eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه حضرت رقیه(س) به سبک آتیشه خونمون... با کعب نی زدن منو زیر دست و پا پی در پی زدن منو از روزی که تو رفتی هی زدن با کعب نی زدن من سوخته دامنم یه جای سالم نیس دیگه توو تنم معجزه س بابا این زنده موندنم من سوخته دامنم تووی تاریکی شب جا موندم از قافله پاهام شد پر از آبله تو ندیدی بابا موهامو کشید از عقب حرف بد می زد بی ادب 🎼
. روضه حضرت رقیه(س) به سبک آتیشه خونمون... با کعب نی زدن منو زیر دست و پا پی در پی زدن منو از روزی که تو رفتی هی زدن با کعب نی زدن من سوخته دامنم یه جای سالم نیس دیگه توو تنم معجزه س بابا این زنده موندنم من سوخته دامنم تووی تاریکی شب جا موندم از قافله پاهام شد پر از آبله تو ندیدی بابا موهامو کشید از عقب حرف بد می زد بی ادب 🎼
. منو از تو جدا کرده ای خدا مرگش بده خولی عجب شری به پا کرده تا خودش خسته شده واسه کتک شمر رو صدا کرده بابا جونم منو راحت نمیذاره / همش میگه با فریاد / چرا پیشت نمیاد/ اگه بابات دوست داره منو راحت نمی‌ذاره/ امون از تازیونه‌اش/ اینم بابا نشونش/ ببین بازوم ورم داره بابا جونم ____ یه شب راحت نخوابیدم این شبا تا صبح از درد لگدهاشون می‌نالیدم لحظه‌ای بابا اگه خوابم می‌برد خوابت رو می‌دیدم تو خوابم داداش اکبر بود / تو بودی و رباب انگار/ تو چشماش اشک شوق بود و/ رو دستاش علی اصغر بود تو خوابم داداش اکبر بود /ولی با ضربه‌های شمر / پریدم از خواب و گفتم / اگه می‌مردی بهتر بود باباجونم .👇
. یه وقتی اومدی که من نایی ندارم ببخش که اسباب پذیرایی ندارم غصه سرم ریخته ببخش وضعم به هم ریخته ببخش بعد اتیش خیمه ها موهام یه کم ریخته ببخش قافله شهر شام رفت-میون ازدهام رفت با گل سر باباجون-چندتا النگوهام رفت از این و اون سرت رو دست به دس گرفتم از نیزه ها اخر بابامو پس گرفتم تموم کن اینجا سفرو حالا که اومدی نرو از تو موهات پاک می کنم با معجرم خاکسترو نه راستی معجری نیست-یک تیکه روسری نیست از استینای پاره-معجر بهتری نیست تموم راهو اومدم پای پیاده روی تنم جای کبودیا زیاده با کیا بودم روبرو چیزایی دیدم که نگو محله یهودیا خداروشکرنبود عمو همونکه راه اب بست-دستمو‌با طناب بست سر علی رو،رو نی-جلو چش رباب بست .👇
. منو از تو جدا کرده ای خدا مرگش بده خولی عجب شری به پا کرده تا خودش خسته شده واسه کتک شمر رو صدا کرده بابا جونم منو راحت نمیذاره / همش میگه با فریاد / چرا پیشت نمیاد/ اگه بابات دوست داره منو راحت نمی‌ذاره/ امون از تازیونه‌اش/ اینم بابا نشونش/ ببین بازوم ورم داره بابا جونم ____ یه شب راحت نخوابیدم این شبا تا صبح از درد لگدهاشون می‌نالیدم لحظه‌ای بابا اگه خوابم می‌برد خوابت رو می‌دیدم تو خوابم داداش اکبر بود / تو بودی و رباب انگار/ تو چشماش اشک شوق بود و/ رو دستاش علی اصغر بود تو خوابم داداش اکبر بود /ولی با ضربه‌های شمر / پریدم از خواب و گفتم / اگه می‌مردی بهتر بود باباجونم .👇
. یه وقتی اومدی که من نایی ندارم ببخش که اسباب پذیرایی ندارم غصه سرم ریخته ببخش وضعم به هم ریخته ببخش بعد اتیش خیمه ها موهام یه کم ریخته ببخش قافله شهر شام رفت-میون ازدهام رفت با گل سر باباجون-چندتا النگوهام رفت از این و اون سرت رو دست به دس گرفتم از نیزه ها اخر بابامو پس گرفتم تموم کن اینجا سفرو حالا که اومدی نرو از تو موهات پاک می کنم با معجرم خاکسترو نه راستی معجری نیست-یک تیکه روسری نیست از استینای پاره-معجر بهتری نیست تموم راهو اومدم پای پیاده روی تنم جای کبودیا زیاده با کیا بودم روبرو چیزایی دیدم که نگو محله یهودیا خداروشکرنبود عمو همونکه راه اب بست-دستمو‌با طناب بست سر علی رو،رو نی-جلو چش رباب بست .👇