eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
در شب میلادت ای وجه خدا نور می تابد به جان ماسـوا ماه امشب چشم دارد بر زمین تا ببیند روی ماهِ خورشید آفرین مکه امشب مهبط نور خداست کعبه امشب قبله نه، قبله نماست کعبه امشب در طواف روی توست چشم اشک آلود زمزم سوی توست حاصل حب و وداد حق تویی فاش گویم خانه زاد حق تویی × مریم آن کاخ عبادت را ریاض دید چون در خویش آثار مخاض وحی آمد گرچه هستی محترم لیک بیرون رو بدین حال از حرم این مکان غیر از عبادتگاه نیست مسجد است اینجا ولادتگاه نیست گرچه فرزندت بود عیسی ولی فرق ها دارد مسیحا با علی مرده را گر زنده عیسی می کند دردها را گر مداوا می کند این همه از لطف و جود حیدر است بودِ طفلت از وجود حیدر است × مریم ار چه مام پاکی خوانده شد این چنین از خانه حق رانده شد × لیک بهر مادرت از آسمان در چنین حالی ندا آمد بمان فاطمه، بنت اسد ،ام اسد غم مبادا بر دلت یک دم رسد آمدی در کوی ما محزون مرو همچو مریم از حرم بیرون مرو کشتی دین را تو نوح آورده ای بهر جسم کعبه روح آورده ای ای شُکوه محض، معنای وقار ای عفاف و زهد را آموزگار باغبانا! بـه از این دادم تورا غنچه ای گل آفرین دادم تورا فاطمه ای درّ هستی را صدف هست طفلت آفرینش را هدف مژده ای شمس ولایت را فلک هست او بر سفره هستی، نمک  گرچه فخرکون و مافیهاست او فخرش این بس، همسر زهراست او × فاطمه از این ندا مسرور شد درد، شیرین و دلش پرشور شد همسفر با دل شد و پرواز کرد چشم خود را سوی کعبه باز کرد  × کعبه دست و پای خود گم کرده بود بر رخش اما تبسم کرده بود زانکه مهمانی بلند آوازه داشت از حضورش شور و حالی تازه داشت کعبه یک در داشت آن هم مشرکان رفت و آمد می نمودندی از آن گفت با خود هوش باش او حیدر است نی سزاوار ورود از این در است باز کن ای بیت پاک داوری بهر باب الله باب دیگری این بگفت و نعره بر افلاک زد بهر مولا سینه خود چاک زد: کای به رضوان ساقی کوثر بیا وی در رحمت ، تو از این در بیا ای فدای مقدمت حِجر و حَجَر گشته از هجر تو زمزم دیده تر ای تو چشم حق، ببین چشم ترم وی تو دست حق، بنه پا بر سرم میهمان ای جان تو بر جانانه ای میهمان نه، بلکه صاحب خانه ای × ای بلند آوازه از نامت حرم حرمتت کرده حرم را محترم تا زند بوسه به پایت چشمِ خاک کعبه هم چون گل، بزد بر سینه چاک خانه ی معبود بر روی زمین در طوافت بود و می گفتا چنین: با ولای تو، عبادت کامل است طوف من، بی حب حیدر باطل است
از زیر و بم جهان خبر داشت علی زیر قدمش دُّر و گهر داشت علی هنگام خطر جای پیمبر خوابید جای خلفا نیز جگر داشت علی
مرده هم باشد خیالی نیست ، احیا می کند کمترین کاری که با دل، مدح مولا می کند کعبه او را جار زد ، تکلیف ما هم روشن است سنگ بر مدح علی وقتی دهان وا می کند معرفت را آن کسی دارد که قبل از خواستن از علی ، ظرفیت آن را تمنا می کند در نجف بودیم و باز از او نجف می خواستیم عقل حیران بود از آنچه عشق با ما می کند تازه می فهمد که ساقی کیست ، میخانه کجاست مست ، انگور نجف را که تماشا می کند رو به ایوان طلا باید که جان می باختیم گاه عزرائیل هم با ما مدارا  می کند ...
او را که خدا آینه خویشتنش کرد آورد به دنیا و یل بت شکنش کرد بر خاک نظر کرد علی خاک طلا شد بر سنگ نظر کرد عقیق یمنش کرد در معرکه هرکس به مصاف علی آمد مولا زره جنگی او را کفنش کرد تا  دید عدو روبرویش تیغ علی را جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد شد اوج سرافکندگی دشمن حیدر آن کار که با ناقه سواران حسنش کرد در مکتب خود حضرت زینب به رقیه مدح علی آموخت و شیرین سخنش کرد جبریل سعادت ز خدا خواست، خدا هم در راه حسین بن علی سینه زنش کرد از هجر علی کعبه عزادارترین شد طوری که فقط جامه مشکی به تنش کرد خوش عاقبت آن است که هنگام زیارت مرگ آمد و با شاه نجف هموطنش کرد
گویند حریم کعبه، در داشته است از «سیزده رجب» خبر داشته است از شدّتِ اشتیاقِ دیدار علی دیوار حرم، شکاف برداشته است .... گل از نفس بهار چیدن دارد انوار خــدا ،همیشه دیدن دارد با دیدن اعجاز، به میلاد علی صلوات فرشتگان شنیدن دارد ..... خورشید زکعبه سرزده یاماه است دل درطلب سپیدة دلخواه است عطری که دل ازدست ملائک برده است عطر نفس علی ولی الله است ..... آفاق پُر از  زمزمه ی یاد علی است مبهوت ز شوکت خداداد علی است دیوار حرم چرا نخندد از شوق؟ وقتی که خدا ،شاد ز میلاد علی است ...... ای حیدریان به روح حیدر صلوات برشافع ما به روز محشر صلوات در روز ولادت علی شیر خدا بفرست به مرتضی مکرر صلوات
روزی که علی به کعبه آمد به وجود از بهر علی خدا در از کعبه گشود  در بسته بداد خانه خود به علی حقا که علیست خانه زاد معبود  ..... عرش آینه دار مهد علیای علی است کونین نشانی ز کف پای علی است چون کعبه بود مولد آن مظهر حق معمار خدا، خلیل بنّای علی است ....... ای دُرّ ولادت تو را کعبه صدف معراج تو دوش فخر عالم ز شرف از مولد تو قبلۀ عالم کعبه وز مرقد تو قبلۀ کعبه است نجف .... چشمان علی، دو چشمه خورشید است لبهای علی، لبالب از توحید است سوگند به کعبه! خانه میلادش اسلام محمّد، ز علی جاوید است
ایکاش که ما...سیزده ماه رجب همراه شما...سیزده ماه رجب باشیم و بخوانیم زیارت نامه.. ایوان طلا...سیزده ماه رجب ....... مولود حرم بوده تفکر نکنید حق است و به غیر از این تظاهر نکنید مزد خبر خوش عاقبت زر باشد با خاک دهان کعبه را پر نکنید ...... کعبه _ به خدا! _ طبع ولایی دارد در مدح علی، غزل‌سرایی دارد حرف دل این بیت، همین مصراع است: "ایوان نجف، عجب صفایی دارد"
نبی تکیه کلامش یا علی بود همیشه التیامش یا علی بود خدا هم در شب معراج با او سلام و والسلامش یا علی بود ..... یقیناً ... جایِ امّا و ولی نیست کسی غیر از علی بر ما ولـی نیست قسم بر بایِ بِسمِ الله...هرگز ِصِراطَ المستقیمی جز "علــی " نیست
🏳 ولادت امیرالمومنین علیه السلام قدم زد در حرم روح مناجات علی آن بی نظیرِ حق مراعات به خاک افتاده اند اصنام کعبه "که التوحیدُ اِسقاطُ الاِضافات"
تیغ از سر خود غلاف برداشته است شب پرده ی اعتکاف برداشته است در پوست خود بدان نمی گنجیده است این خانه اگر شکاف برداشته است... .
در آن ساعت که درمانند خلقِ مشرق و مغرب بُوَد دستم به دامانِ علی ابن ابی طالب...
بر معرفت علی کسی را ره نیست هر کور دلی محرم این درگه نیست سربسته بگویمت: علی سِرِّ خداست از سر خدا به جز خدا آگه نیست شادی روح شاعر اهلبیت سید مصطفی آرنگ صلواتی هدیه نمائید