eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
نزن که مادرم جوانِ.. و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری نزن که مادرم جوانِ نزن که بی گناهِ خالی نکن دقّ و دلیتُ نزن که غرق اشک و آهِ رفت آبروم ببین چشای ترمُ بگو چطور بلند کنم من سرمُ بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ «وای مادرم .. وای مادرم ..» به کی بگم که چی کشیدم از همه ناسزا شنیدم به کی بگم که توی مسجد زیر عبا زره پوشیدم میخوام که جام زهرمُ سر بکشم از سرزمین مادری پر بکشم آخه چقدر از داغ مادری بکشم «ای وایِ من .. ای وایِ من ..» از من به جز کرم ندیدن ولی همه ازم بریدن این نانجیبا جانمازُ از زیر پایِ من کشیدن موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین به کی بگم که کار دنیا رُ ببین به من میگن سلام مضلَّ المومنین *نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! * یه عمر غریب بودم تو این شهر خیلی به من سخت گذشته خونِ دلایی رو که خوردم حالا دیگه میون طشتِ رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم *یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟! خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..* رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم یادم نرفته.... *فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون : دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد‌‌ .‌. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد.. اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه: یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک..‌"* ذستِ داییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
🌺 س به نام نامی زهرا و مصطفی صلوات برای ام ابیها و مرتضی صلوات زبهر فاطمه آن افتخار کون و مکان به مادر میر شهیدان به مجتبی صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بر سیده زنان عالم صلوات به مایه افتخار آدم صلوات بر فاطمه حبیبه حی ودود بر دخت پیام آور خاتم صلوات 🍁🍁🍁🍁🍁🍁 به گل گلشن طاها صلوات به مه سید بطحا صلوات به نکو دختر پاک احمد بلکه بر ام ابیها صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 بر کوثر خاتم النبیین صلوات بر همسر سیدالوصیین صلوات بر فاطمه محبویه ذات ازلی بر حجت حق بر آل یاسین صلوات 🥀🥀🥀🥀🥀🥀 بر نور خدا عصمت کبری صلوات بر دخت نبی ام ابیها صلوات بر آن که بود شفیعه روز جزا همتای علی حضرت زهرا صلوات 🌾🌾🌾🌾🌾 بر آسمان عصمت صلوات بر فاطمه گوهر نبوت صلوات به مادر 11 امام بر حق از صبح ازل تا به قیامت صلوات ☘️☘️☘☘☘☘ بر پهلوی خون چکان زهرا صلوات بر قامت چون کمان زهرا صلوات بر روی نکوی نازنین دخت رسول بر محسن خسته جان زهرا صلوات ❤️❤️❤️❤️❤️❤️ از عرش صدای ربنا می آید آوای خوش خدا خدا می آید گفتست نبی خدا گناهش بخشد هر کس که به فاطمه فرستد صلوات 🧡🧡🧡🧡🧡 بر چهره ی زیبای محمد صلوات بر گنبد خضرای محمد صلوات سرتابه قدم آینه او زهراست تقدیه به زهرای محمد صلوات 💜💜💜💜💜 بر آیینه جمال داور صلوات بر آبروی آل پیمبر صلوات بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل از سوی خدا سوره ی کوثر صلوات 💙💙💙💙💙 بر کوکب آسمان عصمت صلوات بر فاطمه گوهر نبوت صلوات بر مادر یازده امام برحق از صبح ازل تا به قیامت صلوات 💛💛💛💛💛 بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات بر روح مطهر امام و شهدا بر فاطمه مادر شهیدان صلوات ❤️❤️❤️❤️❤️ بردخت گرانقدر پیغمبر صلوات بر خیر فراوان و به کوثر صلوات برمادر امام و به همتای علی بر منجی ما در صف محشر صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 آئینه پاک حق نما را صلوات وان پاره ی قلب مصطفی را صلوات بر مادر عزیز یازده نور جلی همسنگر میر لافتی را صلوات 🌼🌼🌼🌼🌼 محبوبة حی کبریا را صلوات همتای علی مرتضی را صلوات برفاطمه، آن شفیعه روز جزا وان خیر کثیرِ مصطفی را صلوات 🌸🌸🌸🌸🌸 🌺هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌺
رویش سیاه هر که رخت را سیاه کرد چشم مرا تر و به دلم تیر آه کرد شرمنده ات شدم که نبودم کنارتو دشمن رسید وای چه آتش به راه کرد دستت شکست موی سرت سوخت وای من آن ضربه ها چه زندگیم را تباه کرد آیینه ی هزار تکه به من خنده ای بکن هر کس تو را شکست بمیرد گناه کرد دشمن برای کُشتن من پیش چشم تو این خانه را برای تو یک قتلگاه کرد ای یاس پرپر به زمین خورده علی رحمی بکن به این دل آزرده علی... ۹۸/۱۰/۳۰
از در نمی گویم که تقصیری ندارد جز سوختن این چوب تقدیری ندارد در بشکند نجار از نو می تراشد دل بشکند انگار تعمیری ندارد گاهی لگد آنقدر محکم می شود که در تا شروع روضه تاخیری ندارد قانون در، پهلوی مادر، قدّ حیدر غیر از شکستن فعل تعبیری ندارد جنگ است و در مرز میان خیر و شر است اما علی اینبار شمشیری ندارد باید کسی خود را سپر می کرد و زهرا جز آیه ی بازوش تفسیری ندارد دشمن اگر یاغی است پس باید ادب کرد دیوانه را وقتی که زنجیری ندارد از کربلا شش ماهه ای اینجاست، دشمن جز میخ در زهدان خود تیری ندارد شاعر ندارد واژه ای این درد را و این پرده را نقاش تصویری ندارد محسن ناصحی
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت پهلوی بشکسته از ضرب در و دیوار داشت آتشی بود و نهال و گلشن جانانه ای سینه ی زخمی و خون آلود از مسمار داشت من چگویم در جوانی پاره ی قلب رسول وقت رفتن ناتوان و دست بر دیوار داشت محرم از محرم نگیرد رو ولی واحسرتا صورتی پنهان چرا از حیدر کرار داشت چون پرستوی مهاجر پر کشید از لانه اش خاطری آزرده از بد عهدی و آزار داشت کوچه بودوفتنه بود وغربت و مظلومه ای بر دفاعِ از ولای مرتضی اصرار داشت باغبان بود و دلی صدچاک از جور خزان در فراقِ یاس پرپر دیده ای خونبار داشت ماه خورشید رسالت در خسوف آمد چرا درک عابد کی توانِ این همه اسرار داشت اکبر عابدی
روزگارم با غلامى على سر میشود هر که را دیدم على را دیده نوکر میشود بنده زاده بنده اى دارم که دارد مثل من چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود جاى آن دارد بگیرم حلقه دارش کنم حلقه اى را که ز گوش بندگى در میشود شان او را نه قلم کافى ست نه دفتر نه فهم شان سلمانش فقط صدجلددفتر میشود نفس مثل خیبر است و هیچکس فتاح نیست فتح این قلعه فقط با دست حیدر میشود یا که اول هست و آخر نیست یا بالعکس آن این چه موجودى ست هم اول هم آخر میشود از همینجا میشود فهمید-با مهر على- عاقبت این عاقبتها خیر یا شر میشود محضر یاد على و محضر “نادعلى” هر که آدم میشود ازاین دو محضر میشود ذات فیاض “امین الله” ” امینى” پرور است هر که شد خورشید ذاتا ذره پرور میشود قدر زر زرگر شناسد قدر زهرا را على علتش این است داماد پیمبر میشود بیشتر کار برادر را برادر میکند حق بده پس باتو پیغمبر برادر میشود کار خیر ما کنار حب تو میایستد دوبرابر , سه برابر….صد برابر میشود معجزات چشمهایت خلق صاحب معجزه ست دلدل ات رد میشود سنگ همه زر میشود تو میان خانه هم باشى همه ذبح تواند تو به خیبر هم نیایى فتح خیبر میشود هر یک از پیغمبران اول میاید محضرت با تو بیعت میکند بعدا پیمبر میشود دوستى از دوستان دوستان تو اگر در جهنم هم که باشد آخرش در میشود طفل خود را بر سر شانه نجف آورده ام کودک است امروز, در آینده قنبر میشود این زمین خاصیتش این است قیمت میدهد سنگ را اینجا بیندازند گوهر میشود زان طرف سنگ نشانى هم ندارد فاطمه زین طرف دارد کف صحن تو مرمر میشود باز با…..” نه , باز اینجا با کبوتر میپرد شاه اینجا همنشین چند نوکر میشود حال من چون حال بیماری است زیر دست تو هر چه بدتر میشود انگار بهتر میشود…..؟ علی اکبر لطیفیان @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👋 یکشنبه های علوی اوّل صبح که «میخانه» طلب کرده دلم هوس افتاده به دل «خوشه ی انگور علی» 🌹یکشنبه های علوی🌹 👋 صبحِ عُشاق امیرالمومنین بادا بخیر صد از ما به سمت او دو صد به غیر ... 🌹سلاااام علیکم،،،،،،عاشقان اهلبیت علیهم السلام🌹 🌤صباحکم_علوی
یکشنبه های علوی 👋 هر روز که آفتاب ز مشرق کند طلوع تا شب چو ذره چرخ زند در هوای تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5938346857192227162.mp3
541.2K
🔰روز یـکشنبـــه روز زیارتی 🖤حضرت علـــــے علیه السلام 🖤حضـرت زهــرا سلام الله علیها 🎤استاد_فرهمند دعا 🤲
✨💫 تسبیح روز یکشنبه 💫✨ ❣️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ❣️ سُبْحَانَ مَنْ مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ سُبْحَانَ مَنْ يَغْشَى الْأَبَدَ نُورُهُ سُبْحَانَ مَنْ أَشْرَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ ضَوْؤُهُ سُبْحَانَ مَنْ يُدَانُ بِدِينِهِ كُلُّ دِينٍ وَ لَا يُدَانُ بِغَيْرِ دِينِهِ سُبْحَانَ مَنْ قَدَرَ بِقُدْرَتِهِ كُلَّ قَدْرٍ وَ لَا يَقْدِرُ أَحَدٌ قَدْرَهُ سُبْحَانَ مَنْ لَا يُوصَفُ عِلْمُهُ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَعْتِدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ مُطَّلِعٌ عَلَى خَزَائِنِ الْقُلُوبِ سُبْحَانَ مَنْ يُحْصِي عَدَدَ الذُّنُوبِ سُبْحَانَ مَنْ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ خَافِيَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ سُبْحَانَ رَبِّيَ الْوَدُودِ سُبْحَانَ الْفَرْدِ الْوَتْرِ سُبْحَانَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَم‏   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
✨🌸 یکشنبه ها🌸⚡️ ↩️ اذکار روز،،، 🔸 یا ذالجلال والاکرام 👈100مرتبه 🔶 یا فتاح 👈489مرتبه 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️سوره روز،،، 🔅سوره مبارک " الرحمن " این سوره در دلمنافقین جای نمی گیرد.در روز قیامت از الرحمن میپرسند چی کسی را شفاعت میکنی واو شفاعت گر کسی است که ان را خوانده باشد و وی را وارد بهشت می کند. 🍃🌸🍃🌸🍃 ↩️ادعیه و زیارت روز ،،، 1/ دعای روز یکشنبه 2/ زیارت عاشورا 3/ دعای یستشیر 🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌼 روز یکشنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی حمد،و ملک بخواند،خداوند او را در بهشت در هر جا که بخواهد ساکن میکند.   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
✨امام ﻋَﻠــﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ  فرمودند:✨ 💟⇦•در حضور هفت گروه، ٧ کار را مخفی کن تا سعادتمند گردی: 1-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻓﻘﯿﺮ، ﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﺎلت ﻧﺰﻥ. ٢-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭ، ﺳﻼﻣﺘﯽﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺧﺶ ﻧﮑﺶ. ۳-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ، ﻗﺪﺭﺕﻧﻤﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ. ۴-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ، ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ نکن. ۵-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ، ﺁﺯﺍﺩﯼﺍﺕ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﻩﻧﻤﺎﯾﯽ نکن. ۶-ﺩﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﯽﺑﭽﻪ، ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﮑﻦ. ۷-ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﯾتیم، ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻧﮕﻮ. 📚 ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ص 167
🌺مناسبت های تا آخر سال ۱۳۹۹🌺 🌹30آذر(یکشنبه):ولادت حضرت زینب سلام الله علیها 🏴28دی(یکشنبه):شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🏴8بهمن(چهارشنبه):وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🌹15بهمن(چهارشنبه):ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🌹25بهمن(شنبه):ولادت امام محمدباقر علیه السلام 🏴27بهمن(دوشنبه):شهادت امام هادی علیه السلام 🌹4اسفند(دوشنبه):ولادت امام جواد علیه السلام 🌹7اسفند(پنچشنبه):ولادت امیرالمومنین امام علی علیه السلام 🏴9اسفند(شنبه):وفات حضرت زینب سلام الله علیها 🏴19اسفند(سه شنبه):شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام 🌹21اسفند(پنجشنبه):مبعث رسول اکرم(ص) 🌹27اسفند(چهارشنبه):ولادت امام حسین علیه السلام 🌹28اسفند(پنجشنبه):ولادت حضرت ابالفضل العباس علیه السلام 🌹29اسفند(جمعه):ولادت حضرت زین العابدین علیه السلام 🙏باارزوی عاقبت بخیری برای همگان و ریشه کن شدن هرچه سریع تر ویروس کرونا @majmaozakerine
🌷 🍃 هر دم بہ ضریح بےنشانٺ اے ماه بستہ سٺ دخیل قلبِ من با هر آه عمرےسٺ تپش هاے دلم مےگوید یا فاطمہ اشفعے لنا عندالله 💚
MyTone -dastgiri.mehrabian.mp3
2.01M
🍃پادکست_ایام_فاطمیه 🎧 دستگیری حضرت زهرا (سلام الله) 🎙 حجت الاسلام محرابیان
. و توسل به ساحت مقدس سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها با نوای حاج محمد رضا طاهری•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اجازه بدید از اینجایِ روضه رو براتون بخونم .. چه کردن بینِ در و دیوار .. برید ببینید تاریخ و مقاتل رو .. سربازِ ولایتِ با اون مقام یه شخصیتی مثه فاطمه .. تا چشماشُ باز کرد نگفت بینِ در و دیوار محسنمُ کشتن .. نگفت آخ پهلوم شکست .. اولین حرفی که سوالی کرد ، فرمود اسما بگو ببینم علی کجاست؟.. عرضه داشت خانم اگه زود برسی شاید تو کوچه ببینی مولا رو .. زبانم لال عمامۀ مولا رو دور گردنش بسته بودن دارن تو کوچه میبرنش .. (یه نفر مردُ اگه ببینی تو کوچه چند نفر دورش کردن به غیرتت بر میخوره میری کمکش میکنی ، آقا چه خبره مظلوم گیر آوردی؟..) یه وقت دیدن فاطمه با اون حال اومد وقتی دید مولا رو دارن میبرن کمربندِ علی رو گرفت .. فرمود به خدا تا جان در بدن دارم نمیزارم مولامُ ببرید .. گریه کن ها .. چهل نفر آمدن فاطمه رو دوره کردن .. یکی با غلافِ شمشیر میزنه .. یکی تازیانه میزنه .. امام صادق علیه السلام فرمود سبب شهادت مادر ما همین جا و غلافِ شمشیرِ اون نانجیب بود .. بی بی از حال رفت ، دوباره چشمشُ باز کرد فرمود مولام کجاست؟ گفتن بردن آقا رو تو مسجد .. عرضم تمام ؛ وقتی اومد تو مسجد دید نانجیب شمشیر رو سرِ علی گرفته .. میگه بیعت میکنی یا بگم سر از بدنت جدا کنند .. اینجا دیگه فاطمه عنانِ صبر از دست داد فرمود یا شمشیرُ از رو سرِ علی برمیداری یا همین الان کنارِ قبرِ بابام میرم موهامُ پریشان میکنم .. نفرینتون میکنم .. سلمان میگه هنوز حرف هایِ فاطمه تمام نشده بود والله قسم دیدم ستون های مسجد انگار از جا بلند شد .. امیرالمومنین فرمود سلمان بیا، جلو آمدم ؛ فرمود برو به فاطمه بگو دست نگه داره اگه نفرین کنه الان مدینه زیر و رو میشه .. اومدم گفتم بی بی جان دست نگه دار .. فرمود سلمان کنار برو مگه نمیبینی شمشیر رو سرِ علی گرفتن .. عرضه داشتم بی بی جان فرمایشِ خوده مولاست.. فرمود اگه علی گفته به رویِ چشمم .. اما من جلو درِ مسجد می ایستم تا علی نیاد من خونه نمیرم .. بی بی جان یه شمشیرِ برهنه رو سرِ علی دیدی بی قرار شدی .. من بمیرم برا دخترت زینب .. وقتی اومد بالایِ تل زینبیه ایستاد نگاه کرد «فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ» ای حسین ... ــــــــــــــــــ .
4_5933640861526002269.mp3
2.17M
|⇦• و توسل به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا خصوصاً سردار دلها با نوای حاج محمد رضا طاهری
Moghadam-Shab 01 Fatemiyeh Aval1397-001.mp3
6.1M
بریم مدینه ، خونۀ مولا.. شور ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ کربلایی جواد مقدم ∞═┄༻↷↭↶༺┄═ بریم مدینه ، خونۀ مولا عیادت مادری خسته که این روزا دلش شکسته جوونه اما گردِ پیری رو سر و صورتش نشسته خیال موندن ، نداره دیگه خیری ندیده از مدینه یه دنیا غم داره تو سینه میکشه آه سردی تا که غربت حیدر و می بینه بار سفر رو داره میبنده صدای آهِ علی بلنده چند روزه کارش فقط همینه تابوت و می بینه و میخنده... «خانوم خونۀ حیدر،مرو زهرا..» حسن یه گوشه ، خیره به مادر زانویِ غم بغل گرفته داره به دل حرف نگفته خیلی صبوره اما بازم کوچه ها از یادش نرفته روی کبود و ، چادرِ خاکی لکه ی خونِ مونده رو در شده بلایِ جونِ حیدر سه ماهه که خانوم خونش بی رمق افتاده تو بستر دلش گرفته از این زمونه بهار عمرش روبه خزونه دست شکستش بالا نمیاد عجل وفاتی داره میخونه... «خانوم خونۀ حیدر،مرو زهرا..» تو این روزای ، آخر عمری رسیده کار بچه هارو کرده همه سفارشارو با بغضی که داره تو سینه روضه میخونه این شبا رو برا حسینش ، داره میدوزه یه پیروهن با دست لرزون آروم آروم با چشم گریون میگه به زینب عوضِ من تن حسینم تو بپوشون میاد یه روزی که ته گودال داداش حسینت میوفته بی حال سر همین پیروهن کهنه میبینی میشه دورش چه جنجال «خانوم خونۀ حیدر،مرو زهرا..» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
از سینه دگر آه شرر بار نکش برخیز ولی منت دیوار نکش من شانه نخواستم به جان بابا از دست شکسته این قدر کار نکش با اشک دلیل اشک مهتاب شدی هر نیمه ی شب همین که بیتاب شدی از بس که غذا نمیخوری مادر من در عرض سه ماه این همه آب شدی ای کاش که درد سینه غوغا نکند خیلی نفست فاصله پیدا نکند پهلوی تو را همین که دیدم گفتم این زخم خدا کند دهن وا نکند امروز یکی دو رنج مبهم داریم از چیست که ناخواسته ماتم داریم در بقچه روبرویمان دقت کن من فکر کنم که یک کفن کم داریم بیتاب حسین آمده تابش بدهی انگار بنا نیست جوابش بدهی اصلاً تو خودت بگو دلت می آید او تشنه شود نباشی آبش بدهی علی زمانیان