#حضرت_رقیه_س_شهادت
زخمي شده حنجرَت؟ بميرم بابا!
بي سَر شده پيكرَت؟ بميرم بابا!
گيسوي تو را كدام وحشي آشفت؟
چه آمده بر سرَت؟ بميرم بابا!
#عارفه_دهقانی
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
ای تیر! کجا چنین شتابان؟...آرام
قدری به کمان بگیر دندان...آرام!
ای تیر! به حرفِ حرمله گوش نکن!
برگرد...، نرو تو را به قرآن...، آرام
#عارفه_دهقانی
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مجلس_یزید_ملعون
یک روز، جگر برابرم آوردی
یک روز، سرِ برادرم آوردی
ای کاش تو هم فرو بپاشی از هم
ای تشت! ببین چه بر سرم آوردی
#عارفه_دهقانی
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مجلس_یزید_ملعون
یک روز، جگر برابرم آوردی
یک روز، سرِ برادرم آوردی
ای کاش تو هم فرو بپاشی از هم
ای تشت! ببین چه بر سرم آوردی
✍ #عارفه_دهقانی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
مثلِ هرسال، دل، پُر از داغ است
باز هم پای مَرکَبَم لنگ است
اینکه #جاماندهایم، تکراری ست!
آن که #جامانده است، دلتنگ است!
شعرها گفتهاند در دوری
همهی شاعرانِ جامانده!
مطمئنم ولی سه سالهی تو
همهشان را یکی یکی خوانده!
دختری که زبانزد است به عشق...
حُبُّها نور، فی قلوبِ الناس
گرچه بی دست شد عمویش...، آه!
رَفَعَ الله رایتُ العباس
خواستم درد و دل کنم...، اما
چه کنم؟ روضه پیش میآید!
این چه سِرّیست در غمت، که به #اشک
دلِ غافل، به خویش میآید!
هرچه را خواستم به من دادی
هرچه را غیر #کربلا ! آقا
هر #سِری یک بهانه پیش آمد
هر #سَری نیست پر بها ! آقا
جان زهرا بگو چگونه دگر
نوکری را به تو نشان بدهم؟
نکند سالها گذر کند و
کربلا را ندیده، جان بدهم!
#عارفه_دهقانی
🏴 #امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
لبخند به چهرهام نشاندی، ای تیغ!
خاک غمش از دلم تکاندی، ای تیغ!
با ضربت خود به فرق سر، آه...چه زود
من را تو، به فاطمه رساندی، ای تیغ!
#عارفه_دهقانی
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_مناجات
#جناب_حر_بن_یزید_ریاحی_ع
اي آنكه نظر به نيمهی پُر داري
يك سنگ، ميانِ اينهمه دُر داري
ناخالصیام را به عنايت بردار!
آنگونه عنايتي كه با حُر داري
#عارفه_دهقانی
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مجلس_یزید_ملعون
یک روز، جگر برابرم آوردی
یک روز، سرِ برادرم آوردی
ای کاش تو هم فرو بپاشی از هم
ای تشت! ببین چه بر سرم آوردی
#عارفه_دهقانی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
مثلِ هرسال، دل، پُر از داغ است
باز هم پای مَرکَبَم لنگ است
اینکه #جاماندهایم، تکراری ست!
آن که #جامانده است، دلتنگ است!
شعرها گفتهاند در دوری
همهی شاعرانِ جامانده!
مطمئنم ولی سه سالهی تو
همهشان را یکی یکی خوانده!
دختری که زبانزد است به عشق...
حُبُّها نور، فی قلوبِ الناس
گرچه بی دست شد عمویش...، آه!
رَفَعَ الله رایتُ العباس
خواستم درد و دل کنم...، اما
چه کنم؟ روضه پیش میآید!
این چه سِرّیست در غمت، که به #اشک
دلِ غافل، به خویش میآید!
هرچه را خواستم به من دادی
هرچه را غیر #کربلا ! آقا
هر #سِری یک بهانه پیش آمد
هر #سَری نیست پر بها ! آقا
جان زهرا بگو چگونه دگر
نوکری را به تو نشان بدهم؟
نکند سالها گذر کند و
کربلا را ندیده، جان بدهم!
#عارفه_دهقانی
🏴 #امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
لبخند به چهرهام نشاندی، ای تیغ!
خاک غمش از دلم تکاندی، ای تیغ!
با ضربت خود به فرق سر، آه...چه زود
من را تو، به فاطمه رساندی، ای تیغ!
#عارفه_دهقانی
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
هركه در صحنِ تو گم شد، تا اَبد گمراه نيست
هيچ همراهی بجز تو، _اولينهمــــراه_ نيست!
هركه در شب گنبدت را ديد، با خود فكر كرد:
راست میگفتند كه زيباتر از اينماه نيست!
گوشهگوشه از ضريحت را گرفته دستها!
دستها از دامَنَت -شكرِ خدا- كوتـاه نيست
(بندهٔ شاهِ خراسانم، که لطفش دائم است!
وَر نه، لطف شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست)
اين غزل را چون غَـ🦌ــزال، آزاد كن آقا! اگر،
شاعرش از حال و روزِ شعرِ خود آگاه نيست
يا اَمانَ الخائفين، يومَ يَفِرُّ الاَقرَبين،
من خوشم با وعدهات! پس مرگ را اكراه نيست!
#عارفه_دهقانی