4_5942796159843041730.mp3
11.39M
#حاج_جعفر_ایمان_نژاد
من زینبم اول آنادان بختوراولدوم
#ترکی
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
# روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس اجرا شده روزِ عرفه سردابِ مقدس حضرتِ اباعبدالله کربلایِ معلی
اجازه بگیرم از محضرِ ابی عبدالله ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هرجا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام ..
علمدارِ وفادارم اباالفضل
پس از تو بی کس و کارم اباالفضل
قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره
گره افتاده در کارم اباالفضل ..
میبینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شالله آقاجانمون ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم ..
پس از تو خیمه غارت میشه عباس
به طفلانم جسارت میشه عباس
*سادات من معذرت می خوام*
پس از تو سهم زینب بی محارم
غریبی و اسارت میشه عباس
دیدن حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. هیچ جا حسین نگفت انکسر زهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین .... تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگسته ، هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش .. جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ ..
بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد .. یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ...
دستاتونُ بالا بیارید ، روزِ عرفه ست ... به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن .. الهی العفو ....
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#روضه
#ابالفضل ع
نزن که مادرم جوانِ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام به نفس حاج محمدرضا طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@majmaozakerine
نزن که مادرم جوانِ
نزن که بی گناهِ
خالی نکن دقّ و دلیتُ
نزن که غرق اشک و آهِ
رفت آبروم ببین چشای ترمُ
بگو چطور بلند کنم من سرمُ
بسه دیگه کشتی آخه مادرمُ
«وای مادرم .. وای مادرم ..»
به کی بگم که چی کشیدم
از همه ناسزا شنیدم
به کی بگم که توی مسجد
زیر عبا زره پوشیدم
میخوام که جام زهرمُ سر بکشم
از سرزمین مادری پر بکشم
آخه چقدر از داغ مادری بکشم
«ای وایِ من .. ای وایِ من ..»
از من به جز کرم ندیدن
ولی همه ازم بریدن
این نانجیبا جانمازُ
از زیر پایِ من کشیدن
موندم تو این شهر بی کس و بی هم نشین
به کی بگم که کار دنیا رُ ببین
به من میگن سلام مضلَّ المومنین
*نه فقط دشمنا .. دوستان .. حتی حجربن عدی که بعدها در راه امیرالمومنین شهید شد .. حضرت کشیدش کنار تو دیگه چرا این حرفُ میزنی؟! *
یه عمر غریب بودم تو این شهر
خیلی به من سخت گذشته
خونِ دلایی رو که خوردم
حالا دیگه میون طشتِ
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
*یه عمر پای منبرا می نشست ، خطبایِ نانجیب اول منبرشون لعن می کردند مولا امیرالمومنین علیه السلام رو .. میگن یه بار امام حسن نرفت مسجد ابی عبدالله علیه السلام رفت تا این نانجیب شروع کرد سب کردن ، ابی عبدالله خطیب نانجیب رو کشید از منبر پایین .. گفت نانجیب میکشمت! بابای من رو داری سب می کنی؟!
خبر رسید به امام حسن .. گفتن بیا.. نیای ، داداشت جون اینو می گیره... امام حسن داره میاد دوان دوان .. تا اومد میدونست چطور باید ابی عبدالله رو آروم کنه .. تا رسید گفت داداش! تو رو به حق مادرم رهاش کن .. فرمود چشم .. ولی نبودی ببینی که چیگفت .. گفت یه روز آمدی عزیز دلم.. من یه عمر پا منبرا نشستم .. این امام حسن هم فقط یه جا از کوره در رفت.. بلند شد فرمود نانجیب بشین اونم جایی بود که مغیره بالامنبر بود.. تا اومد سب کنه.. فرمود نانجیب بشین من هنوز یادم نرفته تو کوچه چطور با غلاف شمشیر ..*
رو منبرا سَبّ بابامُ میشنیدم
قاتل مادرُ تو کوچه می دیدم
از این کوچه رد میشدم،می لرزیدم
یادم نرفته....
*فرمود عبدالزهرا ! روضۀ منِ حسن اینه .. همۀ اینا که خوندی خدا ازت قبول کنه ، اما روضه منُ این طور بخون :
دستم تو دست مادرم بود داشتیم از مسجد برمیگشتیم خوشحال بودم .. گفتم الان میرم به بابا میگم مادر چه غوغایی کرد تو مسجد.. اما اون نانجیب جلو اومد .. اجازه نداد حرف مادرم تموم شه .. چنان سیلی تو صورت مادر.. مادر یه طرفِ کوچه افتاد..
اما امام حسن منتظرِ تو روضه ش اینطور اشاره کنند: همه دور بسترش جمعن .. سرش رو پای خواهرش ، عباس یه گوشه از حجره سر رو دیوار گذاشته داره اشک می ریزه .. داداشاش یه جور دارن گریه می کنن .. خواهرا یه طور ..همه رو داره نگاه می کنه امام حسن.. اما تا نگاهش افتاد به ابی عبدالله دید حسین داره گریه میکنه ؛ فرمود داداش تو دیگه گریه نکن.. چرا گریه نکنم؟! اماممُ دارم از دست میدم.. (هیچ کی مثل ابی عبدلله،امام مجتبی رو نشناخت.. فرمود یک بار جلوتر از برادرش حرف نزد.. این ادبُ ابالفضل داره یاد می گیره..) چرا گریه نکنم؟! یه وقت نگاه کرد دید امام مجتبی داره گریه می کنه.. فرمود لایوم کیومک یا اباعبدالله .. هزار تا حرف داره.. هزار تا اشاره داره.. یکیش اینه:
یعنی داداش این لحظۀ آخر سر من رو زانوی زینبِ .. همه دور من جمع شدید گریه می کنید....اما یه لحظه ای برای تو میرسه حسین همه دارن هلهله میکنن .. نه اینکه سرت رو دامن کسی نیست .. یه وقت زینب داره نگاه می کنه... میبینه نانجیب داره وارد گودال میشه .. "والشمر جالس علی صدرک.."*
ذستِ گداییتُ بیار بالا بلند بگو یا حسین ..
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#فاطمیه
#ویژه_ایام_صفر
سینه زن احترام داره حسن عطایی
سینه زن احترام داره
گریه کنت مقام داره
میگن خدا هم هر لحظه
به کربلا سلام داره
سلامی به بلندای قد و قامت سردارت
سلامم به علی اکبر و عباس علمدارت
سلامم به تو و زینب تو تک تک انصارت
سازم بده آوازم بده سازم بده آوازم بده
می داده ای دوباره بازم بده
نازم بده اعجازم بده
منو سمت کربلا پروازم بده
جانم حسین
ای جانم حسین
روضه به من حیات میده
نور به نوکرات میده
این شده باورم چون که گریه منو نجات میده
نجات همه عالم توی دستای اباالفضله
قبولی همه نوکریم دست اباالفضله
بهشتم به خدا ایوونه زیبای اباالفضله
شیرین ترین و ای دلنشین
ای دلخوشی بی بی ام البنین
صاحب لوا ای در کربلا
تو که نعره میزنی میلرزه زمین
جانم حسین ای جانم حسین
12-Fatemieh 2 Shabe 1 - Alhadi - Taheri 9 [Rasekhoon.net].mp3
3.14M
سینه زنی شور – حاج حسین طاهری
متن نوحه:
اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم
نکنه میخوای بگی که برات نوکر نمیشم
نکنه میخوای بگی که از این بهتر نمیشم
نکنه میخوای بگی که دیگه عذرم رو میخوای
نکنه می خوای بگی که دیگه منو نمیخوای
خدا اون روزُ نیاره که برات گریه ام نگیره
خدا اون روز نیاره بی تو بختم میشه تیره
نگو نمیشه کربلات بیام رومو زمین نزن امیر
آقا جون صحن و سراست بیام رومو زمین نزن امیر
جلو ضریح باصفاست بیام رومو زمین نزن امیر
اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم
نکنه میخوای بگی که ز دستم غصه داری
نکنه میخوای بگی که دیگه دوسم نداری
نکنه میخوای بگی که حرم جای بدا نیست
نکنه میخوای بگی که تو که جات کربلا نیست
خدا اون روزو نیاره اسمم از قلم بیوفته
پس چطور چشای خیسم آقا به حرم بیوفته
جواب دلم رو خودت بده نرم حرم کجا برم
مرهم این غم رو خودت بده نرم حرم کجا برم
برات حرم رو خودت بده نرم حرم کجا برم
اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم
نکنه می خوای بگی دلم شیدا نمیشه
نکنه میخوای بگی که چشام دریا نمیشه
نکنه میخوای بگی که خودی نیستم غریبم
نکنه میخوای بگی بی نصیب از بوی سیبم
من رسول ترک نمیشم خودتو بدی نشونم
لحظه ی مرگم بیای و من آقام گلدی بخونم
کبوتر صحنم ز گنبدت جدام نکن رهام نکن
حالا یکی شد نوکر بدت جدام نکن رهام نکن
به سینه ندیده دست ردت جدام نکن رهام نکن
اللهم الرزقنا حرم آرزومه کربلا برم
4_5940331256637032256.mp3
8.73M
🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴عمریه میبارم از داغ حسین
🌴غمی کهنه دارم از داغ حسین
🎤 #حمید_علیمی
@majmaozakerine
مداحی آنلاین - بوسه امام سجاد بر دستان فقرا - استاد رفیعی.mp3
1.17M
🏴 #شهادت_امام_سجاد(ع)
♨️بوسه امام سجاد علیه السلام بر دستان فقرا
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #رفیعی
╔═🌷══════╗
@majmaozakerine
╚══════🌷═╝
4_5974357314700839374.mp3
9.13M
🔳 #شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴بی خوابه چشم خیسم
🌴دلگیرم از زمونه
🎤 #وحید_یوسفی
⏯ #زمینه
👌بسیار زیبا
@majmaozakerine