eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
47.9هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
389 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 @majmazakerinee مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم❌ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهbabolharam - shabe 3 moharram1399 - mahdi rasouli.mp3
زمان: حجم: 1.2M
با اینکه سنگ خوردم .. و توسل به سه ساله حضرت اباعبدالله،حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی_سوم محرم ۹۹ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ با اینکه سنگ خوردم سنگ تو رو به سینه زدم با سرِ پر خون آمدی با دلِ پرخون آمدم استقبالت بابایی بگو خوبه حالت؟ چقده من این چند روزه میگشتم دنبالت.. نصف جون شدم آخه این رسمشه؟.. بعدِ رفتنت سرم تیر میکشه.. میزنن منو میگن این حقشه دیگه بی من نرو ، باشه دیگه تنهام نذار ، باشه بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه خوب شد که برگشتی دوباره روی پات میشینم دوباره منو ناز میکنی نکنه دارم خواب میبینم ، نه بیدارم اومده کنار من یارم دخترای شامی دیدین بابا دارم با سر اومدی ، سر و سامونِ من پا گذاشتی رو ، چشمِ پرخونِ من رویِ خاک نشین ، پاشو مهمونِ من .. بابا دستای من حتی اگه زخم از طناب باشه روی نیزه نخوابیدی رویِ دستم بخواب .. باشه؟ دیگه بی من نرو ، باشه دیگه تنهام نذار ، باشه بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه @majmaozakerine
کریم کار ندارد به اسم و .. و توسل به کریم آل الله امام مجتبی علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ كريم كاري به جز جود و كرم نداره آقام تو مدينه است ولي حرم نداره همیشه غم نصیبی بی یارو بی حبیبی الهی من برات بمیرم توخونتم غریبی فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید فقط به خاطر خوشنودی خدا بخشید در ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره کرمش را به مجتبی بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید *الان مدینه چه خبر؟.. ان شاالله اقامون بیاد براش حرم درست کنم برا امام حسن(ع)برا امام صادق(ع) برا امام باقر(ع) ...* دو ماه گریه برای حسین باعث شد که رزق اشک حسن را خدا به ما بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید *انقدر غریبه .. امشب بچه هاش بهانه شدن براش روضه بخونیم .. بعدِ کوچه هی غصه میخورد .. همه بچه ها گریه میکردن اما حسن یه جور دیگه گریه میکرد .. اخه اون چیزی که حسن دیده حسین ندیده .. ان شاالله هیچ وقت زمین خوردنِ مادرتُ نبینی ...* •┄┅══༻○༺══┅┄•
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهbabolharam Karimi.mp3
زمان: حجم: 10.1M
یا ذَالکَرَم ، منو ببر .. زمینه تقدیم به دلهایِ جامانده از کنگره عظیم پیاده روی اربعین به نفس حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من بی تو دلگیرم ، از زندگی سیرم دور از تو ای مولا ، میمیرم .. دستم بگیر آقا ، از عالَم بالا عالی جناب ای شاه ، یا مولا .. یا ذَالکَرَم ، منو ببر تا به حرم ، منو ببر تا کربلا ، یا کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا حسین ... « حسین وای ... » من با تو آبادم ، غم رفته از یادم از بند این عالم ، آزادم .. سلطانِ دل هایی ، ای شور شیدایی تاج سر مایی ، آقایی .. من زنده ام ، برای تو من زنده ام ، با این نوا من زنده ام ، با کربلا یا کریلا یا کریلا حسین .. « حسین وای ... » درد و دوایی تو ، مشکل گشایی تو آرامش جان ، مایی تو مونده ازم باقی ، این حالِ مُشتاقی ممنونم از لطفت ، ای ساقی لبیک یا ، شیرین لَقا لبیک یا ، روحُ البَقا لبیک یا ، خون خدا یا کربلا، یا کربلا حسین .. « حسین وای ... » بِسمِ الله ای شیرین لَقا بِسمِ الله ای شَمسُ الضُحیٰ بِسمِ الله ای عِینُ الیَقین...
|⇦• اونقدر گل آورده بودن... روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ سیدمجیدبنی فاطمه•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ فردا روزی زنان نوقانی اومدند گفتند: ما چیزی نمیخوایم...گفتند منظورتون چیه؟گفتند:مهریه هامون رو بخشیدیم...چرا ؟! گفتند:فقط اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه ی امام رضا...زنان نوقانی آمدند تشییع جنازه ی امام رضا....گفتند امام رضا خواهر بالاسرش نیست...‌.امام رضا غریبِ...هر کدوم اونقدر گل آوردن برا امام رضا....بارک الله به امام رضا....بارک الله به زنان ایرانی...زنان نوقانی....اونقدر گل آورده بودن که وقتی امام جواد آمدند این گل ها رو کنار میزدن،بدن امام رضا رو از میان گل ها بردارن....آروم بدن آقا رو تو قبر گذاشت....خیالت راحت جوادالائمه....قشنگ صورت آقا رو روی خاک قرار داد....آروم صورت بابا رو پوشوند....بابای مظلومم....این آقا راحت باباشو تو قبر گذاشت... اما یه آقایی تو کربلا گفت: بنی اسد بیاید بدن ها رو جمع کنید....اومدن گفتن: یا زین العابدی! یه بدنی قابل شناسایی نیست...اینقدر پاره پاره هست....اومد جلو فرمود: این بدن بابام حسینِ....قبری رو کَند زین العابدین....همچین که بدن بابا رو درون بوریا قرار داد، ، آروم درون قبر گذاشت...همه جای عالم صورت بابا رو روی خاک میگذارن اما این آقا رگای بریده ی بابا رو روی خاک گذاشت....حسین.... ↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ.
|⇦•مثلِ بغض از وسط حنجره.. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ حاج حسین سازور •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بریم سامرا .. بریم تشییع پیکرِ امام عسکری .. خوش به حالِ اونایی که الان کنارِ حرمتند .. اونجا دارن برات عرض ادب میکنن .. یقیناً امروز امام زمان سامرا تشریف دارند اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ .. مثلِ بغض از وسط حنجره برخاسته ايم همچو اشک از غم يک خاطره برخاسته ايم با دو صد حاجتُ و درد و گره برخاسته ايم به هواى حرم سامره برخاسته ايم روضه ی غربت تو حالِ عجيبى دارد هركه نامش حسن است ارثِ غريبى دارد جان به قربانِ دلت جان به فداىِ سر او فرق ها داشت نگاهِ تو و چشم تر او كه تفاوت بكند ، همسرتو .. همسر او طعنه بسيار شنيده دل غم پرور او حسنِ سامره صحن حرمش محترم است حسنى بينِ بقيع است كه او بى حرم است ياحسن ، آهِ تو پرداختنى ميخواهد ياحسن ، داغِ تو بر سرزدنى ميخواهد ياحسن ، نام تو دور از وطنى ميخواهد ياحسن ، روضه ی تو سوختنى ميخواهد دل تو تنگِ مدينه است كه دلگير شدى مادرى هستى عزيزم تو اگر پير شدى خانه كوچکِ تو هيچ كم از زندان نيست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نيست بينِ يک مشت نگهبان كه بوىِ ايمان نيست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نيست خانه ات امنيت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ايمنى از حمله ی نااهلان داشت؟ اصلاً اين غصه به پيمانه تو ريخته اند؟ اصلاً آقا سر پروانۀ تو ريخته اند؟ شعله بر دامنِ كاشانۀ تو ريخته اند؟ چهل نفر در وسط خانۀ تو ريخته اند ؟ راهِ ناموس ترا بسته كسى در كوچه؟ همسرت را زده پيوسته كسى در كوچه؟ كوچه اى بود مدينه، كه زنى خورد زمين ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمين .. فاطمه با لگدِ بد دهنى خورد زمين .. حسن عسكرى، آنجا حسنى خورد زمين .. قسمت اين بود كه او درد و محن جمع كند گوشوار از وسط كوچه حسن جمع كند قسمت اين بود از اين داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپيدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لبِ خشک تو از جام مُحرم دادند عطش پيكر مسموم تو ميگفت حسين .. نفسِ تشنه ی حلقوم تو ميگفت حسين .. پسرى داشتى و آب به لبهاىِ تو ريخت لحظه ی تشنگى ات گريه به غمهاىِ تو ريخت اشک بالاى سر پيكر تنهاى تو ريخت خاكها بر سرش از ماتم عظماى تو ريخت روى زانوىِ پسر بودى و عطشان نشدى حسنِ فاطمه صد شكر كه عريان نشدى پسرى داشتى و زود كفن كرد ترا كفنِ فاخر و شايسته به تن كرد ترا درخور شان تو تشييع بدن كرد ترا تيرباران چه كسى مثل حسن كرد ترا؟ نيتم بود حسين و ز كفن ميگفتم ناخودآگاه همش ياد حسن می افتم .. خواهرى داشتى و حرمت او حفظ شده احترام دل بى طاقت او حفظ شده بعد تو روسرىِ عصمت او حفظ شده دست بسته نشده عزت او حفظ شده خواهرت بزم شراب و سر بازار نرفت به اسيرى وسط مجلس اغيار نرفت .. شاعر : محمد جواد پرچمی وقتی ظرف آب رو آورد برا پدرش ، از بس که که زهر بدنُ ضعیف کرده بود بدنِ حضرت به لرزه افتاده بود .. ظرفُ مقابلِ دهانش گرفت برخورد دندان های مبارک با ظرفِ آب دلِ زمانُ آتش زد .. عرضِ روضه مو از همه التماسِ دعا .. میخوام بگم آقاجان این صدا شما رو بیشتر اذیت کرد یا وقتی اون نانجیب چوب خیزران رو بلند کرد .. انقدر به لب و دندانِ حسین چوب زد ... حسین ... چوبی به لبت نشسته دید دندانِ تو را شکسته دیدم چشمانِ تو را پر آب دیدم دورِ سرِ تو شراب دیدم .. ↫ ﴿ بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
داغ تو را بهانه گرفتم گریستم.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ داغ تو را بهانه گرفتم ، گریستم.. از قبرِ تو را نشانه گرفتم ، گریستم.. *الله اکبر از این همه غربت .. هزار و چهارصد ساله بچه سیدا دارن دنباله قبر مادر میگردن .. مادر :* یک گوشه از محلّۀ غم آشنایِ تو با یادت آشیانه گرفتم گریستم *یعنی چی ؟! یعنی همین کاری که شما ها میکنید .. میگردید ببینید روضه ی بی بی کجاست .. یعنی همین حسینیه ها و روضه ها .. هرجا میبینم روضه ست میرم یه گوشه میشینم آرام آرام زمزمه میکنم .. مادرِ جوان مرگم .. خوش به حاله اون کسی که گوشه نشینِ مصیبتِ زهراست .. خوش به حالِ اون کسی که افسردۀغم و غصۀ زهراست .. ان شالله یه روز همه مون برا فاطمه دق کنیم .. چه جور تحمل کنیم یه بی سرو پا سرِ مادرِ ما داد زده باشه ..* یک گوشه از محلّۀ غم آشنایِ تو با یادت آشیانه گرفتم گریستم *وای نَنَه .. وای نَنَه .. وای مادر .. مگه شما بچه یتیم هایِ زهرا نیستید؟! چرا یتیمانه گریه نمیکنید؟!.. بچه یتیم ندیدید چه طور گریه میکنه؟!.. یه گوشه کز میکنه آستین به دهان میگیره ، آرام میگه من مادرمُ میخوام ..* از کوچه هایِ شهر گذشتم یکی یکی وقتی سراغ خانه گرفتم گریستم *راهم افتاد به کوچه بنی هاشم .. گفتم خونۀ مادرم؟! یه درِ سوخته نشونم دادن ..* با ماجرای هیزم و آتش دلم شکست یک روضه محرمانه گرفتم گریستم *گفت علی جان هبچ کسی رو خبر نکن .. شب غسلم بده .. شب کفنم کن .. مخفیانه و محرمانه گرفت روضه رو علی .. اسماء تو آب بریز من بدنشُ شستشو بدم .. وقتی یه کسی از دنیا بره و مجروح بوده اول باید جراحت ها رو بشورن .. گفت فاطمه جان : برایِ شستنِ تو از کجا شروع کنم؟! اسماء میگه من آب میریختم علی شستشو میداد .. دیدم از زیرِ بدنشِ بی بی خون آبه جاریِ ... * گوشم شنید آه تو را بین شعله ها تا ردّ تازیانه گرفتم گریستم مقتل نوشته شانه ات از کار مانده بود بر موی خود که شانه گرفتم گریستم مضمون تو عنایت محض است بی گمان تا حسّ شاعرانه گرفتم گریستم شاعر : محمدحسن بیات لو •┄┅══༻○༺══┅
|⇦•کویر تشنه شده قلبم ای سحاب.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا _ حاج مهدی سماواتی •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «السّلام عليك يابقية الله في أرضه السّلام عليك أيّها الإمام المنتظر» کویر تشنه شده قلبم ای سحاب بیا تمام زندگیم بی تو شد سراب، بیا هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی به جانِ فاطمه این جمعه بی نقاب بیا مباد آنکه بیایی و مرده باشم من شتاب کن که اجل می کند شتاب بیا به کوچه کوچۀ شهرم ز خون دل همه شب برای آمدنت ریختم گلاب بیا به دردهایِ به حیدر نگفتۀ زهرا *«ذابَ لَحمُها ، حَتّی صارت کَالخیال و صارت عظماً لیس علیه إلّا جلده ..» گوشتِ بدنم آب شده اسماء .. پوستم به استخوان چسبیده ..* به دردهایِ به حیدر نگفتۀ زهرا به ناله هایِ سحرگاه بوتراب بیا یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان .. *گوش جان رو باز کنیم هنوز صدایِ امیرالمومنین به گوش میرسه که می فرمود : نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ .. یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ‏ .. لَا خَیرَ بَعـدَكَ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا .. أَبكِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی ..‏* به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم *سینۀ مادر مدینه بینِ در و دیوار سینۀ میوۀ دلش کربلا زیرِ سم اسب ها ..* به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم به صورتی که شد از خون سر خضاب بیا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
کویر تشنه شده قلبم ای سحاب.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا _ «السّلام عليك يابقية الله في أرضه السّلام عليك أيّها الإمام المنتظر» کویر تشنه شده قلبم ای سحاب بیا تمام زندگیم بی تو شد سراب، بیا هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی به جانِ فاطمه این جمعه بی نقاب بیا مباد آنکه بیایی و مرده باشم من شتاب کن که اجل می کند شتاب بیا به کوچه کوچۀ شهرم ز خون دل همه شب برای آمدنت ریختم گلاب بیا به دردهایِ به حیدر نگفتۀ زهرا *«ذابَ لَحمُها ، حَتّی صارت کَالخیال و صارت عظماً لیس علیه إلّا جلده ..» گوشتِ بدنم آب شده اسماء .. پوستم به استخوان چسبیده ..* به دردهایِ به حیدر نگفتۀ زهرا به ناله هایِ سحرگاه بوتراب بیا یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان .. *گوش جان رو باز کنیم هنوز صدایِ امیرالمومنین به گوش میرسه که می فرمود : نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ .. یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ‏ .. لَا خَیرَ بَعـدَكَ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا .. أَبكِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی ..‏* به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم *سینۀ مادر مدینه بینِ در و دیوار سینۀ میوۀ دلش کربلا زیرِ سم اسب ها ..* به سینه ای که شکست از سُم ستور، قسم به صورتی که شد از خون سر خضاب بیا @majmaozakerine
|⇦•چشمۀ کوثر اگر به راه بیفتد.. تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ حاج سید مهدی میرداماد•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ چشمۀ کوثر اگر به راه بیفتد از سرِ عالم تبِ گناه بیفتد پرده بگیرد خدا اگر زِ مقامش از سرِ عقلِ همه کلاه بیفتد *یه جلوه رو نشان بده ، یه بار پرده رو کنار بزنه ، یه دونه از اون جلوه ها قیامت معلوم میشه .. سر بُوَد آن سر که در رکابِ عزیزِ فاطمه ارواحنا فدا بیفتد *خوشا به حالِ سری که تو درگاه و تو آستانۀ خانۀ فاطمه بیفته .. خوشا به حالِ سری که خاکِ قدم های فاطمه باشه ..* حُسن نبی فاطمه ست«بل هی أعظم» حق بده عاشق به اشتباه بیفتد *فرمود «وَ لَوْ کانَ الْحُسْنُ هَیئَةً لَکانَتْ فَاطِمَةَ» اگه همۀ خوبیها میخواست تو یه شخص جمع بشه میشد فاطمه بعد فرمود «بل هی أعظم» .. چقدر زیبا پیغمبر فرمود : «إنّ فاطمة إبنتی خیر اهل الأرض عنصراً و شرفاً و کرماً».. فاطمۀ من بهترینِ اهلِ عالمه .. بعد تو ادامۀ روایت می فرماید : «إِنَّ فَاطِمَةَ بَابُهَا بَابِی وَ بَیْتُهَا بَیْتِی ..» خانۀ فاطمه خانۀ منه .. دربِ خانه ش هم دربِ خانۀ منه .. کانا پیغمبر داره میبینه این روزا رو ..* حُسن نبی فاطمه ست«بل هی أعظم» حق بده عاشق به اشتباه بیفتد غُضُّوا أبصارَكُم خدا نپسندد روزِ قیامت به او نگاه بیفتد *اونجا معلوم میشه فاطمه ناموسِ خداست .. همه سرها رو بندازن پایین .. کسی زهرا رو نبینه .. الله اکبر .. آماده ای ؟..* دست نخواهد کشید از ولی الله گرچه گذارش به یک سپاه بیفتد *تا آخرین نفس شد یه سپاه برا علی .. شد یه لشکر برا علی .. ای جانم فدات بی بی جان .. همه شهدامون فیض ببرن .. حاج قاسم سلیمانی عزیز فیض ببره .. کاری کردن دلدل سوار عرب شروع کرد بلند بلند برا فاطمه گریه کردن ..* فکر کن آنکه پناهِ عالمیان است پشتِ درِ خانه بی پناه بیفتد .. فاطمه حوریه است پنجۀ ماهست وای اگر پنجه رویِ ماه بیفتد *دو سه جملۀ دیگه و از همه التماسِ دعا :* ماه زمین خورده بین راه عجب نیست شاه هم از رویِ ذوالجناح بیفتد تنگِ غروب است و شمر گرم بریدن تا که سری بینِ قتلگاه بیفتد *حالا که روضه ، روضۀ افتادنِ؛ منم از افتادن بگم .. تو اهل بیت چند نفر افتادن زمین .. (از افتادن ها بگم ؟...) از مدینه شروع کنم .. امیرالمومنین قهرمان خیبر یه بار افتاد زمین .. کجا؟.. بعضی نقل ها گفتن وقتی خبر دادن آقا بیا دیگه فاطمه نداری .. فَسَقَطَ علیٌ عَلى وَجهِ .. امیرالمومنین افتاد رو زمین ..لا اله الا الله .. اما امیرالمومنین از رو بلندی نیفتاد .. اما چند نفر سراغ دارم از بلندی افتادن .. مسلمُ از بالا بلندی انداختنش .. قمربنی هاشم از بلندی افتاد ..( زود بردمت سراغ اصل روضه) خوده ابی عبدالله از بالای ذوالجناح افتاد .. (چی میخوای بگی؟..) میخوام بگم ، مسلم ، عباس ، ابی عبدالله مرد بودن ، دلاور بودن ، جنگاور بودن میتونستن خودشونُ نگه دارن .. اما یه دختری نیمه شبی از بالایِ ناقه ها .. حسین .... از اون شبی که از بالایِ ناقه افتاد دیگه زبانش بند آمد .. دیگه لکنت گرفت .. تا اون شبی که خرابه سرِ بریده رو آوردن .. بریده بریده گفت : اَبا .. اَبا ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|⇦•غریبم تویِ این شهر.. به ساحت مقدس کریمۀ اهلِ بیت حضرت معصومه سلام الله علیها _ کربلایی امیر برومند•✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ رضا جان .. بهت خیلی وابستم از این دوریا خسته‌م غریبم تویِ این شهر ولی محترم هستم رضا جان .. نزاشتن برا من کم پُر دورِ من محرم تا عزت رو میبینم یادِ روضه می افتم یه خواهر .. که دستاش شده بسته شده از غم ها خسته یه عده زن و بچه توی مردایِ پسته یه زینب .. با درد حرم ساخته همه هستی شو باخته روی جسم داداشش چقدر بی حیا تاخته «مدد یا معصومه ...» رضا جان .. نخور غصۀ خواهر اگر چه چشام شد تر زناشون بهم دادن همه چادر و معجر رضا جان .. دلم غرق غم‌ها شد دورم پر ز زنها شد بمیرم برا زینب که یک روزه تنها شد یه خواهر .. که قلبش شده غمگین رو قلبش غمی سنگین توی کوچه بازار شده معجرش آستین یه زینب .. که دنیاش بهم ریخته پسرهاش بهم ریخته میدیدش به روی تل که داداش بهم ریخته «مدد یا معصومه ...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄
|⇦•دم آخر بی تو چشم.. به ساحت مقدس کریمۀ اهلِ بیت حضرت معصومه سلام الله علیها _ حاج محمود کریمی•✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ دم آخر بی تو چشم من گریونه سفر سخته من ناتموم می مونه دیدی منو کشت آخر جدایی کارم تمومه رضا کجایی خواهر تو آخر از پا افتاد تو دیارغربت تنها جون داد حالا که خواهر از دیدنت محرومه تو بیا تا اینجا دیدن معصومه جونی برای سفر ندارم بیا که از تو خبر ندارم خواهر تو اومد دنبال تو ولی بی خبر موند از حال تو خواهر تو آخر از پا افتاد تو دیارغربت تنها جون داد واسۀ معصومه شب اشکه امشب زیر لب می خونه چی کشیده زینب تموم لشکر دور برادر کنار گودال رسیده مادر یه بدن بی سر بین گودال خواهری که پیشش رفته از حال یجوری ام انگار خیلی پیرم روی پای عمه از حال می رم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ @majmaozakerine ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
انا لله و انا الیه راجعون بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. ما از مرگ نمی ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی شب، متفکران ما را می کشید. برای اینکه منطق ندارید. اگر منطق داشتید که صحبت می کردید؛ مباحثه می کردید. لکن منطق ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور را باطل می داند. اسلام منطق دارد؛ لکن با ترور شخصیت های بزرگ ما، شخص های بزرگ ما، اسلام ما تأیید می شود. امام خمینی (ره) شهادت محسن فخری زاده دانشمند هسته ای کشورمان را به محضر امام عصر ارواحنا فدا , رهبر انقلاب و شما همراهان تسلیت عرض میکنیم. 🏴🏴🏴