#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹غم عالم🔹
داغ تو در سراچۀ قلبم چه میکند؟
در این فضای کم غم عالم چه میکند؟
دل موکبیست وقف پذیرایی از غمت
در موکبم امیر دو عالم چه میکند؟
چشمی که از شنیدن نام تو اشک ریخت
در روضهها و مجلس ماتم چه میکند؟
اشکی که آتش دل ما را فرو نشاند
پیداست با لهیب جهنم چه میکند!
آنکس که صبح و شام برای تو خون گریست
با رؤیت هلال محرم چه میکند؟
زهرا تمام مدت حمل تو گریه کرد
شادی چنین ظهور کند، غم چه میکند؟
زینب رشیده بود و کنار غمت خمید
پس مادر تو با کمر خم چه میکند؟
احمد که تاب دیدن بغض تو را نداشت
با دیدن مصیبت اعظم چه میکند؟
نوح و خلیل و موسی و عیسی چه کردهاند؟
یا رب ببین پیمبر خاتم چه میکند؟
در قتلگاه تو دل درندگان شکست
تنهایی تو با دل آدم چه میکند؟..
چشمانم از خجالت لبهایت آب شد
در دشت خشک، قطرۀ شبنم چه میکند؟
بیش از هزار و نهصد و پنجاه و چند گل!
با لالهزارِ زخم تو مرهم چه میکند؟
#هادی_جانفدا
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹سلام بر حسین🔹
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
محرم آمده و گوش جان که بسپاری
شنیده میشود از هرکجا حسین حسین
محرم آمده قد قامت العزا بشنو
بخوان به مأذنه حَیّ علیٰ حسین حسین
کتیبه سینهزن و باد نوحهخوان شده است
صدای زمزمۀ بادها حسین حسین
ز عرش پیرهنی خونچکان شد آویزان
چکیده در همه عرش خدا حسین حسین
ملک نشانی خون خدا گرفت ز خاک
صدا بلند شد از کربلا: حسین! حسین!..
عجب غمیست به نامش، هرآنکه گفت بسوخت
که کرده یکسره آتش به پا حسین حسین
گذشت عمر به زیر کتیبههای غمش
هزار شکر شدم پیر با حسین حسین
لبم به ذکر دگر وا نمیشود چه کنم؟
شدهست با لب من آشنا حسین حسین
ز لطف اوست کز او نام میبرم، ور نه
من خراب کجا و کجا حسین حسین؟
گریست دیدهٔ ناپاک من هم از داغش
از آنکه زنده کند مرده را حسین حسین
خوشا به بزم عزایش که یکصدا گویند
از ابتدا همه تا انتها حسین حسین
#محمود_حبیبی_کسبی
#شعر_عاشورایی
#آغاز_محرم
#مثنوی
🔹باز این چه شورش است🔹
حال و هوای کوچه، غمآلود و درهم است
پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است
میگرید آسمان و زمین، در محرّمت
طوفانی از حماسه به پا میکند غمت
ابلاغ میکنند به یاران، سلام تو
قد میکشند باز علمها، به نام تو
هرجا که نام توست، مکان فرشته است
بر هر کتیبهای که ببینی، نوشته است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم
باید در این مقام، شبی را سحر کنیم
با کاروان گریه، مسافر شدم تو را
امشب در این حسینیه زائر شدم تو را
تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست
نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست
دیدم که ابرهای جهان، گریه میکنند
در ماتمت زمین و زمان، گریه میکنند
دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است»
دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است»
رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم
چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم
خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود
تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود
ای تشنهکام! بود و نبود تو را چه شد؟
سقّایِ یاسهای کبودِ تو را چه شد؟
بر اوج نیزهها، کلمات تو جاری است
این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است
ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام
ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام
آیین من تویی، که تویی دین راستین
بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین
آن بحر پر خروش، دگر بیخروش بود
خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود
📝 #عباس_شاهزیدی
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹حسینیۀ دل🔹
روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد
دلربا، نرگس این باغ به شبنم باشد
تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست
دودِ آهِ دلِ عشّاقِ تو پرچم باشد
دل حسینیه؛ نَفَس نوحه؛ تپش سینهزنیست
دم بگیریم که عمر همه این دم باشد
به خدای حرم و کعبه قسم، ای حُجّاج!
هر که مُحرِم به مُحَرّم شده، مَحرَم باشد
آن که دارد غم عشق تو ندارد غمِ هیچ
که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد
خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بی مهمان
لحظهای نیست که دل بی غم و ماتم باشد
مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد
آنکه در شیوهاش استاد مسلَّم باشد:
«گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد
زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد»
#علی_انسانی
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹گوهر اشک🔹
شادی هر دو جهان بیتو مرا جز غم نیست
جنت بیتو عذابش ز جهنم کم نیست
در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری
عمر جاوید به شیرینی آن یکدم نیست..
تا خدایی خدا هست، لوای تو به پاست
زآنکه جز دست خدا، حافظ این پرچم نیست
هم خدا داند و هم عالم و آدم دانند
که به جز رایت عشق تو در این عالم نیست..
ملک هستی همه ماتمکدۀ توست حسین
جایی از ملک جهان خالی از این ماتم نیست
گوهر اشک عزای تو به هر کس ندهند
اهرمن را شرف داشتن خاتم نیست
گریه بر پیکر مجروح تو باید همه دم
که جراحات تنت را به از این مرهم نیست
تو به جا ماندی و ظالم اثرش هم شد محو
پایۀ ظلم که در دار جهان محکم نیست
سائل توست کسی کز تو، تو را خواهد و بس
آنکه شد طالب تو در طلب دِرهم نیست
داد مظلومی تو ملک خدا را پر کرد
عالمی نیست که با یاد غمت، دَرهم نیست..
#استاد_سازگار
ُ#امام_حسین_علیه_السلام
#اشعار_محرم
#اول_مجلسی
#غزل
صیحهای فاطمه زد شیونِ عالم برخواست
خیمه از اشک زد و بیرقِ ماتم برخواست
بازهم پیرهن خونیاش آویخته شد
مادرش ناله زد و دادِ محرم برخواست
مُشتی از تربتِ گودال به سر ریخت حسن
از لب فاطمه تا وای حسینم برخواست
نذریِ هرشبِ ما جور شد از لطفِ کریم
دَم حسن داد اگر ذکرِ دمادم برخواست
آستان بوسیِ هر تکیه مقامیست شریف
هرکه زد بوسه بر این خاکِ معظم برخواست
دَم کشیده است نشستم به بساط چایی
که به پیشش به ادب چشمهی زمزم برخواست
رحمتِ واسعهای زیر پرش ما را بُرد
تا حسین از جگرِ مردمِ عالم برخواست
روضهی کرببلا مجلس اجدادی ماست
بینِ این روضه نشست آدم و آدم برخواست
به فدای غمِ او که نفَسِ عاشقی است
هرکه این عشق چشید از جگرش غم برخواست
آی ای قوم ببینید هنوز عریان است
ضجهی خواهری از یک تَنِ درهم برخواست...
#حسن_لطفی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#شب_اول_محرم
#دودمه
پرچم حیدر کرار، به دستان من است
کوفه میدان من است
زور بازوی علمدار، به دستان من است
کوفه میدان من است
#رضا_دین پرور
#حضرت_مسلم_دودمه
دل مسلم نگران غم ثارالله است
کوفه قربانگاه است
کربلا منتظر حنجرهء شش ماه است
کوفه قربانگاه است
پرچم حیدر کرار، به دستان من است
کوفه میدان من است
زور بازوی علمدار، به دستان من است
کوفه میدان من است
#رضا_دین_پرور
#حضرت_مسلم_علیهالسلام
ای در اندیشهات هوای حسین
ای که در کوفهای صدای حسین
از تمام جهان گذر کردی
از همه ماسوا سوای حسین
بعد ساقی تشنگان هستی
صاحب پرچم و لوای حسین
بچه های بزرگ و کوچک تو
همه قربان بچه های حسین
تو اسیری فدای خواهر او
بی کس و خستهای فدای حسین
با غریبی خویش خرسندی
هست اگر غربتت رضای حسین
گیسوان تو بر سر نیزه
اولین پرچم عزای حسین
خبر توست اول مقتل
مقتل توست مبتدای حسین
خیر پیش و خدا نگهدارت
بود پشت سرت دعای حسین
نامه دادی بیا، نیاید کاش
بعد تو چیست ماجرای حسین
با زنان سوی کوفه میآید
بود در گوش تو ندای حسین
مردمانی که پیش از این بودند
در همین کوچه ها گدای حسین
حال دنبال غارتش هستند
نقشه دارند اگر برای حسین
پی خلخال دختران هستند
گرچه هستند آشنای حسین
همه که سیم و زر نمیخواهند
عده ای را هدف عبای حسین
سنگ و شمشیر و نیزه میبارد
کوفهی توست کربلای حسین
دوره ات کرده اند وحشی ها
آمده بر سرت بلای حسین
با تو تمرین ذبح میکردند
مُثله ات کردهاند جای حسین
به قفای تو خورد تا شمشیر
گفتی ای وای از قفای حسین
از سر بام تا زمین خوردی
بند بند تو گفت وای حسین
پن: شاعر به ایراد قافیهی بیت آخر واقف است
#زخم_حسینی
#حضرت_مسلم_علیهالسلام
نامه از محبوب آوردهاست کسوت را ببین
مبدا تاریخ عشاق است هجرت را ببین
در نمازش دید تنها مانده با سجادهاش
مسلمین را در وفا بنگر جماعت را ببین
دزد را کی میسپارد یک نفر دست شریح
کودکانش را به دستش داد غربت را ببین
دستگیر هاشمیان بین کوفه یک زن است
طوعه تنها مرد این شهر است غیرت را ببین
در اسارت وارد بزم عبیدالله شد
روی گرداند از حرامی ها برائت را ببین
در اسارت وارد بزم عبیدالله شد
مثل زین العابدین، آری شباهت را ببین
اب آوردند و خونش را درون کاسه ریخت
تشنه لب پرواز خواهد کرد قسمت را ببین
مکه را از کوفه میبیند بصیرت را نگر
گفت بنویسید برگردد وصیت را ببین
شد سرش دروازه را آذین و بعد از واقعه
خود حسین آمد به دیدارش زیارت را ببین
#زخم_حسینی
#شب_اول_محرم
سفرهی ماه عزا، خوان اباعبدالله
باز عالم شده مهمان اباعبدالله
لک لبیک حسین از همهسو میشنوم
فاطمه داده فراخوانِ اباعبدالله
آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد
مادری بی سروسامانِ اباعبدالله
خیمه برپاست، عزادار چقدر آمدهاست
ای بنازم به محبانِ اباعبدالله
همگی سر به گریبانِ غم غربت او
همگی سائل احسانِ اباعبدالله
این جوانان که همه گریهکن و سینهزنند
همه قربان جوانانِ اباعبدالله
<بوی پیراهن خونین کسی میآید>
عرش را کرده پریشانِ اباعبدالله
**
با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش میگفت
به فدای لب عطشانِ اباعبدالله
تنمسلم که زمین خورد، صدا کرد: «حسین»
سرش افتاد به دامانِ اباعبدالله
#امیر_عظیمی
#حضرت_مسلم_شهادت
از زخم ها اصلا خیالی در سرم نیست
اما تو و تنهایی ات در باورم نیست
در کوچه ی تنهایی ام با دست بسته
با قلب خونین غیر ذکر حیدرم نیست
این آخرین لحظه فقط یاد تو هست
تا ساعتی دیگر سری در پیکرم نیست
دارم برایت اشک می ریزم که اینجا
از آن همه، امروز یک تن یاورم نیست
شکر خدا در کوفه ی نامرد، تنهام
از خانواده هیچ کس دور و برم نیست
شکر خدا وقتی که دندانم شکسته
شاهد به دندان شکسته خواهرم نیست
شکر خدا امروز چشم ساربانی
تا آخرین لحظه پی انگشترم نیست
اینجا اگر چه زخم ها خوردم ولیکن
دست سیاهی در کمین دخترم نیست
#حسن_کردی