eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5850338828358779357.mp3
1.82M
🎤 دوباره آمده ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به نا امیدی از این در نمیروم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره دربزنم خدا مرا به حقیقت ولی شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم سواد نامۀ من رنگ صبح خواهد داشت شبی که بوسه بر این چشمۀ سحر بزنم بیاد غربت تو عهد کرده ام با خود که لاله باشم و صد باغ بر جگر بزنم خدا ی را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم بمن هر آنچه که بخشیده اند توفیق است مبادآنکه دم از دولت هنر بزنم اگرچه خارم و نسبت بگل ندارم باز خوشم که گاه گداری بباغ سر بزنم اگر شمیمی از این بوستان بمن برسد معاشران بخدا تاج گل بسر بزنم من آشنای همین درگهم ، خدا نکند که رو به غیر کنم یا دری دگر بزنم صفای تربیت باغبان ، حرامم باد که در مجاورت گل دم از سفر بزنم اگر چه غرق گناهم سفینه ام اینجاست مراد و قبله ام اینجا مدینه ام اینحاست ✍شاعر : محمد جواد غفورزاده @majmaozakerine .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیمه ای می گذرد از شب و سرگردانم چشمم احیا دارد خانه ای نیست پناهم دهد و حیرانم کوفه غم ها دارد شرمگینم که تو را خوانده ام این جا برسی وای از آن روز که با دختر زهرا برسی تک و تنها برسی چه تماشا دارد.... نخل این شهر همه نیزه ی خون ریز شده وقت پاییز شده حرمله گفته که تیرش چقدر تیز شده سر دعوا دارد وای از آن روز که از بام سرت می سوزد جگرت می سوزد بر سر نیزه کنارت پسرت می سوزد جگرت می سوزد تا که خاکی نشده معجر زینب برگرد تا نخورده است به قاسم سم مرکب برگرد تا تن اکبرت از زخم ز هم وا نشده نیزه ها جا نشده پشت خیمه بدن طفل تو پیدا نشده تا که مشک و علم و خود و علمداری هست آبروداری هست بعد عباس ، غم و کوچه و بازاری هست کوفه سودا دارد جان زهرا برگرد جان مولا برگرد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
‍ شهادت امام محمد باقر علیه السلام مدح وروضه بانوای سیدمهدی میرداماد ____»»»»»»«««««« ____ کانال مداحی مرثیه کانون متن روضه و مداحی متن روضه ✍⬇️ ای نبی برتو فرستاده سلام۲ ای به زین العابدین ماه تمام هفتمین معصومی و پنجم امام مکتبت تا صبح محشر مستدام تیغ نطقت مشکافد علم را روح میبخشد مرامت علم را فرمودند کودکی سه سال و نیم چهار سالش باشه کربلا خیلی روضه ها رو دیده و شنیده قربونت برم آقا جان اجازه میدین از کربلا بگیم تو خزان باغ زهرا دیده ای ۲ دیگه از اول ماه ذی لحجه به بعد باید کم کم بوی محرم وحس کنی هر روضه ای هر جمعه ای هر توسلی باید محرم و برا خودت تداعی کنی تو خزان باغ زهرا دیده ای تو تن بی سر به صحرا و دیگه چی گردن مجروح بابا دیده ای بر فراز نیزه سرها دیده ای کاش میدیدم چه آمد بر سرت یا چه کرده کعب نی بر پیکرت قربونت برم شنیدم شما رو به یه طناب بستند اما من میبرم جلوتر روضه امام محمد باقر کربلا نبود باباش فرمود : اِنَ قَتلَ لَنا آدم و‌کِرامتُنا شهادت ازکربلا ناله نمیزنیم میدونی ناله باباش چی در آوورد تو چهل منزل اسارت دیده ای از ستمکاران جسارت دیده ای تشنگی و قتل و غارت دیده ای خو عزیزی و حقارت دیده ای چهار ساله کوه ماتم برده ای مثل عمه تازیانه خورده ای ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجاه ساله که گریونی یاد شام غریبونی داری تو چه دل خونی وای زین اسب زهرآلود تو رو از پا میندازه روضه میخونی یاد مقتل و نعل تازه آخرین یادگار خیمه داره میره پیش رقیه غریب آقام **** نه گنبد و حرم داری نه بیرق و علم داری یک کربلا تو غم داری وای شهادتت هر ساله غربت بی حد داره حاجیا رفتن مکه مدینه بی زُواره برای تو کرده وصیت تو مِناشه ذکر مصیبت غریب آقام **** دیدی غروب آخر رو دیدی قاتلو خنجر رو دیدی رگای حنجر رو وای مثل امام سجاد روی لبت الشامه دیدی پذیراییشون با سنگای از بامه روی دستات رد طنابه غم تو مجلس شرابه غریب آقام ◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بار بلا به شانه کشیدم به کودکی از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی از خیمه‌گاه تا ته گودال قتلگاه دنبال عمه‌هام دویدم به کودکی آن شب که در مقابل من عمه را زدند فریاد اَلفَرار شنیدم به کودکی عمه اگرچه در همه جا شد سپر ولی من ضربِ دست شمر چشیدم به کودکی دست عدو بزرگتر از صورت من است آن شب که درخرابه سر آمد میانمان چون عمه‌ام رقیه خمیدم به کودکی با کعب نی لباس همه پاره پاره شد بدتر ز اهل شام ندیدم به کودکی یک سرخ‌مو ز قافله‌ی ما کنیز خواست این را به گوش خویش شنیدم به کودکی در مجلس شراب که شخصیتم شکست من آستین صبر جویدم به کودکی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️