#حضرت_زهرا_شهادت
#حضرت_زهرا_وداع
#فاطمیه
طی شد زمان دیدار ، علی خدا نگهدار
خانه نشینِ بی یار ، علی خدا نگهدار
در موسم جوانی ، سیرم ز زندگانی
از بس که دیدم آزار ، علی خدا نگهدار
من می شوم زدستِ اهلِ مدینه راحت
تو می شوی گرفتار ، علی خدا نگهدار
شانه زدم به مویِ حسین و زینبینم
برای آخرین بار ، علی خدا نگهدار
چرا تو سر به زیری ، زانو بغل نگیری ...
منم به تو بدهکار ، علی خدا نگهدار
حلال کن نمودم ، در این سه ماهِ آخر
من زحمت تو بسیار ، علی خدا نگهدار
ببخش اگر به کوچه دست تو وا نکردم
افتاد دستم از کار ، علی خدا نگهدار
فکر دل تو بودم ، اگر نگفته بودم
از ماجرای مسمار ، علی خدا نگهدار
امشب که خورد دستت به جای تازیانه
بگذار سر به دیوار ، علی خدا نگهدار
تابوت یار خود را ، مانند بار شیشه
با احتیاط بردار ، علی خدا نگهدار
تا چشم تو نیفتد ، بر صورتم ، شبانه
تنم به خاک بسپار ، علی خدا نگهدار
.
.
شبها به جای مادر ، بالاسرِ حسینم
یک ظرف آب بگذار ، زینب خدا نگهدار
قرار بعدی ما باشد میان گودال
کنار جسم خونبار ، زینب خدا نگهدار
سربسته با تو گویم در کربلا که رفتی
معجر اضافه بردار ، زینب خدا نگهدار
#عبدالحسن_رضایی
#حضرت_محسن #فاطمیه
#رباعی
هر زخم که همنشین این خسته تن است
همسایۀ تازه وارد این بدن است
محسن سند سیاه رویی شماست
اما سند سپید رویی من است
#ایوب_پرند_آور
#حضرت_زهرا_شهادت
#بعد_از_شهادت
#فاطمیه #رباعی
یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند
آن جلوهی خیبر شکنش را دیدند
افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد
زانو به بغل گرفتنش را دیدند
#علی_ذوالقدر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه #تبری #رباعی
اوج ملکوت، منزل فاطمه است
گنجینۀ راز در دل فاطمه است
با محسن شش ماهه همآواز شوید
لعنت به کسی که قاتل فاطمه است
مرحوم #سیدحسن_خوشزاد
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #دوبیتی
مرابه عشق تومحک می زدند
به زخم سینه ام نمک می زدند
پیش دو چشم حسن و زینبم
دروسط کوچه کتک می زدند
#شیدا_نیشابوری
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
شده روشن از تو سرای دل، که تو شمع خلوت حیدری
به تو مانده چشم امید ما، که تو نور چشم پیمبری
تو مهی به اوج سپهر دین، پدر تو خاتم و تو نگین
شده محو حسن تو حورعین که تو رشک زهرهٔ ازهری
تو کجا و مسئلهٔ فدک؟ که گذشتی از فلک و ملک
چه بخوانمت؟ که فَدَیتُ لَک، تو ز حدّ وصف فراتری
ز تو گشت ناطقه منفعل، ز تو ماند پای خرد به گل
قلم از بیان تو شد خجل، که تو خود یگانهسخنوری
ز بهشتِ نسل رسول ما، چه گلی بوَد چو بتول ما؟
تو فراتری ز عقول ما، تو ز بوی قدس معطّری
چو توئی به حشر پناه ما، چه غمی ز روی سیاه ما؟
که توئی شفیع گناه ما که مهینحبیبهٔ داوری
سخن تو نور مبین بوَد، نظر تو عین یقین بود
همه «افتخار» من این بوَد که تواَم شفیعهٔ محشری
#سید_جلال_الدین_میرآفتابی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است
دردهاي مرتضي از درد بازو بدتر است
حال من خوب است وقتي خوب باشد حال او
حال من وقتي بگيرد سر به زانو بدتر است
گوئيا مانده سلامش بي جواب اين روزها
تازه وقتي بشنود حرف دو پهلو بدتر است
كاش ميزد بي حيا خنجر فقط از پشت سر
خنجر از اين نامسلمان خوردن از رو بدتر است
من براي او فقط اينقدر گريه ميكنم
از تمام دردهايم گريه ي او بدتر است
ميكشم بار غم حيدر به تنهائي به دوش
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است...
#محسن_صرامی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
سرنوشت آن گل پرپر نمیدانم چه شد
شرح این خونگریه را آخر نمیدانم چه شد
احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود
آن سفارشهای پیغمبر نمیدانم چه شد
روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت
آشیانش سوخت، بال و پر نمیدانم چه شد
چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد
«در» که کلاً سوخت، میخ در نمیدانم چه شد
بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید
حالت گلبرگ نیلوفر نمیدانم چه شد
شد فدک سیراب از سرچشمهی پهلوی او
لالههای رسته بر بستر نمیدانم چه شد
دستهای شوهرش زخمی شد از ردّ طناب
ریسمان بر گردن حیدر نمیدانم چه شد
هیچ کس قبر شریفش را نمیداند کجاست
آخرِ این قصه را دیگر نمیدانم چه شد
#عباس_احمدی
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه #رباعی
هم خانه ی او دارالشفای همه است
هم حانیه ،حنانه وهم عالمه است
برتر زنی از انسیه ی حورا نیست
در هردو جهان خیرالنسا فاطمه است
#محمدعلی_ساکی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
ای غریب بی کس و یاور خداحافظ علی
رفتنی شد فاطمه دیگر خداحافظ علی
کن حلالم زود دارم میروم از پیش تو
میشوی تنها و تنهاتر خداحافظ علی
ساقی کوثر بیا شبها کنار تربتم
جای الرحمن بخوان کوثر خداحافظ علی
خاطرات خوب این نه سال بد پایان رسید
با لگد شد بسته این دفتر خداحافظ علی
جای ماندن نیست این شهری که زن را میزنند
در میان کوچه و معبر خداحافظ علی
من که رفتم زود این در را عوض کن نشنوی
بوی زهرا را زمیخ در خداحافظ علی
از حسن از ماجرای کوچه ها چیزی نپرس
می شود حال دلش بدتر خداحافظ علی
یاد زینب داده ام اشک پدر را پاک کن
این تو و این مهربان دختر خداحافظ علی
ام کلثوم مرا هر شب بغل کن جای من
زود شد این طفل بی مادر خداحافظ علی
جای من هرشب گلوی نورعینم را ببوس
هست جای نیزه و خنجر خداحافظ علی
از تو چه پنهان که من دلتنگ روی محسنم
میروم او را کشم در بر خداحافظ علی
میروم با سینه مجروح شیرش میدهم
غنچه ام نشکفته شد پرپر خداحافظ علی
کاش این گهواره ای که قسمت محسن نشد
قسمت اصغر شود آخر خداحافظ علی
من ندادم شیر محسن را الهی که رباب
او نگردد مثل من دیگر خداحافظ علی
به حسین من بگو از قول من مخفی کند
از همه قبر علی اصغر خداحافظ علی
نیزه داران میرسند از راه و او را میبرند
مادرش گوید زپشت سر خداحافظ علی
من پیاده تو سوار نیزه هایی رحم کن
یک کمی آهسته تر مادر خداحافظ علی
یک کمی آهسته تر از نی میافتی آخرش
می کنی بیچاره ام آخر خداحافظ علی
وعده دیدار ما دروازه ساعات شام
سر بزن به مادرت باسر خداحافظ علی
#عبدالزینب_موسوی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است
دردهاي مرتضي از درد بازو بدتر است
حال من خوب است وقتي خوب باشد حال او
حال من وقتي بگيرد سر به زانو بدتر است
گوئيا مانده سلامش بي جواب اين روزها
تازه وقتي بشنود حرف دو پهلو بدتر است
كاش ميزد بي حيا خنجر فقط از پشت سر
خنجر از اين نامسلمان خوردن از رو بدتر است
من براي او فقط اينقدر گريه ميكنم
از تمام دردهايم گريه ي او بدتر است
ميكشم بار غم حيدر به تنهائي به دوش
درد من اين روزها از درد پهلو بدتر است...
#محسن_صرامی
#شبهای_فراق_زهرا_س
#فاطمیه ۱۴۰۱
دیگر خوشی در بیت حیدر جا ندارد
لبخند بر طفلان او معنا ندارد
انبوهی از غم بر دلِ مولا نشسته
با داغ زهرا گشته حیدر دل شکسته
اولاد زهرا زانوانِ غم گرفتند
زینب ، حسین و مجتبی ماتم گرفتند
روز علی از غُصه ی زهرا شده شب
چادر نماز فاطمه شد سهم زینب
تا که نگاهش بر در و مسمار افتاد
از داغ محسن ، داغ زهرا می کند یاد
دیگر مزار فاطمه ، بالین مولاست
چون غرق محنت گشته و تنهای تنهاست
چون مَحرمی دیگر ندارد بعد زهرا
چاه بیابان گشته هَمدم بهر مولا
هر شب به ناله عُقده ی دل وا کند او
با این درِ آتش زده نجوا کند او
گوید که زهرا بانوی پهلو شکسته
دیگر علی بعد از تو شد تنها و خسته
راحت بخواب آرام جان ، نور دو عینم
شب ها کنار زینب و یار حسینم
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
@mortaza110shahmandi. ایتا