.
شاید حضرت مادر ؛ اینگونه در گوشِ زینبش نجوا میکرده:
خوش آمدی ای زینت زیباترین زیبا
ای دختر خیر النسا انسیه ی حورا
خوش آمدی اما بدان باید قوی باشی
گاهی شبیه فاطمه گاهی چنان بابا
باید نمایی بر پدر هم مادری زینب
چون مادرت ام ابیها حضرت زهرا
باید ولیت را چو زهرا جان فدا باشی
تا هر که غش باشد در او گردد سیه سیما
باید علی گون باشی و در خطبه ای قرا
با اسکتوا ساکت کنی شبه الرجلها را
باید که باشی لشکری، یعنی که باشی خود
فرمانده و سرباز علم بر دوش و هم سقا
لشکر کشی کن تا درون کاخ اهریمن
آن سان که تا دنیاست دنیا باشد او رسوا
ای عسکری از مدح زینب شکر ایزد کن
یک قطره آوردی و خواهی برد دریاها
#حضرت_زینب
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۷آبان ۱۴۰۲
#عسکری تخلص شاعر
*#لعنت _حق_به_دشمنت_یاحسنِ #عسکری*
سلام ِما بر تو که بر خلق جهان سَروری
حُسن خدای اَحدی عزیز پیغمبری
زادهء بضعة النبي نور دل حیدری
تو مهربان تر به همه از پدر و مادری
لعنت ِحق به دشمنت یاحسنِ عسکری
من به تو دل دادم و با غیر ِتو بیگانه ام
تا به لبم هست نفَس عبدِ همین خانه ام
من به طواف گلِ روی تو چو پروانه ام
در کرَم و لطف ،حَسن هستی و نام آوری
لعنت ِحق به دشمنت یاحسنِ عسکری
ای پسر فاطمه ای سیّد و مولای من
در دلِ من مهر تو و روح تبرّی به تن
از همه اعدای تو بیزار شدم یا حسن
غیر تو ای یار ندارم به خدا یاوری
لعنت ِحق به دشمنت یاحسنِ عسکری
گنجِ برائت شده سرمایهء هر اهل دین
از این برائت شده آرام دل مؤمنین
بسوزد از شور تبرّی جگر فاسقین
در دل ما نیست تولای کس دیگری
لعنت ِحق به دشمنت یاحسنِ عسکری
شُکر ِخداوند که در این سَحرِ بندگی
من به ولایتِ تو کردم همه دم زندگی
برائت از غیرِ تو شد اساس پایندگی
داده خداوند به این شیعه عجب گوهری
لعنت ِحق به دشمنت یاحسنِ عسکری
در حرمت به سامرا لعن عمر میکنم
به سجده در حال دعا لعن عمر میکنم
به امرت ای نور خدا لعن عمر میکنم
لعنِ به اعدای تو دارد همه جا برتری
لعنت ِحق به دشمنت یاحسنِ عسکری
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#خاکِ_پای_ابولؤلؤ : #روح_الله_ #فروتن
🩸 یکی از سه روضۀ امام حسن #عسکری
به نقل از کانال اختصاصی «مجلسدار»
🩸 این ایام، ایام عزای آقا #امام #حسن_عسکریه، عرض تسلیت به محضر #امام_زمان داشته باشیم...
بگیم:
چنانکه درد ز مرهم جدا نخواهد شد
غم از نگاه تو یکدم جدا نخواهد شد
محرم و صفر و فاطمیه، نه هر روز
دل تو لحظه ای از غم جدا نخواهد شد
پس از دو ماه عزا در غم پدر زِ تنت
دوباره رخت محرم جدا نخواهد شد
به سامرا ببری یا نه امشب از چشمم
هوای ابری ماتم جدا نخواهد شد
دخیل دست من از سامرا جداست ولی
دخیلِ بستۀ قلبم جدا نخواهد شد
غم حسین و غم توست در دل و دستم
از این دو رشتۀ محکم جدا نخواهد شد
شهید شد پدر تو ولی از انگشتش
به زور خنجر، خاتم جدا نخواهد شد «۱»
🩸 ابوهاشم جعفری، از یاران امام نقل میکند که هر وقت شرفیاب میشدم محضر امام هادی و امام عسکری، معجزاتی میدیدم...
میگه رفتم محضر امام حسن عسکری، خواستم از حضرت نقره ای درخواست کنم که باهاش انگشتری بسازم و متبرک باشه به حضرت. تا نشستم محضر امام یادم رفت برای چی اومده بودم! میگه خواستم پاشم برم بیرون که امام انگشترش رو درآورد فرمود ابوهاشم تو از من نقره میخواستی من انگشتر بهت دادم! «۲»
این خانواده قبل از اینکه سائل عرض نیاز کنه بهش میبخشند...نمیدونم همچین که اسم انگشتر میاد دلت کجا میره.
دو بیت بخونم و التماس دعا:
مگه نشنیده آهِ خواهرش رو
ندیده ساربان پلک ترش رو
یقین دارم که میبخشید این مرد
اگه میخواستن انگشترش رو «۳»
🩸 اگه ظهر عاشورا انگشتر حسین رو کسی میخواست بهش میبخشیدن. این آقا پدرش در رکوع خاتم رو بخشیده. نیاز نبود انگشت مبارک رو قطع کنن.
ولی بمیرم من برا غروب عاشورا...
نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده
سر پیراهن تو جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید
که انگشتر به دستت تنگ بوده «۴»
┄┄┅••=✧؛ منابع ؛✧=••┅┄┄
• ۱: محمد بیابانی
• ۲: بحارالانوار جلد ۵۰ ص ۲۵۴
• ۳: مسعود یوسف پور
• ۴ : حمیدرضا برقعی
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#مسعود_یوسف_پور