eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. ♥️ قسم به ناله؛ شب‌های جمعه‌ی؛ زهرا دلم هوای سحر های کربلا کرده صدا زند پسر من کدام بی انصاف تنت بدون کفن بر زمین رها کرده به روز حشر گریبان شمر می گیرم تن تو را به نوک نیزه جا ب جا کرده ....😭😭😭 .😭
‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شب جمعه _ روضه بسیار جانسوز حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت علی اکبر سلام الله علیه ▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ ... * یعنی ما یه بار دیگه حرمتو می بینیم آقا؟!! یا دیدار ما به قیامت؟!!یعنی یه شب جمعه ی دیگه میام حرمت یا نه؟!!* اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ... وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ... وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ... وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ...▪️ *اومد بالاسر علی اکبرش ، همه دارن نگاه می کنن ، ببینن ابی عبدالله چه جوری میاد ؛ ای جوونها تا حالا دیدی کسی اینجوری بیاد بالاسر جوونش؟!! مرحوم شیخ حرعاملی مینویسد ، هنوز از رو مرکب پیاده نشده بود ، اول خودشو رو زمین انداخت ... نتونست رو پاهاش راه بیاد ... همه دیدن رو زانوهاش داره راه میره ... یاالله ... دو دستش رو گذاشت بر طرفین بین علی اکبر ... آخ صورت به صورت علی گذاشت ... دلش آرام نشد ، نوشتن یه نگاه کرد دید لخته های خون همه ی دهان علی رو پر کرده ... هر چی گفت ولدی علی ... جوابی نیومد ... با انگشت مبارک این لخته های خونو بیرون آورد ، به این خیال که بلکه لخته های خون جلو تکلم علی رو گرفته ... این لخته ها رو بیرون آورد ، بازم گفت ولدی علی ، بازم دید جواب نمیاد ... گفت بزار دهان به دهان بزارم به قول ما نفس بدم بلکه این دم و بازدم باعث بشه رمقی به بدن بیاد ... همین که لب ها رو آورد نفس بده خودش از نفس افتاد ..." دیگه نتونست بلند شه ... همه گفتن حسین جان داده ،کی به ابی عبدالله جون دوباره داد؟!! راوی میگه دیدم یه زنی از خیمه ها داره میاد هی زمین میخوره ، هی بلند میشه ... هی میگه : "يا اُخَيَّةُ وابن اُخَيَّةُ" اول نگران جان حسینه ، پرسیدن این خانم کیه؟ گفتن : "هذه زینب" فقط زینب میدونه شدت علاقه ی ابی عبدالله به علی اکبرو ، تا نفس زینب به مشام حسین رسید ، بلافاصله از بدن جوانش جدا شد زیر بغل خواهر و گرفت ، خودش با احترام ناموسش رو به خیمه برگرداند ... یعنی من نمی تونم ببینم ناموسم بین نامحرمه ... آخ بمیرم چیزی نگذشت ، عصر روز یازدهم شد ... همین زینب آمد کنار گودال ... همه نامحرما دورش حلقه زدن ... "یا صاحب الزمان" یه نگا کرد دید دیگه محرمی باقی نمانده " صدا زد داداش :* نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت لطف خود را باز یارم کن حسین خیز از جا و سوارم کن حسین ... *چه جوری زینب و بردن از گودال ؟!! فقط همین قدر بگم ، دیدن سکینه داره میگه بابا ... بابا ... بابا ... «انظر الي عمتی المضروبه» بابا ببین عمه مو دارن میزنن ...* نزنیدم که در این دشت مرا کاری هست گل اگر نیست،ولی صفحه ی گلزاری هست *همه شهدا رو مهمان کن ، امام راحل فیض ببره شهدای پانزده خرداد فیض ببرن همه پیر غلاما، روضه خوانها ، گریه کن ها که زیر خاک خوابیدن ، همشون رو به این نغمه ی نورانی مهمان کن ...* حسین جان ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علی الحسین ،وعلی علی بن الحسین و علی اولادالحسین،و علی اصحاب الحسین حسیــــــن، ارام جانم ،حسین روح و روانم یا اباعبدالله محرمت داره میرسه اقا ، الهی دورت بگردم هجوم موج بلا را به چشم خود دیدم غروب کرببلا را به چشم خود دیدم به سر زنان پی عمه به روی تل رفتم ذبیح دشت منا را به چشم خود دیدم حسیــــــــــــن میان ان همه نیزه ، به دست در گودال سنان بی سر و پا را به چشم خود دیدم به زور نیزه زره را ز تن دراوردم مرمل بدما را به چشم خود دیدم حسیـــــــــــــن ز قتلگاه همه دست پر که میرفتند به دوش خولی عبا را به چشم خود دیدم زمان حمله ان ده سوار تازه نفس غبار روی هوا را به چشم خود دیدم میان پنجه هر نعل تازه و میخش لباس خون خدا را به چشم خود دیدم حسیـــن حسیــــن حســـــین حــــســــین حسیــــــن جان سلام بر بدن بی سری که عریان شد تن به خاک رها را به چشم خود دیدم اه عمو خورد زمین ، روی حرمله وا شد تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم به پشت خیمه ، به دنبال قبر اصغر بود شکار راس جدا را به چشم خود دیدم حسیـــــــــــــــــــن فرار دختری اتش گرفته در صحرا حسین جان میان هلهله ها را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهر بد نامان زمان قحط حیا را به چشم خود دیدم حسیـــــــن میان مجلس نامحرمان و بزم شراب ورود ال عبا را به چشم خود دیدم ته پیاله خود را کنار سر میریخت قمار و تشت طلا را به چشم خود دیدم حسیـــــــــــــن ضریح صورت جدم دوباره ریخت به هم شتاب چوب جفا را به چشم خود دیدم عزیز کرده زهرا کنیز مردم نیست اشاره دو سه تا را به چشم خود دیدم ٭اون دوسه تا چی بود ، گفت تا وارد مجلس شراب کردند،خودم دیدم یه نانجیبی گفت امیر،خودم تو این قافله داشتم میرفتم،چشمم خورد به یه دختر سه ساله، به خودم قول داده بودم برا بچه هام کنیز بیارم،خیلی چشمو گرفته بود ، خودم دیدم ،گفت برو ببینم پیداش میکنی یا نه،نزدیک شد دید خانوم رقیه پشت خانوم زینب خودشو قایم کرده،یه وقت نانجیب از موی سر کشید این دخترو٭ حسیـــــــــن بر مشامم میرسد ،هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسد بماند ارزوی کربلا تشنه ی اب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸💐🌸💐🌸💐 🖊 [ متن شماره 1629] ✅ متن سخنرانی حاج آقا ✨ هم قدم با ابی عبدالله علیه السلام ✨ مَثَل کشتی نجات اباعبدالله، کشتی نوح است. هرکسی اگر به ظاهر نسبتی به نوح هم داشت و سوار نشد غرق شد. هرکسی از جمله حیوانات سوار شدند نجات پیدا کردند. کسی که خیلی راحت خود را به آلودگی می زند می گوید: حالا من می روم جلسه ی روضه بعد پاک می شوم ، این یعنی هنوز با معارف اباعبدالله خود را همگون نکرده، همراه نکرده . گناه یعنی خداحافظی با اباعبدالله، هرچند مقطی، حاضر نشویم مقطعی هم خداحافظی بکنیم . همه ما اهل خطا هستیم. اما باید استقامت داشته باشیم و نگران باشیم که نکند این ارتزاق را از حلقوم من بیرون بکشد. کسی که جلو باشد کاسه ی داغ تر از آش است؛ من می فهمم مثل خوارج. فهم خود را از دین ملاک قرار نمی دادند حاضر نبودند یک فکر دیگری را هم فکر کنند و بسنجند یک تکبر و عُجب ؛ هرچیزی که من می فهمم درست است، هر چیزی که من می گویم درست است!! مگر چقدر قد عقل مان می رسد به آنچه که مربوط به وحی است؟ می گوید تا من فلسفه ی دیه و روزه و ارث و نماز و.... نفهمم خیلی دل نمیدم . مگر آمدی بنده ی دل باشید یا بنده ی خدا!!! بعضی ها می گویند: این وضیعیت اینطور ؛ اگر عزاداری بکنیم چطور است چه اشکال دارد؟ اولا انسان نباید زیاد با دستگاه اباعبدالله وَر برود، باید خیلی مواظب بود هرکس می آید داخل بوسیدنی است، باید افتخار کنیم آمده است. اینجا ما پذیرای او باشیم . کس نمی داند در این بحر عمیق سنگ ریزه قرب دارد یا عقیق ما که نمی فهمیم نمی دانیم چه کسی ارزش دارد، لذا همه را با دیده ی منت و افتخار باید نگاه کنیم، تجلیل و تعظیم کنیم، دستش را بگیریم و بالای مجلس جا بدهیم من تا نفهمم چیکار باید بکنم؟ گفتم اگر بحث حرام و حلال است، خوب بعضی چیزاها حرام نیست، نمی شود به راحتی گفت : حرام ِ . اما بحث آداب فرق می کند انسان باید سعی کند با آداب درست همراه کند. همراهی با آداب اهل بیت در این جلسات باید خیلی ملاک باشد برای ما . جلوتر از دین حرکت نکنیم. کسی که باز عقب باشد از اهل بیت فنا و نابود می شود بیچاره می شود، دچار نکبت می شود. اما آن کسی که کنارشان است و با پای اباعبدالله حرکت می کند به آنجایی که باید برسد ؛ می رسد . این دعا را گاهی فقط نخوانیم بلکه بفهمیم درک بکنیم . سلمان اگر سلمان شد بی اجازه ی حضرت علی علیه السلام پلک نمی زد. حبیب اگ حبیب شد بی اجازه ی اباعبدالله قدم از قدم بر نمی داشت افتخار می کرد هفتاد و پنج سال سن داشت، اما عبدِ محضِ درگاهِ سیّد و سرور و سالار شهدا عالم اباعبدالله الحسین بود . اما حبیب یک فرقی با مثل منی دارد . حبیب چه فرقی با مثلِ من دارد ؟ حبیب خود را همراه می بیند در کنارِ او می بیند به طبع اباعبدالله در کودکی اباعبدالله می گویند پشت سرش راه می رفت که اگر زمین خورد بتکاند حضرت را بعد می رفت پیشانی حضرت را می بوسید و به این قضیه افتخار می کرد ملازم و همراه و هماهنگ ؛ فرق حبیب باـمن و شما این است حبیب سعی کرد خود را لایه روبی بکند، با همراهی حسین با پای اباعبدالله جای لایه روبی کردن ها این جلسات است @majmaozakerine
🌼💦🌼💦🌼💦 🖊 [ متن شماره 1627] ✅ متن سخنرانی حاج آقا ✨خادمی جلسه سیدالشهداء علیه السلام✨ سعی کنیم زنجیر نوکری خود را درِ خانه ی امام حسین علیه السلام محکم نگهداریم شُل نشود به خصوص حسینه ها را پر از جوان کنیم . چند سالی است این ظروف و سفرها ی یک بار مصرف مد شده است درِ این حسینه ها پاتق نسل جوان بود . در زمان قدیم در حسینه ها صدتا جوان فقط در آشپزخانه کار می کردند به بهانه ی دیگ شستن ؛ کاسه و بشقاب شستن ؛ قاشق و چنگال شستن ؛ سفره ی شستن و پاک کردن . یک روز یک جوان شیش هفت یا ده ساعت در حسینه ی کار می کرد . اما الان ظروف یک بار مصرف را آوردن می روند یک جای دیگر پخت می کنند جوان می آید توی حسینیه اما هیچ کاری نیست ! مگه چند نفر چای ریز می خواهیم ؟ چند نفر استکان بشور می خواهیم ؟ حسینه ها را باید کارجور کنند تا وقتی جوان به حسیته ی می آید کار دستش بدهند و دل ش را بند کنند خوشحال شود . جوان های حسینه ی را جمع کنید بگوید امسال که محرم دارد می آید می خواهیم حسینه ها را قشنگ تر ببندیم . چه کسانی حاضرند در سیاهی و سیاه پوشی کمک کنند ؟ نگوئید حسینه ی مسئول دارد . متأسفانه یکی از مشکلات حسینه ی ها این است که اگر مسئول یک حسینیه مریض شود یا سفر برود آن کار لنگ می ماند . مثل خود را تربیت نمی کنند باید کسی که مسئول سیاه پوشی است ده تا جوان زیر نظرش باشد باید ده تا جوان زیر نظر یک آشپز باشد کسایی بودند که شغل شان آشپزی نبود اما به برکت امام حسین علیه السلام کمک آشپز شدند کم کم آشپزی را هم یاد گرفتند و شغل شان آشپزی شد . مسئول بلند گو باید کسی را مثل خود ش تربیت کند تا اگر فردا مشکلی پیدا کرد یا دیر رسید به هر دلیلی نتوانست بیاید حسینیه نباید لنگ شود ! بهتر است این ظروف یک بار مصرف جمع شود و همان سفره ی قدیمی را پهن کنند بزارید خانم ها باشستن سفرهای حسینیه شفای مریض های خود را بگیرند . بزارید با جاروکردن حسینیه مردها گرهای خود را باز کنند . یا این جوان با شستن دیگ در حسینیه جوانی ش بیمه ی ابولفضل شود بعضی ها در اربعین کفش ها را واکس می زنند چه اشکالی دارد این کار را در شهر های خودهم بکنند مگر باید فقط اربعین بشود بروید کربلاء در مسیر نجف تا کربلا کفش های نوکران امام حسین علیه السلام را واکس بزنید ثواب دارد ؟ چه اشکالی دارد جوانان در حسینیه ها و مجالس این کار را انجام بدید ؛ فقط باید خود را بشکنید و زمین بزنید بخاطر امام حسین علیه السلام اگر خود را زمین زدید امام حسین بلند تان می کند . مجلس حتما نباید مال عموت و قوم و خویش تان باشد ؛ نه هرمجلسی و بهتره بروید محله های غریبه که شما را نشناسند چون این طوری خلوص ش بیشتر است . دم را ه بنشینید و سفره پهن کنید به آنهایی که به روضه می آیند التماس کنید که کفشای آنها را واکس بزنید . مرحوم دعایی زمانی که رفت کربلا پرده ها کنار رفت خبرهای خوبی به یزد آورد . امام حسین علیه السلام فرموده بود : آقای دعایی هر وقت شب جمعه به کربلا آمدید روضه ی علی اکبر نخوانید مادرم زهرا سلام الله علیها اینجاست طاقت ندارد . آقای دعای برگشتید یزد چند تا پیغام دارید یک پیرمرد در یزد در فلان هیئت این پا هایش درد می کند مدتی است دم در می نشیند کفشای کسانی که به روضه می آیند را جفت می کند مدتی هست توی دل خود می گوید : چطور من نمی توانم چایی بدم چطور من نمی توانم آشپزی کنم و کار کنم ؟ گریه می کند که چرا نمی تواند کار کند . سلام من را به او برسان و بگو همین کفش هایی که جفت می کنی را ما ازت قبول کردیم غصه نخور اسم تو در لیست نوکرهای ما هست . به فلان خانم زردتشتی که زغال و هیزم به زائر کربلا داد تا فهمید جزءزائران شما ست دارد به کربلا می آید گفت : نه ؛ حالا که زائر حسین هستید پول ش قابل شما را ندارد فدای حسین ؛ سلام ما را به آن زرتشتی برسان و بگو آن سه ریالی را نگرفتی حسین علیه السلام قبول کرد . یک پیر زنی هم در یزد هست سال هاست شب که می شود یک روایت که شنیده است می رود روی پشت بام و این سلام را می دهد اما چند وقت است پاهایش درد می کند و نمی تواند از پله ها بالا برود . پله به پله که می آید می گوید : یا زهرا یا زهرا سلام الله علیها . فرمود : سلام من را به این پیر زن هم برسان و بگو : حسین راضی نیست تو این همه خودت را اذیت کنی در حیاط هم که سلام بدهی حسین می پذیزد . کفش مردم را واکس بزنید ؛ فرش مردم را جارو بزنید ؛ به حسینیه ها بیاید . متأسفانه بعضی ها با کفش روی موکت و فرش های امام حسین علیه السلام راه می روند نمی فهمند کم معرفتی است . خوبِ یک عده وایستند این موکت ها را جارو کنند ؛ جمع کنند ادامه👇
🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🖊 [ متن شماره 1626] ✅ متن سخنرانی حاج آقا ✨ نشاط بعداز روضه ✨ بعضی از ما تا احساس می کنیم یک قران مان شده دوهزار می خواهیم با خدا هم درگیر بشویم نعوض به الله می خواهیم جلوی خدا هم قد علم کنیم . طرف تا دیروز نداشت بخورد در همین هیئت ها بود ؛ زد کسب و کارش سکه شد یک قران ش شد دوهزار حالا پاش از هیئت بریده شده هیچی چادر از سرِ زن و بچه افتاده هیچی اعتقادات ش از کف رفته هیچی بازهمه ی اینا تا حدی قابل تحمل است این که به انکار و مسخرِ کردن افتاده است قابل تحمل نیست . صبح از جلوی در بیت الحسن رد می شود یک پوز خند می زند می گوید : چقدر هیئت چقدر روضه چقد گریه ؟ جمع اش کنید !! این همه پول می دهید که گریه کنید بدید فقرا بخندند !! ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم ای بی خبر ز لذت شرب مدام . تو چرا پول خرید سگ و گربه ات را نمی دهی برای فقرا ؟ تو چرا پول لوازم آرایشی و پارتی گرفتن و دورِ دنیا زدن را نمی دهی به فقرا ؟ ده روز مال امام حسین علیه السلام است خودِ فقرا هم پول ش را خرج می کنند خودِ فقرا هم هزینه اش را تأمین می کنند غیر از این است !! الان جنوب شهر بیشتر در ش روضه دارد که مردم با فقر و بدبختی و زحمت هزینه های روضه را جمع می کنند . قدم به قدم پرچم قدم به قدم جلسه خودِ فقرا دارند پولِ بساط عزای امام حسین علیه السلام را می دهند . نمی فهمد نچشیده !! بابا خیال نکن از این پیمانه به همه نوشانده اند . والله این رزق را خدا به هر کسی نداده است . به بعضی ها تا می گوید روزی می گوید : منظورش پول است ؛ بله پول هم یک مرتبه ای نازلی از رزق است اما رزق معنای جامع تری دارد . بعضی ها در همه ی مدت عمر روزی شا نمی شود یک بار با زبان شان بگویند : " صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام " رزق شان نمی شود با چشم شان حتی یک قطره اشک برای حضرت زهرا سلام الله علیها بریزند بعضی ها در همه ی مدت عمر یک بار هم روزی شان نمی شود صورت خود را بزارند روی ضریحِ سیّدالشهدا . ببین خدا چه نونی در دامن ت قرار داده ببین چه عنایتی به تو کرده !! فرمود : بعضی ها وقتی به دنیا می رسند طغیانگر می شوند این حرف ها را از یاد می برند اصلا" خود را محروم می کنند . از جلوی درب جلسه رد می شود می گوید : این ها افسردگی دارند همه اش گریه همش روضه !! والله مردم عالم بدانید نشاطی که نسیب ما گریه کن ها در این مَحفِل می شود در هیچ جای دیگری دنیا نسیب هیچ احدی نمی شود . غمت از هرچه شادی دلگشاتر ؛ که وقتی برای حضرت رقیه سلام الله علیها گریه می کنید می خواهید از درِ بیت الحسن بیرون بروید می خواهید بال بزنید این قدر نشاط دارید !! این جیگرت می خواهد از هم پاره شود از داغ بچه های سیّد الشهدا اما یک نشاطی نسیب ت می شود یک حالِ خوشی خدا به تو می دهد که این حالِ را هیچ کس هیچ جای دیگر جز در مجلس امام حسین علیه السلام تا حالا تجربه نکرده است . @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا