eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
[WWW.MESBAH.INFO]Shab3-Moharam1400[06].mp3
4.23M
خادم اهل بیت 🌺: ۱۴۰۰ گره افتاده به کارم بگو جز تو کیو دارم به تو مدیونم از اول تویی تنها کس و کارم اشک چشمام جاریه زخم عشقت کاریه پیر غلامت آرزوش واسه تو هیئت داریه ممنونم ازت آبرومو خریدی منو از بچگیم پای روضه کشیدی حسین ای جانم حسین ای جانم حسین ای جانم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همیشه با یاد قدیم تو روضه ها دم میگیرم دلم میخواد اخر عمر تو هیئت تو بمیرم اگه غمت بر پا نبود دل منم اینجا نبود مثه قدیما می خونم اگه حسین ما نبود اگه حسین ما نبود عشق این همه زیبا نبود چیزی به اسم عاشقی تو سینه دنیا نبود یا لیتنا کنا معک **** خودت میدونی یا حسین برای بیعت اومدم برا عزا داری تو با قصد غربت اومدم تو اولی و اخری ندارم عشق دیگری اگه نبودن نوکری بلد نبودم نوکری میدونم نوکری بلد نیستم میدونی اینقدا که بد نیستم هر چی باشه گریه کنم هر چی باشه سینه زنم هر جایی که روضه به پاست یه پای ثابتش منم سفره داره کرمی سایه سرمی مهربون تر از مادرمی کربلا کربلا عکس حرم سنگ صبوره **** صدای تو داره میاد میگه قبول باشه به ما نشسته ام رو به حرم میخوام بیام به کربلا به سینه و سر میزنم فقط با عشق فاطمه تو این شبای عاشقی حرم شده فکر همه حرم شده فکر هر روزم به پای عشق تو میسوزم جواز نوکریم و تو باطل نکن نگاه به این گدای ناقابل نکن حرم ندیده من و زیر گل نکن  
متن روضه حضرت رقیه سلام الله علیها 😭😭😭😭 تصور کن سه ساله باشی و لب تشنه باشی و میان خیمه هم دوردانه باشی،خودت شمع همه باشی، خودت پروانه هم باشی، برادرها نباشند و تو باشی خسته هم باشی،تمام دلخوشیه عمه و اهل حرم باشی،عمویت رفته باشد،بی عمو باشی،کنار عمه ی خود بارها هم شاهد تیر و گلو باشی،تصور کن علی اکبر آنوقتی که راز تشنگی اش برملا شد،بعد رفت و اِربَاً اِربا  شد،تو بابا را کنار جسم او دیدی که گویا داشت جان میداد،علی اش را تکان میداد، تو در خیمه دعا کردی و بابا از سر نعش پسر برگشت،پدر تا جان بگیرد یارقیه گوئیا زیر لبش میگفت در برگشت.همین که خوب دقت میکنم میبینمت آنجا کنار نجمه هم بودی،درون گوش نجمه لحظه ی آخر چه فرمودی،که قاسم را خودش آماده کردو سوی میدان برد،عسل را نجمه در ظرف گران قیمت به دکان برد،عسل لب های قاسم را به خود چسبانده بود و  پیکرش چندین برابر شد،همین که قاسم اکبر شد،رقیه دید قاسم بی کس است آنجا،برایش مثل خواهر شد،رقیه داد دلداری به نجمه،نجمه تاب آورد، برای یاریش ازخیمه زینب را به همراه رباب آورد،شب سوم نمی خواهم بخوانم روضه ی باز گلویی را که شش ماهه است،گلویی که سپر شد،آه راه تیر را بر قلب بابا بست. عیبی نداره ممکنه از گریه خسته بشی، اما اونی که صبح و شام گریه میکنه و خسته نمیشه پسر نرجس خاتونه،ای آقام،ای آقام میان این همه کودک،چرا این دختر کوچک ، همیشه لحظه ی حساس، می آمد به یاری،مثل وقت رفتن عباس، تمام بچه ها را توی خیمه جمع کرد و گفت:آی بچه ها،باید آبروداری کنیم و  تشنگی را پشت لب پنهان نگه داریم،همه با هم عمو را بین نخلستان نگه داریم،تمام بچه ها را جمع کرد و خویش را از جمع منها کرد،عمو را گوشه ای دور از نگاه جمع پیدا کرد،به سقا گفت:بین آب با تو، بچه ها گفتند: تنها تو قربون این دختر سه ساله برم،بچه ها رو جمع کرد،گفت:اینجا بمونید صدای العطشتون بلند نشه،عمو جونم خجالت میکشه عمو را گوشه ای دور از نگاه جمع پیدا کرد،به سقا گفت:بین آب با تو، بچه ها گفتند: تنها تو، همیشه تو،دوباره تو،جواب تشنگی ها تو،تو مثل آب ، دریا تو.عمو جانم کجا ،ما آب را بی تو نمیخواهیم،قرار و  تاب را بی تو نمیخواهیم،اما عمو رفت و همان طوری که میدانست این طفل سه ساله،نه خودش آمد،نه آب آمد،نه در خیمه قرار آمد و تاب آمد. شما دارید گریه میکنید احترامتون میکنند،بالا بالا مینشونند،دستت رو میبوسند،روت رو میبوسند.اما بچه های ابی عبدالله اجازه گریه کردن هم نداشتند همه رفتند داداش علی اکبر رفت،داداش علی اصغر رفت،پسر عمو قاسم رفت،پسر عمو عبدالله رفت،عمو اباالفضل رفت همه رفتند،وقت رفتن باباست،در روضه دوباره کودکی در لابلای گریه ها پیداست،در روضه همان که پرچمش بالاست،در روضه به شدت بعد بابایش ولی تنهاست،در روضه بابا هم رفت، دم رفتن گرفته سخت پای ذوالجناحش را،پدر از اسب پایین آمد و بوسید روی ماهش را، همین سرباز مانده از سپاهش را،رقیه ظاهراً اینجا ز بابا آب میخواهد،ولی دراصل آغوش پدر را بوسه را یعنی قرار و تاب میخواد،پس از اینها پدر هم رفت،سه ساعت بعد سر هم رفت،سپس پیراهن و انگشتر و انگشت و خلخال و زیور ،خیمه ،گهواره ،دست قمر هم رفت. حسین….با فاطمه بگو..حسین…… رسیده روضه حالا در بیابان،موقعی که گوشواره هست بر گوش رقیه جان،هنوز انگار آویزان،نگو راوی چه میخواهی بگویی؟! از بیابان و مغیلان و سه ساله دختری در دشت سر گردان، شکسته خار در پا،کودکی بی گوشواره، در بیابان تشنه،بی یاور،خدا این اوج نامردی است بزن سیلی به خود ای گریه کن،امشب بزن، این بهترین ابراز هم دردی است.  نگفتی من دل دارم رفتی نگفتی دختر داری رفتی بدون اینکه بار غم را از رو دلم برداری رفتی حالا من بدون تو کجا برم حالا من بدون تو چکار کنم اونقدر گریه میکنم که نیمه شب از خواب ناز سرت رو بیدار کنم های های های  دلم بابا های های های سرم بابا از بس زدنم کمرم بابا حسین…برو کربلا اینجا نباش،حسین……….. یه حسینی که کربلات و بگیری…..حسین…..اونایی که التماس دعا گفتند رو مد نظر داشته باش،مریض ها،ریشه کنی دشمنان شیعه،حسین
ما زنده برآنیم بمیریم برایش پرشور شود بار دگر ماه عزایت هرچند نشد قسمت ما صحن وسرایش ازدور سلامی طرف کرببلایش ◾️◾️◾️◾️◾️ به تو ازدور سلام به سلیمان جهان ازطرف مورسلام به توازدور سلام به حسین ازطرف وصله ناجور سلام سفره ارباب به ما غم برسانید هرجورشده به ما رزق محرم برسانید اه ای پسر فاطمه این فصل خزان است برگرد ازاین راه که زینب نگران است ازکشتن اولادتو صحبت به میان است آن دشت پراز حرمله وزجروسنان است برگرد که تسبیح تو صدپاره نگردد برگرد که ناموس تو آواره نگردد *ببین یه لحظه میخوای داد بزنی بااین مانعی جلوی دهنت سخته حالا ببین این سخته یااینی که من میگم* سخت است سخن بالب خشکیده وعطشان سخت است که با سینه سنگین برود جان تشییع تنت مانده واین وحش بیابان سنگی به سرت بوسه زده ای قاری قرآن من زینبم و پیش تنت میروم ازحال برخیز وببین مادرمان آمده گودال بارفتن تو میرود این خیمه به غارت توبی کفن و برتن من رخت اسارت بیش ازتو به ناموس توگردیده اسارت ای کاش که میشد برسم باز کنارت افسوس که دستم بخدا بین طناب است انگار قرار من وتو بزم شراب است ✏️خادمه اهل بیت التماس دعا ◾️◾️◾️◾️◾️
1_1105259278.mp3
8.12M
خادم اهل بیت 🌺: ﷽ ▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ 🏴روضه امام حسین علیه السلـام و حضرت مسلم ۱۴۰۰ . 🎙حجةالاسلام استــاد میرزامحمدی
4_5850338828358779357.mp3
1.82M
🎤 دوباره آمده ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به نا امیدی از این در نمیروم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره دربزنم خدا مرا به حقیقت ولی شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم سواد نامۀ من رنگ صبح خواهد داشت شبی که بوسه بر این چشمۀ سحر بزنم بیاد غربت تو عهد کرده ام با خود که لاله باشم و صد باغ بر جگر بزنم خدا ی را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم بمن هر آنچه که بخشیده اند توفیق است مبادآنکه دم از دولت هنر بزنم اگرچه خارم و نسبت بگل ندارم باز خوشم که گاه گداری بباغ سر بزنم اگر شمیمی از این بوستان بمن برسد معاشران بخدا تاج گل بسر بزنم من آشنای همین درگهم ، خدا نکند که رو به غیر کنم یا دری دگر بزنم صفای تربیت باغبان ، حرامم باد که در مجاورت گل دم از سفر بزنم اگر چه غرق گناهم سفینه ام اینجاست مراد و قبله ام اینجا مدینه ام اینحاست ✍شاعر : محمد جواد غفورزاده @majmaozakerine .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیمه ای می گذرد از شب و سرگردانم چشمم احیا دارد خانه ای نیست پناهم دهد و حیرانم کوفه غم ها دارد شرمگینم که تو را خوانده ام این جا برسی وای از آن روز که با دختر زهرا برسی تک و تنها برسی چه تماشا دارد.... نخل این شهر همه نیزه ی خون ریز شده وقت پاییز شده حرمله گفته که تیرش چقدر تیز شده سر دعوا دارد وای از آن روز که از بام سرت می سوزد جگرت می سوزد بر سر نیزه کنارت پسرت می سوزد جگرت می سوزد تا که خاکی نشده معجر زینب برگرد تا نخورده است به قاسم سم مرکب برگرد تا تن اکبرت از زخم ز هم وا نشده نیزه ها جا نشده پشت خیمه بدن طفل تو پیدا نشده تا که مشک و علم و خود و علمداری هست آبروداری هست بعد عباس ، غم و کوچه و بازاری هست کوفه سودا دارد جان زهرا برگرد جان مولا برگرد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
‍ شهادت امام محمد باقر علیه السلام مدح وروضه بانوای سیدمهدی میرداماد ____»»»»»»«««««« ____ کانال مداحی مرثیه کانون متن روضه و مداحی متن روضه ✍⬇️ ای نبی برتو فرستاده سلام۲ ای به زین العابدین ماه تمام هفتمین معصومی و پنجم امام مکتبت تا صبح محشر مستدام تیغ نطقت مشکافد علم را روح میبخشد مرامت علم را فرمودند کودکی سه سال و نیم چهار سالش باشه کربلا خیلی روضه ها رو دیده و شنیده قربونت برم آقا جان اجازه میدین از کربلا بگیم تو خزان باغ زهرا دیده ای ۲ دیگه از اول ماه ذی لحجه به بعد باید کم کم بوی محرم وحس کنی هر روضه ای هر جمعه ای هر توسلی باید محرم و برا خودت تداعی کنی تو خزان باغ زهرا دیده ای تو تن بی سر به صحرا و دیگه چی گردن مجروح بابا دیده ای بر فراز نیزه سرها دیده ای کاش میدیدم چه آمد بر سرت یا چه کرده کعب نی بر پیکرت قربونت برم شنیدم شما رو به یه طناب بستند اما من میبرم جلوتر روضه امام محمد باقر کربلا نبود باباش فرمود : اِنَ قَتلَ لَنا آدم و‌کِرامتُنا شهادت ازکربلا ناله نمیزنیم میدونی ناله باباش چی در آوورد تو چهل منزل اسارت دیده ای از ستمکاران جسارت دیده ای تشنگی و قتل و غارت دیده ای خو عزیزی و حقارت دیده ای چهار ساله کوه ماتم برده ای مثل عمه تازیانه خورده ای ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجاه ساله که گریونی یاد شام غریبونی داری تو چه دل خونی وای زین اسب زهرآلود تو رو از پا میندازه روضه میخونی یاد مقتل و نعل تازه آخرین یادگار خیمه داره میره پیش رقیه غریب آقام **** نه گنبد و حرم داری نه بیرق و علم داری یک کربلا تو غم داری وای شهادتت هر ساله غربت بی حد داره حاجیا رفتن مکه مدینه بی زُواره برای تو کرده وصیت تو مِناشه ذکر مصیبت غریب آقام **** دیدی غروب آخر رو دیدی قاتلو خنجر رو دیدی رگای حنجر رو وای مثل امام سجاد روی لبت الشامه دیدی پذیراییشون با سنگای از بامه روی دستات رد طنابه غم تو مجلس شرابه غریب آقام ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی از خیمه‌گاه تا ته گودال قتلگاه دنبال عمه‌هام دویدم به کودکی آن شب که در مقابل من عمه را زدند فریاد اَلفَرار شنیدم به کودکی عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی من ضربِ دست شمر چشیدم به کودکی دست عدو بزرگتر از صورت من است آن شب که درخرابه سر آمد میانمان چون عمه‌ام رقیه خمیدم به کودکی با کعب نی لباس همه پاره پاره شد بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی یک سرخ‌مو ز قافله‌ی ما کنیز خواست این را به گوش خویش شنیدم به کودکی در مجلس شراب که شخصیتم شکست من آستین صبر جویدم به کودکی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امسالم الهی که محرم روببینم بوی محرم میاد... 😭😭😭 محمدفصولی عربی،فارسی مشکی می پوشم گرم چاووشم؛ یاد شش گوشم دوستت دارم… ای اصل ایمان ای جان جانان؛ عشق بی پایان دوستت دارم کاری کن؛ تسلای قلب مادرت باشم… امسالم مثل هر سال آقا؛ نوکرت باشم  روز و شب پریشونِ جسم بی سرت باشم! نزدیکه غمت ماه ماتمت؛ امسالم الهی که محرم رو ببینم بی تابم حسین اربابم حسین؛ از حالا به فکر کربلا و اربعینم کاشکی اربعین با دست ساقی؛ مهمونم کنی چای عراقی ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── محمد الجنامی محمد فصولی الكربلایی مشکی میپوشم گرم چاووشم یاد شش گوشم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن روضه کوتاه امام محمد باقر د ل دیوانه من گشته گریزان امشب شده در وادی غم بی سر و سامان امشب به امیدی که برد ره به بیابان بقیع سر نهاده است به هر کوی و بیابان امشب می رود تا که ببیند به کجا دردل خاک پیکر حضرت باقر شده پنهان امشب بشتابید در آن مدفن بی شمع و چراغ کند از آتش دل شمع فروزان امشب سبط سبطین نبی با تن مجروح ز کین   شده بر جده خود فاطمه مهمان امشب اثر زهر به زین تعبیه بر پیکر او  داده بر زندگی اش یکسره پایان امشب  امشب دلت را راهی مدینه کن ، با چشم دل نگاه کن ببین بقیع زائر ندارد . امام باقر عزاداری ندارد ، قربان قبر بی شمع و چراغ تو ، امشب دل شیعیان مدینه است ، امشب هم ناله شوید باامام صادق ، امشب امام صادق کنار بستر بابا اشک می ریزد امام باقر (ع) فرمود : من امشب از دنیا می روم چون پدرم زین العابدین شربت آبی آورد و مرا به لقای حق تعالی بشارت داد۱ آی دلهای کربلائی ، امام باقر در لحظات آخر بدست حجت خدا آب می آشامد اما فدای جد مظلومش حسین ، با لب تشنه میان گودی قتلگاه ، همه با هم صدا بزنیم حسین  @majmaozakerine
مناجات امام زمان مادر به زیر تازیانه زد صـدایت بین در و دیوار خانه زد صدایت زمزمه می‌گوید بیا                        یا بن الزهرا علقمه می‌گوید بیا           یا بن الزهرا فاطمه می‌گوید بیا            یا بن الزهرا هر خوشــه می‌گوید بیا     یا بن الزهرا بی تـوشـه می‌گوید بیا      یا بن الزهرا شش گوشه می‌گوید بیا   یا بن الزهرا ای آبروی روی زشت من کجــایی ای چشم تو باغ بهشت من کجایی هر نــاله می‌گوید بیا         یا بن الزهرا هر لالـه  می‌گوید بیا         یا بن الزهرا سه ساله می‌گوید بیا       یا بن الزهرا پروانه  می‌گوید بیـا           یا بن الزهرا ویرانه  می‌گوید بیـا           یا بن الزهرا دردانه  می‌گوید بیـا          یا بن الزهرا  دریافت سبک سید محسن حسینی ********
🗓 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۱۲ تیر ۱۴۰۱ میلادی: Sunday - 03 July 2022 قمری: الأحد، 3 ذو الحجة 1443 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️4 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️6 روز تا روز عرفه ▪️7 روز تا عید سعید قربان ▪️12 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️15 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
❣﷽❣ ⬛️ا◼️◾️▪️◾️◼️ا⬛️ زخم اسارت دیده ای ای داد بیداد دعوای غارت دیده ای ای داد بیداد در مجلس اغیار بر لبهای بابات چوب جسارت دیده ای ای داد بیداد... () 🕊🌿ا🕊ا🌿🕊 ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است روضه نمی خواهی؛ مزارت روضه خوان است گلدسته ات سنگی ست، روی تربت تو گنبد نداری...گنبد تو آسمان است 🖤💔ا🖤ا💔🖤 چقدر ناله ی بی جان و بی صدا داری به زیر لب تو فقط ذکر ربنا داری گمان کنم که رسیده زمان پرزدنت که زهر کینه اثر کرده و نوا داری 😢🏴ا😢ا🏴😢 مثل رقیه مثل سکینه به شهر شام تو مزه های ضرب لگد را چشیده ای 🍁🍂🍁ا🍂🍁🍂 هرچه شنیده ایدغریبانه دیده ام باورنمیکنیدچه رنجی کشیده ام کوفه به شام را در ایام کودکی همپای عمه ام رقیه دویده ام 🔷شاعر علی_علی_بیگی🔷 بار دگر مدینه غمی تازه دیده است داغی دگر به جان و دل او رسیده است تنها مدینه نیست که در سوگ و ماتم است ماتم نشین و غم زده هرآفریده است 🔘☑️ا🔘ا☑️🔘 هر چند زهر، قلب تو را پاره‌ پاره کرد اما به یاد کرب و بلا گریه می‌ کنى اصلاً خود تو کرب و بلای مجسمى وقتی برای خون خدا گریه می‌ کنى 🏴😢ا🏴ا😢🏴 ای آشنا با تشنگی، ای هم صدای العطش دل بردی از اهل ولا، ای یادگار کربلا 🏴😢ا🏴ا😢🏴 بالِ ڪبوترهاے صحنٺ خاڪ دارد مادر برایٺ روضہ در افلاڪ دارد اے روضہ خوانِ ڪربلا قلبِ تو مثل جسمِ شهیدِ تشنہ صدها چاڪ دارد 🏴😢ا🏴ا😢🏴 تنها ترین غریب دیار مدینه بود او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود صد باب علم از کلماتش گشوده شد در بین "عالمان" به خدا بی قرینه بود 🏴😢ا🏴ا😢🏴 راحت‌شدی زجور وجفای هشام دون آن‌دم که‌گشت عمرتورا ز زهرکین تمام داریم حاجتی که ز لطف و عنایتی بر قبر بی چراغ تو کنیم یک سلام ⚫️🔘ا⚫️ا🔘⚫️ من غصه‌دار غصه‌های بـی قرینم من کـــربلا را یادگـــار آخرینــــم مـن یـادگـار روزهای خاک وخونم مـن یادگار چهره هـای لالـه گــونم 🖤🔘ا🖤ا🔘🖤 باقر بہ علم شهره هرخاص وعام شد مسموم زهر ڪینہ ڪور هشام شد هر چند زهر ڪین بشد اسباب مرگ او مرگش زڪربلا برایش پیام شد 🏴😢ا🏴ا😢🏴 ▪زبانحال حضرت باقرعلیه السلام سوغات ما از کربلا درد و محن بود پژمردگی لاله های در چمن بود من تشنگی در خیمه را احساس کردم یاد از دو دست خونی عباس کردم من کودکی بودم که آهم را شنیدند دیدم سر جد غریبم را بریدند من دیده ام در وقت تشیع جنازه اسبان دشمن را که خورده نعل تازه من با خبر هستم ز باغی بی شکوفه خورشید را بر نیزه دیدم بین کوفه گر چه که من مسموم آن زهر هشامم من کشته ویرانه ای در شهر شامم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا