eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
629 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ پیراین میکده بادیده ي تر ریخت بهم نیمه شب بودویا وقت سحر ریخت بهم زهرملعونه تمام بدنش آب نمود اثر زهرچنین بود. جگر ریخت بهم ناگهان سوخت تمام پرو بالت آقا پسر دردانه ازبهر خبر ریخت بهم رفته خاکستر عاشق به سرکوی بقیع دگرازعشق همه رد و اثر ریخت بهم آتش زهر همه‌بال وپرش سوزانده ازغم دوست پر اهل هنر ریخت بهم دست وپا میزدی آقا وسط آن هجره همسرت آمدو درگوشه ی در ریخت بهم زهره آلوده تنت راچقدر آزرده صادق از زهره شرربار دگر ریخت بهم وای آن زهرجفاجان تورا آتش زد بر زمین خورده ای وآه.جگر ریخت بهم آه(مجنون)نشودکس چوصادق مظلوم که ازآن زهرجفابود.دگر ریخت بهم 📕📕شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤السلام علیک یا جعفر‌بن‌محمد‌الصادق (ع) 🖤سهم شما 5 صلوات هدیه به آقا امام جعفر صادق علیه‌السلام🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا ویژه‌نامهٔ شهادت امام صادق علیه‌السلام 🏴 السلام علیک يا ابا صالح المهدی🖤 مولا جان! شهادت امام صادق علیه‌السلام را به شما و دوستانتان تسلیت عرض می‌کنم. ای آرزوی همهٔ انبیا و اولیا! امام صادق علیه‌السلام در فراقتان با شما نجوایی داشته که دل‌های عاشقان را به جوش و خروش و منتظران را به تفکر وا می‌دارد! سَدیر صیرفی می‌گوید: من و مفضل و ابوبصیر و ابان بن تغلب بر امام صادق علیه السلام وارد شدیم. دیدیم بر خاک‌ها نشسته لباسی مویین بر تن؛ مانند پدر فرزند از دست داده می‌نالد و می‌گرید در حالی که اشک‌هایش بر گونه‌های مبارکش می‌ریخت. چنین ندبه می‌کند: سرورم! غیبت تو خواب را از دیدگانم ربوده؛ خاطرم را پریشان ساخته آرامش دلم را از من سلب نموده است. سرورم! غیبت تو مصیبت‌های مرا به مصیبت‌های دردناکِ همیشگی متصل ساخته است.(۱) 📚 ۱. کمال الدین ۲: ۳۵۳. «اللَّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیّکَ الفَرَج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤السلام علیک یا جعفر‌بن‌محمد‌الصادق (ع) 🖤سهم شما 5 صلوات هدیه به آقا امام جعفر صادق علیه‌السلام🕊🥀
بسم الله الرحمن الرحیم امام جعفرصادق علیه السلام کردن سحر ساحران محمد بن سنان می گوید: منصور دوانیقی لعنه الله علیه هفتاد مرد از شهر کابل را فراخواند او با وعده های بسیار آن ها را تحریک کرد تا با انجام سحرهای خود امام‌جعفر صادق علیه السلام را مبهوت و مقهور خود سازند. ساحران به مجلسی که منصور دوانیده لعنه الله علیه فراهم کرده بود رفتند و انواع صورت ها از جمله صورت های شیر را به تصویر کشیدند تا هر بیننده ای را سحر کنند. منصور لعنه الله علیه بر تخت خود نشست و تاج خود را بر سرگذاشت و به دربان خود دستور داد که امام جعفرصادق علیه السلام را وارد سازند. وقتی امام علیه السلام وارد شد، نگاهی به آن ها کرد و دست به دعا برداشت و دعایی خواند که برخی از الفاظ آن شنیده می شد و قسمتی را هم به طور آهسته خواند، سپس فرمود: وای بر شما(ساحران) به خدا قسم سحر شما را باطل خواهم نمود. سپس با صدای بلند فرمود: ای شیرها آن ها را ببلعید، پس هر شیری به ساحری که او را درست کرده بود حمله کرد و او را بلعید. منصور دوانیقی لعنه الله علیه بهت زده از تخت خود بر زمین افتاد و با ترس می گفت: ای ابا عبدالله ای جعفر بن محمد! مرا ببخش دیگر چنین کاری نخواهم کرد، حضرت هم به او مهلت داد. بعد منصور دوانیقی از امام علیه السلام درخواست کرد، شیرها ساحرانی را که خورده بودندبرگردانند. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر عصای موسی آنچه را بلعیده بود برمی گرداند، این شیرها نیز چنین می کردند. منابع : مدیند المعاجز، علامه بحرانی، ج۵، ص ۲۴۶ دلائل الامامة طبری ص ۲۹۸ اختصاص، شیخ مفید، ص۲۴۶ ختم کنید عجل لولیک الفرج
بسم الله الرحمن الرحیم امام جعفر صادق علیه السلام قصد منصور دوانیقی لعنه الله علیه به ساحت ملکوتی امام جعفر صادق علیه السلام و ادامه روایت ... از محمد بن عبیدالله اسكندرى روایت مى كند كه گفت: « من از ندیمان و خواص منصور دوانیقى لعنه الله علیه و صاحب سرّ او بودم، روزى به منصور وارد شدم دیدیم غمگین است و آه مى كشد، گفتم: این تفكّر و اندوه براى چیست؟ گفت: صد نفر از اولاد فاطمه (علیها السلام) را كشتم، و آقا و پیشواى آنها باقى مانده است، گفتم: آن سید و امام كیست؟ گفت: جعفر بن محمد الصادق.... راوی گوید گفتم، او مردى است كه عبادتِ خدا او را منحل كرده، و او به خدا مشغول است، و این اشتغال او را از طلب مُلك و خلافت باز داشته است. گفت: یا محمد، مى دانم تو به امامت او قائل هستى، ولكن مُلك عقیم است، من قسم یاد كردم شب را به پایان نبرم مگر این كه از او فارغ شوم. جلادى را خواست، و گفت: چون اباعبدالله الصادق را حاضر كردم، و او را به سخن مشغول نمودم، كلاهم را كه از سرم برداشتم سر او را از بدن جدا كن. چون آن حضرت را احضار كرد، دیدم لبهاى حضرت به هم مى خورد، ندانستم چه چیز قرائت مى كند، و دیدم قصر منصور مانند كشتى در امواج دریا در حركت است، و منصور پابرهنه و سربرهنه در مقابل آن حضرت مى دوید، و دندانهایش به هم مى خورد، و اندامش مى لرزید، گاهى رنگش سرخ و گاهى زرد مى شد ; بازوى آن حضرت را گرفت و بر تخت نشاند، و خود مانند بنده در مقابل مولا نشست . بعد از سؤال و جواب، آن حضرت رفت، و منصور خوابید، و تا نصف شب از خواب بیدار نشد، و چون بیدار شد، گفت: از اینجا نرو، تا نمازِ فوت شده را قضا كنم، چون نمازش را خواند، رو به من كرد، و گفت: چون ابا عبدالله الصادق را حاضر كردم و به قتلش همّت كردم اژدهایى دیدم كه قصر مرا بین دو لب گرفت و به لسان عربى آشكار با من تكلم كرد، گفت: اى منصور خداى تعالى مرا فرستاده و امر كرده است كه اگر آسیبى به ابى عبدالله الصادق برسانى تو را و هر كس در خانه هست ببلعم. عقلم پرید، و بدنم لرزید. راوی می گوید به منصور گفتم: این عجیب نیست، نزد او اسماء و دعاهایى است كه اگر بر شب بخواند شب را روشن، و اگر بر روز بخواند روز را تیره و تار مى كند، و اگر بر امواج دریا بخواند موجها فرو نشیند » منبع : 📚 بحار الانوار ، جلد۴۷ ، صفحه ۲۰۱ ختم کنید عجل لولیک الفرج
شورعای،،۶.mp3
1.4M
ونوحه حضرت صادق(ع) /ردیبهشت۱۴۰۳ مهرابی .حاج _آرمین_ غلامی👇