eitaa logo
آقا مهدی
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
95 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
آن گاه، به تاراج كردن جامه هاى عليه السلام روى آوردند. اسحاق بن حَوبه حضرمى ـ كه خدا لعنتش كند ـ ، پيراهن امام عليه السلام را برد و آن را پوشيد ؛ امّا پيسى گرفت و مويش ريخت . . . روایت شده که در پیراهن حضرت صد و ده و اندی جای تیر و شمشیر و نیزه پیدا شد. امام صادق فرمود : در پیکر حسین علیه السلام جای سی و سه نیزه و سی و چهار زخم شمشیر بود. بحر بن كعب تَيمى ـ كه خدا لعنتش كند ـ ، شلوار امام عليه السلام را به غارت برد و نقل شده كه از دو پا ، فلج و زمينگير شد. اَخْنَس بن مَرثَد بن علقمه حضرمى ـ كه خدا لعنتش كند ـ ، عمامه امام عليه السلام را برداشت و گفته شده كه جابر بن يزيد اَوْدى ـ كه خدا لعنتش كند ـ ، عمامه را برد و به سرش پيچيد و سبك مغز و كم عقل گرديد. اسود بن خالد هم كفش هاى امام عليه السلام را تاراج كرد و بَجدَل بن سُلَيم كلبى ـ كه خدا لعنتش كند ـ ، انگشتر امام عليه السلام را برداشت. او انگشت ايشان را كه انگشتر داشت، قطع كرد.😭😭😭 [بعدها] مختار، او را دستگير كرد و دست و پاهايش را بريد و او را وا نهاد تا در خونش بغلتد و هلاك شود. قطيفه خز امام عليه السلام را قيس بن اشعث ـ كه خدا لعنتش كند ـ غارت كرد و زرهِ كوتاه (تن پوشِ) امام عليه السلام را عمر بن سعد ـ كه خدا لعنتش كند ـ برداشت و هنگامى كه عمر بن سعد به قتل رسيد، مختار، آن را به قاتل وى، ابو عمره، بخشيد. جُمَيع بن خلق اَوْدى ، شمشير امام عليه السلام را برد و گفته شده كه مردى از بنى تميم، به نام اسود بن حنظله ـ كه خدا لعنتش كند ـ ، آن را به تاراج برد در روايت [محمّد] ابن سعد نيز آمده است كه فلافِس نَهشَلى، شمشير ايشان را برد و محمّد بن زكريّا افزوده است كه پس از آن، شمشير به دست دختر حبيب بن بُدَيل افتاد. اين شمشيرِ به تاراج رفته، غير از شمشير ذو الفقار است كه با ديگر چيزهاى مشابهش، جزو گنجينه نبوّت و امامت، مصون و محفوظ، نگاهدارى مى شود. راويان نيز در تصديق همين نقل، مطالبى مشابه آن، گزارش كرده اند. 😭😭 لهوف - سیدابن طاووس✏️ @mahdihoseini_ir
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو تا درد خویش با تو بگوییم مو به مو
از خار، گرچه گرد حرم پاک کرده ای تا شام و کوفه راه درازی است پیش رو...
😭😭😭اخ الشام الشام...
خون گوشواره ها زده بر گوشهایمان صد بغض مانده جای گلوبند در گلو
تنها گذاشتیم تنت را و می رویم اما سر تو همسفر ماست کو به کو
بی تاب نیستیم...خداحافظت پدر! بی آب نیستیم ...خداحافظت عمو! 😭
مجلس عزای حسین را برای اولین بار زینب ساخت. ولی در عین حال از وظایف خودش غافل نیست. پرستاری زین العابدین به عهده اوست؛ نگاه کرد به زین العابدین، دید حضرت که چشمش به این وضع افتاده آنچنان ناراحت است کأنّه می‌خواهد قالب تهی کند؛ فوراً بدن اباعبدالله را رها کرد و آمد سراغ زین العابدین: «یابْنَ اخی!» پسر برادر! چرا تو را در حالی می‌بینم که می‌خواهد روح تو از بدنت پرواز کند؟ 😭😭💔💔 فرمود: عمه جان! چطور می‌توانم بدنهای عزیزان خودمان را ببینم و ناراحت نباشم؟ زینب در همین شرایط شروع می‌کند به تسلیت خاطر دادن به زین العابدین. ام ایمَن زن بسیار مجلّله‌‏ای است که ظاهراً کنیز خدیجه بوده و بعداً آزاد شده و سپس در خانه پیغمبر و مورد احترام پیغمبر بوده است؛ کسی است که از پیغمبر حدیث روایت می‌کند. این پیرزن سالها در خانه پیغمبر بود. روایتی از پیغمبر را برای زینب‏ نقل کرده بود ولی چون روایت خانوادگی بود یعنی مربوط به سرنوشت این خانواده در آینده بود، زینب یک روز در اواخر عمر علی علیه السلام برای اینکه مطمئن بشود که آنچه امّ ایمن گفته صددرصد درست است، آمد خدمت پدرش: یا ابا! من حدیثی اینچنین از امّ ایمن شنیده‌ام، می‌خواهم یک بار هم از شما بشنوم تا ببینم آیا همین‌طور است؟ همه را عرض کرد. پدرش تأیید کرد و فرمود: درست گفته‌ امّ ایمن، همین‌طور است. زینب در آن شرایط این حدیث را برای امام زین العابدین روایت می‌کند. در این حدیث آمده است این قضیه فلسفه‌ای دارد، مبادا در این شرایط خیال کنید که حسین کشته شد و از بین رفت. پسر برادر! از جدّ ما چنین روایت شده است که حسین علیه السلام همین جا، که اکنون جسد او را می‌بینی، بدون اینکه کفنی داشته باشد دفن می‌شود و همین جا، قبر حسین، مطاف خواهد شد. بر سر تربت ما چون گذری همّت خواه‏ که زیارتگه رندان جهان خواهد بود آینده را که اینجا کعبه اهل خلوص خواهد بود، زینب برای امام زین العابدین روایت می‌کند. ، حماسه حسینی، ج ۱، ص۳۸۳ 🏴 @mahdihoseini_ir
: آینده را که اینجا کعبه اهل خلوص خواهد بود، زینب برای امام زین العابدین روایت می‌کند. 🚩 @mahdihoseini_ir
تجلی زینب (س) از عصر عاشورا از عصر عاشورا زینب تجلی می‌کند. از آن به بعد به او واگذار شده بود. رئیس قافله اوست چون یگانه مرد زین العابدین (سلام الله علیه) است که در این وقت به شدت مریض است و احتیاج به پرستار دارد تا آنجا که دشمن طبق دستور کلی پسر زیاد که از جنس ذکور اولاد حسین هیچ کس نباید باقی بماند، چند بار حمله کردند تا امام زین العابدین را بکشند ولی بعد خودشان گفتند: «انَّهُ لِما بِهِ» این خودش دارد می‌‏میرد. و این هم خودش یک حکمت و مصلحت خدایی بود که حضرت امام زین العابدین‏ بدین وسیله زنده بماند و نسل مقدس حسین بن علی باقی بماند. یکی از کارهای زینب پرستاری امام زین العابدین است. در عصر روز یازدهم اسرا را آوردند و بر مرکبهایی (شتر یا قاطر یا هر دو) که پالانهای چوبین داشتند سوار کردند و مقید بودند که اسرا پارچه‌‏ای روی پالانها نگذارند، برای اینکه زجر بکشند. بعد اهل بیت خواهشی کردند که پذیرفته شد. آن خواهش این بود: «قُلْنَ بِحَقِّ اللهِ الّا ما مَرَرْتُمْ بِنا عَلی‏ مِصْرَعِ الْحُسَینِ» گفتند: شما را به خدا حالا که ما را از اینجا می‌برید، ما را از قتلگاه حسین عبور بدهید برای اینکه می‌خواهیم برای آخرین بار با عزیزان خودمان خداحافظی کرده باشیم. 😭😭 در میان اسرا تنها امام زین العابدین بودند که به علت بیماری، پاهای مبارکشان را زیر شکم مرکب بسته بودند؛ دیگران روی مرکب آزاد بودند. وقتی که به قتلگاه رسیدند، همه بی‏‌اختیار خودشان را از روی مرکبها به روی زمین انداختند. زینب (سلام الله علیها) خودش را به بدن مقدس اباعبدالله می‌رساند، آن را به یک وضعی می‌بیند که تا آن وقت ندیده بود: بدنی می‌بیند بی‏‌سر و بی‌‏لباس؛ با این بدن معاشقه می‌کند و سخن می‌گوید: «بِأبِی الْمَهْمومِ حَتّی‏ قَضی‏، بِأبِی الْعَطْشانِ حَتّی‏ مَضی‏». آنچنان دلسوز ناله کرد که‏ «فَأَبْکتْ وَاللهِ کلَّ عَدُوٍّ وَ صِدِّیقٍ» یعنی کاری کرد که اشک دشمن جاری شد، دوست و دشمن به گریه درآمدند. ، حماسه حسینی، ج۱، ص۳۸۲ @mahdihoseini_ir
MahmoudKarimi-ShameGhariban-01.mp3
6.97M
مادرم زهرا در این گودال مهمان است... وای مادرم...😭 🌱 @mahdihoseini_ir |
دوستان شب آخر هیئتمون هست مادرمون حضرت زهرا گره گشا هستن... بی نصیب نمونید
شام غریبان حسین امشب است امشب است غریبان حسین امشب است امشب است
اول درد و محن زینب است زینب است شام غریبان حسین امشب است امشب است
طفل یتیمی زِ حسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز الَم خم شده ساربان ساربان 😭😭 یا بی بی رقیه
شام غریبان حسین امشب است امشب است اول درد و محن زینب است زینب است
حاجتم این است كه تو ای ساربان ساربان این شتران را تو به تندی مران به تندی مران ساربان ساربان...
طفل یتیمی ز حسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز غمش خم شده ساربان ساربان....
آخ رقیه جان...😭 دست از سرم بردار من بابا ندارم زخمی شدم بهر دویدن پا ندارم گیسو سپیدم؛ احترامم را نگه دار سیلی نزن؛ من با کسی دعوا ندارم باشد بزن چشم عمو را دور دیدی من هیچ کس را بین این صحرا ندارم...
عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده...😭😭
اِن شاءالله به دست بی بی پهلو شکسته جوابتونو بگیرید...😔😔 حتما حاضرند در مجالس پسرشون
یاد همه ی درگذشتگان کانال و شهدای گلگون کفن بخصوص آقامهدی بخیر. امیدوارم نزد ارباب دعاگوی جمع باشند... در همین شب جمعه فاتحه و صلواتی ختم کنیم🌷
نریمان پناهی.mp3
6.95M
یه یاد 💔 التماس دعای شهادت 😔 دهم / @mahdihoseini_ir