۲
#قسمت_دوم_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب #شام_غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید #بنی_فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*امروز ابي عبدالله يه جوري تو گودال صدا زد: جگرم داره ميسوزه... يه وقت ديدن ذوالجناح برگشت سمتِ خيمه ها...*
همه از خيمه ها بيرون دويدن
ولي سالارِ زينب را نديدن
*يكي گفت: ذوالجناح آقام كجاست؟ يكي گفت: ذوالجناح داداشم كجاست؟ مابينِ دخترها يكي اومد همه رو كنار زد، دستش رو انداخت دورِ گردنِ ذوالجناح، يه نگاه كرد: گفت: اسبِ بابام، مي دونم بابام رو كشتن، فقط ازت يه سئوال دارم، بابام وقتي مي رفت ميدان، لباش تشنه بود، به من بگو: آيا آبش دادن يا نه؟ هنوز صداش تو گوشمِ ميگفت: جگرم داره ميسوزه...حسين....*
آرامِ جانِ خسته دلان پيکرت کجاست؟
جانم به لب رسيده پدر جان! سرت کجاست؟
جسمت اسيرِ فتنه ي يغماگران شده
پيراهنِ امانتيِ مادرت کجاست؟
در خيمه هر چه بود به تاراجِ فتنه رفت
خاكم به سر، عمامه ي پغمبرت كجاست؟
سوزِ عطش زخونِ تنت موج مي زند
اي تشنه لب، برادرِ آب آورت كجاست؟
از دودِ خيمه، تُربَتِ شش ماهه گُم شده
آخر بگو مزارِ علي اصغرت کجاست؟
*هي ميخوام نگم، اما نميشه، زينب ناموسِ حسينِ،چهار ساله بود مي رفتن سَرِ قبرِ مادر، اميرالمؤمنين مي فرمود: حسن جان! روشنايي هايِ شهر رو كم كن، نميخوام چشمي قد و بالايِ خواهرت رو ببينه، حالا روزگار ببين چكار كرده... بابا!...*
مارا ميانِ اين همه دشمن نظاره کن
ديگر مپرس دختركم معجرت کجاست
سري به رويِ نيزه ها بُلندِ
كاشكي رقيه چشمشُ بِبندِ
اينجوري كه سر رو زدن به نيزه
افتادنش فقط به مويي بَندِ
مَركبايِ تازه نَفَس آوُردن
يكي يكي نعلايِ تازه خوردن
چيزي كه از تَنِ حسين نمونده
هموني هم كه مونده بود رو بُردن
* مسافرت بري، هر اتفاقي هم برات بيوفته، ماشينت يه وقت خراب ميشه يه چيزي ميشه، يه آشنا پيدا ميكني ميگي: زن و بچه ام رو برسون، اول خيالت از خانواده ات راحت بشه، ناموست سر پناهي داشته باشه، الهي قربونت برم حسين جان! كه زن و بچه ات پناهي نداشتن...
ابي عبدالله تو گودي افتاده، از شبكه هاي لباسِ رزمش خون داره فوران ميكنه، هر نَفَسي كه داره ميكشه خونِ تازه مياد، عينِ مادرش كه بينِ در و ديوار پهلوش شكست...هي تويِ گودال غَلت ميخوره، تيرها تو بدنش ميشكنه، اما هيچ كسي جرأت نميكنه سمتِ گودال بياد، ميگن: اين حسينِ...پسرِ علي است، همه مي ترسيدن نزديكِ گوديِ قتلگاه بشن، يه نانجيبي گفت: نترسين، اما مي خواهيد بفهمين حسين زنده است يا نه، من راهش رو بلدم، حسين غيرتي است، يه نفر فرياد زد به خيمه ها حمله كنيد، يه وقت ديدن حسين نيزه ي غريبي رو زمين زد، خودش رو آروم آروم بالا آوُرد، خواست بگه تا من زنده ام به خيمه ها حمله نكنيد، كسي جرأت نكرد به خيمه ها حمله كنه..
شبِ آخرِ،بذار از مادرمون هم بخونيم،حسين جان! غريبي، اما تا زنده بودي كسي جرأت نكرد به خيمه ي ناموست حمله كنه، اما بميرم برا اون آقايي كه دستاش رو بستن، جلو چشمش سيلي به صورتِ همسرش زدن...
امشب چه خبرِ دشت كربلا؟ زينب تك و تنها بچه هارو جمع كرد، همه رو آوُرد تويِ يك خيمه ي نيم سوخته، هر چي گشت و شمرد، ديد يه دونه از بچه ها كمِ، اومد ديد پشتِ يه بوته اي دو تا پايِ كوچيك بيرونِ، بوته رو كنار زد، ديد حميده دخترِ مسلم زيرِ دست و پا جون داده، به سختي همه رو آوُرد تو خيمه، خسته شده، يه وقت ديد از دور يه سياهي داره مياد، كي هستي داري نزديكِ خيمه ها ميشي؟ ديگه بسه، اين بچه ها چند روزِ آب نخوردن، عزيزانشون رو كشتيد، امروز كلي تازيانه خوردن، يه وقت شنيد يه صدايِ مهربوني است، اين صدا چقدر آشناست، يه وقت شنيد صدايِ مادرش زهراست، زينب جان! اومدم كمكت كنم...
دستِ گدايي رو بالا بيار، زن،مرد، پير، جوان،كوچيك و بزرگ، بلند و يكصدا ، فرياد بزن: حسين....
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_Babolharam_net_shab11-2.mp3
6.45M
امروز ابي عبدالله يه جوري تو گودال
#قسمت_دوم_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
۳
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید #مجید_بنی_فاطمه
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*با چه عظمتي زينب واردِ كربلا شد، با چه مشكلاتي زينب از كربلا خارج شد، دونه دونه بچه هارو تنهايي، سوارِ بر محمل ها كرد، رقيه رو سوار كرد، سكينه رو سوار كرد، زين العابدين رو سوار كرد، دونه دونه رو سوار كرد، يه مرتبه نگاه كرد ديد كسي نيست كمكش كنه، يه نگاه كرد به سرِ بريده ي برادر...*
از سرِ ني حرف ميزنه، نگاهِ تو با دلِ من
تو به اين نيزه دار بگو، دور نشه از محملِ من
من فدات شم هِلالِ من
يه نگاهِ كن به حالِ من
دلِ زينب، تو موهات خونه كرده
زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده
*"همه نوكرا من رو ببخشن" حسين جان! امروز ديدم سرت داره دست به دست ميگرده...*
دلِ زينب، تو موهات خونه كرده
زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده
*آره موهايِ حسين رو شونه كرده، اما قبلِ در و ديوار، آخه بعد از در و ديوار ديگه دستِ مادر بالا نمي اومد، فقط تو اين دشتِ كربلا، تنها دستي كه يادآورِ دست فاطمه بود برا زينب، دستايِ كوچيكِ رقيه بود...از اون شبي كه از ناقه افتاد...*
ــــــــــــــــــ
#امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#شام_غریبان
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
Banifateme_Babolharam_net_shab11-3.mp3
2.24M
با چه عظمتي زينب واردِ كربلا شد
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم)
#شورقتلگاهی
#امان_از_گودال
🔘🔘🔘🔘
✅بنداول
امان از گودال
به پاشد جنجال
ببخشن سادات
تنت شد پامال
😭
میون اعدا
غریب و تنها
رو خاک افتادی
زدی دست و پا
😭
نانجیبا از راه رسیدن و
پیکر زخمی تو کشیدن و
هرکی با هرچی میشد تورو زد
اشکای زینب رو ندیدن و
😭
وای
بی هوا میزدنت
از جفا میزدنت
پیرمردا همگی
با عصا میزدنت
😭
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بنددوم
به زیر خنجر
زدی بالو پر
شدی غرق خون
به پیش مادر
😭
با چشمای تر
با حال مضطر
میگفتی برگرد
به خیمه خواهر
😭
هدف نیزه ها شد بدنت
جای سالم نموند روی تنت
با نیت غارت اومدن و
بردن انگشتر و پیروهنت
😭
وای
شمر بی حیا و پست
حرمت تورو شکست
وای ازاون لحظه که با
پا روی سینه ت نشست
😭
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندسوم
امان از زینب
که شد جون برلب
دو چشمش خون بود
تو اون تابو تب
😭
میزد روی سر
میگفت ای مادر
حسینو کشتن
یه عده کافر
هرکسی از راه اومد تورو زد
حرمله بامشت و سنان لگد
تا که دیدن اُفتادی از نفس
شدن از روی پیکر تو رد
😭
وای
از جفا ی کوفیا
شد سراز تنت جدا
بی مروتا زدن
رأسِ تو رو نیزه ها
😭
وای ای وای ای وای ای وای ای وای
🔘➖➖➖➖➖🔘
✅بندچهارم
زبانحال حضرت زینب
شکسته بالم
ببین بی حالم
برو ای نامرد
نیا دنبالم
😭
کنارم غوغاس
کجایی عباس
ببینی زینب
تو نامحرم هاس
😭
ببینی این همه جسارت و
ناسزا و دزدی و غارت و
رفتی و خواهرتو شدغریب
ندیدی شلاق اسارت و
😭
وای
قلبم و زدن شرر
چندنفر به یک نفر
دختراتو میزنن
باسپر یا با کمر
😭
وای ای وای ای وای ای وای
💠💠4⃣1⃣6⃣💠💠
🔘➖➖➖➖➖🔘
#کاری_ازشعرای_آیینی
#عباس_قلعه
#مجیدمرادزاده
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
⛈ 🦋 🦋⛈
1_1666114301.mp3
7.69M
روضه
❌ تذکر: این صوت شامل روضه بسیار سنگینی از #امام_حسین میباشد. ضمن تاکید بر شنیدن این صوت، توصیه میشود با حال مناسب و در خلوت گوش کنید
📝 یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
🎤 حجتالاسلام میرزامحمدی
◼️ ویژهٔ #عاشورا
🏴 ماه #محرم
متن روضه وداع امام حسین ع روضه عاشورا ـ
محمدرضاطاهری
بذار سلام رو با سلامی که امام زمان(عج)امروز داده عرض کنیم،هرچه بادا باد،به ما ربطی نداره،میگیم آقامون این طور برامون ترسیم کرده.
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ
این شب و روزها روضه های سنگینی خونده میشه،بعضی ها طاقت ندارن بشنوند،اما بعضی روضه ها رو خود خدا خونده،این روضه از طرف خداست،جبرئیل حامل این روضه است،داره برای آدم ابوالبشر علیه السلام روضه میخونه،وقتی رسید،گفت:آدم این طور که من میگم بگو خدا توبه ات رو قبول میکنه، یا حمید بحقّ محمّد، یا عالی بحقّ علی، یا فاطر بحقّ فاطمه، یا محسن بحقّ الحسن،همه رو آدم بعد جبرئیل داره میگه،تا رسید به این اسم،بگو:یا قدیم الاحسان بحقّ الحسین،گفت جبرئیل این آخری چه اسمی بود،دلم رو زیر و رو کرد ،گفت:برات میگم،دلیلشم میگم،این فرزند پیامبر آخرالزمانه،با لب تشنه میکشنش،صدا زد آدم روضه ات بی دلیل نیست،برای اون آقایی گریه میکنی،که با لب تشنه،زبانم لال،مثل گوسفند،من نمیگم،جبرئیل داره میگه،امام رضا علیه السلام هم این طور روضه خونده،بابا رئوف تر از امام رضا علیه السلام مگه،سراغ داری؟اما رضا میگه: یَا ابْنَ شَبِیبٍ: إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ( علیه السَّلام (،عین این عبارت رو،زبونم لال دیگه نگم،عین این عبارت رو امام رضا علیه السلام میگه،ابن شبیب گریه کن،برا اون آقا،بابا زین العابدین علیه السلام سی و پنج سال بعد،هر موقع از بازار قصاب ها رد میشد،نگاه میکرد یه گوسفندی رو دارند ضبح میکنند،میگفت:آب بهش دادید یانه،میگفت:آقاجان این چه سئوالیه،دین ما اینطور به ما یاد داده،میدیدند سر به دیوار گذاشته،داره،های های گریه میکنه،میگه ای تشنه لب حسین…. تازه داری رنگ و بوی عاشورا پیدا میکنی،کسی عاشورا تو مجلس حسین علیه السلام میاد،تماشاچی نباشه،تماشاچی فقط امروز دور گودال بودند،یه عده تماشا میکردند،زینب کبری اولین حرفی که زد،به عمر سعد ملعون،فرمود :نانجیب ایستادی داری نگاه میکنی،دارن داداشم رو میکشند.
سینه مرا به وسعت هفت آسمان بده
اشکی برای گریه ی غم بی امان بده
دور سرت شلوغ ترین جای کربلاست
الان هم کربلا بری غوغاست،مردم اونجا می ایستند،نماز میخونند،اما این شلوغی برای چیز دیگه ای بود،از هم می خواستند سبقت بگیرند،به جایزه برسند،اما هیچکی جرأت نکرد،هرکی می اومد نزدیک میشد،اربابتون یه نگاه بهش میکرد،همه بدنش به لرزه می افتاد،شمشیر می انداخت و می رفت، فقط دوتا ملعون موندند،لذا برا همینه،بعضی ها به نام سنان بن انس ملعون،بعضی ها به نام شمر ملعون نوشتند،این دوتا باقی موندند،اما تاریخ میگه،سنان هم جرأت نکرد،خود شمر حرومزاده رفت،رحمت الله واسعه است حسین،حتی از این ناجیب هم می خواد دستگیری کنه،یه لحظه آقا دید سینه اش سنگین شد،چشماش رو باز کرد،ابی عبدالله،گفت:می دونی کجا نشستی،نانجیب گفت:می دونم،گفت:اسمت چیه،خود ملعونش رو معرفی کرد،ابی عبدالله فرمود:من کی هستم،گفت:تو حسین پسر علی و فاطمه،نوی پیغمبر.گفت: من رو میشناسی اومدی سر از بدنم برداری،گفت:خوب می شناسمت،اما دنبال جایزه یزیدم.آقا فرمود:بلند شو ،صرف نظر کن،من یه کاری میکنم،دعا میکنم،واسطه میشم،خدا از سر تقصیرت بگذره،به اینجا که میرسی هرچی آلوده هم باشی ،میگی قربون این ارباب برم،از شمر هم میخواد دستگیری کنه،از من نمی کنه!؟چقدر آدم باید بی سعادت باشه،چقدر باید اهل شقاوت باشه،چقدر شکمش از مال حرام پر شده باشه،که به اینجا برسه،جوون ها موظب لقمه ی غذایی که میخورید باشید،آقا فرمود:من کاری میکنم،کنار حوض کوثر بابام رو ببینی،گفت:من این همه راه اومدم کارت رو تموم کنم،فرمود:اگه قصدت اینه،یه جرعه آب به لبهام برسون،یه زخم زبونی زد،گفت: مگه نمی گی،بابات ساقی کوثره،برو از دست بابات سیراب شو.بعضی ها امروز می اومدن،مشک های پر از آب رو سر باز میکردند،دور و بر گودال این آب ها رو روی زمین میریختند،
دور سرت شلوغ ترین جای کربلاست
از خون وضو گرفته بیام و اذان بده
از بس که بال و پر زدم از حال رفته ام
چه روزی رو زینب پشت سر گذاشته،گاهی کنار بدن قاسم بوده،گاهی کنار بدن علی اکبر بوده،همش امروز دویده زینب،گاهی بچه ها رو جمع و جور کرده،
از بس که بال و پر زدم از حال رفته ام
حالا مرا کنار خودت آشیان بده
اگه دستور خود حسین نبود،زینب نمی گذاشت،زینب ایستاده ،هرکی می خواد بیاد سمت گودال فریاد می زنه،تا من زنده ام نمی ذارم،خیلی ها رو زینب برگردوند،یه وقت دید صدای حسین داره میاد،زینب دلم رو شکوندی برگرد،میون این همه بی حیا چرا ایستادی؟ برگرد.برگرد
ای نفس مطمئنه بر بال ارجعی
قبل از عروج سرخ به زینب زمان بده
از اینجا دیگه مرد می خواد پای روضه بشینه،گفت:
اینان برای گیسوی تو چنگ می کشند
داداش اینها پی غنیمت اومدند.
آخ
ر هر آنچه هست به شمر و سنان بده
چشمش گرفته است بیا تا نگشته دیر
انگشترت در آور و به این ساربان بده
با زجر تا که از تن زخمت نبرده اند
پیراهنت به این و امان به آن بده
از زیر تیر و نیزه و شمشیر و سنگ ها
مردم عزیز فاطمه خود را نشان بده
افتاده زیر چکمه اگر زنده ای هنوز
پا بر زمین مکوب نه دستی تکان بده
در زیر پای اسب سواران چگونه ای
اول بگیر جان مرا بعد جان بده
مرحوم ابن مقرم تو مقتلش آورده:وقتی این اسب ها رو نعل تازه زدند،ببین مردم چقدر بدبخت شده بودند،از روی بدن ابی عبدالله تاختند،هر کدوم از این اسب ها به هر شهری که می رفتند،نعل ها رو میکندند،برا تبرک در خون ها می زدند،ایشون می فرمایند بعد از این رسم شد، الانم شاید دیده باشی نعل هایی رو درست می کنند،آویزان می کنند،میگن خوشبختی میآره،ببین تا کجا کشیده شده غربت امام حسین علیه السلام،نعل اسب رو تبرک می بردند،هر کاری کرد این نانجیب دید خنجر کاری نیست،ابی عبدالله فرمود:بیهوده داری زحمت میکشی،این محل بوسه جدم رسول خداست،این محل بوسه ی بابام علی است،این محل بوسه ی مادرم زهراست،این محل بوسه ی زینبه،خود حسین راهش رو نشون داد،روایت نوشته دوازده ضربه زد،وای وای…هر یه بار ضربه،حسین میگه الله اکبر.
هر ضربه با شمارش الله اکبرت
این هشتمی است یا نهمی وای من سرت
حسین……
چه روزی است امروز ،هم حسین الله اکبر میگه،هم نانجیب تا سر رو به نیزه زد،هم خودش گفت:الله اکبر،هم هر کی دور و برش ایستاده بود. حسین……
*****************************
#وداع
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•مرا به خیر کسی جز حسین ..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
مرا به خیر کسی جز حسین امید مباد
به غیر کشتهی عشقت کسی شهید مباد
کسی که دل به تو بستهاست نا امید مباد
کسی که مست تو شد دلخوش حرام نگشت
کسی که عبد تو شد بندهی یزید مباد
برای هر دل دیوانهی محرّمپوش
بساط عیش حرام و مجال عید مباد
کسی که رخت عزای تو را به تن نکند
خدا گواه که در حشر روسفید مباد
*شب آخره.. میدونی امشب مادرش امضا می کنه.. میدونی امشب مادرش نوکری ها رو قبول می کنه.. انقدر کرم داره؛خجالت می کشم بگم نوکری بعضی ها رو قبول نمی کنه.. ازش بعیده ..*
اگر بناست در آتش رَوَم، جهنّمِ من
کنار آنکه گلوی تو را بُرید مباد ..
*حسین جانم! خدا من رو با اینا یک جا جمع نکنه .. من عاشقتم .. اونا قاتل تو .. یک سو همه عاشق او .. یک سو همه قاتل او ..
ما راهمون از اینا جداست ...*
اگر بناست در آتش رَوَم، جهنّمِ من
کنار آنکه گلوی تو را بُرید، مباد ..
به هر که رو زده ام غیرِ شر به من نرساند
مرا به خیرِ کسی جز حُسین امید مباد ..
شاعر: رضا یزدانی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شام_غریبان