eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.9هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🌹زمزمه مناجات با امام زمان (عج) 🌹 سه شنبه ها و فراق یار بسبک: دوباره مرغ روحم سه شنبه هاکه میشه دلم خدایی میشه برای جمکرانِ آقا هوایی می شه پرستوی وجودم کشیده پر دوباره شعله ی عشق تو زد قلب منو شراره یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی الهی که همیشه نوکر تو بمونم از در خونه ی خود دست خالی نرونم خداکنه فدات شم فدای خاک پات شم تو راه جمکرانت فدای نوکرات شم یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی اگه دعاکنی تو برای من همیشه این دل عاشق من از تو جدا نمیشه جامونده ام ز عشقت آقا منو نیگا کن به این غلام سیاهت یه کربلا عطا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی عج عج 🔶 مرتضی شاهمندی 🔶 @majmaozakerine
YEKNET.IR -mirdamad-shahadat-e-sadegh-92-01.mp3
5.02M
🔳 (ع) 🌴آسمان است و زمین خاک درش میگردد 🌴آفتاب است و قمر دور سرش میگردد 🎤سیدمهدی 👌بسیار دلنشین @majmaozakerine
کجایی عباس؛ که خیمه ها رو غم گرفته بدونِ تو ، دلم گرفته *به چه حالی طرف خیمه ها رفت چی جوری دلش اومد عباسُ تو بیابون تنها رها کنه .. هنوز چیزی از بدن فاصله نگرفته دید نانجیبا به بدن حمله ور شدن .. دارن بدنِ داداشش رو غارت میکنن ..* کجایی عباس؛ که خیمه ها رو غم گرفته بدونِ تو ، دلم گرفته کجایی عباس؛ چشمام شده یه کاسه خون رقیه هی میگه عمو جون *دلم میگه نام رقیه رم ببرم .. یه نیمه ی شبم این دختربچه تو بیابون گم شده ، من میگم چندتا اسمُ صدا زد ، چند بار رو خاکا نشست صدا زد مادر ، فاطمه .. چند بارم صدا زد بابا حسین .. اما یه جایی ام دیگه کارد به استخوان رسیده هی میگه عمو اباالفضل بیا بیا .. هر بار این بچه رو سیلی زدن ، هر بار بهش بی ادبی کردن گفت میرم به عموم عباس میگم .. آی بمیرم برات رقیه جان .. حالا میخوام از علقمه دلت بره حرم رقیه خانم .. مدافعان حرم فیض ببرن ، گفت بابا ؛ تمام غصه خود را در این یک جمله میگویم که با زاری یتیمت راهی بازار شد بابا گلی را که به اشکِ دیده ی خود آب میدادی خبر داری که بعد از تو اسیرِ خار شد بابا صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند خدا هرآنچه کند از توام جدا نکند گذشت عمرُ اجل پر زدن به دورِ سرم بمیرم و نروم کربلا ، خدا نکند ای که به عشقت اسیر خیلِ بنی آدمند سوختگانِ غمت با غم دل خرمند هرکه غمت را خرید عشرتِ عالم فروخت با خبران غمت بی خبر از عالمند یوسف مصرِ بقا در همه عالم تویی در طلبت مرد و زن آمده با درهمت
اگرچه زود؛ می‌آید، اگرچه دیر؛ می‌آید سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می‌آید همان خورشید موعودی که در روز طلوع او حدیث صبح صادق می‌شود تفسیر، می‌آید زمین آبی‌تر از این آسمان‌ها می‌شود وقتی که آن آیینۀ سبز «خدا - تصویر» می‌آید شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی به روی سنگ‌ها هم می‌کند تأثیر، می‌آید در اعماق نگاهش می‌توان خشمی مقدس دید دلش لبریز از مهر است و با شمشیر می‌آید چنان با ضربه‌های حیدری اعجاز خواهد کرد که از دیوار هم گل‌نغمۀ تکبیر می‌آید دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است نه قدری زودتر از آن نه با تأخیر می‌آید ...
💥سبک: 🎤مداح: 🏴 🏴 از پیر و جوون غلام داری آقا چقدر احترام داری تو صحن و سرات چقدر نوای الدخیل و السلام داری دنیایی دل هلاک داری چون کربلا آب و خاک داری آقا تا دلت بخواد دورت سینه زن و سینه چاک داری قافله رفت و دل نگرفت نور و جلا قافله رفت و مونده دلم غرق بلا قافله رفت و ما رو نبرد کرب و بلا آقام آقام ارباب خوبم حال دعام با خودته ارباب خوبم سوز صدام با خودته ارباب خوبم کرب و بلام با خودته آقام آقام آقام حسین آقام لبریز از التماس میشم خوش بو تر از عطر یاس میشم من نوکر خانه زادم اما کی از عشق تو خلاص میشم بی گریه ی بر تو کور میشم کی گفته من از تو دور میشم عمریه شده دوری و دوستی کم کمک دارم صبور میشم از کفمون رفت دیدی خدایی نشدیم از کفمون رفت مرغ هوایی نشدیم از کفمون رفت کرب و بلاییی نشدیم آقام آقام من عشق ابوتراب دارم عمریه دل خراب دارم آقا تو گلی و من همین جا با اشک غمت گلاب دارم حاتم بی شما بخیل میشد یوسف بی شما ذلیل میشد گیرم که نبود دامن لطفت دست من کجا دخیل میشد مثل همیشه با خودته اومدنم مثل همیشه آقا تویی بنده منم مثل همیشه این دفعه هم سینه زنم آقام آقام
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_6030408201281734338.mp3
4.82M
شفاعت بی حسین(ع) غوغا نداره🎤 قیامت بی حسین (ع) معنا نداره🎤 حاج عباس مفتاح🎤 زیبا دلسوز🎤😭😭😭😭😭
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
. ┄┅═══••↭••═══┅┄ پدرم کرد دعا پیر غلامت بشوم یا جوان مرگ شهیدِ سر راهت بشوم مادرم خواسته از مادرتان بعدِ نماز (من مادرم هرچی خواست از مادرت گرفت ... تا حالا روشُ زمین نزده ...) مادرم خواسته از مادرتان بعدِ نماز تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم حسین ... خدا عشق تو رو ازم نگیره حسین ... آقا مادرم برات بمیره کیمیایی ست عجب روضۀ جانسوزِ حسین مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم *آقا جان ،بالاخره رسیدم به محرم ... تو ، تو ما چی دیدی اینقدر قابلم بدونی؟ ... شنیده بودم بدرد نخورا رو میخری، نه انقدر ... تو هی آبرو دادی ،من هی آبرو بردم ... تازه چه پرورام کربلام میخوام ... ببین شب اولی اومدم باهات حرفامو بزنم... من اربعین نمونم آقا ... کارم که امشب دست مادرته یه صدقه به ما میرسه ...* کاش میشد که تقدیر عوض گردد تا ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم *بچه ها من شب اول محرم ها یه حرفی زدم همیشه ، الانم میگم ،پا به پا بچه هات دلشوره میگیرم ... از وقتی شنیدیم خواهرت نخوابید منم نمی خوابم ... چند روز به محرم روزگارمُ بیا ببین ... نه من اینطورم ، مادرمم جلوتر از منه ... نه ما اینطوریم بچه هامون از ما جلوترند ... چه خبره ؟ میگه محرمه .... الهی بمیرم برا خواهرت ، این چند روز چشم رو هم نگذاشت. مثل دیروز امروز میدونم هی صدا میزد علی اکبر به بابات بگو بیاد ،می اومد میگفت جانِ خواهرم یه حرفه دیگه میزد پریشونی را دید تو صورتش آخر اومد گفت چی زینب هی صدام میکنی ؟...می گفت بیا برگردیم ... دلم شور میزنه به دلم افتاده قراره از دستت بدم ... دلم برا مادرم تنگ شده ...* رخصت خیمۀ خود را بده تا مثلِ ظهیر *کدوم ظهیر؟... از مکه که راه افتادند نگاه می کرد هر طرفی که آقای ما میرفت این راهش رو اون طرفی می کرد . زنش اومد گفت ظهیر یه سوار داره میاد ،اومد دم در خیمه نگاه کرد دید آقا ،علی اکبر رو فرستاده ؛ سلام ظهیر بابام سلامت رسوند میگه بیا .... خب یه بارم پیِ ما بفرست ... خب آدم دلش میخواد آقاش صداش بزنه ... تو صدا نزدی ببینی چه اوضاعیِ اگر صدام کنی جلو مردم میگم آقامه ... ظهیر درجا جوابشُ گفت ،سلاممُ به بابات برسون بگو راه ما از تو سواست ،یهو زنه اومد تو حرفش ،گفت داری ردش میکنی ؟.. گفت آره، گفت بخدا بچه هامو بر می دارم میرم ... گفت زن ،این حرفها مردونه است برو بیرون .... بخدا یه لحظه نمی مونم پسر زهرا پی ات فرستاده .... اوضاع بهم ریخته است .الانه زنه بره، گفت باشه الان میرم بیا .... بخونید تاریخُ ... نزدیکایِ خیمۀ سید الشهداء رسید صحابه روشونُ برگردوندن اما خبر به آقا دادند بلند شد تمام قد وایستاد خوش اومدی ظهیر ... کسی نمی دونه بین این دو نفر چه گذشت اما اومد بیرون دیدند مثل مجنونها راه میره .. چته ظهیر ؟... الان میام ... آقام یار نداره ... اومد تو خیمه ،گفت زن این عهدنامه مون ،این مالم، الان مگه نمیخواستی بری بسم الله من آقامو پیدا کردم ... امشب بگو من آقامو پیدا کردم ... کاش ماجرای ظهیر همینجا تموم میشد. میخوام روضه رو ببرم مدینه اما تا این را نگم تو دلم میمونه ،یه وقت آقام نگام کنه اینطوری میشی ،عصر عاشورا یا فرداش زن ظهیر غلامَ رو صداش زد گفت یاالله این کفن ، همین الان میری آقات افتاده رو زمین ، ظهیر سرشناسه برو کفنش کن ، خاکش کن بیا .... یه خورده ای گذشت غلامِ اومد سر و صورت داغون زنِ گفت چی شده چیه کی زدت گفت خانم خودم زدم چی شده چرا کفن را آوردی گفت رفتم دیدیم آقام رو زمینِ ... اما نگاه کردم آقایِ عالم بدون کفن تازه ظهیر پیراهن به تنش بود ... دیدم پیراهنشُ بردند آی ... عریان رو زمین ... حسین .... دست تو مرحم زخم همه سرورها از کرماتِ تو گویند سر منبرها بانویِ آسیه و ساره و مریم زهرا که کنیزان تو هستند همه دخترها میخوام شب اول کار ده شبُ کنی امشب یه خورده خلوتِ بگو تو خلوتی اومدم بساط بچتُ گرم کردم ... یه جوری تو روضه بشین اینجا دنیاست داره فیلمتُ میگیره، فردا قیامت شما به ما یاد دادی بشینید لحظهامون را میگذارند بی بی هم تشریف دارند ی جوری بشین بگو بی بی اون منم ببین جوونیهام چکار میکردم میخوام صدا زهرات مدینه برسه ______بقیع! آه از مصیبت خوانی تو الا ای خاک پاکت تربت عشق آیینه دار غربت عشق ضریح تو نسیم، گنبدت آسمان شمع و چراغ تو، ماه و ستارگان آه و واویلتا بقیع! آه از مصیبت خوانی تو از غصه ی ویرانی تو ای صحن خلوتت، بیت الاحزان ما نفرین بر آن که خواست، ویرانی تو را آه و واویلتا آه ! از داغ بر جان مانده تو از قبر پنهان مانده تو از آه مرتضی، از بغض زینبین از ماتم حسن، از گریه حسین آه و واویلتا