eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
💢↶ *شرح دعای روز * ✍ *آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره* 【اَللّهُمَّ اَعِنّی فيهِ عَلی صِيامِهِ وَ قِيامِهِ】 خدايا کمک كن در اين ماہ روزہ بگيريم و شب زنده‌داری كنيم اگر خدا کمک كند گرسنگی را نمی‌فهميم عبادت شب و سحر دعاهای ابوحمزہ ثمالی و افتتاح را انجام می‌دهیم ◽️گاهی افرادی غصه می‌خورند که ماہ رمضان چگونه روزہ بگيريم؟ خب دعا كنيد و خدا كمكتان می‌كند 【وَ جَنِّبْنی فيهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ】 خدايا ماہ رمضان ما را از لغزش و گناہ حفظ كن ◽️بدبختی است كه آدم در ايام سال گناہ كند و ماہ رمضان هم به گناہ ادامه دهد در ماہ رمضان بايد تمام اعضاء و جوارحمان روزہ باشد اگر روزه‌ای بگيريم که چشممان زبانمان، گوشمان نامحرم ببيند دروغ بگويد و غيبت بشنود روزه‌مان «عـام» می‌شود اما به ما می‌گویند که روزہ خاص بگيريد يعنی اعضاء و جوارحت هم روزہ باشند ‌⇦ در نيت‌هايتان بگوئید: خدايا من روزہ می‌گیرم اما روزہ خاص می‌گیرم يعنی اعضاء و جوارحتان هم روزہ باشد ◽️حديث داريم، زمانی که روزہ می‌گیرید بايد گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزہ بگيرند بايد اعضاء و جوارحمان هم روزہ باشند تا اين روزہ در ما اثر بگذارد البته یک روزہ ديگر هم داریم که روزہ خاص الخاص است در اين روزہ قلبمان در ماہ رمضان به غير خدا متوجه نمی‌شود 【وَارْزُقْنی فيهِ ذِكْرَکَ بدَوامِهِ】 خدايا روزی كن که در ماہ رمضان ياد تو باشم «ذکر» هم ياد معنا می‌كند و هم معنای ذكر زبانی را می‌دهد دائماً بايد به ياد خدا باشم ◽️حديث است که اگر حيوانات ذكر نگويند اسير دام صياد می‌شوند اين صداهايی که از حيوانات می‌شنويم ذكرهايی است که توسط آنان بيان می‌شود حتی درخت و بيابان و كوہ و دشت هم ذكر می‌گويند 【بِتَوْفيقِکَ يا‌ هادِی الْمُضِلّينَ】 اما به توفيق خودت ای راهنمای گمراهان ◽️ای خدايی كه گمراهان را راهنمايی می‌كنی توفیق بدہ اين دعاهای روز هفتم دربارہ ما مستجاب شود 🌸°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌹°❀°🌸
نکات کلیدی جزء هفتم قرآن کریم - به جای دنبال عیوب دیگران بودن، مراقب اعمال خودتان باشید. (سوره مائده آیه 105) - اگر کسی را مسخره کنید، نتیجه اش گریبان شما را می گیرد. (سوره انعام آیه 10) - شیطان اعمال بد را با آراستن، زیبا جلوه می دهد. (سوره انعام آیه 43) - به مقدسات دیگران توهین نکنید تا آن ها هم برای تلافی به خدا و مقدسات شما توهین نکنند. (سوره انعام آیه 108) - اینگونه نباشید که هنگام نیاز از خدا کمک بخواهید و پس از حل شدن، خدا را فراموش کنید. (سوره انعام آیه 64) - به گوشه و کنار دنیا سفر کنید و از سرگذشت آنها که آیات خدا را انکار می کردند عبرت بگیرید. (سوره انعام آیه 11) - زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست و مراقبت از آخرت برای شما بهتر است. (سوره انعام آیه 32) - با کسانی که تنها بازی و سرگرمی را برنامه خود قرار داده اند قطع رابطه کنید. (سوره انعام آیه 70) - مجلسی که در آن مشغول انکار و تمسخر دین و قرآن هستند را ترک کنید. (سوره انعام آیه 68
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا دخیل پرچم میشوم رنگ و بوی عشق میگیرم معطر میشوم روزی ام کن روز کنج صحن کاظمین خواب دیدم عاقبت پای تو بی سر میشوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. گریز به گره افتاده در کارم ز لطف و مرحمت وا کن روزهفتم بیا با حالِ من قدری مدارا کن پر و بالی شکسته از معاصی پیشت آوردم مرا یا جابرالعظم ‌الکسیر امشب مداوا کن شدم مرده دل از اعمالِ نافرجامِ بیهوده خدایا این دلِ وامانده را یک روزه احیا کن به فضل تو پناه آورده‌ام یا نور و یا قدوّس تو بخشنده ترین بخشنده‌ای من را تماشا کن مسیرم گم شده افتاده‌ام در جاده‌ی غفلت به نورِ فضلِ خود گم گشته را در راه، پیدا کن به هر در می‌زنم نفسَم نمی‌گردد جدا از من رهایم کن ز نفسم، از گنه من را مُبَّرا کن ز خجلت سر به زیر انداختم شرمنده‌ام از تو دوباره عفو کن من را، شکستم توبه، رسوا کن عُقابِ مرگ سایه بر سرم افکنده می‌ترسم گرفتی دستِ من امروز، قدری فکرِ فردا کن جدایم کن از این دنیای وانفسا، زمین گیرم مرا امشب اسیرِ روضه‌ی فرزندِ لیلا کن زمین افتاد از مرکب، حسین آمد به بالینش صدا زد ای عصایِ پیریِ من فکر بابا کن نمی‌خواهد برای من ز روی خاک برخیزی تنت پاشیده از هم ای پسر، کمتر تقلّا کن ...............................
اگر عبد گنه‌کارم، تو را دارم چه غم دارم اگر مرغ گرفتارم، تو را دارم چه غم دارم اگر آلوده و پستم، وگر خالی بُوَد دستم و گر سنگین بود بارم، تو را دارم چه غم دارم اگر آتش برافروزی، تن و جان مرا سوزی چه باک از شعلۀ نارم، تو را دارم چه غم دارم هم از لطفت بُوَد هستم، هم از جام تو سرمستم هم از شوق تو سرشارم، تو را دارم چه غم دارم چه در صحرا، چه در دریا، چه در پایین، چه در بالا به هر جانب که رو آرم، تو را دارم چه غم دارم کی‌ام من عبد شرمنده، سیه روی و سرافکنده که با این جرم بسیارم، تو را دارم چه غم دارم تهی از برگ و از بارم، میان لاله‌ها خارم نباشد کس خریدارم، تو را دارم چه غم دارم قرار من، شکیب من، طبیب من، حبیب من دوایم ده که بیمارم، تو را دارم چه غم دارم تو ستّار العیوب استی، تو غفّار الذّنوب استی الا ستّار و غفّارم! تو را دارم چه غم دارم سیه رویم، سیه بختم، بدین پروندۀ سختم بدین اشکی که می‌بارم، تو را دارم چه غم دارم نه آبی در صبو دارم، نه نائی در گلو دارم نه بر رو آبرو دارم، تو را دارم چه غم دارم منم (میثم) که پیوسته، به احسان تو دل بسته بغیر از تو که را دارم؟! تو را دارم چه غم دارم ✍
4_5877672528511500593.mp3
7.5M
🍃🌷﷽🌷 حضرت_زهرا_س ✅بنداول مدح ای حضرت خدیجه عشق نبی خاتم بانی دین اسلامی تو مادربزرگ عالم 🍀 بانوی ذره پروری برماسواتومادری توهمسرپیغمبری 🍀 شفیعه ی عقبایی تومادر زهرایی 🍀 سیدتی بی بی جان ____________ ✅بنددوم مرثیه فاطمه ی صغیرم ای نور هر دو دیده مادر برات بمیرم وقته جدایی مون رسیده 🍀 زهرای من ای دخترم این لحظه های آخرم برای غمهات مضطرم 🍀 میرم می مونی تنها اسیر درد و غمها 🍀 واویلتا واویلا _____________________ ✅بندسوم یه روز چهل تا نامرد تواین شهر مدینه می سوزونن خونه رو ای وای باخشم و بغض وکینه 🍀 ازلگد قوم یهود بین در و دیوار و دود بدن تومیشه کبود 🍀 میشکنه پهلوی تو اون دست وبازوی تو 🍀 واویلتا واویلا 💠💠💠2⃣0⃣5⃣💠💠💠 ___________________
🎼 🔘🔘🔘🔘 ☑️بنداول نرو ای تکیه گاهم تنها نرو تنهام نذار با غمها ای خدیجه ببین بعدتو میمیره از غم تو زهرا(س) .... حامی دین و این آیینی ای که بر درد من تسکینی خوب نیگا کن به چشم خونبار اشک چشم من و میبینی .... بال و پر نبی ای همسر نبی همه کسم نرو نرو نرو ای بانوی نبی ای بازوی نبی هم نفسم نرونرو نرو ... مادر ای مادرم وای مادر ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ☑️بنددوم میروم با دو چشمان تر واپسین لحظه روي بستر با دلي غرق غم ميكويم فاطمه جان كجايي مادر فاطمه ای همه آمالم فاطمه دختر خردسالم بیا این لحظه های آخر کنار پیکر بی حالم قربون گریه هات مادر بشه فدات دلواپسم برات برات برات وصیتم اینه که کاش کفن بشم با عبای بابات بابات بابات مادر ای مادرم وای مادر ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ☑️بندسوم مرو ای مادر محزونم ببین این چشمای گریونم قفل لبهاتو بشکن مادر بگو که پیشه تو می مونم ....... نگو از قلبای سنگ بامن نگو از شهر نیرنگ بامن نگو از ضربه ی سیلی و نگو از کوچه ی تنگ با من ...... گفتی نا محرما چهل تا بی حیا می زننت تو رو تورو تو رو به پیش همسرت می ریزن رو سرت می زننت تو رو تو رو تو رو مادر ای مادرم وای مادر ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ☑️بندچهارم یه روزی تو مدینه مادر میزنی دست و پا پشت در میسوزی از جفای اعدا رو زمین می زنی بال و پر ..... می شکنن با لگد پهلوتو می زنن با غلاف بازو تو یه روزی می گیری از حیدر توی خونه عزیزم روتو .... هی میزنی صدا به زیر دست و پا فضه بیا بیا بيا بيا بیا زخمی می شه تنت خیلی می زننت یه عده بی حیا خدا خدا خدا مادر ای مادرم وای مادر 💠💠6⃣4⃣7⃣💠💠 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
🔘🔘646🔘🔘 ✅بنداول مدحی صلی الله علیک یا ام المؤمنین همسره حضرته خاتم المرسلین 🌷 ناجیه دین حق بودی باثروتت الگوی بانوان بودی باعفتت 🌷 تو اسوه ی نجابتی بی بی یاحضرته خدیجه الغرا فقط خودت بودی برازنده مادرباشی به حضرته زهرا(س) 🌷 خیلی ای بی بی جون واسه ی دین سختی کشیدی تو این راه ای مادر جز محنت چیزی ندیدی دردای نبی رو توبه جون و دلت خریدی مولاتی(2) مددی یابی بی خدیجه(س) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅بنددوم زبانحال حضرت خدیجه (س) با یه قلبه حزین ازین دنیا میرم کمتر ضجه بزن پیش من دخترم میرم اما بدون دلواپسم برات نگرانه تو و فردای بچه هات 🌷 دارم میرم دیگه ازین دنیا میترسم از قیامت وعقبام چیزی ندارم و به جا کفن فقط عبای باباتو میخوام 🌷 بعده من ای زهرا به سوگ وعزا میشینی میشه کارت ناله اشک و گریه دل غمینی بعده من ای زهرا یک روزه خوش نمی بینی 😭 مولاتی مولاتی مددی بی بی خدیجه(س) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅بندسوم زبانحال حضرت خدیجه (س) توهمین شهرغم یه روزه پیر میشی از زمونه ی بد زار و دلگیر میشی میاد یه روزی که چهل تا نانجیب شما رو تو خونه گیرمیارن غریب 😭 یه عده با لگد به درمی زنن تو می مونی بین در و دیوار محسن شهید میشه تواون لحظه از ضربه ی تیزیِ اون مسمار 😭 میافتی رو خاکا نامردا رد میشن از روت از ضربه ی ثانی فاطمه میشکنه پهلوت باچوب مغیره فاطمه میشکنه بازوت 😭😭😭 مولاتی مولاتی مددی بی بی خدیجه (س) ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅بندچهارم گریز به کربلا ای دم آخری میرم باشور وشین یاد روضه های غریبیِ حسین توی دشت بلا به زیر دست و پا سرِ حسین من میشه از تن جدا 🌷 به پیش چشم زینبه مضطرم روخاکا توی عمق یه گودال تنِ پر از تیرو پر از نیزه ش به زیر مرکبا میشه پامال 😭 زهرا جان میخونی یابُنَیّ قتلوکَ بالبهای تشنه مِنَ الماءٍ مَنَعوکَ ای غریبِ مادر عطشان من ذَبَحوکَ 😭😭😭😭😭 💠💠6⃣4⃣6⃣💠💠 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*بدون مقدمه روضه بخونم، دلاتون رو از همین جا ببرید شِعبِ ابی طالب، خیلی سوت و کورِ مثل قبرستانِ بقیع، قبر خانوم حضرت خدیجه سلام الله علیها تو همون شعب ابی طالب زیرِ آفتابه، تصور کن شعب ابی طالب پیغمبر در محاصره است، اینقدر سخت شده بود بر پیغمبر که از گرسنگی بعضی وقت ها یه هسته ی خرما رو چند نفر توی دهان میگذاشتن، حضرت خدیجه هر چه داشت رو فدای پیغمبر کرد، روزای آخر زیر یه چادر مریض احوال افتاده توی بستر، پیغمبر باید بره بیرون مراقبت از مسلمان ها بکنه، بار و فشارِ همه ی ماجرا رویِ دوشِ پیغمبرِ، اینقدر پیغمبر رو اذیت می کردن، هر وقت می اومد خانه خدیجه ی کبری یه جوری ازش استقبال می کرد پیغمبر همه ی غصه هاش از دلش می رفت، هر روز راه طولانی غارِ حرا رو برای بردن غذا برا پیغمبر طی می کرد، حالا این خانوم توی بستر بیماری افتاده، توی همون حال هر وقت پیغمبر رو میبینه خنده روی لبش میاد، پیغمبر شرمنده میشه، سرش پایین میاد... این روزای آخر دیگه حال خانوم خراب شد، خانومی که همه ی ثروتش رو داده، حالا میخواد جون بده یه کفن نداره با خودش ببره...* از دردِ غربت داشت كوثر گريه ميكرد زهرا به روي قبر مادر گريه ميكرد خاك مزار مادرش را ميگرفت و با دست خود ميريخت بر سر گريه ميكرد ياد گذشته ياد آينده برايِ اين مادر و دختر، پيمبر گريه ميكرد گرم تماشاي عزاداري آنها يك گوشه اي آرام حيدر گريه ميكرد تكرار شد اين قِصه اما در دلِ شب اين بار زينب زار و مضطر گريه ميكرد بر روي قبر مخفي مادر به يادِ آن شعله ها و ياس پرپر گريه ميكرد * چقدر این شبِ آخر هی صدا میزنه: اُمِّ سلمه! بعد از من برا دخترم مادری کن، اُمِّ سلمه! دختر شبِ عروسی نیاز به مادر داره، اُمِّ سلمه! یادت نره زهرایِ منو... اون شبِ عروسی پیغمبر فرمود: همه برن فقط علی و فاطمه بمونن، وارد حجره شد، دستِ علی رو گذاشت تو دستِ زهرا، یهو دید اُمِّ سلمه داره نگاه میکنه، صدا زد: اُمِّ سلمه! نشنیدی گفتم همه برن؟ صدا زد: آخه من به خدیجه قول دادم، میگن تا اسم خدیجه اومد پیغمبر گریه کرد، فرمود: خدا رحمت کنه خدیجه رو... دختر اون موقعی که میخواد مادر بشه خیلی به مادرش احتیاج داره، خانوم خدیجه! کجا بودی اون موقعی که...* وقتي كه خون تازه از مسمار ميريخت انگار بر حالِ علي در گريه ميكرد صيادها با تازيانه حمله كردند كوچه قفس بود و كبوتر گريه ميكرد علی صالحی *این هایی که اومدن دَرِ خونه رو شکستن خیلی هاشون سر سفره ی خدیجه نشسته بودن، ای کاش اگه به خاطر علی نرفتید برا خاطر خدیجه در رو نمی شکستید... وقتی خدیجه فاطمه رو میخواد به دنیا بیاره، همه ی زن های قریش خدیجه رو تنها گذاشتن...* وقتی که زنهای قریشی تنها گذاشتن تو رو مادر مونسِ تنهاییت شدم من تا خاطرت نشه مُکَّدر *زهرا از توی بطنِ مادر با مادرش خدیجه صحبت می کرد، میگفت: مادر غصه نخور خودم کنارت هستم... اما حالا زهرا داره میگه: مادر! بیا ببین حالِ من چطوره...* مسافر من ولی حرفاش از دوری و هجرونه مسافر من ولی حرفاش دلم رو میلرزونه مسافر من ولی برام روضه میخونه *مادر! من آرومت میکردم، اما این بچه ببین چه جوری من رو میریزه بهم، چی میگه مگه؟ روضه میخونه: "یُومّاه! اَنَا المَظلوم ، یُومّاه! اَنَا العُریان، یُومّاه! اَنَا الغَریب، یُومّاه! اَنَا العَطشان" مادر! من تشنه هستم... یه جای دیگه هم فاطمه داره با مادرش خدیجه حرف میزنه، میگه مادر یادت میاد:..* وقت ولادتِ من اومد، هودجی روی فرش چهار تا بانو که رسیدن، برای یاریِ تو از عرش *وقتی زنها قریش نیومدن برای زایمان خدیجه، خدا به پیغمبرش فرمود: نگران خدیجه نباشی، موقع زایمان چهار تا بانوی بزرگ از بهشت اومدن کمک حالِ خدیجه... فاطمه میگه: مادر یادت میاد؟ حالا بیا ببین همون بانوها دوباره اومدن، اما کجا؟ کی؟...* باز هم اومدن ولی اینبار کنار رأسِ بی سرن با من باز هم اومدن ولی اینبار دورِ تنورن با من باز هم اومدن ولی اینبار سینه میزنن با من
rasouli-roze_10.mp3
4.76M
به حضرت خدیجه سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
رخ، زرد و مو سفید و همه نامه‌ام سیاه ره، دور و قد خمیده ز سنگینی گناه اشکی نیامد از بصرم وای! وای! وای! سوزی نمانده در جگرم آه! آه! آه! بی‌اختیار، راه سپارم سوی جحیم گر افکنم به نامۀ اعمال خود نگاه یک مصرع است روز جزا کل نامه‌ام یک لحظه توبه کردم و یک عمر اشتباه از بس گناه، پرده به چشمم کشیده است تشخیص راه را ندهد دیده‌ام ز چاه عمری گناه کرده‌ام و توبه می‌کنم با این زبان که ذکر تو را گفته گاه‌‌گاه هرچند نیست در خور بخشش گناه من مولای من! به عفو تو آورده‌ام پناه فریاد از آن زمان که گناهان من روند در پیش دیده‌ام رژه مانند یک سپاه فردا که مادر از پسر خود کند فرار «میثم» به خاندان پیمبر برد پناه استادسازگار ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یوسف من! چاه را با نیزه‌ها حس کرده‌ای پنجه‌ی ناپاک صدها گرگ را حس کرده‌ای چشم‌هایم را تماشای تو، غافل‌گیر کرد عضوهای ارباً اربایت، پدر را پیر کرد چشم‌هایت در میان موجی از خون، غرق بود بین زخم پهلویت با زخم‌هایت فرق بود دیدمت جسم تو را بر نیزه‌ها آویختند ذرّه‌ذرّه پیکرت را بر زمین می‌ریختند تا تنت را لمس کردم، غصّه‌ها آغاز شد هرکجا دستم رسید، آن‌جا شکافی باز شد پیکرت با تیغ‌های داغ، جرّاحی شده هرکدام از عضوهایت یک‌طرف راهی‌شده قاتل تو نیزه‌ها و قاتل من، خنده‌ها لااقل برخیز با عمّه بگو این‌جا میا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهی یا الهی یا الهی نگاهی کن؛ نگاهی کن؛ نگاهی خالیه دستم؛ تسلیمت هستم به رحمت تو خدا دل‌بستم یا ربّی العفو روی لبامه تنها سلاح من خدایا گریه‌هامه خجالت می‌کشم؛ خیلی بد کردم برای بندگی، راهو سد کردم جز تو خدایا، یاری ندارم چشم امیدم به توئه؛ چشم‌انتظارم شنیدم مهربونی و می‌بخشی شنیدم بنده‌ی بد رو می‌بخشی چشمام بارونی از درد سرشارم می‌بخشی منو که بیچارم من رو نسوزون؛ من بی‌پناهم رحمی بکن به ناله‌ها و اشک و آهم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدم کاکلش در خون غلتونه شهیدم خفته بین خاک‌وخونه دستام لرزونه؛ چشمام گریونه حالم رو فقط خدا می‌دونه زخماتو قربون؛ چشماتو قربون افتادی رو خاک ای قدوبالاتو قربون بمیرم غصّه‌ی من روو سینش بود بمیرم تا دم آخر تشنش بود مردم یا زندم؟! با تو جون کندم زخماتو با بوسه‌هام می‌بندم حالا که رفتی، کارم تمومه مردن دیگه بعد از تو بابا، آرزومه بمیرم من؛ لب زخماش وا مونده تووی میدون، کلاخودش جامونده ای وای! بد حالم؛ از درد می‌نالم عمّه خودش اومده دنبالم زینب دعا کن طاقت بیاره تا خیمه‌ها با این گلوی پاره‌پاره ➖➖➖➖➖➖➖➖