هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5821017816773430036.mp3
3.26M
نوحه ابوالفضل
یزدی
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5803352783788706462.mp3
21.39M
🎧 #تشنه_لب
🎤 #استاد_میرزامحمدی
📀 بهمناسبتمحرم۱۴۴۳
🎶 کاریاز مجموعهرسانهایعبرات
#️⃣ #امام_حسین
@majmaozakerine
📋 تا محرم میرسد عالم معطر میشود
#سبک_مناجات
#شب_هفتم_محرم
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
تا محرم میرسد عالم معطر میشود
چشم هر دلسوخته لبریز کوثر میشود
میشود پاکیزه چون طفل به دنیا آمده
قدر یک بال مگس هر دیدهای تر میشود
«ما تَقدَّم»، «ما تَأخَر» هرچه دارد معصیت
میخرند و رتبهی او نیز برتر میشود
انتخاب و انتصاب اینجا فقط با فاطمهست
آبرویش داده زهرا هرکه نوکر میشود
تا شباهت با عزیز فاطمه پیدا کند
صبح و عصر آوارهی روضه مکرر میشود
خوش به حال حاجی لبتشنه در کوی منا
حج او کامل زمان وصل دلبر میشود
ما مرید زینبیم و از علی دم میزنیم
روزی ما بین روضه، جام حیدر میشود
بهترین سرمایهی شبهای قبرم تربت است
هرکسی تربت ندارد خاکبرسر میشود
در شب شیشم خدا بر جمع ما اثبات کرد
عاشقی با سوختن، تنها میسر میشود
آه، پرچمدار چادر سوخته، خیرت قبول
بین هیئت روضهی مکشوفه باور میشود
در حسینیه نگاه ما به دست فاطمه است
سفرهدار سفرهی فرزند، مادر میشود
بهترین اوقات عمر ما همین ده شب بُوَد
میزبان ما کنار فاطمه زینب بُوَد
@majmaozakerine
اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی:
📋 با چه رو خیمه برم این سرِ آویزان را
#سبک_روضه / بخش اول صوت
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#شب_هفتم_محرم
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را
چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را
به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد
رسمِ کوفیست بگیرند هدف، مهمان را
تا که بر روی زمین خیمهی سقا افتاد
پدرت از نفس و مادرت از پا افتاد
ناخنت خون شده و چهرهی مادر زخمی
آنقدر چنگ زدی تا به رخش جا افتاد
به همه رو زدم اما چه کنم، خندیدند
چشمها تا که به چشم تر بابا افتاد
خواستم بوسه بگیرم ز لبان خشکت
گذر حرمله افسوس به این جا افتاد
یک تیر سه شعبه با خودش شر آورد
سقای حسین را ز پا در آورد
در حیرتم این تیر که سقا را کشت
حالا چه بلایی سر اصغر آورد
@majmaozakerine
📋 اصغر من با گریه دلم رو نسوزون
#سبک_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#شب_هفتم_محرم
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اونقدَر هی، زبون دور لبهات نچرخون
اصغر من، با گریه دلم رو نسوزون
مادر الان بابات میره آبو بیاره
تا بیایید، دعا میکنم من براتون
واسهت آبو میگیره بابات
دیگه خوب میشه زخم لبهات
بازم باز میشه پلک چشمات
میسپارمت من به خدا
مادر برو زودی بیا
منتظرت میمونم اینجا
سمت خیمه، بابات برمیگرده علی جون
واسهی چی، پریشونه و مات و حیرون ؟
روی دستش، خوابیدی عبا روت کشیده
پس چرا هی میاد و میره سمت میدون؟
دشمن داره به چی میخنده؟
چرا بابا نالهش بلنده؟
این قبرو برای کی کنده؟
بگو چطور شد اصغرم
دلشورهی بدی دارم
سیراب شدی یا نه پسرم؟
پشت خیمه، به دنبال بچهش میگرده
مادری که، تو قلبش پر از داغ و درده
هی تو گوشش، صدا گریهی بچه میاد
باز دساشو، شبیه یه گهواره کرده
مادرجون پاشو آب آوردم
بیتو قطرهای هم نخوردم
یه چیزی بگو آخه مُردم
حالا که اصغرم خوابه
تو دست من ظرف آبه
میریزم آبو تو خرابه
@majmaozakerine
●یوسف کجا و رخ زیبای تو
آقا فدای قد و بالای تو
محشر شدی تو،ی لباس نبرد
عمه نشسته به تماشای تو
■فرماندهی گردانِ جوانان حرم
ای قوت قلب منو نور بصرم
چشمه همه به نحوهی پیکار توئه
با قدرت و محکم برو میدون پسرم
★علیٌٍ اکبر برو رجز بخون اکبر
دلاور جوون اکبر
جان علی علی علی اکبر
★علیٌٍ اکبر برو بزن نقاب اکبر
سوار بر عقاب اکبر
جان علی علی علی اکبر
♢مددی یا علی اکبر...
●مثل ابالفضل یل جنگاوری
حقا علی جان نوهی حیدری
ممسوس در ذ،ات خدا هستی و
خَلقاً وَ خُلقاً خودِ پیغمبری
■ایمان تو ثابت شده به اهل یقین
با رد امان نامهی آن پست لعین
از رزم جسورانهی تو هض می کنه
استاد نبردِ تو یلِ ام البنین
★علیٌٍ اکبر برو به قصد جنگ اکبر
سریع و بی درنگ اکبر
جان علی علی علی اکبر
★علیٌٍ اکبر برو قدم بزن اکبر
صف و بهم بزن اکبر
جان علی علی علی اکبر
♢مددی یا علی اکبر...
●در انتظار قدم تو جنان
مشتاق دیدار توأن حوریان
نوای خشک تو شوَد سر علی
از کاسه ها وُ قدح قدسیان
■بہ گرده عقابت نرسیده احدی
تو راه رسیدن به خدا روبلدی
آوای دل انگیز تو هنگام اذان
دل می بره از سینهی بابا ولدی
★علیٌٍ اکبر برو اذان بگو اکبر
که بگیرم وضو اکبر
جان علی علی علی اکبر
علیٌٍ اکبر برو به خیمه ها اکبر
کنار عمه ها اکبر
جان علی علی علی اکبر
♢مددی یا علی اکبر...
#شور
#شب_هشتم
@majmaozakerine
#شب_تاسوعا 🏴
#ایام_محرم
سبک #شور
#حاج_مهدی_رعنایی
پسر ام البنین السلام
قمر ام البنین السلام
قسم من به ابروی علمدار به این هیبت و شوکت
به بازوی علمدار
قسم من دره خونه خورشید
کنار حرم یار
به گیسوی علمدار
بهترین برادر شاه پسر علی ولی الله
ضربان فاطمه السلام پهلوان علقمه السلام
قسم من منه زار و گنه کار میون صف محشر
به دستای علمدار
توی این دل فقط جای نگاره تو این خونه قلبم
فقط جای علمدار
معنی نصر من الله پسر علی ولی الله
ای دعای روز و شب السلام یل هاشمی نسب السلام
قد کشیدم سر خوان ابالفضل که هستم همه عمرم
مسلمان ابالفضل
من مرید مراد همه عالم دخیل علم یار
پریشان ابالفضل
به تو صد ما شاء الله پسر علی ولی الله
▪️
▫️▪️
◾️▫️▪️
◽️◾️▫️
زینب بیا وقت وداع آخرم شد
آمادۀ خنجر دگر این حنجرم شد
ای خواهری که هر کجا یارم تو بودی
از کودکی غمخوار و دلدارم تو بودی
بنگر کنون نخل جدایی جان گرفته
آن روزهای خوب ما پایان گرفته
ای خواهر نالان خدا باشد نگهدار
من می روم میدان خدا باشد نگهدار
روز عاشورای امام حسین است ، روزتنهایی عزیز فاطمه است ، عجب روضه جانسوزی است روضه وداع امام حسین ، عزاداران امروز برای غربت حسین گریه کند بیاد آن ساعتی که ابی عبدالله به سوی میدان حرکت کرد آمدند دورش را گرفتند یکی صدا می زند : حسین بیا ما را به مدینه باز گردان ، یکی می گوید: حسین با این زن و بچه چه کنم ، بچه ها دور بابا می گردند تمام زن ها را ساکت کرد حسین ، اما کسی که آرام نمی شد زینب است ، دست ولایت روی قلب خواهر گذاشت «و اَشارَ بیَدِه الی قلب اُخته»
زینب هم آرام شد یک دفعه صدا زد حسین جان می خواهی بروی برو .
جان خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن
هر چه باشد تو علی را دختری
عصمت الهی و زهرا پروری
خانه سوزان را تو صاحب خانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش
گر خورد سیلی سکینه دم مزن
عالمی زین دم زدن بر هم مزن
هست بر من ناگوار و نا پسند
از تو زینب گر صدا گردد بلاند
با تو هستم جان خواهر همسفر
تو به پا این راه کوبی من به سر
وقتی نگاه کرد دید زینب داره می آید ، خواهرم کجا می آیی ، صدا زد : حسینم وقتی حرکت کردی یاد وصیت مادرم زهرا افتادم . امام حسین تا نام مادر را شنید منقلب شد، فوراً پیاده شد ، صدا زد زینبم مگر مادرم چه فرموده ؟
برادرم مادرم فرموده : عصر عاشورا عوض من زیر گلوی حسینم را ببوس . اینجا زیر گلوی حسین را بوسید اما ساعتی بعد هم آمد گودال قتلگاه لبها را گذاشت بر رگهای بریده حسین .
رگهای گلوی خشک گردیده ببوس
جایی که به جز تو کس نبوسیده ببوس
این تن که زهر زخم به تیغ دشمن
وا کرده دو لب به خصم ببوس