1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا زینب...
نمی دانم چرا امروز از این نوحه جدا نمی شوم...♥️🍃
@wwwmajmazakrin
@MaddahionlinYEKNET.IR -Mehdi Akbari-Zohr 09 Moharam1398-009 (8).mp3
زمان:
حجم:
4.29M
🏴 #هل_من_ناصر
🔳 #شور احساسی #محرم
🌴بازم توی روضه هواییه چشمام
🌴یه خواهشی دارم یه کربلا میخوام
🎤مهدی #اکبری
👌فوق زیبا
@majmaozakerine
@MaddahionlinYEKNET.IR - Ramzani-Shab 07 Moharam1398-005 (1).mp3
زمان:
حجم:
3.57M
🏴 #هل_من_ناصر
🔳 #شور احساسی #محرم
🌴راه شناختم از بیراهه آقا تو راه تو
🌴مثل همیشه باز محتاجم به یه نگاه تو
🎤 #مجتبی_رمضانی
👌فوق زیبا
@wwwmajmazakrin
@MaddahionlinYEKNET.IR - Karimi-Shab 11 Moharam1398-Beit Rahbari-003 (3).mp3
زمان:
حجم:
7.69M
🏴 #هل_من_ناصر
🔳 #روضه سوزناک #محرم
🌴دیدم که خون از چشمات میریزه بر گلوی روی نیزه
🌴دیدم سرت رو پیش چشمام زدن به روی نیزه
🎤 #محمودکریمی
👌بسیار دلنشین
@wwwmajmazakrin
مداح•ڪـربلایـےمازیارطــاوݪـے4_6043937678976616078.mp3
زمان:
حجم:
10.11M
اربعیـــنـ
رفیــقجــاݩمــونــے . . .
@wwwmajmazakrin
از خدا خواستم یه بار بیام کربلا
پای ضریح سقا سر بذارم بمیرم
چی میشه مولا تو اوج اون روضه ها
میون سینه زنا حاجتم رو بگیرم
میخوام امشب یک سر پر شور یک دل دریا
چشم پر خون لباس مشکی لباس تقوا
جای دوری نمیره اگه ارباب نگاهم کنه
دلم آروم بگیره تا ابد رو به راهم کنه
---------
اومدم اینجا تا منو مهمون کنی
دردمو درمون کنی با همه آرزوها
با وضو آقا تو مجلست میشینم
شاید تو رو ببینم عمریه اینه رویا
همه عمرم تموم عشقم شده محرم
توی دنیا شال عزاته دار و ندارم
دوباره مادر تو داره ما رو صدا میکنه
این شبا خواهر تو نوکراتو دعا میکنه
@wwwmajmazakrin
#کرامات_آقا_امام_حسین_ع
ملاعباس چاوش با جمعی از جوانان شب جمعه به کربلا آمدند، از او خواستند تا برایشان مداحی کند،رسیدند بالای سر امام حسین(ع)، به خود گفت دفترچه شعرم را باز میکنم هر شعری آمد همان را میخوانم.
دفترچه اش را باز کرد و اشعار علی اکبر(ع) آمد، و شروع کرد به خواندن. سفر اول کربلا و همه جوان، مجلس شوری بپا شد، ملا عباس گفت:بس است،دیگر برویم استراحت کنیم.
در عالم خواب به او گفتند آماده شوید که امام حسین(ع) میخواهد به دیدارتان بیاید، او در عالم خواب همه را بیدار کرد و مودبانه نشستند تا آقا تشریف آوردند.
امام حسین(ع) فرمود:ملا عباس! گفتم: بله آقا جان. فرمودند: می دانی چرا من امشب به اينجا آمدم؟! گفتم: نه آقاجان. فرمودند: من با شما سه كار داشتم. گفتم: آن سه كار چيست آقا جانم؟
فرمودند: اولا، بدان كه هر كس زائر ما باشد، به ديدنش می رويم!
ثانيا، شبهای جمعه وقتی در مازندران هستی و جلسه داريد و دور هم می نشينيد، یک پيرمردی دم در می نشيند و كفش ها را درست می كند، سلام حسين را به او برسان!
سپس فرمودند: ملا عباس! كار سوم هم اين است كه آمدم به تو بگويم كه اگر دفعه ی ديگر رفقا را در شب جمعه به حرم آوردی،...
گفتم بله آقا؟ یک وقت ديدم بغض راه گلويشان را گرفت. گفتم: آقا چی شده؟فرمودند: ملا عباس اگر دو مرتبه رفقايت را شب جمعه به حرم آوردی و خواستی نوحه بخوانی، ديگر نوحه ی علی اكبر را نخوانی! گفتم: چرا نخوانم؟ مگر بد خواندم؟ غلط خواندم؟ !فرمودند: نه. گفتم پس چرا نخوانم؟!
فرمودند: ملا عباس! مگر نمی دانی شبهای جمعه مادرم فاطمه زهرا(س) به كربلا می آيند؟!
📕کرامات الحسينيه،ج۲، ص۱۱
@wwwmajmazakrin
طمع حکومت ری4_6023798345397437619.mp3
زمان:
حجم:
4.15M
🎧🎧
⏰ 6 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ طمع حکومت ری
🔹 بستن اب به روی حرم امام حسین (ع)
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_حیدریان
@wwwmajmazakrin
#مقتل_امام_حسین
#انتقال_اسرا_به_کوفه
ابن سعد پیش از حرکت به کوفه و انتقال سرهای شهدا،تا ظهر صبر کرد.کشته های لشکر خویش را جمع نمود،بر آنها نماز گزارد و آنها را دفن کرد.
ولی پیکر مطهّر ریحانه رسول خدا و شهدای سپاهش را بدون غسل و کفن در معرض باد و آفتاب سوزان رها کرد،در آن چند روز،تنها حیوانات بیابان بودند که یکی پس از دیگری به زیارت امام و شهدا می آمدند.
بعد از ظهر به همراه همسر،فرزندان،کنیزان امام حسین و خانواده اصحاب که ۲۰ زن بودند و به صورت اسیرانِ غیر مسلمان [بدون رعایت موازین انسانی] و بر روی پالانِ نامناسب شترها نشسته بودند به سوی کوفه حرکت کردند.
📚مقتل مقرم،ص۳۷۰_۳۷۱
📚مقتل الحسین،خوارزمی،ج۲،ص۲۹
📚نفس المهموم،ص۲۰۴
📚مستدرک الوسائل،ج۲،ص۲۳۴
.
#مقتل_امام_حسین
#انتقال_اسرا_به_کوفه
در میان آنها حضرت سجاد(ع)که ۲۳سال سن داشت،از شدت بیماری بی حال و بستری بود،اما به رغم بیماری اش او را سوار بر شتر جوان لنگی کردند که حتی پالان هم نداشت.
حضرت باقرالعلوم(ع)فرزند امام سجاد(ع) نیز که سنّ او در آن روز دو سال و چند ماه بود حضور داشت.
از فرزندان امام مجتبی(ع)نیز،زید،عمرو و حسن مثنّی در میان اسراء بودند،حسن مثنّی بعد از کشتن ۱۷ تَن از دشمنان و دریافتِ ۱۸ زخم بر بدن و قطع شدنِ دست راستش،مادرش اسماءبن خارجه فزاری،او را بر گرفت و عمرسعد به دلیل فزاری بودنِ مادرش او را نکشت و به اسارت گرفت.
📚مقتل مقرم،ص۳۷۱
📚نسب قریش،ص۵۸
📚اقبال ابن طاوس،ص۵۴
📚اثبات الوصیه،ص۱۴۳
📚لهوف،ص۸
📚اسعاف الراغبین،ص۲۸
.
@wwwmajmazakrin