eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
255 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
560 ویدیو
292 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) آمدی ای پدر کنج ویرانه ام توچوشمعی ومن همچوپروانه ام ای پدرجان حسین ۴بار ای پدر دیدن دخترت آمدی بریتیمان خود نیمه شب سرزدی ای پدر دخترت را ببین وحشیانه زدند سیلی و کعب نی تازیانه زدند ای پدر... بس دویدم به شب در پی غافله از مغیلان زده پای من ابله ای پدر هرزمانی که من نام تو برده ام از عدویت پدر من کتک خورده ام ای پدر رفتی بی من سفر من شدم خون جگر جان زهرا مرا همره خودببر ای پدر... غرق خونین لبت بوسه ها میزنم جاندهم پیش تو دست وپامیزنم ای پدرجان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجلس یزید میرزا عبد الجواد جودی خراسانی اندر سریر ناز، تو خوش آرمیده ای شادی از آن که رأس حسین را بریده ای . مسرور و شاد و خّرم و خندان به روی تخت بنشین کنون که خوب به مطلب رسیده ای . جا داده ای به پرده زنان خود، ای لعین! خرّم دلی که پردۀ ایمان دریده ای . من ایستاده بر سر پا و کسی نگفت بنشین که روی خار مغیلان دویده ای . گه بر فروش حکم کنی، گه به قتل ما ظالم مگر تو آل علی را خریده ای . با عترت نبی ز چه بنموده ای ستم با این که زو سفارش ما را شنیده ای . زینب کجا و تاب اسیری؟ نه این ستم باشد روا به یک زن ماتم رسیده ای . شادی ز دیدن رخ اکبر، ولی خوشست بینی دمی که سبزه ی از نو دمیده ای . «جودی» اگر که روزِ تو زین غم، نگشته شب چون صبح سینه از چه به ناخن دریده ای؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوباره مرغ روحم هوای کرد دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد زسر گذشته اشکم به لب رسیده جانم که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد شود تمام هستی فدای آن دو دستی که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد نگشت آنی آن دست جدا زدامن دوست اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد جز از برای داور دو تا نگشت اکبر چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد سزد همه جوانان حنا زخون ببندند که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد فدای آن جوانی که در نماز ایثار زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد فدای شیر خواری که وقت جان نثاری دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد فدای آن شهیدی که در کنار سنگر به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد برات کربلا را کسی گرفت (میثم) که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیمار فقط در طلب لطف طبیب است ما منتظر نسخه‌ی درمان حسینیم... https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(س) در گریه غرق بود ولیكن صدا نداشت شاید ز ترس دشمن و شاید كه نا نداشت از میهمان نوازیِ سنگین كوفیان بر پیكرش نشانه ی ضربت، كجا نداشت؟ با یاد خنده های پدر گریه می نمود دیگر امید دیدن آن خنده را نداشت سنش به قدر درك ستم هم نمی رسید در روح كودكانۀ او كینه جا نداشت مظلومه ای كه گردش این روزگار زشت ظلمی نمانده بود كه بر وی روا نداشت هم سنگ دردهای بدون كرانه اش عشقش به ذات اقدس حق انتها نداشت سخت است گر چه باورش اما حقیقت است عشقی كه غیر ذات خدا خون بها نداشت او عاشق پدر، پدرش عاشق خدا هرگز سه ساله عاشقی این سان خدا نداشت.
(ورود اهل بیت ع به شام) کاروان کربلا در دروازه ی ساعات آمد خدا داند چه بر سر عمه های سادات آمد فرموده ی امام ساجدین بر ما داده پیام امان از شام امان از شام۲ در شام ویران گشته بر آل علی ظلم و بیداد خون شد دل اهل حرم همراه زینب و سجاد دروازه ی ساعت شده با جمع مردم ازدحام امان از شام امان از شام۲ بین نامحرمان شده خون دل زینب و کلثوم بر روی نیزه جلوه گر شد رأس حسین مظلوم گرد سرهای شهیدان کف می زدند مرد شام امان از شام امان از شام۲ نامردمان شهر شام به جای مهر و احترام بر سر و روی اسیران سنگ می زدند از روی بام زخم زبان شده زخم اهل حرم را التیام امان از شام امان از شام۲ بر اهل بیت مصطفی ظلم و ستم افزون شده در شام غم دل ام کلثوم و زینب خون شده بر روی نیزه ی دشمن می درخشد ماه تمام امان از شام امان از شام۲ بر سر و روی یتیمان با تازیانه می زدند خدا داند از ظلم و کین چه وحشیانه می زدند بر آل حیدر گشته در شام بلا ظلم مدام امان از شام امان از شام۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا