📖 تقویم شیعه🌹
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۱۵ شهریور ۱۴۰۳
میلادی: Thursday - 05 September 2024
قمری: الخميس، 1 ربيع أول 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹دفن پیکر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم، 11ه-ق
🔹لیلة المبیت، شب آغاز هجرت
🔹آغاز هجرت رسول اکرم از مکه به مدینه منوره، سال سیزدهم بعثت
🔹هجوم منافقین و اهل سقیفه به خانه امیرالمومنین، 11ه-ق
🔹سم دادن به امام حسن عسکری علیه السلام، 260ه-ق
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام
▪️7 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️8 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
▪️16 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیه السلام
▪️33 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...🌹
زمینه_شهید مادر محسن.mp3
1.93M
🏴#شهادت_حضرت_محسن_ع
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
🏴#شهادت_حضرت_محسن_ع
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شهید مادر محسن،لاله ی پرپر محسن
ای سند مظلومیه شاه خیبر محسن
مثل کبوتر پر زد،از دل مادر پر زد
بین در و دیوار از،خونه ی حیدر پر زد
پر زدو دنیارو ندید
قامت زهرارو ندید
پر زدو رفت از مدینه
غربت بابارو ندید
روزای بستر رو ندید
سینه ی مادر رو ندید
کنار مادر نبود و
زینب مضطر رو ندید
شهید مادر محسن
لاله ی پرپر محسن...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای سند حق محسن،فاتح برحق محسن
ای گوهر زهرا ای،کشته ی ناحق محسن
نشد بیایی دنیا،قبر تو شد دل زهرا
نشد که باشی غمخوار غصه های مولا
گفت علی با چاه این غمو
که بچشو هیچوقت ندید
گفت که چجوری کشتنت
گریه میکرد،آه میکشید
هر کی به جای علی بود
تو این بلا کم می آورد
صبر علی هم رسید به
زینب اونم کربلا برد
ام المصائب زینب
صاحب مناقب زینب
ابوالعجائب علی و،ام العجائب زینب
1.17M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#شهادت_حضرت_محسن_ع
🏴#زمزمه
🏴#مازنی
✍شاعر :آقا برار نیا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مثلاً اومدی دنیا _ اولین کلمت بابا
مثلاً زبونت وا شد _ رو لبات شنیدم یوما
مثلاً اومدی دنیا _ مثلاً خواهرت زینب
مثلاً توی آغوشش_ لالایی میخونه هر شب
یه مادر
تمومه آرزوشه با
تمومه سختی و غم ها
بچه ش بیاد توی دنیا
چه سخته
داغش بشینه رو دلها
بچه ت باشه زیر خاکا
کنار قبر بگی لالا
لالایی گلم _لالا لالا محسنم بخواب
لالایی گلم _ میریزه مادر رو قبرت آب
««(( لالایی گلم_لالا لالا لالا لالا. ))»»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مثلاً گره دمه توو _مثلاً خوندمه لالا
مثلاً تره خو کمه _ مثلاً باخسه ریکا
لالا لالا گله لاله _ لالا گمه شه پسر ره
مدینه تره خو کمه _ کربلا علی اصغره
بمیرم
رباب دل پره خونه
مه درده دل له وه دوننه
وه هم لالایی ره خوننه
لالایی
بمیره مار لبه تشنا
ته سر کجه ؟ نیزه بالا
لالا لالایی مه ورکا
لالایی پسر _ نیزه سر تره نشون دمه
لالایی پسر _ خالی کشه ره تکون دمه
««((لالایی پسر_لالا لالا لالا لالا ))»»
🏴#شهادت_حضرت_محسن_ع
🏴#سبک_واحد_سنگین
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای کشته ی راهِ حمایته علی
سند به مظلومیه دولته علی
اول شهیدِ در ولایته علی
یا محسن بن حیدر۲
ای غنچه ی نشکفته پرپرِ علی
ای گوهر در بطن همسرِ علی
ای داغ تو در قلب مضطرِ علی
یا محسن بن حیدر۲
نیومدی دل علی رو خوش کنی
نیومدی بخندی از ته دلت
تا که لگد به پهلوی فاطمه خورد
همونجا ضربه ی گلد شد قاتلت
یا محسن بن حیدر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای فاتح امواج دریای بلا
ثانی مولا محسن بن مرتضا
سهم تو خون قلب ناموس خدا
یا محسن بن حیدر۲
ای معنیه آیات صبر فاطمه
قبر تو پنهان مثل قبر فاطمه
قدر تو مخفی مثل قدر فاطمه
یا محسن بن حیدر۲
کبوترانه پر زدی تا آسمون
جدا شدی از مادرت ولی چه زود
خوب شد ندیدی پیکر نحیفش و
به ضرب تازیانه ها شدش کبود
یا محسن بن حیدر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لالایی آخرین امیدِ فاطمه
لالایی غنچه ی شهیدِ فاطمه
بعد تو دیگه ناامیدِ فاطمه
یا محسن بن حیدر۲
لالایی ای فداییه راهِ علی
با رفتنت شد بیصدا آهِ علی
باب الحوائجی به درگاهِ علی
یا محسن بن حیدر۲
بعد تو بابا غصه شو به چاه میگه
کاشکی بودی به بابا حساس میشدی
کاشکی میموندی و میرفتی کربلا
یه با وفا شبیه عباس میشدی
یا محسن بن حیدر
🏴#وفات_حضرت_سکینه_س
🏴#مدح
🏴#مرثیه
✍شاعر:حاج غلام رضا سازگار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای
آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای
باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت
چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای
در آسمان صبر فروزنده کوکبی
بین تمامی اُسرار رکن زینبی
دشمن ذلیل عزّو وقار سکینه است
فریاد کربلای حسینی به سینه است
در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا
ایثار و استقامت و ایمان گزینه است
هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای
تو خصم را به بند حقارت کشیده ای
روی تو آفتاب تماشای باب بود
آئینه ی تمام نمای رباب بود
در منطق تو معجزه ی نطق مرتضی
پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود
از سنگ و تازیانه که در شِکوه نیستی
در قتلگه ز بردن چادر گریستی
در مجلس یزید که قلبت کباب بود
دیدی میان طشت طلا آفتاب بود
نامحرمت به دور و غمت بی حساب بود
بر چهره آستین و دو دستت حجاب بود
فریاد و آه و اشک و غم از گریه ی تو سوخت
حتی دل یزید هم از گریه ی تو سوخت
گاهی صدای گریه ی اصغر شنیده ای
گه ناله در شهادت اکبر کشیده ای
گاهی به روی خار مغیلان دویده ای
گه حنجر بریده به گودال دیده ای
در هر بلیّه حمد الاهیت بر لب است
الحق تو را مقاومت و صبر زینب است
ای یادگار فاطمه ای دختر حسین
همگام زینبینی و هم سنگر حسین
در راه شام راهنمایت سر پدر
منزل به منزلی تو پیام آور حسین
هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش
باشد صفای روضه ی شهر مدینه اش
تو مصحف حسین و بهشت است دامنت
بر صفحه ی جمال فروزنده احسنَت
پامال حرمتت شده از جور دشمنان
با تازیانه آیه نوشتند بر تنت
تو راز ناشنیده ز بابا شنیده ای
تو قاصد پیام گلوی بریده ای
ای پاکی و عفاف و حیا شرمسار تو
دشمن حقیر منزلت و اقتدار تو
پیوسته باد باغ شهادت بهار تو
تا روز حشر گریه ی “میثم” نثار تو
قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای
سرتا قدم جلال و وقار و سکینه ای
🏴#وفات_حضرت_سکینه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حجت الاسلام میرزایی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ
* تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیارت میگی "آقاجان نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ..." به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد" دیگه نتونستن کربلا برگردن ..." انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم " همه سوار شدن" اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ...."
الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ..."چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی 13 ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها ....*
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....." اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ....."
قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ .....*فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...."
قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن ......
ای حسین
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_سکینه_س
🏴#مدح
🏴#مرثیه
✍#علی_سپهری
✍#محمدجواد_شیرازی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب ما را سحر نمی آید
خواب، در چشمِ تر نمی آید
مدحش از من که بر نمی آید
چون سکینه دگر نمی آید
دختر شاه...گوهر نایاب
بی قرینه... درست مثل رباب
روضه می خواند، روضه با احساس
روضه اش داشت عطر و بوی یاس
شرم یک مرد... روضه ای حساس
وای از مشک پاره ی عباس
روضه ی دست و چشم و مشک عمو
روضه ی قطره قطره اشک عمو
روضه خوان چشم های خود را بست
مادرش دست خود زند بر دست
رأس اصغر به روی نیزه نشست
پای نیزه قد سکینه شکست
به خدا خواهر است حق دارد
خواهر اصغر است حق دارد
بر سر ناقه خواند نافله را
دور ناقه شنید هلهله را
چه کند خنده های حرمله را
چشم دشمن به سوی قافله را
مثل یک مرد... مثل عمه ی خود
صبر می کرد... مثل عمه ی خود
قلبش از غصه ها کباب شد و
بعد سقا فقط عذاب شد و
مثل او از خجالت آب شد و
وارد مجلس شراب شد و
خیزرانِ یزید پیرش کرد
حرف مردی پلید پیرش کرد
دختر بی قرینه ی پدرش
روضه خوان مدینه ی پدرش
همه جا شد سکینه ی پدرش
یادش افتاده سینه ی پدرش
زیر پای سوارها افتاد
روی گل، ردِ خارها افتاد
یادش افتاد آه آهِ حسین
غرق در خون همه سپاه حسین
بود یک نیزه تکیه گاه حسین
داد می زد که قتلگاهِ حسین...
...پر شد از خونِ زخم های تنش
پر شد از تیر و نیزه ها بدنش
وسط حجره ی محقر خود
با دل خون میان بستر خود
باز در لحظه های آخر خود
یادش افتاد داغِ خواهر خود
کنج ویرانه خواهرش جان داد
سر بابا برابرش... جان داد
🏴#وفات_حضرت_سکینه_س
🏴#مرثیه
🏴#مدح
✍شاعر:محمود ژولیده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نقش جلیله دخترِ ارباب سرجدا
بعد از شهادت پدرش، بعد نینوا...
کمتر نبود از هنرِ عمه های خود
با شعر، خطبه، نوحه، تباکی، بکا، دعا
یعنی پس از شهادت شاه شهیدمان
مرهون نوحه های سکینه ست کربلا
آن بانویی که عابدۀ اهلبیت بود
با سوز خویش داده چنین درسِ دین بما
راه حسین، راه قیام است و راه خون
باید همیشه زنده نگه داشت راه را
تیغ زبان گشود، به فریادِ فاطمی
گفت از هزار داغ، یکی را برای ما
وقت غروب بود و أذانی نمی رسید
إلاّ صدای هلهلۀ لشگر دَغا
دیدم به چشم خویش در اطراف خیمه گاه
در لابلای شیون و غوغای ماجرا
یک دسته نیزه، رأسِ بریده کنند حمل
یک فوج نیزه، معجرِ زنهای با حیا
دست خودم نبود که فریاد میزدم
معجر مگیر از سرِ ما، پَستِ بی حیا
دیدم ز پای خواهر من زیوری ربود
یک نابکار، با طمع و حرص، بی هوا
در بینِ دود و آتشِ خیمه، بدست خصم
دیدم چکید خون، ز همه گوشواره ها
دیدم فرارِ خواهر دیگر در آن میان
با دامنِ به شعله نِشسته ،سوی کجا؟
میگفت با تمام نواهای زخمی اش
اینجاست موجِ خونِ خدا، موج کربلا
این موجِ کربلا همه را غرق می کند
مستغرق خدا چو سکینه، نه در بلا
اللهم عجل لولیک الفرج (89).mp3
4.32M
🏴#شهادت_حضرت_محسن_ع
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:علی مهدوی نسب (عبدالمحسن)