eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیز‌ فاطمه جای تو بین صحرا نیست که سنگ‌ و خار بیابان پناه و ماوا نیست میان همهمه ها و میان قهقهه ها صدای گریه پنهانی تو پیدا نیست نه عابسی نه زهیری نه حر و جون و غلامی کسی شبیه تو آقا غریب و تنها نیست تو را نشانه گرفته است نیزه غربت به مردمان برسان فرصت تماشا نیست قنوت وتر تو هربار خرجی ام را داد لباس گرم تنم کرده ای که سرما نیست فقط به چشم تو جان دوباره میگیرم که زنده کردن من کار هر مسیحا نیست برای من پدری میکنی ولی از دور دلم گرفته که آغوش مهر بابا نیست به پای نامه اعمال من مکن گریه که گریه حق پسربچه های زهرا نیست تمام دور و بر دشت را گشت حسین که برده است؟ چرا دست های سقا نیست؟
خزان قلب مرا خواهشا بهاری کن مرا برای غلامی خویش یاری کن گناه چشم مرا در فراق تو خشکاند کویر چشم مرا باز آبیاری کن فرار کردم‌ اگرچه ز دامن مهرت ترحمی به من بنده فراری کن اگرچه توبه شکستم دوباره، اما تو برای حُّر شدنم باز پا فشاری کن امام زاده ی شهر من از حرم خسته است بیا برای بقیع خراب کاری کن بیا و کلبه اشک مرا مزین کن دو خط لهوف بخوانم، تو سوگواری کن شب است، از همه جا مانده در دل صحرا برای کودک ترسیده غمگساری کن گرسنه بود و کتک خورد عمه ات اما بیا و کمتر از این داغ گریه زاری کن
زبان شعر مرا بی تو اعتباری نیست تو را به شعر در آوردن اختیاری نیست خزانِ زردم و طوفان به جنگم آمده است بیا که بی دَم سبزت مرا بهاری نیست به کوه میزند آواره ای که منتظر است ولی به چهره نامنتظر غباری نیست چرا تو منتظر من نشسته ای در راه؟ عزیز فاطمه از تو که انتظاری نیست چه بهتر آنکه شود کور چشمِ خیره سری که از فراق تو در سوزِ گریه زاری نیست همیشه حاجت مارا نگفته بخشیدی کریم را که نیازی به پافشاری نیست همیشه بار گناهم به دوش تو افتاد ولی به دوش من از غربت تو باری نیست حبیب نه علی اکبر نه جون نه حر نه کنار خیمه ی سبز تو هیچ یاری نیست دگر نیاز ندارد به مشکِ آب حرم میان خیمه ی لب تشنه شیرخواری نیست تمام آنچه که در خیمه بود غارت شد به گوش دخترکان جای گوشواری نیست