eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت علیهاالسلام سرودۀ : شاعرۀ با ولایت خانم صدیقۀ اژه ای ( شیدای اصفهانی ) عجب جاه وجلالی داری نرجس شکوه بی مثالی داری نرجس عـروس خانـدان اهـل بیتـی جمال بی مثالی داری نرجـس
حضرت خاتون علیهاالسلام ✍ سروده ی شاعر اهل البیت علیهم السلام سعید علامه از اصفهان 🔸 رباعی در روم سر آمد زنان بودی تو در عصمت و معرفت نشان بودی تو وصفت به چهار خط نگنجد ، بانو چون مادر صاحب الزمان بودی تو از رتبه در آسمان مکان داری تو فرزند نه ، صاحب الزمان داری تو باید چه نوشت بابت اوصافت صد راز مگو به شاعران داری تو روزی که به سامرا سفر میکردی با فاطمه اوقات به سر میکردی پیوسته به فکر انتقامش بودی وقتی که به مهدی‌ات نظر میکردی هر لحظه که احساس خطر میکردی از کشف حجاب خود حذَر می‌کردی از شوق به وجد آمدی وقتی که بر خط امام خود نظر می‌کردی فیض ابدی روحِ حقیقت با توست معنای توسل و اجابت با توست هر چند که از مسیحیانی ، امّا خورشید فروزان امامت با توست انگار که شخصیتی دیگر میخواست او همسری از نسل پیمبر میخواست در خواب به انتظار خود پایان داد این کار فقط عزت و باور میخواست از نسل حواریون و حق باور بود در مرتبه‌اش نمونه‌ای دیگر بود در منزلتش همین سعادت کافی است بر مهدی صاحب الزمان مادر بود از پرتو تو چراغ جان روشن شد نرگس نرگس کویر دل گلشن شد آن روز که مهدی ات بدنیاآمد عشق آینه دار انتظار من شد با خواندن حرزت گره از دل وا شد باران باران دو چشم من دریا شد هر وقت که نام مهدی‌ات را بردم عالم به قیام قائمت برپا شد ای هستی و روشنیِ راه امت شـد قبـر مـطـهـرت پناه امـت افسوس که باز هم نیامد مهدی پایان بدهد به درد و آه امت از شأن تو صد کتاب بایست نوشت هر واژه به انتخاب بایست نوشت وقتی که پر از محبّت زهرایی از غیرت و از حجاب بایست نوشت گنجینه‌ی اسرار الهی از توست محبوب ترین مقام شاهی از توست تو نرگسی و مادر باران هستی این مرتبه‌ی لایتناهی از توست با چند رباعی که سرودم حالا معلوم شده گرفته‌ای دستم را خوشبخت‌ترین آدم دنیا هستم ممنون توأم عروسِ بی‌بی زهرا _____________________ ✅ غزل حضرت نرجس خاتون (س) خوشا به حالِ کسی که تو را نظر کرده و از مسیر نگاهت دمی گذر کرده خوشا به حال کسی که شب سیاهش را به روشنایی چشمان تو سحر کرده خوش آن مسافرعاشق که در طریق وصال بشوق درک حضورت به قم سفرکرده بیا که بی تو نگاهم همیشه غم دارد چه ها فراق تو با چشم های تر کرده تمام هفته به امّید جمعه ها طی شد غروب جمعه‌ چه خونی بر این جگر کرده خدا به دست تو بسپرد استجابت را دعای اهل حقیقت اگر اثر کرده اسیرغفلت خویشیم و دردما این است که هر که باتو نشد آشنا ضرر کرده هدیه میکنم این شعر را به مادرتان که مادرانه به اشعار من نظر کرده _____________________ چهار پاره او ملیکا و نرجس دوران باب حاجات و رحمت است این زن نه فقط مادر امام زمان مادری میکند برای من اهل روم است و جد او قیصر شهره بوده است در زمان خودش جان او جان عسکری بوده جان مولای ماست جان خودش در مقامش زبان شده الکن رمز و راز نهفته‌ای دارد سینه‌اش بوده مخزن الاسرار گفته‌های نگفته‌ای دارد از کرامات او همین باشد در بلا بوده حامی شیعه مورد احترام مادرهاست مادران گرامی شیعه بیش از اینها بگو تو ای شاعر اسوه‌ی تربیت همین بانوست مادری که برای مادرها در تمام زمینه‌ها الگوست
حضرت علیهاالسلام سرودۀ : شاعر ولائی و نکته سنج استاد : محسن ناصحی اصفهان میراث دار فاطمه علیها السلام وقتی که در دنیا ستم مرسوم باشد وقتی عدالت گنگ و نامفهوم باشد وقتی ظهور از چشم‌ مردم دور مانده وقتی نفس آلوده و ‌ مسموم باشد وقتی کسی چشم انتظاری را بلـد نیست وقتی بشر از عاشقی محروم باشد حق می دهم در خانۀ تاریخ ، یک زن آوازه اش پنهان و نامعلوم باشد حق می دهم چونانکه زهرا بود مظلوم میراث دار فاطمه ، مظلوم باشد اما خدا می خواست از میراث مریم نام زنی در دفترش مرقوم باشد اما خدا می خواست از زن‌های تاریخ با نام نرجس ، دفترش مختوم باشد زهرا عروسش را خودش بر می¬گزیند حتی اگر شهزاده ای از روم باشد باید به چشم حضرت زهرا بیاید در خانۀ حیدر چنین‌ مرسوم باشد تأثیر یُذهب ، عنکمُ الرجس است و قطعاً نرجس زنی پاکیزه و معصوم باشد اوصاف او را در کُتب کمتر نوشتند تاریخ باید تا ابد محکوم باشد فرزند او - موعود - پنهان مانده ، باید او نیز چون فرزند خود مکتوم باشد فرزند او یک روز می آید سرانجام روی لبش آن روز یا قیّوم باشد آن روز ، آری دوستانش شادمانند آن روز ، آری دشمنش مغموم باشد
حضرت علیه السلام سرودۀ : شاعر ولائی و خوش قریحه آقای نوید پورمرادی از قم نذر مادر لطف مادرها رسیده چون به نوكر بيشتر غالباً هم می خورد اين خانه ها، در، بيشتر هر كه بامش بيش برفش بيش، اما رزق من مى شود با وُسع كم، چندين برابر، بيشتر حضرت صديقه از او خواستگارى كرده است پس لياقت داشت از هر شخص ديگر، بيشتر اواسيرى رفته باپاى خودش,چون دوست داشت خانۀ اين شاه را ، از كاخ قيصر ، بيشتر حاصل كار تمام انبيا و اوليا روى زانو، روى دستش رفته منبر، بيشتر لحظۀ تكبيرة الاحرام با ياد پسر گفته چندين مرتبه ، الله اكبر ، بيشتر از شلوغىّ ملائك محضر قنداقه است دور اين گهواره می ريزد اگر، پر، بيشتر حس اين فرزند و مادر را ميان آيه ها ديده ام در سورۀ ياسين و كوثر بيشتر سامرا جاى تشرّف هاست، چون آقاى ما مادرى هست و ، به مادر ميزند سر، بيشتر مسجد سهله به صحن حضرت نرجس رسيد عشق، آنجا مى شود با اسم مادر ، بيشتر جمكران هم نذر اين مادر پياده ميروند از كنار دختر موسى بن جعفر، بيشتر حرف از فرزند و مادر مى شود در روضه ها مى روم سمت رباب و سمت اصغر، بيشتر
✅️ علیهاالسلام سرودۀ : شاعر جوان و ولائی آل الله آقای مجتبی خرسندی از قم (معما) شبیه امّ موسی علیه السلام زدی پیوند " آل‌هاشم " و " آل‌یشوعا " را که ‌تو از سال‌های ‌قبل، دیدی خواب حالا را اگر چه جسم تو در بند کاخ روم بود ، اما دلت از شوق اقیانوس طی می‌کرد دریا را کسی یارای هم‌کفو تو بودن را نخواهد داشت که تنها خود خبر داری دلیل این معما را اگر ذکر تو "لاخَوفٌ عَلَیهم" شد در آن غربت شنیده بوده‌ای از قبل "لا هُم یَحزَنون"ها را چنان از شوق «سُرَّ مَن رَءا» از قصر می‌رفتی که انگاری شبیه کعبه می‌دیدی کلیسا را در آن شیرین‌ترین رؤیا چه‌ها رخ داد ای‌ بانو که در دامان خود دیدی مسیحای مسیحا را همین که نام نرجس را برای خود پسندیدی از آن پس تا ابد نشناختی دیگر ملیکا را عروس حضرت زهرا شدن آن‌قدر لذت داشت که با سختی نمی‌رفتی تو دشت‌و کوه ‌و صحرا را زبان شاعران حقا که در وصف تو الکن شد چه باید گفت اوصاف "شبیه‌اُمّ‌ِ موسی" را جهان از ابجد نام بلند تو یقین دارد که روزی فتح خواهد کرد فرزند تو دنیا را گنه‌کاریم ، اما آرزوی وصل او داریم بیا لطفی کن ای بانو شفاعت کن دل ما را
حضرت علیهاالسلام 🔹سروده ی شاعر ولائی و نامدار : جناب آقای احمد علوی "خدا از باغ نرگس ها چه یاسی ارمغان آورد" تو را وقتی به اقیانوس های بی کران آورد برایت همسری از عرش از هفت آسمان آورد خدا تقدیر زیبای تو را با نور معنا کرد برای خواستگاری حضرت زهرا نشان آورد شبیه شهربانو آمدی با عشق با لبخند خدا از باغ نرگس ها چه یاسی ارمغان آورد نگین حلقه ی عقد تو را با ذکر یامهدی جناب جبرئیل آنروز از سمت جنان آورد تو را تا یازده پله به سمت آسمان بردند برایت حضرت عیسی ابن مریم نردبان آورد چه عطری از وجود پاک تو در سامرا پیچید که دستان نسیم آن را به سمت جمکران آورد به فرزند تو جن و انس می بالند و می گویند که مولودی از این نیکوتر آیا می توان آورد شفاعت کار مادرهاست پس جز نامت ای مادر نباید هیچ نام دیگری را بر زبان آورد 🌸🌸🌸🌸 🔹تقدیم به محضر حضرت حکیمه خاتون بنت جواد الائمه علیهماالسلام : اصل و نسبش نور علی نور ترین است فرزند جواد است و جهان تشنه ی جودش او خواهر هادی است و مانند برادر در«جامعه»غرق است سراپای وجودش ★★★ این نام نکو هست شِفا بخش مجانین(۱) مبهوت شده در نَسَبش احمد حنبل در این شجره عطر خوش هشت امام است پس ریشه کسی نیست به جز احمد مُرسل ★★★ این عالمه که راوی اسرار حدیث است(۲) باب ولی الله شد از لحظه ی غیبت توفیق نصیبش شده از بدو تولد در دامن او رشد کند حضرت حجت(۳) ★★★ بعد از گذر از دلهره ها حضرت نرگس🌸 از لحظه ی اول شده مهمان حکیمه ای بانوی دلباخته بعد از سفری سخت چون جان امام است شده جان حکیمه ★★★ سرداب که شد نور علی نور حکیمه آموخت به نرگس هنر بندگی اش را چادر به کمر بست در آن فرصت کوتاه تا وقف دو خورشید کند زندگی اش را ★★★ همسایه دیوار به دیوارد و معصوم هم صحبت بی واسطه چار امام است هم دختر وهم خواهر و هم عمه ی خورشید هم دایه ی پر مهر ترین ماه تمام است
حضرت علیهاالسلام 🔹سروده ی شاعر ولائی : احمد ایرانی نسب _ ساری سلام‌ِ حضرت مریم، سلامِ حضرت حوا سلامِ حضرت آسیه و خدیجه‌ی کبری به قدر قطره‌ی باران و قطره‌ی قطره‌ی دریا سلام عالمیان بر عروس حضرت زهرا عروس فاطمه و بوتراب، حضرت نرجس🌸 چگونه مدح کنم مادر امام زمان را هزار بار بشويم به عطر و مشک دهان را مگر بیان کنم این آسمان فوق بیان را که نام حضرت نرجس بهار کرده خزان را به قلب شبزده ها آفتاب، حضرت نرجس🌸 تویی ملیکه‌ی عالم که عشق شد هنر تو شکوفه‌های بهشتی‌ست تاج روی سر تو کریمه ای و خلایق گدای پشت در تو عفیفه ای و همیشه خداست در نظر تو به لطف توست دعا مستجاب، حضرت نرجس🌸 تویی که بانوی صبر و عفاف و حجب و حیایی تویی که آیه‌ی ‌حقی، تویی که روح دعایی تو مادری و همیشه به فکر عزت مایی تویی که راهنمای مسیرِ سمت خدایی به پرسش دل شیعه، جواب حضرت نرجس🌸 تویی که مادر باران شدی و علت رحمت امید پنجره ها رفته پشت پرده‌ی غیبت تویی که نور دمیدی به ما در این شب ظلمت
حضرت علیهاالسلام سرودۀ : شاعر و مداح دلسوختۀ آل عصمت علیهم السلام : آقای هاشم طوسی از مشهد مقدّس سلام ای باران سلام مطلع فجر و سلام ای باران سلام حضرت نرجس سلام مادرجان دوباره از کرمت شعر تازه میخواهم برای از تو سرودن ، اجازه میخواهم طلا به نرخ به غیر از طلا نمی ارزد همین سبب شده که ، کاخ روم می‌لرزد بزرگ زاده! بزرگیّ تو پس از این است و جایگاه شما حسرت سلاطین است نصیب عاشق و معشوق دل پریشانی است ملیکه ای ست که شأنش نه مثل زندانی است اگر اسیر شدی ، این هم از سعادت توست پسند حضرت زهرا شدن لیاقت توست تو آمدی که بتابی به آسمان حسن تو ای صبورترین یار همزبان حسن به رکن دین خدا ، تکیه گاه بودی تو پناه عالمیان را پناه بودی تو به زخم بی کسی اش التیام می‌دادی همین که بر گل رویش سلام می‌دادی کریمه ای و ، حکیمه ، نجیب و طاهره ای حلیمه ، زاکیه ، منصوره ای ، مطهره ای در آسمان نجابت چو ماه دیده شدی برای مادری عشق برگزیده شدی ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد تمام هستی زهرا نصیب نرجس شد
حضرت علیهاالسلام 🔹سرودۀ : شاعر و مداح دلسوخته ولائی و فاضل گرانقدر آقای روح الله فروتن از اصفهان 🌸 چارۀ کار شیعیان 🌸 ای مادر نور، ماه افلاک ای عزت و آبروی این خاک ای بانوی عرش،گوهر پاک ای شان تو فوقِ فوق ادراک ای ذکر تو زینت المجالس ای سیدۀ جلیله ، نرجس تا دستِ دلت به یار دادی گویم به تو ای عروس هادی پا در حرم حسن نهادی الحق که تو قبلۀ مرادی با دست شما تمام اوقات بر ما برسد جمیع خیرات با تو دلِ سرفراز دارم من دست پُرِ از نیاز دارم با مهر تو امتیاز دارم چون بانوی چاره ساز دارم تو چارۀ کار شیعیانی تو مادر صاحب الزمانی ممدوحۀ ربِّ مَشرقَینی تو مادر وارث حسینی بر نور خدا تو نور عینی تو پشت و پناه عالمینی هم خوبی و هم شرافت از تو هم دفع بلا و آفت از تو ای مرقد تو پناه یاران ای شافعۀ گناهکاران ای اوج نیازِ حق مداران ای مادر مهربانِ باران لطفی کن و اهل طاعتم کن یاسیّدتی شفاعتم کن ای مادر بیقرارِ مهدی ای در همه جا کنار مهدی ای نرگس گلعذارِ مهدی خورده گره ای به کار مهدی با اذن خدا به دستِ زهرا وا کن گرۀ ظهورِ او را
حضرت علیهاالسلام سرودۀ : شاعر ولائی و با ذوق آقای احمد حیدری از مشهد مقدس 🌸عروس خانوادۀ موعود🌸 سحر از آینه اش بی خبر نخواهد بود به کوی او ، رهِ شب را گذر نخواهد بود چه نسبتی است میان ستاره و خورشید به یُمن آن دگر از شب اثر نخواهد بود رسالتی که محول شده به این بانو نصیب دختر شاهی دگر نخواهد بود به خانوادۀ موعود ، عروس آمده است صداق آن جز صبح ظفر نخواهد بود عروس فاطمه بودن! چه نیک مرتبه ای! سفید بختی از این بیشتر نخواهد بود به مهر مادری اش قصر نور ساخته است که مالکش به جز آن گل پسر نخواهد بود پسر ز طالع مادر طلوع خواهد کرد بجا ز پرتوش آثار شر نخواهد بود دعا کنید بیاید کسی که از قدمش تبرکات جهان ، مختصر نخواهد بود 🌸🌸خانۀ شش گوشه🌸🌸 شاهزاده بود و پیشش منصبش از یاد رفت عطر نرگس در میان مهملی از باد رفت عقد او در آسمانها بسته شد، با این امید از میان قصر قیصر با خیالی شاد رفت حلقه ی وصل تمام انبیا این وصلت است فخر ابنا نور شد ، اینگونه تا اجداد رفت مثل خورشیدی که از مغرب به مشرق میرود در صعودی نور او از روم تا بغداد رفت مادر موعود بود آنکه به بازار جهان در لباسی از کنیز آمد ولی آزاد رفت فرش پیش پای او بال ملائک گشته بود با قدومش لشکر شیطان به صد فریاد رفت هجرتی تا عرش کرد و،عشق هم ره توشه شد از وطن دور است،اما خانه اش شش گوشه شد
سرودۀ : شاعر خوش قریحه ولائی آقای مسعود یوسف پور از مشهد مقدّس بزرگترین تعبیر خواب نرگس ، روایتی‌ست ز عطر بهار تو مریم، گلی‌ست حاکی از ایل و تبار تو تعبیر خواب هیچ‌کس این‌قدر خوب نیست ای «سُرَّ مَن رَءا»یِ خدا بی‌قرار تو ای شاهزاده! در تب و تاب چه یوسفی افتاده سمت برده‌فروشان گذار تو؟ مستوره‌ای که روی تو را صبحِ رُم ندید خورشید سامره‌ست به گِردِ مدار تو پنهان شده‌ست سرّ تو چون ماه در مُحاق ای آسمان نشانِ دل رازدارِ تو دنیا دلش خوش است، اگر بغض اجازه داد یک صبح جمعه ندبه بخواند کنار تو کم زائر آمده‌ست... دلت خواست بیشتر مثل مزار فاطمه باشد مزار تو
به هوای روی ماهت  شده این دلم هوایی ز گناه خسته ام من  به تو دارم التجایی تو نیامدی و من هم   شب و روز گریه کردم به کسی نگفتم اما.. چه کشیدم از جدایی سر‌راه تو نشستم  نظری اگر چه پستم.. سر راه با تو جانا..چه خوش است آشنایی همه شب نهاده ام سر  چو سگان بر آستانت بپذیر نوکرت را.. که خوشم به این گدایی.. ز بکای صبح و شامت برسان به چشمهامان برسان تو قلب مارا به شهید کربلایی.. تن شاه بین گودال  شده غارت اراذل روی نیزه ای عمامه روی نیره ای عبایی