بسم الله الرحمن الرحیم
زندگینامه امام رضا(ع)
حضرت علی بن موسی بن جعفر(ع) ملقب به امام رضا (ع)، هشتمین امام شیعیان است که در یازدهم ذی القعده سال ۱۴۸هـجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد.
به گزارش ایمنا، امام رضا (ع) مشهور به ضامن آهو، فرزند امام موسی کاظم (ع) است. این امام بزرگوار در سال ۱۴۸ هجری قمری به دنیا آمد و در سال ۲۰۳ هجری قمری، پس از گذراندن ۲۰ سال امامت به دستور مأمون عباسی به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید:
تبریک ولادت امام رضا (ع) ۱۴۰۱
اعمال و زیارت شب و روز ولادت امام رضا (ع)
مشخصات امام رضا (ع)
نام علی بن موسی ،کنیه ابوالحسن (ثانی)مشهور ترین لقبهارضا، عالم آل محمدتاریخ ولادت۱۱ ذیالقعده سال ۱۴۸ هجری قمری در شهر مدینه ،مدت امامت۲۰ سال (از سال ۱۸۳ تا سال ۲۰۳ هجری قمری)تاریخ شهادت۲۹ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری
زندگینامه امام رضا (ع)
پدر بزرگوار حضرت رضا (ع)، امام موسی کاظم (ع) و مادر ایشان نجمه خاتون نام داشت. پدر امام رضا (ع) در سال ۱۸۳ هجری قمری به دست هارون عباسی به شهادت رسید و پس از ایشان امام رضا (ع) در سن ۳۵ سالگی امامت شیعیان را برعهده گرفت. مدت امامت ایشان نزدیک به ۲۰ سال طول کشید که ده سال اول آن همزمان با خلافت هارون الرشید، پنج سال بعد از آن مقارن با حکومت امین و پنج سال آخر امامت ایشان مصادف با خلافت مامون بود. پس از گذشت ۱۷ سال از دوران امامت، ایشان مجبور شد با نقشه و حیله مامون عباسی راهی خراسان شود، به اجبار ولایت عهدی مامون را نیز پذیرفت و ۳ سال اخر امامت خود را تحت نظر مامون در خراسان سپری کرد.
ولادت امام رضا (ع) در سال ۱۴۰۱
علی بن موسیالرضا (ع) در روز یازدهم ذیالقعده سال ۱۴۸ هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. این تاریخ در سال ۱۴۰۱ تقویم شمسی مصادف با روز شنبه بیست و یکم خرداد ماه است.

همسر و فرزندان علی بن موسیالرضا (ع)
همسر امام هشتم که مادر امام جواد نیز بودند، سبیکه نام داشت. در تعداد و اسامی فرزندان امام رضا (ع) نقلهای مختلفی وجود دارد؛ در برخی منابع تاریخی گفته شده است که ایشان صاحب پنج پسر و یک دختر بودند ولی شیخ مفید، ابن شهر آشوب و طبرسی گفتهاند که امام رضا (ع) تنها یک فرزند به نام جواد داشت.
خصوصیات امام رضا (ع)
امام هشتم شیعیان نیز همانند دیگر امامان دارای فضائل اخلاقی بی شماری بودند. ایشان علاوه بر عبادت و روزه گرفتن، با مردم در نهایت ادب، تواضع و مهربانی رفتار میکرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمیدانست. هرگز به کسی جفا نکرد و هیچ گاه سخن دیگران را قطع نمیکرد. همواره مخفیانه و آشکارا به نیازمندان کمک میکرد و همه خدمتکاران و غلامان را بر سر سفره خود مینشاند. امام رضا (ع) بسیار عالم و دانا بودند و علم فراوانی داشتند به همین علت به ایشان لقب عالم آل طاها نیز داده شده است.
القاب امام رضا (ع)
علی نام اصلی امام هشتم و رضا به معنای خشنودی مشهور ترین لقب ایشان است. یکی دیگر از القاب معروف علی بن موسیالرضا، عالم آل طاها است که نشان دهنده علم و دانش فراوان حضرت بوده است. از جمله القاب دیگر امام میتوان به صادق، صابر، فاضل، قرة اعین المؤمنین به معنای نور چشم مومنان اشاره کرد. همچنین امام جواد (ع) در زیارت امام رضا ایشان را امام رئوف نامیدهاند که این لقب نیز از القاب مشهور آن حضرت است.
احادیث امام رضا (ع)
برخی از سخنان حکمتآمیز و گهربار امام رئوف عبارتند از:
دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است.
مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است.
چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است.
علم و دانش همانند گنجی میماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر میباشند: ۱- سؤال کننده ۲- آموزنده ۳- شنونده ۴- پاسخ دهنده.
نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است.

شهادت امام رضا (ع)
مامون عباسی با خوراندن سم به امام رضا (ع) سبب مسمومیت و سپس شهادت ایشان شد. در مورد سال شهادت ایشان اختلاف نظر وجود دارد. برخی سال ۲۰۲ هجری قمری را سال شهادت امام رضا (ع) میدانند و تعدادی دیگر گفتهاند که شهادت ایشان در سال ۲۰۳ هجری قمری بوده، که نظریه دوم بیشتر معروف است و در بیشتر منابع گفته شده که امام هشتم در ۲۹ صفر سال ۲۰۳ هجری قمری در سن ۵۵ سالگی به شهادت رسیدند.
محل شهادت و مرقد امام رضا (ع)
حضرت رضا (ع) در خراسان به شهادت رسید و مرقد ایشان نیز در شهر مشهد قرار دارد که هر ساله پذیرای زائران و عاشقان این امام رئوف از سراسر جهان است.
محقق..حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸قدم قدم با خدام حرم مطهر رضوی در بخشهایی از حرم که تا حالا نرفتید
🔹پرچم ولادت امام رضا(ع) در صحن اصلی حرم به اهتزاز درآمد 🕌😍
#دهه_کرامت #امام_رضا
عضو شوید : 👇
@majnon1396
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم
تا قیامت ای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم
منم خاک درت غلام و نوکرت
مران از در مرا به جان مادرت
علی موسی الرضا علی موسی الرضا
#دهه_کرامت #امام_رضا
🇮🇷پایگاه اطلاع رسانی حاج آرمین غلامی 👇👇👇
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@majnon1396
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 #میلاد_امام_رضا(ع)
♨️دلها دست رضاست...
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #حامد_کاشانی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🌷بهترین #سخنرانی های روز
♨️
#با_امام_رضا_علیه_السلام
#امام_شناسی
#قصه_عبرت
#11ذیقعده
#امامت
👈🏼👈🏼 #شیخ_صدوق در روایتی از #ابوحبیب_نباجی ورود حضرت رضا علیهالسلام را به نباج، چنین شرح میدهد:
➖ أبوحبیب نباجی گوید: در عالم رؤیا دیدم كه رسول اكرم صلیاللهعلیهوآله به نباج تشریف آورد، و در مسجدی كه حجّاج فرود میآیند وارد شد.
گویا من خدمت آن جناب رسیده، بر آن حضرت سلام كردم و پیش روی او ایستادم.
➖ در این هنگام طبقی را مشاهده كردم كه از برگ درختان خرمای مدینه بافته بودند، و در آن طبق خرمای صیحانی بود.
حضرت از آن طبق مشتی خرما برداشت و به من داد و من آنها را شمردم هیجده دانه بود. پس از این كه از خواب بیدار شدم، خواب خود را چنین تعبیر كردم كه من هیجده سال دیگر عمر خواهم كرد.
➖ بیست روز از این جریان گذشت من در زمین خود به امور كشاورزی و باغداری اشتغال داشتم. شخصی نزد من آمد و گفت:
ابوالحسن علیّ بن موسی الرضا علیهالسلام از مدینه آمده و در مسجد نزول اجلال فرموده است.
من به طرف مسجد حركت كردم و دیدم مردم گروه گروه به دیدن آن جناب میشتابند، من نیز به خدمت حضرت رفتم.
➖ آن جناب در همان موضعی نشسته بود كه رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را در خواب دیده بودم و زیر پای مباركش تخته حصیری همچون حصیر زیر پای پیامبر صلیاللهعلیهوآله بود و در پیش روی او طبقی كه از برگ خرما بافته شده و بر آن خرمای صیحانی بود.
➖ پس بر آن جناب سلام كردم، پاسخ داد و مرا نزد خود طلبید و مشتی از آن خرما را به من عطا فرمود.
من آنها را شماره كردم عدد آنها به قدر عدد خرماهایی بود كه رسولخدا صلیاللهعلیهوآله در خواب به من عطا فرموده بود.
➖ عرض كردم: یابن رسول اللّه! زیادتر از این به من عطا فرما.
فرمود:
اگر رسولخدا زیادتر از این به تو عطا فرموده است ما هم زیادتر از این به تو عطا كنیم.
📚 عيون أخبارالرضا علیهالسلام، ج۲، ص۲۱۰
#امام_رضا_علیه_السلام
♦️ حکایت مجلسی که مأمون، از علمای تمامیِ بلاد تشکیل داد تا امام رضا علیهالسلام را کم بیاورد...
{ از زبان یک مُرتاض هندی که حاضر در آن جلسه بود }
⚡️طولانی اما بسیار زیبا و خواندنی⚡️
آیت الله وحید خراسانی در درس خارج خود چنین نقل کردند که:
«میر فِندِرسكی» (که از علمای شیعه قرن ۱۱ بوده است) به هند سفر میکند تا عجایب و غرائب و ادیان در آنجا را از نزدیک مشاهده کند.
🔸آنجا مرتاضی بوده كه شش ماه میخوابیده و شش ماه بیدار بوده.
بعد «میر» وقتی میرود كه او به خواب رفته بوده، حالا باید شش ماه بماند تا این بیدار بشود، به آن دربانش میگوید راه چاره چیست؟
میگوید:
او گفته كه من وقتی میخوابم حق ندارید من را بیدار كنید، مگر آدمی بیاید، اگر آدمی آمد مرا بیدار كنید.
🔻اطرافیان میر میگویند:
این آدم، «میر» است و علم و عرفان و ریاضات و…، خلاصه مرتاض را بیدار میكنند.
بیدار كه میشود میگوید:
چرا مرا بیدار كردید؟
میگویند «میر فندرسكی» است، چنین و چنان، بعد میگوید این كه آدم نیست، من یك آدم، بیشتر ندیدم،گفتم اگر آدم آمد مرا بیدار كنید.
🔹بعد برای «میر» (بعد از آنکه متوجه میشود که او شیعه اثناعشری است) نقل میكند و میگوید:
من جزء كسانی بودم كه مأمون مرا دعوت كرد از هند؛ از تمام دنیا مأمون دعوت كرد، از هند دو نفر را دعوت كرد، یكی مُرده، یكی منم كه هنوز هستم. (و تا زمان حاضر هم به شهادت افرادی که رفتهاند و دیدند، هنوز زنده است)
من از هند با آن شخص آمدم و وارد شدیم، چهار هزار نفر بودیم، حالا ببینید چهار هزار، آن هم این نمونه، چیست؟!
🔻تو متون(احادیث و تواریخ)دارد رأس الجالوت، جاثلیق، هِربِز اكبر، از اینها معلوم میشود چهار هزار نفر چه قماشی بودند.
🔸مرتاض ادامه داد:
مجلس ترتیب داده شده و مأمون نشست؛
همه نشسته بودیم، مجلس غوغایی بود.
گفت:
اولا جایی كه مجلس بود باغی بود كه جنگلی دور این قصر درست كرده بودند، همه انواع طیور در این جنگل روی درختها بود، وضع این جور بوده، خب مأمون و دنیا و این حكومت.
گفت: مأمون با ما صحبت كرد، هنوز حضرت نیامده، كه مقصود از انعقاد این مجلس این است كه به هر قیمتی كه هست باید [امام رضا] محجوج بشود [و شکست بخورد].
🔹مرتاض گفت:
یك وقت خبر دادند كه امام رضا علیهالسلام میخواهد بیاید، گفت ما هم متوجه بودیم ببینیم كیست، چه خبر است.
🔸 من این اندازه به تو بگویم وقتی رسید درِ باغ، قدمش را كه از اسب گذاشت روی زمین، من نگاه كردم دیدم در تمام باغ یك درخت ایستاده نیست، تمام درختها…!
🔹 تمام درختها، همه شاخهها روی زمین! همه راكع! تمام این پرندهها كه این همه نغمه سرایی میكردند همه مجسمه!
🔻مرتاض گفت:
وارد شد در باغ، و آمد آهسته آهسته، همین كه وارد شد توی مجلس، آن مهم است.ما خودمان نفهمیدیم چی شد، فقط آن قدر كه فهمیدیم دیدیم همه نشستهها ایستادهایم، اما چه جور پا شدیم نفهیدیم بعد كه پا شدیم، آمد یك نگاهی به دور كرد.
این معنای آن كلمه است كه واقعا امام شناخته نشده! چیه در او؟! چه گوهری است؟! یك روحی است فوق این ارواح! اوست كه این كارها را میكند منتها به وقتش!
🔻بعد مرتاض گفت:
همه ایستادیم، من نگاه كردم دیدم مأمون هم مثل ماست، او هم یك مجسمه.
گفت:
آمد و بدون اعتنا نشست، بعد كه نشست فقط دستش را بالا برد، همه ما نشستیم آن هم بی اختیار.
🔹یك نگاهی باز به همه كرد، گفت: من خود دیدم از «الف» از «ب» خبر ندارم، حتی «الف» چیست؟ «ب» چیست؟ نمیدانم، همه گرفته شد، فهمیدم بقیه هم همین جورند.(همه معلوماتشان پریده بود)
مدتی مجلس این جور بود به این حال.
بعد دوباره یك اشاره كرد. تا اشاره كرد دیدم همه معلومات هست، افكار هست.
آن وقت فرمود: حالا بگویید و بپرسید...
📚درس خارج اصول آیة الله وحید خراسانی،مورخ ۱۳۸۱/۲۴/۱۰ (جلسه ۵۱)