر و گروهى از اصحاب خاص او دارد که داراى ویژگیهاى ششگانه بالا بودند. 🔹دو ویژگى در فکر و اندیشه (داشتن اندیشه هاى پربار و عقل کافى) 🔹و دو ویژگى در برنامه هاى زندگى (طرفدارى از حق و مبارزه با ظلم) 🔹و دو ویژگى در عمل (گام برداشتن در طریق حق و سرعت براى رسیدن به مقصد) 🔁و نتیجه این ویژگیها را که سعادت جاویدان و زندگى گوارا و پرارزش است نیز بیان فرموده اند. ⬅️مراد از کرامت گوارا زندگی کریمانه در نعمت های گوارای بهشت است. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ : خدا را بر نعمتهایش آنگونه شکر می کنیم که بربلایش ... ⃣:آیا همه بلاها از جانب خداوند است ؟ : ✍ از یک منظر همه چیز از خداست. ↩️و از سوی دیگر چون خداوند مبدا خیر است لذا آنچه از حسنات و خوبیها به ما می رسد از اوست و آنچه از بدیها و مصیبتهاست از ماست. ⏪می ماند مصیبتهایی که ظاهرش تلخ ولی نتیجه اش شیرین است که انها آزمایشهای نیک خداست. ⃣: منظور از بلا چه بلاهایی است ؟ : ✍ اشاره به این که بلاهاى الهى هم در واقع، نوعى نعمت است . ‼️ گاه بلاها سبب بیدارى و بازگشت به سوى خدا و ترک معاصى است . ⬅️و گاه ظاهراً بلا است ولى در باطن، نعمت است و ما تشخیص نمى دهیم. ⬅️گاه کفاره گناهان است . ⬅️و گاهى سبب شناخت قدر نعمت هاست. ⚠️چرا که تا انسان نعمتى را از دست ندهد و به مصیبتى گرفتار نشود ارزش نعمت ها را نمى شناسد. 🖇وگرنه خداوند حیکم على الاطلاق بى جهت کسى را گرفتار بلایى نمى کند پس بلاى او هم رحمت است و درد او درمان. : «خدای را بر‌ نعمتهایش آن گونه ستایش می‌کنیم که بر بلاهایش» ⃣: آیا بلا را داخل‌ در معنای نعمت می دانند؟ ⃣: آیا شکر بر بلایی که نمی‌دانیم از حکمت است یا حلول خشم خدا، درست است؟ چون اگر از خشم خدا باشد قاعدتاً باید از توبه ذکر می کردند. : ✍ اگر در خود عبارت دقت بفرمایید معلوم می شود که حضرت نعمت و بلا را دو چیز می دانند و بلا را لزوماً نعمت نمی دانند . ↩️ به خاطر همین است که می فرمایند: همان طور که در نعمتها ستایش می کنم در بلاهایش هم ستایش می کنم . 🔰نمی خواهند بگویند نعمت و بلا یکی است ، می خواهند بگویند چون هر دوی آنها از خداست و با حکمت الهی نازل می شود پس هر دو جای شکر و سپاس دارد . ↔️حالا نعمت که خود مشخص است از رحمت الهی ناشی شده ، بلا به معنای امتحان و آزمایش هم از حکمت الهی ناشی شده تا مؤمن در این ابتلا رشد پیدا کرده و ایمانش تقویت شود و آنجایی هم که نفاقی در ایمان انسان هست حداقل برای خودش رو شده و برود خودش را اصلاح کند پس باز هم جای شکرگزاری دارد . : به خدا ایمان داریم ، ایمان کسی که غیبها را به چشم خود دیده ، ... ⃣: آیا در اینجا مراد خود حضرت علی هستند یا همه مؤمنان ؟ ⃣: و منظور از غیوبی که حضرت فرموده اند با چشم خود دیده ایم چیست ؟ : ✍ ایمان به غیب مهمترین و اولین رکن ایمان و تقوای الهی است که در قرآن کریم آمده است. ✅ الذین یومنون بالغیب ... بنابراین اختصاص به امیرالمومنین سلام الله علیه ندارد. 💌 و منظور باور قلبی است نسبت به حقایقی که با چشم ظاهر قابل دیدن و با حس ظاهری قابل درک نیستند . 🔖مانند خود خدا و قیامت و روح و فرشتگان و ... ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ : می فرماید«ایمانی که اخلاص آن شرک را زدوده و یقین آن شک را نابود کرده» ⃣: یعنی تضمین می‌کنند که اگر اخلاص بیاوریم، خفی ترین و پیچیده ترین شرک های درونی مان بواسطه آن نابود می شود؟ : ✍ اساساً اخلاص چیزی غیر از این معنا نیست . 👌اخلاص که از باب افعال است یعنی خالص کردن . ⁉️اما خالص کردن چه چیزی از چه چیز دیگری ؟ ⏪مثل اینکه شما ماده ای مثل عسل را می خواهید از آب خالصش کنید ، اینقدر خالصش می کنید تا درجه خلوص آن به نود و نه درصد می رسد . 🖇وقتی هم می گویند اخلاص بندگی یعنی اینقدر تلاش کنیم ، تا حرکاتمان ، نیاتمان ، مواضع مان ، گفتارمان ، حب و بغض و قهر و مهرمان ، فقط و فقط برای خدا باشد که وقتی چنین کاری کردیم یعنی از شرک و نفاق جدا شدیم . 🔖پس خود اخلاص عبارت است از اینکه انسان تلاش کند که ایمانش را از آلودگی به شرک نجات بدهد . : «این دو گواهی(شهادتین) گفتار را بالا می‌برند و کردار و عمل را به پیشگاه خدا می رسانند. ترازویی که این دو گواهی را در آن نهند سبک نباشد و اگر بردارند با چیز دیگری سنگین نخواهد شد» ⃣: پس نقش‌ شهادت سوم که شهادت به امامت امیرالمؤمنین است چه شد که تعیین کننده و میزان الاعمال است؟ : ✍خب شهادت به امیر المومنین👇👇 ✅اولاً: از شهادتهای واجب شرعی نیست. ✅ثانیاً: خود امام که نمی توانند مطرح کنند. ✅ثالثاً: اساساً توحید و نبوت بدون ولایت به انحراف رفتن است . : «همه چیز دنیا شنیدن آن بزرگتر از دیدن آن است ، و هر چیز از آخرت دیدن آن بزرگتر از شنیدن آن است . پس کفایت می کند شما را شنیدن از دیدن و خبر دادن از پنهانی های آخرت» . ⃣: درباره این گفتار حضرت توضیحی بفرمایید . : ✍ این یک واقعیت است که مواهب مادى همچون سراب است از دور جلوه خاصى دارد ولى هنگامى که انسان به آن مى رسد مطلب ارزشمندى نمى یابد. 💒قصرها و کاخ ها، ثروت ها و قدرت ها، لذات و خوشى ها همه دورنماى خوبى دارند ولى هنگامى که انسان به آن مى رسد و مشکلات آن را مى بیند گاه شدیداً وحشت مى کند و آرزو مى نماید اى کاش هرگز به آن نرسیده بود. ↔️این در حالى است که درباره نعمت هاى گسترده خداوند در قیامت مى خوانیم : 📚«اَعْدَدْتُ لِعِبادِی مَا لاَ عَیْنٌ رأَتْ وَلاَ اُذُنٌ سَمِعَتْ وَلاَ خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر؛ 📌من براى بندگان خود نعمت هایى آماده کرده ام که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و به فکر انسانى خطور نکرده است» 🖇حتى گاه لذاتى را که انسان در لحظات خاصى از مناجات پروردگار و احساس قرب او در این دنیا پیدا مى کند مى بیند با هیچ زبان و بیانى قابل توصیف نیست.  📖و در ادامه این سخن اضافه مى کند : «حال که چنین است مى بایست شنیدن (حقایق مربوط به آخرت به وسیله پیامبران و اولیاء الله) شما را از دیدن آن بى نیاز سازد، همچنین اخبار آنها از آنچه در پشت پرده غیب پنهان است» 📜(فَلْیَکْفِکُمْ مِنَ الْعِیَانِ السَّمَاعُ، وَمِنَ الْغَیْبِ الْخَبَرُ).  ⏪بدیهى است تا انسان در زندانِ تن و در خانه تنگ و تاریک دنیا قرار دارد نمى تواند جهان بیرونِ از آن را بنگرد، از این رو چاره اى جز این نیست که براى درک اوضاع و شرایط آخرت به خبر رسانى این بزرگواران قناعت کند. ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ : «خداوند روزی شما را ضمانت کرده و شما را به کار وتلاش امر فرموده ، پس نباید روزی تضمین شده را بر آنچه که واجب شده مقدم دارید . با اینکه به خدا سوگند آنچنان نادانی و شک و یقین به هم آمیخته است که گویا روزی تضمین شده بر شما واجب است و آنچه را که واجب کرده اند ، برداشتند.» ⃣1⃣: آیا منظور حضرت علی علیه السلام از آنچه که واجب شده ، امر به کار و تلاش و در جملات بعد منظور دست کشیدن از آن ، به امید روزی که خدا ضمانت کرده است ؟ لطفاً در این باره توضیح دهید . : ✍ دو چیز در برابر ما وجود دارد یکى تحصیل روزى است و دیگرى انجام فرائض الهى. 👆اوّلى را خداوند براى ما تضمین فرموده و دوّمى را بر عهده ما گذارده است. ⏪ بنابراین تمام همّت ما باید مصروف دوّمى شود در حالى که قضیه بر عکس است و بسیارى از مردم تمام تلاش و کوشش و دقت و فکر خود را به صورت حریصانه اى صرف تحصیل معاش مى کنند و وظایف اصلى انسانى و الهى خودرا به دست فراموشى مى سپارند. 📌سپس در ادامه این سخن مى فرماید : «با این که به خدا سوگند ! آن چنان (در این موضوع براى مردم) شک و تردید حاصل شده و با یقین به هم آمیخته که گویى آنچه تضمین شده (یعنى تحصیل رزق) بر شما فرض شده، و آنچه واجب گردیده (یعنى انجام اوامر الهى) از شما برداشته شده است. 💯البته شک نیست که منظور از عبارات فوق این نیست که مردم فعالیت هاى مثبت اقتصادى خود را متوقف کنند و تلاش براى زندگى آبرومندانه را کنار بگذارند و یا برنامه هاى اقتصادى جامعه تعطیل شود یا به کُندى گراید. ‼️بلکه هدف این است که از حرص و آز و دنیاپرستى و افزون طلبى که انسان را از علم و دانش و معنویّت دور مى سازد باز ایستند. : «پس در اعمال نیکو شتاب کنید، و از فرا رسیدن مرگ ناگهانی بترسید ، زیرا آنچه از روزی که از دست رفته ، امید بازگشت آن وجود دارد ، اما عمر گذشته را نمی‌توان بازگرداند . آنچه را امروز از بهره دنیا کم شده می توان فردا بدست آورد اما آنچه دیروز از عمر گذشته ، امید به بازگشت آن نیست . به آینده امیدوار و از گذشته ناامید باشید . از خدا بترسید و جز بر مسلمانی نمیرید .» ⃣1⃣: منظور از روزی که از دست رفته و آنچه امروز از بهره دنیا کم شده چیست ؟ ⃣1⃣: چگونه فردی که فرصت جوانی را از دست داده می تواند به آینده امیدوار باشد و آنچه از دست داده را بازیابد ؟ ⃣1⃣: آیا باتوجه به معنای زهد(حسرت نخوردن برآنچه ازدست رفته و شادمان نشدن به چیزی که به ما رسیده)، این عبارت حاوی معنای زهد است؟ : ✍ آرى ! «امید به آینده است و نومیدى از گذشته !» (الرَّجَاءُ مَعَ الْجَائِی، والْیَأْسُ مَعَ الْمَاضِی). 👌به راستى این منطق بسیار روشن و گویایى است که ساعات عمر به هیچ قیمتى قابل بازگشت نیست. ↩️در حالى که متاع دنیا و مواهب آن در هر شرایطى قابل بازگشت و جبران است . 💯بنابراین عقل و خرد مى گوید انسان باید نسبت به چیزى که قابل بازگشت نیست سخت گیر و حساس باشد، نه امورى که اگر امروز از دست رفت فردا ممکن است به دست آید . ⁉️در حالى که غالب مردم بر خلاف این اصل اساسى گام برمى دارند با از دست رفتن کمى از دنیایشان فریادشان به آسمان بلند مى شود. ⏪در حالى که به خاطر از دست رفتن روزها و هفته ها و ماه و سال، کمتر تأسف مى خورند و این عجیب است. 🔖و این که مى بینیم امام (علیه السلام) در این خطبه و خطبه هاى دیگر بارها روى این مطلب یا شبیه آن تأکید مى کند به همین خاطر است. 📚در حدیثى از امام سجاد (علیه السلام) مى خوانیم که شخصى نزد آن حضرت آمد و از وضع زندگى خود شکایت کرد (گویا گرفتار زرق و برق دنیا بود) 📣امام (علیه السلام)فرمود : «بیچاره فرزندان آدم، در هر روز گرفتار سه مصیبت مى شوند که هیچ کدام مایه عبرت آنها نمى شود، حال آن که اگر عبرت مى گرفتند مصائب دنیا بر آنها آسان مى شد. ◾️مصیبت اوّل این که هر روز که مى گذرد بخشى از عمر آنها کم مى شود (ولى به آن تأسف نمى خورند) ‼️و اگر مقدارى از مالش کم شود غمگین مى گردد در حالى که درهم (و دینار) جانشین دارد ولى عمر هرگز برنمى گردد. ◾️دوّم این است که هر روز از رزق خود استفاده مى کنند رزقى که اگر حلال باشد باید حساب آن را پس بدهد و اگر حرام باشد کیفر مى بینند. ◾️ سپس فرمود مصیبت سوّم از اینها بزرگتر است عرض کردند، مصیبت سوّم چیست ؟ ⏪ فرمود : «مَا مِنْ یَوْم یُمِسی إلاّ وَقَدْ دَنَا مِنَ الآخِرَةِ مَرْحَلَةً لاَ یَدْرِی عَلَى الجَنَّةِ أَمْ عَلَى النّارِ; ♣️هر روز که غروب مى شود یک منزل به آخرت نزدیکتر شده اند ونمى دانند به بهشت نزدیکتر شده اند یا به دوزخ!! 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ «دنیا...فراهم آمده اش پراکنده و ملک آن غارت شده است» ⃣: منظور حضرت چیست؟ : ✍این عبارت در واقع بیان کننده وجه فانی شدن دنیا است . 📣حضرت می خواهند به ما بفرمایند که اگر با نگاه با بصیرت به دنیا بنگرید‌ ، مُلک و قدرت و مسؤلیت و پست و مقامی که همین امروز به کسی می‌رسد درست است که به ظاهر او و دنیا پرستان را شاد می کند ، اما برای انسان مؤمنی که پایان کار را دارد می‌بیند اتمام دوران پست و مقام را هم انگار دارد می‌بیند ، لذا همین الان انگار آن مُلک و مقام از دست رفته است . ⁉️یا مال و امکاناتی مثل مسکن و تجارتی که امروز به آن مغرور هستیم بزودی ما او را رها کرده و به قبر می رویم و او در دنیا برای دیگران می ماند . ⏪بنابراین دنیا ویژگی فانی شدنش خیلی خیلی روشن است . اگر ما چشم حقیقت بین داشته باشیم . 🔰می فرماید : «دنیا فراهم آمده اش پراکنده » 💯 یعنی آنچه را که امروز به زحمت خیال می کنیم با کلی کار و تلاش و حرام و حلال کردن جمع کرده ای در آینده بسیار بسیار نزدیک با مردن تو بعنوان ارث پراکنده می شود بین وراث . ‼️«و ملک آن غارت شده است» ⚠️قدرت و مسؤلیت و مقامی که امروز پیدا کردی بزودی از تو گرفته شده و به دیگران داده می شود . 📛 گویا کسانی به تو حمله کردند و پادشاهی تو را غارت کرده اند. ⃣: هر دو و با جمله «فإنِّی اُحَذِرُکُمُ الدُّنیا» ، شروع شده ، اما در یکی دنیا پرستی و در دیگری دنیای حرام معنا شده ، علت چیست ؟ : ✅اولاً: عبارت حرام را خود مرحوم دشتی در ترجمه نهج البلاغه اضافه کرده اند و در متن جز واژه الدنیا چیز دیگری وجود ندارد. ✅ثانیاً: اما به قرینه کلام حضرت روشن می شود که هرجا امام دنیا را مذمت می فرمایند قطعاً آن جنبه از دنیا و آن نوعی از مواجهه با دنیا مد نظرشان است که باعث سقوط انسان می گردد. ↩️لذا تعبیر به دنیای حرام در واقع به همان معنای دنیاپرستی است. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
═════ ೋღ🕊ღೋ════ «دنیای حرام،...کشنده ای تبهکار است» ⃣: در این که دنیا کشنده است حرفی نیست اما چرا حضرت او را تبهکار (گناهکار و مجرم) نامیده اند ؟ : ✍ به نظرم پاسخ شما در خود خطبه داده شده است آنجا که می فرماید: 📣«چه بسيار کسانى که بر آن (دنيا) تکيه کردند ناگهان آنها را به درد و رنج افکند، و چه بسيار افرادى که به آن اطمينان نمودند ولى آنها را بر زمين کوبيد. 🚫چه افراد صاحب جاه و جلال که دنيا آنها را حقير و کوچک ساخت ‼️و متکبران فخر فروشى که بر خاک مذلّتشان افکند، حکومتش ناپايدار و همواره دست به دست مى گردد، زندگى گوارايش ناگوار، شيرينى آن تلخ، غذاى آن مسموم، و طنابهايش کهنه و پوسيده است. 📛 زندگانش همواره در معرض مرگند، و تندرستانش در معرض بيمارى. ♨️حکومتش بر باد است، نيرومندانش مغلوب، صاحبان نعمتش رو به فنا، و همسايگانش غارت زده اند. ⃣: آیا در واقع این عذابهای دوزخ هست که عنوان شده یا برزخ است ؟ : ✍بند آخر بخشی مربوط به دورانی است که جسم ما در قبر و روح ما در برزخ است . 📛و بخشی هم مربوط می شود به محشر و روزی که از قبرها مبعوث و برانگیخته می شویم یعنی قیامت . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🕊ღೋ════
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «و چه باعظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده می کنم» ⃣: راز توانایی مشاهده ملکوت چیست؟ : ‼️آنچه که بعنوان ملکوت معرفی می شود یعنی حقیقتهای پشت پرده ظواهر دنیا ! 👌طبیعی است همانطور که ظواهر همیشه موجود هستند و ما آنها را می‌بینیم یا حس می کنیم ، حقایق آنها به طریق اولی موجود هستند . ⁉️مشکل ما با ملکوت این است که ما پشت حجاب غفلت ، جهل و معصیت قرار گرفتیم . ⬅️ پس راه عبور از این حجابها ترک جهل و غفلت و عصیان است تا ما به ملکوت برسیم و آن را مشاهده کنیم . 🔖همانطور که خدا در قرآن وعده داده هر کس مثل ابراهیم علیه السلام از حجاب نفس عبور کند و فقط به خداوند متعال متوجه باشد؛ "و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض " 🖇همه ی ملکوت آسمانها و زمین را مثل ابراهیم به او ارائه می‌کنیم . ✍پاسخ دیگر استاد درباره ملکوت : ✅اولاً: مراد از ملکوت در برابر مُلک، مشاهده اسرار نهفته در پشت پرده ظاهر دنیا است. ♻️دنیا ظاهری دارد که به آن عالم مُلک می گویند . ♻️و باطنی دارد که به آن عالم ملکوت می گویند که با چشم سِرّ قابل مشاهده است. ↩️بحث ملکوت و ابعاد و راه های ورود به ملکوت بحث بسیار مهم اما دامنه داری است که اینجا مجال بیان همه آن نیست لذا به یک نکته اش اکتفا می کنم. 📝یکی از تعابیری که حکایت از باز شدن چشم مؤمن به ملکوت می کند واژه است. 📣خداوند در قرآن کریم می فرماید:" خداوند به هر کس که مشیت اش تعلق بگیرد، حکمت می دهد و به هر کس حکمت داده شود، به او خیر کثیر داده شده است. ‼️حالا شما با مطالعه نهج البلاغه به دو حقیقت می رسید: 🔘۱. برخی راههایی که حضرت برای رسیدن به چشمه حکمت بیان فرموده اند مانند صَمت که فرمودند:" الصَّمتُ بابً مِن ابوابِ الحِکمه" 🔘۲. خود نهج البلاغه به شرط 👇👇 ● اعتقاد قلبی ● مطالعه با نیت فهم و عمل کردن ● طهارت نفس 👈تمامش حکمت بلکه چشمه حکمت است. : «رهایی از تو جز‌ به تو ممکن نیست» ⃣: این جمله یعنی چه؟ : ✍ یعنی اگر بنده با ارتکاب به گناه و عصیان مبتلا به سخط و غضب تو شود راهی جز عفو غفران خودت برای نجات وی از عواقب خشم تو ندارد. ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «فرشتگانی که در پشت پدران قرار‌ نگرفته و در رحم مادران پرورش نیافته اند و از آبی پست خلق ‌نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته است» ⃣: اگر انسان خلیفه خداست چرا چنین خلقتِ مادیِ پستی دارد(به توصیف خود خطبه) ؟ ⃣: آیا فرشتگان از این جهت بر انسان برتری ندارند؟ : ✍ روشن است قرار گرفتن در مکانى محدود، همچون صلب پدران و سپس رحم مادران و آفریده شدن از قطره آبى به ظاهر پست و بى مقدار، نقصان هایى است که دامن انسان ها را گرفته است؛ در حالى که فرشتگان نه ازدواجى دارند و نه تولّدى همچون انسان ها. 👌اضافه بر این، آنها نه مرگ و میر دارند و نه تغییر و دگرگونى بر اثر گذشت زمان، نه بیمارى دامان آنها را مى گیرد و نه پیرى و فرسودگى. 👈وجود این امتیازات در فرشتگان، گر چه نشانه شرافت خلقت آنهاست و انسان ها از این نظر بى شکّ نسبت به آنها در مقام پایین ترى قرار مى گیرند. ⏪ولى آنچه سبب عظمت انسان و برترى او بر فرشتگان مى شود، همان روح الهى است که در جمله «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» به آن اشاره شده است و همین امر سبب سجده تمام آنها در برابر آفرینش آدم شد. با توجه به این پاسخ استاد 👆👆👆 ⃣: حال آیا فرشتگان از نفخه روح الهی برخوردار نیستند ؟ : ✍ نه نحوه حیات فرشتگان به گونه ای دیگر است که اینجا مجال بیانش نیست. : «فرشتگان با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که نزد تو برخوردارند و آنگونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت میکنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند» ⃣: این چگونه محبتی است که فرشتگان را از کوچکترین غفلتی از فرمان خدا بازمیدارد اما ما را از لغزش در پیشگاه خدا باز نمی‌دارد...؟ : ✍همانطور که می‌دانید هر چقدر که معرفت ما نسبت به یک موجودی بیشتر و دقیق‌تر باشد ، اگر آن موجود لایق دوست داشتن باشد ، محبت ما نسبت به آن بیشتر می شود . 👌اگر آن موجود لایق نفرت باشد نفرت ما نسبت به آن بیشتر می شود . ⏪این دسته از فرشتگان مقرب خاصی که امیرالمؤمنین علیه السلام در این خطبه از آنها یاد کرده اند ، فرشتگانی هستند که در درجه بسیار بالایی از شناخت خداوند متعال قرار دارند . ↩️ لذا محبت آنها ریشه در اوج معرفت آنها دارد. : «خدایا ستایش تو را سزاست که آفریننده و معبودی و بندگان را بدرستی آزمایش کردی» ⃣: چرا از صفت «درستی» برای آزمایش استفاده کردند؟ ⃣: آزمایش درست چگونه آزمایشی است؟ ⃣: ما چگونه می‌توانیم دیگران را درست آزمایش‌کنیم؟( آنگونه که در‌ فرمودند مردم را ببازمای تا دشمن گردی «و به باطن آنها پی ببری» ) : ✍در عبارت عربی این بند از واژه ی"حسن بلائک " آمده ، یعنی بلا وابتلای نیکو ، که به معنای این است که به بندگانت نعمتهای فراوان و رنگارنگی عنایت کرده ای ، فرصتهای گوناگون داده ای تا آنها خودشان به گوهره ی درونی خود پی ببرند ، به این حسن بلا گفته می شود یعنی امتحان نیک . ⬅️ما هم می توانیم به تبعیت از خداوند متعال با خوش اخلاقی ، بخشش و با فرصت دادن به دوستان و حتی کسانی که با ما دشمنی می کنند آنها را برای خودشان در بوته ی آزمایش قرار بدهیم تا خودشان نتیجه گیری کنند که چه رفتاری با ما داشته باشند . : «هرکس به چیزی عشق ناروا ورزد نابینایش میکند و قلبش را بیمار‌کرده با چشمی بیمار می‌نگرد و با گوشی بیمار می شنود» ⃣1⃣:عشق ناروا که اینقدر‌خطرناک است،‌چگونه عشقی است؟ : ✍ عشق منقطع از توجه به مبدا و معاد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯