eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه شهادت امام رضا علیه السلام از نوای حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی امام رضا علیه السلام را در خانه ی خدا واسطه قرار بدهیم: السلام علیک یا اباالحسن، یا علی بن موسی ایهاالرضا یا بن رسول الله. امام خمینی(ره) فرمودند: آستان قدس، پایتخت ایران است، افتخار ما این است در کشوری زندگی می کنیم که صاحب این کشور علی بن موسی الرضاست.قبر او مثل خورشید می درخشد و تلألؤ دارد. من در مدینه گاهی خدمت زائران این جمله را می گویم که امام رضا علیه السلام پنجاه و دو سال در مدینه و سه سال در ایران بود. ببینید چه قدر در ایران آثار دارد. هر کجا می روید می گویند این موقوفه ی امام رضاست. تقریباً ما در همه ی شهرهای ایران موقوفه داریم؛باغ،مِلک،خانه،آب،آب انبار،خلاصه هر چه مردم در توان شان بوده وقف کرده اند. قبر و بارگاه و دور و برش را تا جایی که مردم توانسته اند وسعت داده اند. گفتم ببینید امام رضا سه سال در ایران بود. مردم چه کرده اند؟! اما پنجاه و دو سال در مدینه بود حال مردم برایش چه کرده اند؟! می روی کنار قبر مادرش می بینی خرابه است. دور تا دورش یک دیواری کشیده اند و قبرش اصلاً معلوم نیست. اثری از خانه ی آقا نیست،معلوم نیست که کجا بوده؟ کجا درس می گفته؟ آثارش کجاست؟ واقعاً در مدینه مظلومیت می بارد. متأسفانه این تلاشی است که وهابیت در از بین بردن آثار داشته اند. مگر می شود شخصی نیم قرن در شهری زندگی کرده باشد و اثری از او نباشد؟ شخصی به علی بن موسی الرضا عرضه داشت:جایی بودم یکی از بستگان تان پشت سر شما حرف می زد، می گفت: موسی بن جعفر آخرین امام است.{ظاهراً این شخص از واقفیه بوده است، از کسانی که به هفت امام بیشتر قائل نبودند} امام فرمود:آیا به پیغمبر عمویش ابولهب بدی نکرد؟ آیا سلمان از سرزمین ایران و از سرزمین عجم نیآمد و به پیامبر ایمان نیآورد؟ مگر صهیب از روم نیآمد؟ مگر بلال از حبشه نیآمد و ایمان نیاورد؟این افتخار بود برای بعضی هایی که از اطراف می آمدند و به پیغمبر ایمان می آوردند. ولی کسانی که در کنار پیغمبر بودند ایمان نیاوردند و پیغمبر را اذیت کردند. در روایت دارد که امام از عجم ها تعریف و تمجید کردند،جمله ای فرمودند که قرآن هم می فرماید: اگر ما پیغمبر را از غیر عرب انتخاب می کردیم و قرآن را به غیر عرب نازل می کردیم، ممکن بود بعضی ها از اعراب جاهلی با آن تعصب و لجاجت هایی که داشتند، مثل ابولهب و دیگران زیر بار نروند. این دل ها را روانه کنیم کنار مضجع شریف ثامن الائمه علی بن موسی الرضا، خداوند رحمت کند شیخ عباس قمی را کتابی دارد به نام« فوائد الرضویه» در آن کتاب معجزاتی را که بعد از شهادت امام رضا از قبر شریف او ساطع شده ادامه..⬇️🔻 بیان کرده است بعضی از این معجزات نسبت به غیر مسلمان هاست که به امام متوسل شده اند و بیمارشان شفا گرفت و یا گرفتاری شان رفع شده است. حالا از همین جا از کنار مضجع شریف حضرت معصومه، خواهری که به عشق برادر مدینه را ترک کرد اما موفق نشد امامش را زیارت کند و قبل از زیارت ِ امامش از دنیا رفت. دل ها را روانه کنیم خراسان. السَّلام علیک یا ابالحسن یا علی بن موسی ایهّا الرضا یابن رسول الله یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله. سَلامٌ عَلَی آلِ طاها وَ یاسین سَلامٌ عَلَی آلِ خَیْر ِ النَّبیین سلامٌ عَلَی رَوْضَهِ حَلَّ فِیها امامٌ یُباهِی بِهِ المُلکُ و الدینُ اباصلت می گوید:خدمت اقا بودم به من فرمود: اباصلت،منتظرم بمان اگر آمدم و دیدی عبا بر سر افکنده ام دیگر با من صحبت نکن بدان مرا مسموم کرده اند. بدان هدف شان را به نتیجه رسانده اند. اباصلت می گوید:آقا رفت من هم چشم به در گشودم. خدا کند آقا عبا به سر نیفکنده باشد، اما یک وقت دیدم در باز شد، امام عبا را به سرافکنده از خانه ی مأمون بیرون آمد، نمی دانم چه شده بود؟۱ اما بعد از هر چند قدمی یک لحظه می نشست، یک لحظه بلند می شد- اباصلت،جگرم پاره پاره شد. این سم چه کرد با بدن آقا؟! حضرت داخل منزل شد، در را بستم. آقا سئوال کرد:خدمتکارها غذا خورده اند؟! گفتم:نه یابن رسول الله، با این حالی که شما دارید مگر می شود غذا خورد. فرمود: بروید سفره بیندازید، همه را خبر کنید. اباصلت می گوید:سفره انداختیم، خدمت کارها و غلام ها سر سفره نشستند،زیر بغل های امام رضا را گرفتند و آوردند. از یک یک آن ها حالشان را پرسید. سفره را برچیدیم و خدمتکارها رفتند. لحظه ای بعد دیدم آقا ضعف کرد.۲ فرش ها را کنار زد و شکم را به زمین چسباند؛یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلیم؛ مثل مار گزیده به خود می پیچد، دائماً به در نگاه می کرد و انتظار می کشید.یه وقت دیدم سرش روی زانوی جواد الائمه است،از مدینه آمده بود. خودش به آن شخص فرمود: من دارم می روم سر بابام را به دامن بگیرم، و ودایع امامت را تحویل بگیرم. ی
ا بقیهالله،آقا جواد الائمه علیه السلام از مدینه با طی الارض خودش را کنار بدن بابا رساند. اما دل ها بسوزد برای آقا امام سجاد که نتوانست از خیمه ها بیاید. مگر از خیمه ها چه قدر راه بود که امام سجاد نتوانست سر بابا را به دامن بگیرد؟! هرچه اباعبدالله منتظر ماند،خبری نشد کسی نیست سرش را به دامن بگیرد. چه کرد؟ سرش را روی خاک های گرم کربلا گذاشت؛ فَوَضَعَ رأسَه عَلی الأرض ِ و التّراب؛ صورت را گذاشت روی خاک کربلا. منابع: ۱- منتهی الامال،ص۱۰۵۲؛ سوگنامه آل محمد،ص۱۲۳ ۲- منتهی الامال،ص۱۰۵؛ سوگنامه آل محمد،ص۱۲۱ منبع کتاب مقتل” روضه های استاد رفیعی ” ص۷۲-۶۹ انتهای پیام/ @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 #مهدی_اکبری #شور روزی که با دست عشق به پیکرم جان زدند قباله قلبمو  به نام سلطان زدند ضامن آهو ضامن آهو ضامن آهو  ضامن آهو هر جا که ذکر رضاست  دست دلم رو میشه هر طپش قلب من ضامن آهو میشه امام رضا اگه خوبم اگه زشت خدا گلمو با غم تو سرشت خاک حریمتو خیل ملک سوغات می برن  برا اهل بهشت ضامن آهو ضامن آهو ضامن آهو  ضامن آهو می بره دل از بهشت صحن گوهرشاد تو مرکز دارالشفاست پنجره فولاد تو امام رضا کمه ما وکرمت فدای جاروکشای حرمت کشته منو حسرت کرب وبلا آقا فقط یه بار بگو می برمت ضامن آهو ضامن آهو ضامن آهو  ضامن آهو @majmaozakerine
😢🔥 🌎--> طبقۀ اول (دَرک) 👈🏻مخصوص منافقان است و اینان بدترین گروه از جهنمیان می‌باشند. 🍃اِنّ المنافقین فی الدَّرکِ الأَسفَلِ مِنَ النّار 📖| سوره نساء آیه۱۴۵ 🌎-->طبقۀ دوم (لَظا) 👈🏻 که جایگاه اشقیا می‌باشد. 🍃کلّا اِنّه لَظی 📖| سوره معارج آیه۱۵ 🌎-->طبقۀ سوم (حُطَمَه) 👈🏻که تهمت زنندگان و عیب جویان و مال اندوزان را در خود جای داده است. 🍃کلّا لَیُنبَذَنَّ فی الحُطَمَه 📖| سوره همزه آیه۴ 🌎-->طبقۀ چهارم (سَقَر) 👈🏻 که جایگاه کافر و منکر و تارکین نماز و کسانی که از مساکین دستگیری نکردند است و عموم جهنمیان از این درمی‌گذرند. 🍃ما سَلَکَکُم فی سَقَر 📖| سوره مُدَّثِّر۴۲ 🌎-->طبقه پنجم (جَحیم) 👈🏻که در ان تجاوزکاران سکونت داده می‌شوند. 🍃و وَقاهُم عذابَ الجَحیم 📖| سوره دخان آیه۵۶ 🌎-->طبقۀ ششم (سَعیر) 👈🏻 وجایگاه سرپیچی کنندگان از خداوند است. 🍃فَعتَرَفو بِذَنبِهِم فَسُحقاً لِأَصحابِ السَّعیر 📖| سوره ملک آیه۱۱ 🌎-->طبقۀ هفتم (هاویة) 👈🏻و نصیب کسی می‌شود که میزان اعمال خیر او کم باشد و باید ۷۰ سال در جهنم توقف کند. 🍃و اَمّا مَن خَفَّت مَوازینُه. فَأُمُّه هاویة 📖| سوره قارعه آیه ۸و۹ ✔️☝️🏻 .
YEKNET.IR - shoor 3 - 98.04.11 - hamid alimi.mp3
7.58M
⏯ #شور روضه ای 🍃نوحوا علی الحسین این کار فاطمه است 🍃این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است 🎤 #حمیدعلیمی
4_5848293384543798723.mp3
31.39M
#روضه #امام_رضا (ع) #استاد حاج مجتبی #خدابنده لو همدانی #فارسی
4_5827659541315059829.m4a
5M
#روضه سوزناك #شهادت #امام_رضا (ع) با نوای دلنشین استاد عزیز حاج حمید شادی در هیئت قمر بنی هاشم(ع) تهران #ترکی فارسی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
▪️ ♦️ ♻️برضامن غریبان رضا صلوات ♻️برپادشه ملک خراسان صلوات ♻️یارب به رضای تو رضابود رضا ♻️خشنودی اهل ایمان صلوات 🍁« اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ »🍁 🌾خوشا آن غریبی که یارش تو باشی 🌾قرار دل بی قرارش تو باشی 🌾خوشا آن گدایی که تنهای تنها کناری نشیند کنارش تو باشی (آقا جان یا امام رضا) 🌾خوشا آن که یک عمر پروانه 🌾کناری نشیند کنارش تو باشی یا امام رضا٢ ⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ـ آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ـ جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا (یا امام رضا)٢ ⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن ـ خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید (گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره) فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید (یا امام رضا)٢ خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی ⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ـ فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست ◀️ بگم یا امام رضا ـ تو خراسان چه کردند با امام رضا.. امام رضا رو زهر دادن... اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره.... صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن... آقا جان چرا... میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم... اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم ـ اما دل تو دلم نیست.. هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم داره بخودش می پیچه ـ هی میگه (جگرم سوخت)٣ اباصلت میگه.....میگه دیدم آقا چشمش به دَره... این آرزوی هر پدریه دوست لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه.... امام رضا منتظره کی جوادش میاد... ⏸ اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا... به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ... آقا گرفتارم... به جوونیّه جوادت بهر امیدی اومدم ... امروز نزار دست خالی برگردم ⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطِ خیلی شباهت به امام رضا داره.... میوهٔ دل امام رضا اومد... وارد حجره امام رضا شد.... امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد.... جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد... سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ... ⏸ اما اگه ناله داری دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا... آی ناله دارا تو کربلا بر عکس شد حسین اومد کنار بدن ارباً اربای علی اکبر صدا زد..... تو ستارهٔ سحر منی ...(باباعلی اکبرم) 🍁تو ستارهٔ سحر منی... 🍁تو که پارهٔ جگر منی... 🍁ولدی علی ولدی علی... 🍁ای نور بصرم ولدی علی... 🍁آخر پدرم ولدی علی... ⏪ بر سر تربت لیلا نبرید نام علی ⏪ بگذارید جوان مُرده قراری گیرد ⏪ نو جوان مُرده خبر از دل لیلا دارد ⏪ به خدا مادر اکبر چه سحر ها دارد 💔ناله داری به سوز دل ابی عبدالله میگن یکی از جاهایی که امام حسین تو کربلا بلند بلند گریه کرد کنار بدن علی اکبر بود.. خدا رو قسم بدیم به حق اون لحظه حاجتت رو مد نظر بگیر 3 مرتبه ناله بزن بگو یا حسین💔 التماس دعا ⏪ هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)⏩
روایت تکان دهنده رضا کیانیان از فرمان امام رضا (ع) به خادم حرم کیانیان چنین روایت می‌کند: «هنگامى كه براى زيارت امام رضا(ع) مى روم، گاهى بعضى از خدام امام، من را به محل استراحت خودشان دعوت مى كنند. من هم بى درنگ و در اوج خوشحالى مى پذيرم. چاى، گپ و گفت و مهربانى... يك بار كه صحبت ها درباره ى معجزات هر روزه ى امام گُل انداخته بود، يكى از خدام قديمى كه از دوستان پدر مرحومم بود تعريف كرد: چندين سال پيش، در يكى از شب هاى زمستان، بعد از كشيك خوابيده بودم كه امام به خوابم آمد و فرمود: بلند شو برو جلو پنجره فولاد. بى معطلى بيدار شدم. از اين سوى صحن نگاه كردم و ديدم برف سفيد يكدستى سراسر صحن را پوشانده و هيچ خبر ديگرى نيست! با خودم گفتم، حتماً خيالاتى شدم ...برگشتم و خوابيدم. دوباره امام به خوابم آمد و گفت: مگر نگفتم بلند شو برو جلو پنجره فولاد؟! دوباره بلند شدم و رفتم و نگاه كردم و باز هم جز برف چيزى نديدم! در دل گفتم، يا امام رضا قربونت برم، اونجا كه خبرى نيست و برگشتم و خوابيدم. اين بار امام با عصبانيت گفت: بلند شو برو جلو پنجره فولاد، وگرنه اخراجت مى كنم! ترسان و پشيمان از بى توجهى از خواب پريدم و به آن سمت دويدم و زير لب طلب بخش مى كردم تا رسيدم پشت پنجره. باز هم چيزى نبود، جز برف ! با ترس و زارى گفتم: يا امام رضا مى بينى كه آمدم، ولى اينجا خبرى نيست كه ناگهان ديدم برف جلو پنجره تكانى خورد و سگ نحيفى بلند شد و نالان به راه افتاد. من هم كه تازه متوجه ى مأمويتم شده بودم، دنبال سگ رفتم. سگ با عجله از محوطه صحن به سمت خيابان طبرسى رفت و عاقبت جايى ايستاد و به من نگاه كرد! ديدم چند توله ى سگ، در چاله اى گود و پر از برفابه و گل افتاده اند. حيرت زده و نادم از سستى ام، توله ها را از ميان گل و شُل بيرون آوردم، گريه كنان و پشيمان از دير رسيدنم، خشكشان كردم و با كمال احترام آن ها را در جايى مناسب و گرم گذاشتم» نشر دهید
😔بازهم زائر تو نیستم از دور سلام ✋ ⚪️پروفایل ویژه شهادت امام رضا (ع)🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|•حال وهوای دلدادگی زائران امام رئوف در ایام پایانی دهه آخرصفر•|🥀 کم کم دارد بساط نوکری ما جمع میشود؛😔🖤 میشود که دل ما حال و هوای شما را بگیرد..!🍃
↩️ ماجرای « » بودن امـام رضـا علیـه‌السـلام چیست؟ آنچه در ذیل می‌آید حکایتی کهن است که عالم ممتاز، شیخ صَدوق (۳۱۱ه.ق-۳۸۱ه.ق) آن را نقل کرده، که به احتمال بسیار ضامن آهو بودن امام رضا علیه‌السلام آنجا نشأت گرفته است. ابو منصور محمد بن عبدالرزاق طوسی می‌گوید: روزی برای شکار به بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم یوز همچنان دنبال آهو می‌دوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری کشانید و آهو آنجا ایستاد یوز هم روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمی‌شد، هر چه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز از جایش نمی‌جَست و از خود تکان نمی‌خورد ولی هرگاه که آهو از جای خود، همان کنار دیوار دور می‌شد یوز هم او را دنبال می‌کرد اما همین که به دیوار پناه می‌برد یوز باز می‌گشت تا آنکه آهو به سوراخ مانندی در دیوار آن مزار داخل شد من وارد مزار حضرت رضا علیه‌السلام شدم و از ابونصر مُقری که ظاهراً قاری قبر مطهر امام رضا علیه‌السلام بوده است پرسیدم آهویی که همین حالا وارد مزار شد کو؟ گفت ندیدمش، همان لحظه به جایی که آهو داخلش شده بود وارد شدم و پشگل‌های آهو و رد پیشابش را دیدم ولی خود آهو را نه! پس از آن پس با خودم عهد کردم که زائران حضرتش را نیازارم و با خوشی با آنها رفتار کنم. از آن پس هرگاه مشکلی برایم پیش می‌آمد به این مشهد روی می‌آوردم و حاجت خویش را می‌خواستم خداوند حاجت مرا برآورده می‌فرمود و هیچگاه از خداوند تعالی در آنجا حاجتی نخواستم مگر آنکه آن را مستجاب می‌کرد و این چیزی است که از برکات این مشهد که سلام خدا بر ساکنش باد بر من آشکار شد. ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ 📗عیون اخبارالرضا، شیخ صدوق ✍ به نقل از مقاله استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی در کتاب حاصل اوقات صفحه ۴۵۸-۴۵۷ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @majmaozakerine
زیبا ویژۀ حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دل پدر شکسته است ز دوری تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. عبا رویِ سر ، خمیده قدم شده لبم خشک ، شبیه جدم آمده رویِ سینه دستم .. رو سویِ کربلا نشستم .. یادِ سر بریده هستم ، واویلا .. به همره شهادتین گرفته ام به شور و شین دم حسین حسین حسین ، واویلا .. قدم قدم تا به حجره بابا نشستم از پا به یادِ زهرا هر قدمی زمین که خوردم .. پهلویِ خویش می فشردم .. تا برسم به حجره مُردم ، واویلا .. همیشه لعنت خدا بر آنکه مادرِ مرا لگد زده به کوچه ها ، وا اماه ... (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. بیا جوادم برس دادم به خاکِ غربت زِ پا فتادم شد دم آخرم کجایی .. مانده زمین سرم کجایی .. ای علی اکبرم کجایی ، واویلا .. به حجره ای که بسته است دلِ پدر شکسته است ز دوریِ تو خسته ام ، واویلا .. (واغربتا ، واغربتا ..) ۳ واویلا .. ____________ ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
Taheri Shab 29 Safar 97-05.mp3
2.12M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری اجرا شده ، ماهِ صفر سال ۱۳۹۷ •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
شور امام رضا علیه السلام97 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ پر میزنم تا حرمِ/آقام علی موسی الرضا مطمئنم آقا میده/دل مریضم رو شفا عشق اینه گدایی کردن میونِ صحن و سرای سلطان عشق اینه دم غروبا نگاه به گنبد طلای سلطان عشق اینه همیشه پشت سر تو باشه دعای سلطان گوشه ی صحن قدس تو/حس میکنم تو جنتم واسه ی نوکریت اقا/فاطمه داد لیاقتم آقام آقام امام رضا ..... وا میشه عقده ی دلم/روبروی سقاخونه خاطره های تو حرم/همیشه یادم میمونه وابستم به اون ضریح و به پرچم روضه های سلطان وابستم به سقاخونه به ایوونه با صفای سلطان وابستم به زندگی کردنه فقط در هوای سلطان از اون شبی که اومدم/روبروی باب الجواد دیگه شدم دیوونتو/مدیون لطفتم زیاد آقام آقام امام رضا .... هرچی تو زندگی دارم/ از کرم سلطان رضاست داره هوامونو آقا/پناه دل نوکراست عشق اینه نفس زدنهات همیشه باشه برای سلطان عشق اینه دمای آخر سرت باشه رو پاهای سلطان عشق اینه یه روز تمومیه زندگیت شه فدای سلطان از تو یه خواهشی دارم /درد منو دوا کنی میشه یه بار دیگه منو/راهیه کربلا کنی آقام آقام امام رضا .... : حاج مسعود پیرایش : روح الله پیدایی 〰〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام هشتم (ع) و ماجرای تشییع جنازه موسي بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،‌مي‌گويد : « ‌روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريه‌اي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازه‌اي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌اي كه به مادرش مي‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر كس جنازه‌اي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينه‌ي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت مي‌دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» (1) عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را مي‌شناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه مي‌شود. اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان مي‌كند، مورد توجه قرار مي‌گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌اي برآورده میگردد. الله علیه .
. شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی نقل می کند: کاروانی از سرخس آمدند به پابوسی امام رضا علیه السلام. پیرمرد نابینایی با آن کاروان بود، به نام حیدر قلی. آمدندحرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلی در مشهد اُطراق کردند. به اندازه یک روز راه از مشهد دور شده بودند. شب جوانها گفتند برویم مقداری سر به سر این حیدر قلی بگذاریم، خسته ایم ، بخندیم و سر گرم بشیم! کاغذهای خالی برداشتند گرفتند جلو و تکان میدادند، بعد به هم می گفتند،تو از این برگه ها گرفتی؟ یکی می گفت: بله حضرت مرحمت کردند، فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: بله من هم یکی گرفتم. حیدر قلی کنجکاو شد و گفت: چی گرفتید؟ گفتند: مگر تو نداری؟ گفت : نه من اصلا خبر ندارم! گفتند : امام رضا علیه السلام برگ سبز دست مردم می داد. گفت : این برگ سبزها چیست؟ گفتند : امان نامه از آتش جهنم است. ما این را می گذاریم در کفن هایمان قیامت دیگر نمی سوزیم، جهنم نمی رویم چون از امام رضا علیه السلام گرفته ایم. تا این را گفتند پیرمرد دلش شکست با خود گفت: امام رضا علیه السلام از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بگذاری، حتما من فقیر بودم، کور بودم و از قلم افتادم که به من اعتنایی نکردی! بلند شد و عصای خود را برداشت، راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه را نگیرم به سرخس نمی آیم باید بگیرم. گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم! ولی هرچه کردند آرام نمی گرفت خیال می کرد که آنها برای دلداری به او این را می گویند. شیخ عباس نقل می کند: هنوز یک ساعت نشده بود که دیدند حیدر قلی دارد می آید یک برگه هم در دستش که با خط نور نوشته شده است «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این چیست که در دست داری؟ گفت: همین که یک مقدار از شما در بیابان فاصله گرفتم آقا را دیدم ایشان خودشان به استقبالم آمدند، گفتند حیدر قلی خسته ای برگرد این هم برگه برائت از آتش تو بگذار در کفنت شب اول قبر خودم می آیم پیشت. امام رضا علیه السلام به من هم برگ امان نامه دادند. .
. کرامات امام رضا از زبان بزرگان (ع)    پاسخ امام هشتم عليه السلام به نامه‌ي يكي از زائران آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالي اشرف مازندران نقل كرد در زماني كه حاجي ملا محمد اشرفي از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف ( بهشهر ) زندگي مي‌كرد، من يك بار عازم زيارت حضرت رضا، عليه السلام شدم . براي خداحافظي و امر وصيت نامه‌ي خود خدمت ايشان رفتم و چون دانست كه به زيارت ثامن الائمه عليه السلام مي روم، پاكتي به من داد و فرمود : « در اولين روزي كه به حرم مشرف شدي، اين نامه را تقديم امام رضا عليه السلام كن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.» با خود گفتم : يعني چه ؟ مگر امام رضا عليه السلام زنده است كه نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد كه اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم . هنگامي كه به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، براي اداي تكليف نامه را به داخل ضريح انداختم . بعد از چند ماه موقع مراجعت براي زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجي را كه گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش كرده بودم . بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم كه ناگاه صداي مأموري بلند شد كه زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند . وقتي نماز زيارت را تمام كردم، متحير شدم كه اول شب چه وقت در بستن است ؟ ولي ديدم كسي جز من در حرم نيست ! برخاستم كه بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواري در نهايت شكوه و جلال از طرف بالا سر با كمال وقار به سوي من مي آيد . همين كه به من رسيد، فرمود : حاجي ميرزا حسن ! وقتي به اشرف رسيدي پيغام مرا به حاجي اشرفي برسان و بگو : آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب در اين فكر بودم كه اين بزرگوار كه بود ؟ كه مرا به اسم خواند و پيغام داد يك مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخي نشسته و بعضي ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند فهميدم كه اين حالت مكاشفه بوده است . وقتي به وطن مراجعت كردم، يكسره به خانه مرحوم حاجي اشرفي رفتم تا پيغام امام عليه السلام را به وي برسانم همين كه در را كوبيدم، صداي حاجي از پشت در بلند شد كه : « حاجي ميرزا حسن ! آمدي ؟ قبول باشد . آري : آيينه شو جمال پري طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب سپس افزود:« افسوس ! كه عمري گذرانديم و چنان كه بايد و شايد صفاي باطن پيدا نكرده‌ايم !» (3)  .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازوقتی وقف غمت هستم ازغم دنیاشدم آسوده هک بکنیدبه روی قبرمن نوکرحضرت رضا بوده یه عمریه هواییم همه میدونن امام رضاییم ⚡️رضاجانم رضاجانم⚡️ 🏴🏴🏴🏴 داغ غم جدغریب تو منویه روزی میکشوآقا هرکی دلش خوشه به یه چیزی من که دلم به توخوشه آقا تورادارم چه غم دارم تویی والله همه کسوکارم یه عمریه هواییم همه می دونن امام رضاییم ⚡️ رضاجانم رضاجانم⚡️ 🏴🏴🏴🏴 وقتی دارم میرم ازاین دنیا چشمم به راهه که بیای آقا گفتی میام دیدن زائرها بیاولی بادیدنت مادرت زهرا گدای شاه ایرانم خداروشکرکه همسایه سلطانم یه عمریه هواییم همه میدونن امام رضاییم ⚡️ رضا جانم رضاجانم⚡️ التماس دعا🙏 خادم کانال @majmaozakerine