سپردمت به خدا و به ریگ های بیابان §
سپردمت به غبار و به خار های مغیلان §
سپردمت به وحوش و به شیر های درنده §
به مردمان دهاتی به آهوان پریشان §
به گوش خاک سپردم بنشیند روی جسمت §
بعد از این که بماند تن شریف تو عریان §
به باد گفتم اگر شد مرتبت بنماید §
که پاره پاره نبیند تن تو مادر گریان §
سپردمت به هرآنچه که هست ولی تو برادر §
سپردی ام به که رفتی به دلقکان و §
سپردی ام به که رفتی به شامیان حرامی §
به مردمان یهود و به ناکسان §
شب عاشورا
/به اشک و سوز و مناجات، سرکنید امشب
به شوق مرگ، شب خود سحر کنید امشب
به پیش نیزه و شمشیر و تیر و سنگ، همه
به خنده سینۀ خود را سپر کنید امشب
نماز وتر بخوانید و سجدۀ آخر
دعا به زینب خونینجگر کنید امشب
کمالتان پر و بال عروجتان گشته
به قلۀ ابدیت سفر کنید امشب
شما به مکتب توحید، زندگی دادید
مباد آن که ز مردن حذر کنید امشب
دل شب است بیایید دخت زهرا را
ز ایستادگی خود خبر کنید امشب
کنون که آب روان را به رویتان بستند
ز اشک شوق، لب خویش تر کنید امشب
اگر که عاشق دیدار جد من هستید
به صورت علیاکبر نظر کنید امشب
جوان من بدنش قطعهقطعه خواهد شد
رواست گریه به حال پدر کنید امشب
شرار آتش شعرش همه ز سوز شماست
دعا به «میثم» ما بیشتر كنيد امشب
استاد_غلامرضا_سازگار
متاب ای ماه امشب، تا نبینم صبح فردا را
ببار ای اشک تا دریا کنم دامان صحرا را
بریز ای آسمان خون جای باران بر زمین امشب
که پرپر می کند فردا خزان گل های زهرا را
بگریید ای تمام اهل عالم آن چنان امشب
که با اشک خود از خجلت برون آرید سقا را
ندای "ارجعی" دل برده از هفتاد و دو عاشق
صدای العطش آتش زده اعماق دریا را
وضو گیرید از خون دل خود ای بنی هاشم!
که بردارید فردا از زمین، قرآن لیلا را
نگهدار ای سکینه! اشک های دیده ی خود را
که در گودال خون فردا بشویی جسم بابا را
میا ای آفتابِ صبح بیرون از افق فردا
که با سوز عطش اصغر ندارد تاب گرما را
الهی مهر زندانی شود در سینه ی مشرق
که در گودالِ خونﹾ زهرا نبیند ظهر فردا را
بگردید آل یاسین سخت فردا در بیابان ها
که دریابید زیر خارها گل های طاها را
سپاه حق و باطل صف کشیدند از دو سو "میثم"
میان این دو صف بشناس دنیا را و عقبا را
استاد_غلامرضا_سازگار
امشب، شب قیامت کبرای دیگر است
هر لحظه یک گزارش صحرای محشر است
امشب رسد به گوش، مناجات عاشقان
فردا، به روی خاک، بدنهای بیسر است
امشب، علم به دست علمدار کربلاست
فردا، تنش به علقمه، در خون شناور است
امشب رباب، دست دعایش بر آسمان
فردا تسلّی دل او، داغ اصغر است
امشب دعا به جان جوانان کند، حسین
فردا به روی دامن او نعش اکبر است
امشب عطش گرفته ز قاسم توان و تاب
فردا به جای آب، دهانش ز خونْ تر است
امشب دعای زینب کبراست یا حسین
فردا لبش به زخم گلوی برادر است
امشب حسین گرم مناجات با خداست
فردا هزار پاره ز شمشیر و خنجر است
امشب حسین پیرهن کهنهاش به بر
فردا، نه سر، نه پیرهن او را، به پیکر است
"میثم" دمد ز هر نفست شعلههای دل
نظم تو سوز سینۀ آل پیمبر است
استاد_غلامرضا_سازگار
یک لحظه خلوت کرده ای مشغول قرآنی
یک لحظه مشغول سخن در جمع یارانی
گاهی بفکر کندن خار بیابانی
گاهی هم از دلشوره ی زینب پریشانی
امشب شب سختی است امشب در دلت غوغاست
گاهی میآید نغمه ی لبیک یارانت
گاهی میآید گریه ی زن ها و طفلانت
گاهی صدای اصغرت کرده پریشانت
امشب غم عالم نشسته در دل و جانت
امشب شب سختی است آری امشب عاشوراست
بر شانه ی بابا رقیه می گذارد سر
خوابد علی اصغر در آغوش علی اکبر
خوابیده اند آرام اهل بیت پیغمبر
زیرا که بیدارست چشم ساقی لشگر
تا کی چنین آرامشی در کربلا برپاست؟
فردا به پا خواهد شد اینجا محشر کبرا
فردا شود صحرا زخون عاشقان دریا
فردا حسین است و خودش، تنهاترین تنها
بی لشگر و بی اکبر و بی یار و بی سقا
فردا صدای العطش تا عالم بالاست
یک دم بروی خاک افتد دست سقایش
یک دم حسین است و جوان ارباًاربایش
فکر حرم لرزه می اندازد به اعضایش
ای کاش برخیزد فقط عباس از جایش
آری حسین است این عزیز حضرت زهراست
نازل شده گویا دوباره سوره ی زلزال
برگشته دیگر ذوالجناح از دشت خونین یال
افتاده جسم چاک چاکی در دل گودال
سر می بُرند و یک زن اینجا می رود از حال
از سینه اش برخیز ملعون! مادرش اینجاست
بالای تل از هوش رفته، خواهر افتاده
آتش به مو و معجر یک دختر افتاده
دیدند یک انگشت بی انگشتر افتاده
زیر سم اسبان دشمن پیکر افتاده
یک پیرزن میگفت سر هم در تنور ماست
پایان نیابد ظهر فردا ماجرا باقیست
آتش به جان خیمه ی آل عبا باقیست
هم رفتن سرها به روی نیزه ها باقیست
هم کوچه و بازار... هم شام بلا باقیست
زین پس شروع کربلای زینب کبری ست...
سعید_تاج_محمدی
4_6016980845024250719.mp3
20.26M
#شام_غریبان
کربلایی
#حسین_طاهری
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
عصر روز دهم کربلا قیامته
گوشه گوشه مقتل پر از مصیبته
من و گریه و ناحیه و عبارته
الذی سمحت نفسه بمهجته
ارومت نذاشتن ، تو مقتل یه لحظه
شمشیر جای شمشیر ، نیزه پشت نیزه
وا حمزة وا جعفرا ، تشنه تورو کشتن چرا
هذا حسین و بالعراق ، تشنه تورو کشتن چرا
یا مظلوم اباعبدالله ، یا مظلوم اباعبدالله
زنده بودیو غارت ، شدن مخدرات
زنده بودیو آتیش ، زدن به خیمه هات
زنده بودیو اسب ها ، رد شدن از تنت
السلام علی الأعضاء المقطّعات
گفتن به عیالت ، حرف های زننده
میسوزن تو خیمه ، زن ها زنده زنده
همه منتظرن مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
مونده روی زمین پیکر تو رها
السلام علی من دفن اهل القری
خواهرت اگه نیست رفته شام بلا
ریگ و رمل و بیابون برات گرفت عزا
سیدالشهدا سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
همونی که ازم پدرم و گرفت
با یه عده حرومی دور حرم رو گرفت
تو نبودی به زور معجرم رو گرفت
اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت
نفسم اگه باز به گلو برسه
کاری میکنم صدامم به عمو برسه
که بیاد به حسابه عدو برسه
آتیش دامنم نزدیکه به مو برسه
سیدالشهدا سیدالشهدا یا مقطع الاعضا
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🏴〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🔺یا حسین...
سرخی شهادت تو ناپیدا بود
عشق تو امام کربلا زیبا بود
تنها سبب زندگی دین قطعاً
پیغام نماز ظهر عاشورا بود
🔺فرارسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🖤أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَهُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاْزْکِیآءُ،
🖤سلام بر ساکن کربلا، سلام بر آن کسى که فرشتگان آسمان بر او گریستند، سلام بر آن کسى که خاندانش پاک و مطهرند
📓فرازی از #زیارت_ناحیه_مقدسه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◾️اعمال روز عاشورا
۱ـ عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است:
هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواستههایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد.
۲ـ زیارت امام حسین(علیه السلام).
۳ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود.
۴ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام).
۵ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه.
۶ـ خواندن زیارت عاشورا.
۷ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).»
📚پینوشتها:
۱- مصباح کفعمی، ص ۵۰۹٫
۲- فرهنگ عاشورا، ص ۴۰۵، جواد محدثی.
۳- وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۹۴، حدیث ۸٫
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
📋امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است
#واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امشب به صحرا بیکفن
جسمِ شهیدان است
شام غریبان است
امشب نوای کودکان
بر بام کیوان است
شام غریبان است
بر خاک و بیغسل و کفن
رعنا جوانان است
خوابیده عریان است
بر غربت اجسادشان
عالم پریشان است
شام غریبان است
امشب به صحرا بیکفن
جسمِ شهیدان است
شام غریبان است
امشب به دشتِ کربلا
نالان یتیمانند
تا صبح گریانند
امشب به روی کُشتهها
در ناله مرغانند
چون نِی در افغانند
امشب عیال مصطفی
ثدر گوشهی صحرا
بیمنزل و مأوا
اموالشان، تاراج کین
از فرقهی، اعداء
ای آه و واویلا
امشب به صحرا بیکفن
جسمِ شهیدان است
شام غریبان است
خون میرود امشب
ز چشم دختر زهرا
اُف بر تو ای دنیا
آل علی ویران نشین
اندر بیابان است
شام غریبان است
امشب یتیمان جهان
درگوشهی هامون
غلتان به بحر خون
اندر هوای خاتم
او بر دل ملعون
دیوانه و مجنون
امشب به صحرا بیکفن
جسمِ شهیدان است
شام غریبان است
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
امشببهصحرابیکفنجسمشهیداناست_۲۰۲۱_۰۸_۱۹_۲۰_۳۷_۴۷_۲۰۱.mp3
15.66M
🔊 سبک #واحد
امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است
کربلایی سیدرضا #نریمانی
😭😭
ویژه #شام_غریبان
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
5. سید مجید بنی فاطم.mp3
4.69M
#امام_حسین (علیه السلام)
#شام_غریبان
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
اول درد و محن
زینب است زینب است
#طفل_یتیمی ز حسین
گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز الَم
خم شده ، ساربان ساربان
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
شام غریبان حسین
امشب است ، امشب است
اول درد و مِحنِ
زینب است زینب است
حاجتم این است
كه تو ای ، ساربان سار بان
این شتران را ، تو به تندی مران
ساربان ساربان
طفل یتیمی ز حسین
گم شده ، ساربان ساربان
قامت زینب ز غمش
خم شده ، ساربان ساربان
با صدای :
#سید_مجید_بنی_فاطمه
.
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
اشکی مرا به شام مصیبت...
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب #شام_غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید #بنی_فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
"اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا اَباعَبدِالله"
"یَا رَحْمَةَ اللهِ الْوَاسِعَه"
"یٰا بابَ النِّجاةِ الاُمَّه"
"ياحسين"
*شبِ آخرِ،تموم شد،شام غريبان اومد...*
اشکی مرا به شامِ مصیبت نمانده است
چشمی تو را در این شبِ غربت نمانده است
ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود
هرچند جانِ عرضِ ارادت نمانده است
ما را ببخش زنده اگر مانده ایم باز
گرچه نَفَس گرفته و طاقت نمانده است
ما خسته ایم خسته تر از ماست دخترت
حالا که خیمه ای شبِ غارت نمانده است
ما خسته ایم خسته تر از ماست خواهرت
او مانده است حیف که قُوَّت نمانده است
ما خسته و رباب ولی خسته تر ز ما
عباس کو که یک رگِ غیرت نمانده است
در علقمه سپاهِ حرم مانده روی خاک
چیزی چرا از آن همه قامت نمانده است
من کربلا رسیدم و دیدم غروب شد
چیزی به غیر رَختِ اسارت نمانده است
#شاعر حسن لطفی
*تو اين شب ها كه اومديم جلسه،چقدر بعدِ جلسه منتظر بچه و خانواده ات بودي، بخدا من نشنيدم كه كسي بچه اش گم شده باشه، بعضي شب ها روضه ها گريه داره، بعضي شب ها روضه ها داد داره، امشب روضه اي كه ميخوام بخونم اگه ميتوني براش داد بزن...
خدا نياري مادري بچه اش رو گم كنه، اگه گم كنه يا به شوهرش ميگه،يا يه پسرِ بزرگش ميگه، الهي برات بميرم زينب،امشب زينب تك و تنها تويِ بيابون ميگرده، دونه دونه بچه هارو پيدا ميكنه، يكي زخمي شده، يكي گوشواره اش رو كشيدن، يكي خلخال از پاش درآوُردن...*
یک خیمه ي نیم سوخته، شد جایِ صد يتيم
چیزی که جا نداشت درآن خیمه، چاره بود
در زیرِ پایِ اسب، دو کودک ز دست رفت
چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
#شاعر: علی انسانی
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_Babolharam_net_shab11-1.mp3
5.26M
اشکی مرا شام مصیبت
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
۲
#قسمت_دوم_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب #شام_غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید #بنی_فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*امروز ابي عبدالله يه جوري تو گودال صدا زد: جگرم داره ميسوزه... يه وقت ديدن ذوالجناح برگشت سمتِ خيمه ها...*
همه از خيمه ها بيرون دويدن
ولي سالارِ زينب را نديدن
*يكي گفت: ذوالجناح آقام كجاست؟ يكي گفت: ذوالجناح داداشم كجاست؟ مابينِ دخترها يكي اومد همه رو كنار زد، دستش رو انداخت دورِ گردنِ ذوالجناح، يه نگاه كرد: گفت: اسبِ بابام، مي دونم بابام رو كشتن، فقط ازت يه سئوال دارم، بابام وقتي مي رفت ميدان، لباش تشنه بود، به من بگو: آيا آبش دادن يا نه؟ هنوز صداش تو گوشمِ ميگفت: جگرم داره ميسوزه...حسين....*
آرامِ جانِ خسته دلان پيکرت کجاست؟
جانم به لب رسيده پدر جان! سرت کجاست؟
جسمت اسيرِ فتنه ي يغماگران شده
پيراهنِ امانتيِ مادرت کجاست؟
در خيمه هر چه بود به تاراجِ فتنه رفت
خاكم به سر، عمامه ي پغمبرت كجاست؟
سوزِ عطش زخونِ تنت موج مي زند
اي تشنه لب، برادرِ آب آورت كجاست؟
از دودِ خيمه، تُربَتِ شش ماهه گُم شده
آخر بگو مزارِ علي اصغرت کجاست؟
*هي ميخوام نگم، اما نميشه، زينب ناموسِ حسينِ،چهار ساله بود مي رفتن سَرِ قبرِ مادر، اميرالمؤمنين مي فرمود: حسن جان! روشنايي هايِ شهر رو كم كن، نميخوام چشمي قد و بالايِ خواهرت رو ببينه، حالا روزگار ببين چكار كرده... بابا!...*
مارا ميانِ اين همه دشمن نظاره کن
ديگر مپرس دختركم معجرت کجاست
سري به رويِ نيزه ها بُلندِ
كاشكي رقيه چشمشُ بِبندِ
اينجوري كه سر رو زدن به نيزه
افتادنش فقط به مويي بَندِ
مَركبايِ تازه نَفَس آوُردن
يكي يكي نعلايِ تازه خوردن
چيزي كه از تَنِ حسين نمونده
هموني هم كه مونده بود رو بُردن
* مسافرت بري، هر اتفاقي هم برات بيوفته، ماشينت يه وقت خراب ميشه يه چيزي ميشه، يه آشنا پيدا ميكني ميگي: زن و بچه ام رو برسون، اول خيالت از خانواده ات راحت بشه، ناموست سر پناهي داشته باشه، الهي قربونت برم حسين جان! كه زن و بچه ات پناهي نداشتن...
ابي عبدالله تو گودي افتاده، از شبكه هاي لباسِ رزمش خون داره فوران ميكنه، هر نَفَسي كه داره ميكشه خونِ تازه مياد، عينِ مادرش كه بينِ در و ديوار پهلوش شكست...هي تويِ گودال غَلت ميخوره، تيرها تو بدنش ميشكنه، اما هيچ كسي جرأت نميكنه سمتِ گودال بياد، ميگن: اين حسينِ...پسرِ علي است، همه مي ترسيدن نزديكِ گوديِ قتلگاه بشن، يه نانجيبي گفت: نترسين، اما مي خواهيد بفهمين حسين زنده است يا نه، من راهش رو بلدم، حسين غيرتي است، يه نفر فرياد زد به خيمه ها حمله كنيد، يه وقت ديدن حسين نيزه ي غريبي رو زمين زد، خودش رو آروم آروم بالا آوُرد، خواست بگه تا من زنده ام به خيمه ها حمله نكنيد، كسي جرأت نكرد به خيمه ها حمله كنه..
شبِ آخرِ،بذار از مادرمون هم بخونيم،حسين جان! غريبي، اما تا زنده بودي كسي جرأت نكرد به خيمه ي ناموست حمله كنه، اما بميرم برا اون آقايي كه دستاش رو بستن، جلو چشمش سيلي به صورتِ همسرش زدن...
امشب چه خبرِ دشت كربلا؟ زينب تك و تنها بچه هارو جمع كرد، همه رو آوُرد تويِ يك خيمه ي نيم سوخته، هر چي گشت و شمرد، ديد يه دونه از بچه ها كمِ، اومد ديد پشتِ يه بوته اي دو تا پايِ كوچيك بيرونِ، بوته رو كنار زد، ديد حميده دخترِ مسلم زيرِ دست و پا جون داده، به سختي همه رو آوُرد تو خيمه، خسته شده، يه وقت ديد از دور يه سياهي داره مياد، كي هستي داري نزديكِ خيمه ها ميشي؟ ديگه بسه، اين بچه ها چند روزِ آب نخوردن، عزيزانشون رو كشتيد، امروز كلي تازيانه خوردن، يه وقت شنيد يه صدايِ مهربوني است، اين صدا چقدر آشناست، يه وقت شنيد صدايِ مادرش زهراست، زينب جان! اومدم كمكت كنم...
دستِ گدايي رو بالا بيار، زن،مرد، پير، جوان،كوچيك و بزرگ، بلند و يكصدا ، فرياد بزن: حسين....
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_Babolharam_net_shab11-2.mp3
6.45M
امروز ابي عبدالله يه جوري تو گودال
#قسمت_دوم_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
۳
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید #مجید_بنی_فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*با چه عظمتي زينب واردِ كربلا شد، با چه مشكلاتي زينب از كربلا خارج شد، دونه دونه بچه هارو تنهايي، سوارِ بر محمل ها كرد، رقيه رو سوار كرد، سكينه رو سوار كرد، زين العابدين رو سوار كرد، دونه دونه رو سوار كرد، يه مرتبه نگاه كرد ديد كسي نيست كمكش كنه، يه نگاه كرد به سرِ بريده ي برادر...*
از سرِ ني حرف ميزنه، نگاهِ تو با دلِ من
تو به اين نيزه دار بگو، دور نشه از محملِ من
من فدات شم هِلالِ من
يه نگاهِ كن به حالِ من
دلِ زينب، تو موهات خونه كرده
زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده
*"همه نوكرا من رو ببخشن" حسين جان! امروز ديدم سرت داره دست به دست ميگرده...*
دلِ زينب، تو موهات خونه كرده
زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده
*آره موهايِ حسين رو شونه كرده، اما قبلِ در و ديوار، آخه بعد از در و ديوار ديگه دستِ مادر بالا نمي اومد، فقط تو اين دشتِ كربلا، تنها دستي كه يادآورِ دست فاطمه بود برا زينب، دستايِ كوچيكِ رقيه بود...از اون شبي كه از ناقه افتاد...*
ــــــــــــــــــ
#امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_Babolharam_net_shab11-3.mp3
2.24M
با چه عظمتي زينب واردِ كربلا شد
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم)
#شورقتلگاهی
#امان_از_گودال
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
امان از گودال
به پاشد جنجال
ببخشن سادات
تنت شد پامال
😭
میون اعدا
غریب و تنها
رو خاک افتادی
زدی دست و پا
😭
نانجیبا از راه رسیدن و
پیکر زخمی تو کشیدن و
هرکی با هرچی میشد تورو زد
اشکای زینب رو ندیدن و
😭
وای
بی هوا میزدنت
از جفا میزدنت
پیرمردا همگی
با عصا میزدنت
😭
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
به زیر خنجر
زدی بالو پر
شدی غرق خون
به پیش مادر
😭
با چشمای تر
با حال مضطر
میگفتی برگرد
به خیمه خواهر
😭
هدف نیزه ها شد بدنت
جای سالم نموند روی تنت
با نیت غارت اومدن و
بردن انگشتر و پیروهنت
😭
وای
شمر بی حیا و پست
حرمت تورو شکست
وای ازاون لحظه که با
پا روی سینه ت نشست
😭
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
امان از زینب
که شد جون برلب
دو چشمش خون بود
تو اون تابو تب
😭
میزد روی سر
میگفت ای مادر
حسینو کشتن
یه عده کافر
هرکسی از راه اومد تورو زد
حرمله بامشت و سنان لگد
تا که دیدن اُفتادی از نفس
شدن از روی پیکر تو رد
😭
وای
از جفا ی کوفیا
شد سراز تنت جدا
بی مروتا زدن
رأسِ تو رو نیزه ها
😭
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندچهارم
زبانحال حضرت زینب
شکسته بالم
ببین بی حالم
برو ای نامرد
نیا دنبالم
😭
کنارم غوغاس
کجایی عباس
ببینی زینب
تو نامحرم هاس
😭
ببینی این همه جسارت و
ناسزا و دزدی و غارت و
رفتی و خواهرتو شدغریب
ندیدی شلاق اسارت و
😭
وای
قلبم و زدن شرر
چندنفر به یک نفر
دختراتو میزنن
باسپر یا با کمر
😭
وای ای وای ای وای ای وای
💠💠4⃣1⃣6⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#کاری_ازشعرای_آیینی
#عباس_قلعه
#مجیدمرادزاده
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
⛈ 🦋 🦋⛈
1_1666114301.mp3
7.69M
روضه
❌ تذکر: این صوت شامل روضه بسیار سنگینی از #امام_حسین میباشد. ضمن تاکید بر شنیدن این صوت، توصیه میشود با حال مناسب و در خلوت گوش کنید
📝 یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
🎤 حجتالاسلام میرزامحمدی
◼️ ویژهٔ #عاشورا
🏴 ماه #محرم
متن روضه وداع امام حسین ع روضه عاشورا ـ
محمدرضاطاهری
بذار سلام رو با سلامی که امام زمان(عج)امروز داده عرض کنیم،هرچه بادا باد،به ما ربطی نداره،میگیم آقامون این طور برامون ترسیم کرده.
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
این شب و روزها روضه های سنگینی خونده میشه،بعضی ها طاقت ندارن بشنوند،اما بعضی روضه ها رو خود خدا خونده،این روضه از طرف خداست،جبرئیل حامل این روضه است،داره برای آدم ابوالبشر علیه السلام روضه میخونه،وقتی رسید،گفت:آدم این طور که من میگم بگو خدا توبه ات رو قبول میکنه، یا حمید بحقّ محمّد، یا عالی بحقّ علی، یا فاطر بحقّ فاطمه، یا محسن بحقّ الحسن،همه رو آدم بعد جبرئیل داره میگه،تا رسید به این اسم،بگو:یا قدیم الاحسان بحقّ الحسین،گفت جبرئیل این آخری چه اسمی بود،دلم رو زیر و رو کرد ،گفت:برات میگم،دلیلشم میگم،این فرزند پیامبر آخرالزمانه،با لب تشنه میکشنش،صدا زد آدم روضه ات بی دلیل نیست،برای اون آقایی گریه میکنی،که با لب تشنه،زبانم لال،مثل گوسفند،من نمیگم،جبرئیل داره میگه،امام رضا علیه السلام هم این طور روضه خونده،بابا رئوف تر از امام رضا علیه السلام مگه،سراغ داری؟اما رضا میگه: یَا ابْنَ شَبِیبٍ: إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ( علیه السَّلام (،عین این عبارت رو،زبونم لال دیگه نگم،عین این عبارت رو امام رضا علیه السلام میگه،ابن شبیب گریه کن،برا اون آقا،بابا زین العابدین علیه السلام سی و پنج سال بعد،هر موقع از بازار قصاب ها رد میشد،نگاه میکرد یه گوسفندی رو دارند ضبح میکنند،میگفت:آب بهش دادید یانه،میگفت:آقاجان این چه سئوالیه،دین ما اینطور به ما یاد داده،میدیدند سر به دیوار گذاشته،داره،های های گریه میکنه،میگه ای تشنه لب حسین…. تازه داری رنگ و بوی عاشورا پیدا میکنی،کسی عاشورا تو مجلس حسین علیه السلام میاد،تماشاچی نباشه،تماشاچی فقط امروز دور گودال بودند،یه عده تماشا میکردند،زینب کبری اولین حرفی که زد،به عمر سعد ملعون،فرمود :نانجیب ایستادی داری نگاه میکنی،دارن داداشم رو میکشند.
سینه مرا به وسعت هفت آسمان بده
اشکی برای گریه ی غم بی امان بده
دور سرت شلوغ ترین جای کربلاست
الان هم کربلا بری غوغاست،مردم اونجا می ایستند،نماز میخونند،اما این شلوغی برای چیز دیگه ای بود،از هم می خواستند سبقت بگیرند،به جایزه برسند،اما هیچکی جرأت نکرد،هرکی می اومد نزدیک میشد،اربابتون یه نگاه بهش میکرد،همه بدنش به لرزه می افتاد،شمشیر می انداخت و می رفت، فقط دوتا ملعون موندند،لذا برا همینه،بعضی ها به نام سنان بن انس ملعون،بعضی ها به نام شمر ملعون نوشتند،این دوتا باقی موندند،اما تاریخ میگه،سنان هم جرأت نکرد،خود شمر حرومزاده رفت،رحمت الله واسعه است حسین،حتی از این ناجیب هم می خواد دستگیری کنه،یه لحظه آقا دید سینه اش سنگین شد،چشماش رو باز کرد،ابی عبدالله،گفت:می دونی کجا نشستی،نانجیب گفت:می دونم،گفت:اسمت چیه،خود ملعونش رو معرفی کرد،ابی عبدالله فرمود:من کی هستم،گفت:تو حسین پسر علی و فاطمه،نوی پیغمبر.گفت: من رو میشناسی اومدی سر از بدنم برداری،گفت:خوب می شناسمت،اما دنبال جایزه یزیدم.آقا فرمود:بلند شو ،صرف نظر کن،من یه کاری میکنم،دعا میکنم،واسطه میشم،خدا از سر تقصیرت بگذره،به اینجا که میرسی هرچی آلوده هم باشی ،میگی قربون این ارباب برم،از شمر هم میخواد دستگیری کنه،از من نمی کنه!؟چقدر آدم باید بی سعادت باشه،چقدر باید اهل شقاوت باشه،چقدر شکمش از مال حرام پر شده باشه،که به اینجا برسه،جوون ها موظب لقمه ی غذایی که میخورید باشید،آقا فرمود:من کاری میکنم،کنار حوض کوثر بابام رو ببینی،گفت:من این همه راه اومدم کارت رو تموم کنم،فرمود:اگه قصدت اینه،یه جرعه آب به لبهام برسون،یه زخم زبونی زد،گفت: مگه نمی گی،بابات ساقی کوثره،برو از دست بابات سیراب شو.بعضی ها امروز می اومدن،مشک های پر از آب رو سر باز میکردند،دور و بر گودال این آب ها رو روی زمین میریختند،
دور سرت شلوغ ترین جای کربلاست
از خون وضو گرفته بیام و اذان بده
از بس که بال و پر زدم از حال رفته ام
چه روزی رو زینب پشت سر گذاشته،گاهی کنار بدن قاسم بوده،گاهی کنار بدن علی اکبر بوده،همش امروز دویده زینب،گاهی بچه ها رو جمع و جور کرده،
از بس که بال و پر زدم از حال رفته ام
حالا مرا کنار خودت آشیان بده
اگه دستور خود حسین نبود،زینب نمی گذاشت،زینب ایستاده ،هرکی می خواد بیاد سمت گودال فریاد می زنه،تا من زنده ام نمی ذارم،خیلی ها رو زینب برگردوند،یه وقت دید صدای حسین داره میاد،زینب دلم رو شکوندی برگرد،میون این همه بی حیا چرا ایستادی؟ برگرد.برگرد
ای نفس مطمئنه بر بال ارجعی
قبل از عروج سرخ به زینب زمان بده
از اینجا دیگه مرد می خواد پای روضه بشینه،گفت:
اینان برای گیسوی تو چنگ می کشند
داداش اینها پی غنیمت اومدند.
آخ