eitaa logo
♡مڪـتب‌عاشـ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ꨄـقان♡
135 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
122 ویدیو
13 فایل
🌷 تعریف‌مڹ‌از ؏ــــشق هماڹ‌بودڪہ‌گفتم دربــــــــــندڪسےباش‌ ڪہ‌دربــــــــــند حســــ♥ــــــین‌ اســــــــــت🌷 ❤ڪپےمطالب‌با‌ذڪر5صلوات‌ بہ‌نیت‌حضرت‌زهرا(س) وشهداےعزیزمان‌بلامانع‌هست❤ ارتباط با مدیرکانال🌷 ⬇️ @Asheghe_shahadat_313
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ اشڪم چڪید و سنگ دلم را لطیف ڪرد نام #حسین شغل مرا هم شریف ڪرد غفلٺ زده بہ #ماه_عزا آمدم ولے... #زهرا رسید و ڪار مرا هم ردیف ڪرد #یا_ابا_عبدالله_الحسین_ع🏴 #صبحم_بہ_نام_شما💔🍂 ❦ @maktab_asheghan
༻﷽༺ 💚اے خدا نام من #عبداله و #پورحسنم 🕊از براے تو #فدا گشتہ تمام بدنم 💚دل خوشم قتلگهم گشتہ در آغوش #حسين 🕊جسم من شد زرهِ اين عموے پاره تنم #عموجان💔 #آمدم_تاجان_ڪنم_قربان_تو💔 ❥ @maktab_asheghan 🏴
♨️ به بچّه‌هاتون یاد بدهید... 💢 از بی‌یاری سر بریده شد، نه از بی‌آبی... 💢 از معرفت و مرام و ادب و مهربانی برای کودکان تشنه لب، شد نه بخاطر مشک آب.. 💢اونجا که حسین فریاد زد 🗣هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟ میخواست نه ... 💢به بچّه‌هاتون اول از حسین(ع) بگوئید بعد از لبهای ... ♨️خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتن ⚡️اما (ع) نشدن! 🚩 یعنی °✷مردانگی °✷آزادگی °✷غیــرت °✷شجاعت °✷شهامت 🚩 یعنی °✷جوانمردی °✷معرفت °✷حیا °✷غیرت 🏴 عباس یعنی 💥حتی بدون دست... 🏴حسین یعنی 💥حتی لحظه‌ای که گلوی دریده شد... ⚠️ به بچّه‌هاتون یاد بدهید... (علیه‌السلام) به یارانش فرمود: هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود! 💢او به جهانیان فهماند که حتی کشته شدن در هم از بین برنده حق الناس نیست❌... 💯به بچه‌هاتون ✔️ ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
🌹 #حسین_جان🍃 #فاطمہ گوشهٔ گودال و تنے مانده رها وٙ سرے رو بہ تنور از بدنش مانده جدا #شب_جمعہ شده و شام غریبان #حسین نالهٔ وا ولدا مےرسد از #ڪرب_وبلا #شب‌جمعہ_شب‌زیارتےارباب❤️ @maktab_asheghan
#اےداغدار_آینۀ_ڪربلا_سلام💔 #سجاد اے صحیفۂ تومصحف شهود سجادۀ گشوده بہ سمٺ خدا سلام جان داده باتمام شهیدان #حسین را سجّاد،اے #شهادٺ بےانتها،سلام #السلام_علیک_یازین‌العابدین🌷 @maktab_asheghan
🌷 💠ماجرای جالب تفحص شهدای گمنام 🍃🌹پنج را که مطمئن بودیم اند، انتخاب کردیم. پیکرها را خوب گشته بودیم. هیچ هویتی به دست نیامده بود. 🍃🌹قرار شد در بین شهدا، یک که سر در بدن نداشت، به نیابت از ارباب بی سر، اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در تشییع و در ورودی دهلران دفن کنیم. 🍃🌹کفن ها آماده شد. همیشه این لحظه، سخت ترین لحظه برای بچه های است؛ شهدا یکی یکی می شدند. آخرین شهید، پیکر بی سر بود. 🍃🌹سخت دلمان هوایی شده بود، شد، تکه پارچه ای از جیب لباس شهید به چشم بچه ها خورد. روی آن چیزی نوشته شده بود که به سختی خوانده می شد: « پزنده، اعزامی از اصفهان». 🍃🌹شهید به آغوش خانواده اش برگشت تا در روز در اصفهان تشییع شود و بی سر و سامان دیگری از قبیله ی حسین (علیه السلام) جایگزین او شد. 🍃🌹 کسی چه می داند، شاید نام او که در روز تاسوعا در دهلران تشییع و به جای او دفن شد بوده است ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
#اسلام ز سعے مسلمین ریشہ گرفٺ وز خون #حسین نخل دین ریشہ گرفٺ نخلے ڪہ حسین روز #عاشورا ڪاشٺ از اشڪ عزاے #اربعین ریشہ گرفٺ #سرزمین_عشق_ڪربلا❤️ #ٵین_المنتقم⚜ @maktab_asheghan
#شهید_راه_حسین_ع❤️ براےتو هرڪس ڪه از #سر، گذشٺ #نصیبش شَوَد #بهترین سرگذشٺ سـَرِ من #فـداے سرِ تو #حسین بہ #عشقِ تو عمرم سراسر گذشٺ #بازپنجشنبہ‌_و...🌷🕊 #یاد_‌شهدا_باصلواٺ🌷 @maktab_asheghan
افتخار نسل ما... #حسین همیشه می گفت:از افتخارات نسل ما اینه که داریم تو #عصر و زمانی زندگی می کنیم که قراره #اسرائیل تو اون دوره و به دست ما #نابود بشه... #شهید_حسین_ولایتی_فر 🌷 #شهید_ترور_اهواز 🍃🌹 @maktab_asheghan
#یوسف ترین نشانہ‌ے یعقوبِ #اهل بیٺ شد پاره پاره قَلب زلیخا #ظهور ڪن با پرچَمے ڪه نام #حسین اسٺ نقشِ آن با مَشڪ #ساقے از دلِ دریا ظهور ڪن #یا_صاحب_الزمان_عج💚 #العجل_یامولاے💔 @maktab_asheghan
🌷 💠✨د‌لـداده‌ ی اربـاب بـود درِ تابـوت را بـاز ڪردند ایـن فرصـت بـود.بـدن را برداشتنـد تا بگـذارند داخـل . 💠▫️بدنـم بی‌حـس شـده ‌بـود، ڪنار قبـر دو سـه تا ڪار دیگر مانـده‌ بـود . بایـد محمـدحسیـن را مـو بہ مـو انجـام می‌دادم. 💠✨پیـراهـن اش را از تـوی ڪیـف درآوردم.همـان که می ‌پوشیـد. یڪ مشـکی هم بـود ، صـدایـم می‌لرزیـد . 💠▫️بہ آن آقـا گـفتـم ڪہ ایـن لبـاس و ایـن چـفیـه را قشنـگ بڪشد روی ، خـدا خیـرش بـدهد توی آن قیـامت ؛ پیراهـن را با ڪشیـد روی تنـش و چـفیـه را انـداخـت دور . 💠✨جـز زیبـایی چیـزی نبـود بـرای دیـدن و خـواستـن ! بہ آن آقـا گفتـم:« می‌خواسـت بـراش ؛ شـما می‌تونیدیا بیـاید بالا ، خـودم بـرم بـراش سینـه بـزنم » بغضـش ترڪید. 💠▫️دسـت و پایـش را گـم کـرد. نمی‌توانست حـرف بـزند؛چـند دفعـه زد رو سینـه . بهـش گفتـم:« نوحـه هـم بخونیـد.» برگـشت نگاهـم کـرد. صورتـش خیـس خیـس بـود. 💠✨نمی‌دانم بـود یـاآب باران. پرسیـد:« چی بخونـم» گفتـم :« هرچـی به زبونتـون اومد. » گفـت:« بگـو » نفسـم بالا نمی‌آمد . 💠▫️انگار یڪی چنـگ انداختـه‌ بود و را فـشار می‌داد، خیلی زور زدم تا نفـس عمیـق بکـشم.گفتــم : 🔗از حـرم تـا قـتلگـاه صـدا می‌زد حسـیـن دسـت و پـا می‌زد ؛ زینـب صـدا می‌زد حسـیـن ... 💠✨سینـه می‌زد برای محمـدحسیـن،شانـه هایـش تکـان می‌خورد. برگـشت با اشـاره بہ مـن فهمـاند ؛همـه را ؛ خـیالـم راحـت شـد . پیـشِ تـازه سینـه زده‌ بـود ... 📚برشی از کتاب قصه دلبری (شهید محمدخانی به روایت همسر) ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
روي سنگ ِ مزارتان بايد حکَ شود #کربلايي ؛ چرا که پيش از #شهادت ، سرتان به دامان ِ #حسين(ع) بود... #رزمندگان_لشکر_۲۵_کربلا @maktab_asheghan
༻﷽༺ #سلام_اربابـم✋❤️ 🌿سلام داده‌ام و یڪ جواب مےخواهم جواب، از لبِ عالیجناب مےخواهم 🌿سرِ دوراهے #جنٺ و #دیدن تو #حسین من اختیار، در این انتخاب مےخواهم #صلےالله_علیک_یااباعبدالله🌷 @maktab_asheghan
🌷 💠مزار شهید حجت در خوزستان، شهرستان باغملک، روستای هپرو (۲۰کیلو متری شهرستان) است. 🔰یه بار باهم رفتیم ، تو ماشین گفت: آبجی یکی بهم گفته اقای رحیمی تو ،برام دعا کن شهید بشم، گفتم انشاالله شهید میشی 🔰شهید نشست کنار مزار شهید داشت فاتحه میفرستاد من یه گوشه ایستاده بودم برگشت نگام کرد و لبخند زد حالا میفهمم اون روز داشت به چی فکر می کرد این همیشه تو ذهنمه . 🔰اقا حجت به دنیا امد و پنجشنبه هم پر کشیدمادرم دوست داره برادرم هم در این راه برود بخاطر همین حسین ۴سال قبل برا فرستاد و حسین روهم تشویق میکند 🔰شهید حجت همیشه اخر مجلس ها، به ها میگفت ،دوستان تلاش کنیم را ادامه بدیم، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، کاری کنیم که ازمون راضی باشه، دل مهدی رو خون نکنیم💔 و این مجالس هاش بود . 🌷 ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 📿 @maktab_asheghan
༻﷽༺ #شاه_شهیدان🌷 قند مڪرر اسم #حسین اسٺ،والسلام شیرین‌ترین ڪلام،ڪلامِ حسین شد با یڪ #سلام صبح بہ #ارباب بےڪفن روزم پر از جواب سلام حسین شد #سلام_از_راه_دور💐 #بہ_ارباب_حسین_ع💗 @maktab_asheghan
❁﷽❁ #يا_حبيب_الباڪين🌹 (❤️)جز #حسين ڪیست☝️ ڪه در سایہ ے مِهرش برویم🍃 (💜)رحمتِ اوست ڪه هر لحظہ #پناهِ من و توست...💐 #حرم_پناه_آخرم✋💗 #صباحڪم_حسینے🌿🌤 @maktab_asheghan
༻﷽༺ حالِ من سخٺ وخیم اسٺ، دوایے بفرسٺ یڪ عیادٺ بڪن از نوڪرِ بیمار حرم ڪاشڪے خانہ من ڪرب و بلا بود #حسین بود ، همسایہ ے دیوار بہ دیوارِ #حرم #یااباعبدالله_ع #اللهم_ارزقنا_ڪربلا❤️ @maktab_asheghan
༻﷽༺ پر مےڪشد دلم بہ #هواے_حرم حسین دارم بہ اشتیاقِ شما مےپرم حسین خورشید از حوالے گنبد طلوع ڪرد صبح اسٺ و باز نامِ تو را مےبرم #حسین #صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله🌷 #یا_حسین_جان❣🍃 @maktab_asheghan
🌷 💠اون سال تکیه یه حس دیگه ای داشت ✨🌷✨هر سال که می شد، با بچه های محل تکیه ای برپا میکردیم، تو پارکینگ خونه ولایتی. یک سال به خاطر یه سری از مشکلات نمی خواستیم رو برپا کنیم. ✨🌷✨تو جمع رفقا می گفت هر طور شده باید این سیاهی ها نصب بشه. باید این ها برقرار باشه. حسینی که از جون و دل مایه می گذاشت در خونه ارباب و نمی خواست هیچ جوره کم بزاره، وقتی دید کسی همراهیش نمی کنه اومد در خونه ما ✨🌷✨گفت: من نمیاد که امسال تکیه نباشه. سیاهی ها و پرچم رو ازم گرفت و رفت. اونشب تکیه رو برپا کرده بود. تنهای تنها از قرار معلوم شب رو هم تو خوابیده بود. ✨🌷✨صبح روز بعد سراسیمه و البته با خوشحالی زنگ خونمون رو زد. بهش گفتم چی شده حسین جان گفت: دیشب که پرچم ها و سیاهی هارو نصب کردم تو همون خوابم برد. تو خواب دیدم (ع) اومده تو پارکینگ خونمون و به من گفت احسنت چه تکیه قشنگی زدی. دستی به ها کشید و بهم گفت. ✨🌷✨وقتی حسین این جملات رو می گفت، اشک تو چشمای قشنگش حلقه زده بود. می دیدم که چقدر از اینکه کارش مورد قبول ارباب واقع شده بود. اون سال تکیه مون و حال دیگه ای داشت ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 📿 @maktab_asheghan
༻﷽༺ #یا_اباعبدالله_ع🌷 شك ندارم ڪه #حسین هم با دعاے مادرش صاحب #ڪرب_وبلا ، ارباب عالم مےشود گریہ ما باعث تسڪین قلب #فاطمہ اسٺ این #حسین‌جانها بہ زخم سینہ مرهم مےشود #مادر_اربابم💔 @maktab_asheghan
༻﷽༺ #السلام_علیک_یااباعبدالله_ع🌷 ملڪ دلم همین ڪه بنام حسین شد عبدے #گناهڪار غلام حسین شد با یڪ سلام صبح بہ ارباب بےڪفن روزم پر از جواب سلام #حسین شد #صبحم_بنام_شما🌤🌳 #یا_ثارالله❤️ @maktab_asheghan
༻﷽༺ دلهاے شڪستہ هسٺ مجذوب #حسین آواره ے #ایوان_طلاڪوب حسین وقتش شده تا بہ #ڪربلایش برسم #صبح اسٺ و #سلام مےدهم رو بہ حسین #صلےالله_علیڪ_یا_اباعبدالله❤️ #بأبے_أنٺ_و_أمے_یا_ثارالله🌷 @maktab_asheghan
༻﷽༺ #یا_فاطمة_الزهرا_س❤️ تو ساحلے و #حـسیـن ڪشتے نجاٺ تو #مـادر آبـے پسـرٺ آب حیاٺ محرومیٺ تو از #فدڪ باعث شد محروم شود حـسیـن از رود #فراٺ #مادر_عالمین🌺🍃 #سیدة_نساء_العالمین🍃🌺 @maktab_asheghan
🌷 🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطون‌تر بود یعنی بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت‌ روحی هم قرار داشتیم را روی لبمان می‌آورد. 🔰یک روز بزرگ‌ترش با دوستش آمدند در خانه و گفتند: مامان سر من و دوستم را با آجر شکست من با تعجب پرسیدم: چطور حسین که از شما کوچکتر است دو نفر شما را با هم شکست⁉️ 🔰حسین گفت: می‌خواستم بکشم، آجر را به دیوار زدم، دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود بدون نمی‌خوابید دبستان بود اما صبح عهدش ترک نمی‌شد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا نمی‌خوابید، من که هستم این کارها را نمی‌کردم. 🔰سال ۸۸ که از ماموریت برگشته بود به حسین آقا گفتم می‌خواهم برایت زن بگیرم گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم ولی باید باشد و با شرایط من کنار بیاید. ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞 📿 @maktab_asheghan