eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ⇦ذکر توسل جانسوز ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام 🎧 حاج منصور ارضی آمدم با حال زارم یا علی موسی الرضا درد دلها با تو دارم یا علی موسی الرضا من فقط با تو ندارم، یا علی موسی الرضا پس گره وا کن ز کارم، یا علی موسی الرضا خسته از این شهرم و دارم هوایِ کوی تو چشم بستم بر همه تا رو نمایم سوی تو باز بغضم یاد کرده شیونم آید به کار با دل تاریک اشک روشنم آید به کار وقت سختیها رضاجان گفتنم آید به کار هر زیارت لحظهی جان دادنم آید به کار غم ندارم نه درون قبر، نه در محشرم قول داده میرسد بالا سرم خون دل میریزد از چشم من این یاقوت نیست رازهای عاشقان پیش رضا مسکوت نیست نیست در ایران کسی کز عشق او مبهوت نیست هر چه هستم هر که بودم بر کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آوردهام گرچه بر دوشم فقط بار گناه آورده‌ام درد دارم درد دارم الشفاء عند الرضا بیقرارم بیقرام الدواء عند الرضا زود از ما می شود راضی رضا عند الرضا اربعین اثبات کرده کربلا عند الرضا آهویی هستم اسیر چشم چون صیاد تو میروم کرب و بلا از پنجره فولاد تو شصت روزی هست گریانم از داغِ حسین لحظه لحظه روضه میخوانم از داغِ حسین گاه مثل شمع سوزانم از داغِ حسین گاه مثل ابر گریانم از داغِ حسین آتش و اشکی که داری از غمِ شاه غریب هست مدیونِ سفارشهات بر ابن الشبیب داغ بر قلبم نشست و خورد بر جانت شرر زهر کُل پیکرت را سوخت از پا تا به سر بارها خوردی زمین و یادت آمد پشت در مادری فریاد میزد حیدرِ من را نَبَر ناگهان با ضربهای بال و پر مادر شکست شیشه ی عمر علی و قلب پیغمبر شکست *روایت داره : بعد از سه رو از شهادت پیغمبر حمله کردن به دَرِ خونه ی پیغمبر...* مثل امروزی چهل تن پشت یک در آمدند بهر تسلیت به زهرای مطهر آمدند با کمی هیزم و شلاق و لشگر آمدند از پَسِ شیرِ ابی طالب دگر برآمدند ثلث سادات جهان را کشت ثانی پشت در فاطمه شد قد خمیده در جوانی پشت در این زهر کاری کرد من از نا فتادم در کوچه مثل مادرم از پا فتادم با احتیاط از درب خود را می کشیدم تا خانه چندین بار چون زهرا فتادم در خانه گفتم زود درها را ببندید تا داخل حجره شدم در جا فتادم پیراهنم را از عطش بالا گرفتم یاد آمدم از جد غریبم تا فتادم نیزه نخوردم پیکرم میسوخت از درد یادِ تَنِ صد چاکِ عاشورا فتادم یاد هزار و نهصد و پنجاه زخمش بی خود ز خود گشتم ز پا آنجا فتادم گرچه سر من را جدا از تن نکردند یاد سر بر نیزه در نجوا فتادم تا که جواد من سرم ازخاک برداشت * اباصلت میگه : تا امام جواد وارد شد هی به سر و سینه اش می زد هی می گفت : أبَتاه ، أبَتاه ... دوید سر بابا رو به سینه چسباند ، لب های مبارکش رو بوسید ... آره هر بابایی دلش میخواد دَمِ آخر پسرش بالا سرش باشه ...* تا که جوادِ من سرم ازخاک برداشت یاد علی اکبر لیلا فتادم 🎧 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ امام رضا(ع @ ای طبیب دردمندان یا رضا ای حریمت باب احسان یارضا یا غریب الغربا غریب طوس ابالحسن ضامن آهو رضا شمس الشموس ابالحسن یه نگاه کن به منِ زار و پریشون آقا جون تا کنی درد منِ عاشق ددرمون آقا جون یا امام رضا دلم کرده هوای حَرَمِت به بهشت هم نمیدَم حال و هوای حرمت اون که آروم میکنه قلب من یادِ توئه چشم عالم همه بر پنجره فولاد توئه ذکر من دعای من سعی من صفای من حرم و گنبد تو کعبه و کربلای من فخرم اینه توی این دنیا شدم گدای تو من دلم میخواد بشم خادم زائرای تو 💓💓 دیل آچاندان اولموشام عشقیوه مبتلا رضا دیلیمون ازبریسن هِی دیورم رضا رضا مرغ روحیم پر آچوب گنبد و گل دسته لره سن طبیبانه آقا ایله نظر خسته لره یایلوب دهره سنون جود و عطا و کرمون ناز ائدر جنّته ده صحن و سرا و حرمون قاپوین سائلیَم حاجتیمی ایله روا لطف ائله یاز آدیما تذکرۀ کرب و بلا سنی الله بیزیچون جانیله جانان یارادوب حرم و گنبدیوی قبلۀ ایران یارادوب دعوت ایله آقا جان محضریوه طوسه گلیم یوز قویوم ضریحیوه عشقیله پابوسه گلیم@ ☑️
كی ام من بنده ی دربار سلطان ِ خراسانم تعجب نیست در این بندگی خوانند سلطانم نهادم از سعادت دست در دامن مولایی كه تاج سلطنت در كوی او ریزد زدامانم ندارم باك از محشر، ندارم باك از میزان كه كامل با تولای رضا گردیده ایمانم تمام عمر دور ِ قبر او گشتم به امیدی كه وقت مرگ لبخندی زند بر چشم گریانم شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز. یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین…. لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب…. حسین….
دلتنگ حرم: روضه شهادت امام رضا علیه السلام خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای! آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟ مانند مادرت چقدر راه می روی ! خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟ درکوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟ با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده خاک لباس های خودت را تکان بده *نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره، یكی مدینه میره، یكی گودال میره، یكی میره پهلو عمه جانش زینب، یكی میره مجلس ِ شام، نمی دونم حقش رو ادا می كنی یانه؟* مقداری از عبای شما پاره شد، ولی... نیزه نزد کسی به تو ازکینه علی اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت چشمی به سمت مقنعه خواهرت نرفت ای حسین.... *فردا مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند،آقا بمیرم برات امام رضا، آقا جان شما رو كفن كردن، رو تابوت شما گل ریختن، با احترام بردن، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا، اسباشون رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین تاختند، نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش، لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین...* ای تشنه لب حسین جان ای بی كفن حسین جان
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حرفِ دل من حرف دلای بی کَسه یه امام رضا دارم واسم بَسه میدونم صدام به آقام میرسه یه امام رضا دارم واسم بسه من همون کبوترم که جا نداشت لونه حتی رویِ شاخه ها نداشت هیچ نگاهی آب و دونم نمی داد مثل هر غریبه آشنا نداشت حالا اما عمریه رو گنبدام بچه ی محله ی امام رضام دنیا بی صحن و رواقش قفسه یه امام رضا دارم برام بسه حرف دل من حرف دلای بی کسه یه امام رضا دارم برام بسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️بر ضامن 🖤غربت غریبان صلوات ◾️بر پادشه ملک خراسان صلوات ◾️یارب به رضای تو رضا بود رضا 🖤خشنودی جمله اهل ایمان صلوات 🖤اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🖤 🌸🍃