eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. در مدح مولا باید از قرآن بگویم یعنی علی را چشمه ی ایمان بگویم باید شبیه فاطمه آن اسوه ی عشق هر موقع آمد نام حیدر ،جان بگویم
. تشنه... آتش هجرت بسوزاند همه جانم حسین مثل عشاق جدا افتاده گریانم حسین یا که می گریم برایت یا تباکی میکنم از حرم جا مانده ام ، خیلی پریشانم حسین بی قرار دیدنِ آن مضجع نورانی ام تشنه ی یک نافله در زیر ایوانم حسین لا تؤاخذْنی ، که از دوری تو دق میکنم با حرم نه ، جور دیگر تو بسوزانم حسین از قدیمی ها شنیدم ، قبه ات دارالشفاست من مریض عشقم و محتاج درمانم حسین در مفاتیح الجنانش، شیخ ما ذکری نگفت... چاره ی دلتنگی خود را نمی دانم حسین هر شب جمعه زیارت ، حسرت این نوکر است ساکن کرب و بلایی و من ایرانم حسین بهر تسکین دلم از داغِ دوریِ شما روضه ی ویرانه را با آه میخوانم حسین
. آسمان ها شد چراغان و ملائک در سرور چشمِ جهل از نور این ماه خدایی گشته کور پنجم‌ماهِ جمادی، نور حق پیدا شده مجلسِ جشنی برای عرشیان برپا شده دختری آورده دنیا ،حضرت خیرالنساء میوه ی قلب علی ،محبوبه ی آل عبا بهر پیغمبر پیامی جبرئیل آوَرده است نام او را حضرت خالق گزینش کرده است زینب است و زینتِ حیدر شدن در شأن او زینب است آئینه ی مادر شدن در شأن او احترام دختر زهرا به دنیا واجب است بعدِ نامش یک سلام الله علیها واجب است خانه ی اهل کسا را او نگارِ بی قرین در مقامش مینویسم اینچنین:صبر آفرین لفظ همدم بعد او دارد شکوهِ دیگری آمده بهرِ بَشر کشتیِ نوحِ دیگری در لغت خواهر به معنای حقیقش زینب است هر که وصل یار میخواهد،طریقش زینب است روز میلادش اگر روز پرستاری شده چون که عشق از دامن بانو فقط جاری شده بر نمی آید ز من مدحش ،خدا مداح اوست راه حق، راهِ نبی و مرتضی در راهِ اوست هرکه گوید کیست که رمز بقای مکتب است؟ فاش میگویم به او اُم المصائب زینب است شاعر:
. السلام علیکِ ایتها الرضیة المرضيه او‌ که قبل از خلقتش ، شد آزموده فاطمه ست عالم هستی وجودش از وجودِ فاطمه ست با ولایت از ازل پیمان محکم بسته است خانه ی امنِ ولایت بر عمودِ فاطمه ست در تمام زندگانی ، بعد ذکر ربنّا یا علی جانم علی جانم، سرودِ فاطمه ست هیچ کس با دست خالی رد نشد از درگهش روزی هر سائلی از لطف و جودِ فاطمه ست با ملائک هم سخن باشد عزیز مصطفی آسمان مشتاق یک گفت و شنودِ فاطمه ست بی حرم هرگز نخوانیدش، خدا باشد گواه قلب هر شیعه بنای یادبودِ فاطمه ست دشمن نادان به فکر حذف او باشد ولی غافل از اینکه زمین خوردن، صعودِ فاطمه ست بغض جانسوزش در این شبها شهادت می دهد: قاتل شیر خدا روی کبودِ فاطمه س
. مادرانه لطف زهرا در قیامت هم قیامت میکند مهربانی هایش آنجا هم سرایت میکند چون که آید درصف محشر نه تنها عاشقان هر ملک بر ساحتش عرض ارادت میکند شهد نام فاطمه چون از عسل شیرینتر است هرکه نامش را بَرد حس حلاوت میکند درمیان موج وطوفانهای دریای بلا عاشقان راکشتی امنش هدایت میکند عادتش احسان وکارش دم به دم باشد کرم خیرو خوبی را به عشاقش عنایت میکند او محبان علی را میخرد روز جزا خوش به حالش هر که بامولا رفاقت میکند درسوال وپرسش تاریکی قبرم فقط گفتن یک ذکرِ یا زهرا کفایت میکند از تمام گریه کن های حسینش بی درنگ درصف طولانی محشر عیادت میکند مثل آن مرغی که چیند دانه از روی زمین نوکران را یک به یک زهرا شفاعت میکند
دلتنگی ام را چاره کن ،غمگینم ای دوست در عصر هجران تو غم می بینم ای دوست اشک غریبی می چکد بر گونه ام تا آدینه ها را پشت هم می چینم ای دوست این الحسن،این الحسین ، دلگیرم آقا تا کی در این تنهائی ام بنشینم ای دوست جز کوله باری از گنه چیزی ندارم.... دستم به دامان شما،مسکینم ای دوست عمری برایت گریه کردم یابن زهرا یک دم بیا در لحظه ی تدفینم ای دوست
. پشت این در ، دست رد هرگز نمی بیند کسی بس که این مولا به نوکرها ، عنایت می کند رنگ زرد گنبد زیبای سلطان کرم چشم ها را تا دم ایوان هدایت می کند پیرمرد خادم، صحن نمی دانم کجا؟ ماجرای دل سپردن را روایت میکند سیل جمعیت کنار پنجره فولاد او از کراماتش به زائرها ، حکایت میکند او خودش گفته سه جا برداد عاشق میرسد یک نگاهش مردن ما را چه راحت می کند می شود آیا که ما را دست خالی رد کند؟ او که بر آهوی بیچاره ، محبت می کند ما که عمری گریه بر جد غریبش کرده ایم شک نکن ما را صف محشر ، شفاعت می کند
من ز ازل بوده ام تحت لوایِ حسین رشته ی ایمان من هست ولای حسین مهر نمازم شده خاکِ سر کوی او قبله ی قلبم شده کرب و بلایِ حسین شکر خدای جلی که گشته ام منجلی موی سرم شد سپید،بین عزایِ حسین زاده ی خیرالبشر،کرده به سائل نظر داده مرا قیمتی لطف و عطایِ حسین تربت مولاشفا،مضجع او باصفا جلوه ی عرش خدا،صحن و سرای حسین نوکراین خانه ام،وز همه بیگانه ام داروندارم شود همه فدایِ حسین ساقی روز الست داد به من ساغری درد و دوایم بُوَد ،درد و دوای حسین صاحب دولت شدن،ساکن جنت شدن عزت عقبا شود،سهم گدایِ حسین برکت سفره رسد از کَرمِ ساقی اش مرغ دلم پَر زند، روی هوایِ حسین وقت حساب وکتاب،آن شب پر اضطراب دست توسل زنم کنج عبایِ حسین خنده کنان میروم سوی بهشت برین گر صف حشرم رسم من به لقای حسین هرکه مقرب تر است،بر در او نوکر است بیشترش میدهند ،جام بلایِ حسین
بخواب مادر حرم در اضطرابه عزیزم خوشکلم حالم خرابه زبونت رو نکش دور دهانت اینا آب نیس، اینا اشک ربابه رقیه داره جون میده براتو لبات خونه نزن رو هم لباتو دلیلش این خراش گونه هاته که در قنداقه بستم دست و پاتو می بینی که اسیر رنج و دردم حلالم کن برات کاری نکردم چی میشه این دم آخر عزیزم به من مادر بگی، دورت بگردم خجالت می کشم از روی ماهت فدای روضه های تو نگاهت دیگه وقت نبرده پهلونم برو مادر خدا پشت و پناهت
. میخواد که اشک منو در بیاره عدو به جز همین هدف نداره یکی بیاد به لشکری ها بگه: مرگ‌جوون که سوت و کف نداره زانو زدم پیش تو بی اختیار روی لبم میشینه اسمت مدام غیرت تو اجازه میده بابا؟ عمه بیاد میون این ازدحام قربون این پیکر پاره پاره سنگینه داغه تو میون سینه م هر طرف دشت و نگاه میکنم یه تیکه از پیکرتو میبینم پسر عصای پیریِ باباشه خون بابا توی رگاش میجوشه برای هر بابایی سخته بخواد کفن تن گل پسرش بپوشه کفن نداری و کفن نمی شه تنی که ریز ریزه و تیکه تیکه س اینجوری که تو رو زدن الهی خدا نیاره بابا واسه هیچ کس آتیش گرفتم و دارم میسوزم پسر بزرگ‌نکردم اینجور بشه عمه داره میاد و خیره شدن الهی چشم همه شون کور بشه ✍ .
با نگاهت دردهایم را دوا کردی حسین خیر عالم را به این نوکر عطا کردی حسین دست هایم را گرفتی و نجاتم داده ای تا مرا با روضه هایت آشنا کردی حسین مثل بابایی که بخشیده گناه بچه را با منِ آلوده دامن خوب تا کردی حسین روز و شب فکر گناهم ، دم به دم فکر منی بی وفا بودم ولی هر دم وفا کردی حسین من اگر در بین مردم آبرو دارم هنوز مطمئنم تو برای من دعا کردی حسین روسیاهم ، شرمسارم، سر به زیرم پیش تو جای راندن از درت ، من را صدا کردی حسین زنده باشم اربعین اینگونه نجوا میکنم عاشقت را راهی کرب و بلا کردی حسین
با نگاهت دردهایم را دوا کردی حسین خیر عالم را به این نوکر عطا کردی حسین دست هایم را گرفتی و نجاتم داده ای تا مرا با روضه هایت آشنا کردی حسین مثل بابایی که بخشیده گناه بچه را با منِ آلوده دامن خوب تا کردی حسین روز و شب فکر گناهم ، دم به دم فکر منی بی وفا بودم ولی هر دم وفا کردی حسین من اگر در بین مردم آبرو دارم هنوز مطمئنم تو برای من دعا کردی حسین روسیاهم ، شرمسارم، سر به زیرم پیش تو جای راندن از درت ، من را صدا کردی حسین زنده باشم اربعین اینگونه نجوا میکنم عاشقت را راهی کرب و بلا کردی حسین