eitaa logo
روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم سلیمانی(مجمع)
1.3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
8 فایل
🌹کانال ترویج مکتب حاج قاسم سلیمانی اهداف👇 اعزام راویان تخصصی مکتب برگزاری دوره وکارگاه آموزش تخصصی روایتگری وتربیت استادومربی مکتب اعزام کاروان راهیان مکتب به استان کرمان برگزاری کنگره ویادواره حاج قاسم ⚘سیاری ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷ @shahidegomnamemaktabehajqasem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷﷽🌷 📺 حتماً ببینید و بشنوید 📽 کلیپ سخنرانی 《پیش‌بینی سردار شهید "حاج قاسم سلیمانی" از نحوه‌ی آزادسازی قدس...》 🌷🍃🌸💠🌸🍃🌷 🌷نثار روح مطهر سردار دل‌ها شهید "حاج قاسم سلیمانی" صلوات🌷 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
✍گر من به شوق دیدنت از خویش می روم از خویش می روم که تو با خود بیاری ام... 🔹سردار شهید محمد رضا کاظمی زاده پدرش خود از پاسداران و رزمندگان جبهه است حاج احمد را می گویم سه سال را در جبهه ها از حریم ایران و اسلام دفاع کرده از آن روزها با حسرت می گوید که زود تمام شده... 🔸به خودش که برسیم جز بهترین نیروهای لشکر بود اطلاعات عملیات علاوه بر آن معلم هم بود... 🔹مداح هم نبود اما با تمام وجود با سوز الهی عظم بلا و إِلهِي هذِهِ صَلاتِي صَلَّيْتُها لا لِحاجَةٍ مِنْكَ إِلَيْها وَلا رَغْبةٍ مِنْكَ فِيها إِلاّ تَعْظِيماً وَطاعَةً وَإِجابَةً لَكَ إِلى ما أَمَرْتَنِي بِهِ را می خواند... 🔸و آن تعقیبات با شور و حال را که هر کسی را از این دنیا جدا و به معبود خویش وصل می کرد. 🔹به مادرش الهام شده بود که پسر عزیزش مهر قبولی گرفته و مشتاقانه به دیدار خدای خویش می رود از نذر آخر بازماند... 💢هدیه به روح سردار شهید محمدرضا کاظمی زاده صلوات... لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🔷خاطره ای از ▫️یک شب خواب دیدم در مسیر کوچه ی خودمان عبور می کردم که یک فرد کلیدی انداخت کنار من مدت زیادی که این خواب را دیده بودم آنقدر روی من تاثیر گذاشته بود تعجب کردم که این کلید چیست؟ کلید را برداشتم و پشت سرم نگاه کردم دیدم آقای سید مجتبی است با یک روحیه عالی و خندان رو کرد به من و گفت که این کاری را که انجام می دهید اشتباه است و این کار را انجام ندهید و دور این کار را خط بکشید از خواب بیدار شدم و متوجه شدم این کاری را که می خواستم انجام بدهم اشتباه بود است خیلی برایم جالب بود که ایشان به فکر من بود و به خواب من آمد و مرا نصیحت کرد که وارد این کار نشوم. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
شهید در سجده ها و دعای دستش دعا کمیل می خواند عبدالمهدی یک عارف بود🌱 او نمازهای می خواند که من ساعت ها متحیر می ماندم. شهید در سجده ها و دعای دستش دعا کمیل می خواند😊 و دائم الوضو بود. در یک عملیات که شیمیایی شده بود و تمام دو دستش پر ازآبله و زخمی  بود، ایشان با پماد که زخم ها را چرب می کرد دوباره برای هر وضو با آب و صابون چنان روی زخم می کشید 💔😥که من وقتی سئوال می کردم دستان شما درد ندارد در پاسخ می گفت: هیچ دردی احساس نمی کنم. یعنی ایشان اصلاً در یک عالمی بود که درد زخم های دستانش را متوجه نمی شد.🌱 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
اگر بیست بار میرفتم و می آمدم، بلند می شد. ┄┅┅❁☘️✨🌸✨☘️❁┅┅┄ یک بار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بی‌سوادی ما را به رخمان بکشد. هر وقت وارد اتاق می‌شدم، نیم خیز هم که شده، از جاش بلند می‌شد. اگر بیست بار هم می‌رفتم و می‌آمدم، بلند می‌شد. می‌گفتم: علی جان، مگه من غریبه هستم؟ چرا به خودت زحمت می‌دی؟ می‌گفت: ، دستور خدا ست. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
شَھادت‌پاداش‌تلـاش‌ها؎‌‌بۍ‌وَقفہ‌ او در‌‌هَمہ‌‌؎‌این‌سالیان‌بُود!(:✨ 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : دوم 🔸صفحه: ۷۰-۶۹ 🔻قسمت ۳۵-۳۴ هر وقت پیش پدر و مادرش می رفت، حتماً دست شان را می‌بوسید. هر وقت بحث کوچکی می شد، یا حرف پدر و مادرش پیش می آمد. می گفت: پدر و مادر فرق می کنه. احترام به اون ها، در هر حالتی واجبه. نبینم خدایی نکرده به پدر و مادر من و خودت کم لطفی کنی. این ها، دو گوهر گران بها هستند که خدا لطف کرده و سایه شون رو بالای سر ما گذاشته. دیگه نیازی نیست بگم برای ما چه کارهایی کرده اند تا به این جا رسیده ایم؛ چون خودت مادری و من هم پدر. بسیار شوخ طبع بود. جلوی دوستان خانوادگی، به من می گفت شوهرم. می‌گفت اگر شوهرم اجازه بده؛ اگر شوهرم بخواد...؛ حتی جلوی سردار سلیمانی و بقیه ی دوستاش. براش مهم نبود که کجاست. سرم را می بوسید و می گفت همین که هستی، آرامش دارم. ابراز علاقه ی بی پرواش را که می دیدم، بیشتر از پیش به انتخابم افتخار می کردم. نمی‌گویم توی زندگی مان بحث نبود؛ در زندگی هر زن و شوهری بحث و دعوا هست. تنها تفاوت زندگی من با دیگران، این بود از همدیگر دل خور می شدیم؛ ولی به این دل خوری ادامه نمی‌دادیم؛ یا نمی گذاشتیم به دعوا تبدیل شود. یکی از ما، زود کوتاه می آمد. از بی احترامی خبری نبود. در کمال آرامش می نشستیم درباره ی مشکل مان با هم صحبت می کردیم. یادم نمی آید با صدای بلند با هم صحبت کرده باشیم. 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 🔹فصل: دوم 🔸صفحه: ۷۱ 🔻قسمت: ۳۶ به نماز او‌‌ّل وقت خیلی اهمیّت می داد. کار هر شبش بود که نماز شب بخواند. به بیدار ماندن در بین الطلوعین خیلی اعتقاد داشت. به من می گفت:«چقدر بَده که آدم، شب رو از دست بده!» تقریباً کار هر روزمان شده بود که بعد از نماز صبح به گلزار شهدا برویم. گاهی هم برای خواندن نماز صبح، آنجا بودیم. نیم ساعتی می ماندیم. بعد بر می گشتیم خانه. به مناجات شعبانیه علاقه ی زیادی داشت. در ماه های رجب، شعبان، رمضان، و روزهای خاص مثل تولد های ائمه ی سعی می کرد روزه بگیرد. دائم الوضو بود. هرگز به بچّه ها به زور چیزی را تحمیل نمی کرد؛حتّی مسائل دینی. کارها و اعمال حسین، برای هر یک از بچّه ها، خودش نوعی تشویق بود؛ مثل بردن بچّه ها روزهای جمعه به ماهان که هم گردش بود وهم تفریح؛ هم زیارت بود و هم رفتن به نماز جمعه. هر وقت بیکار بود، سعی می کرد کتاب بخواند. اکثر مواقع، کتاب خاطرات دوستان شهیدش را می خواند. شاید یک کتاب را بارها و بارها می خواند و گریه می کرد. با خانواده ی شهدا با احترام خیلی خاص رفتار می کرد. 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ادای احترام فرماندهان هوانیروز به مقام شامخ شهدا 💢در سالروز رژه تاریخی هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، مزار شهدای انقلاب اسلامی توسط فرماندهان این نیرو و دو فروند بالگرد گلباران شد. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢_ برای حاجت، روزهای سه شنبه این عمل را انجام دهید . _از کرامات ...🌷🕊 شادی روح پاکش صلوات🌸 حتما ببینید🥺 ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
عاشق سخنان نهج البلاغه امیرالمومنین (ع) بود، نه تنها آنها را می خواند، بلکه برای این که بتواند به این جملات قصار و ارزشمند بهتر عمل کند در برگه هایی کوچک آنها را یادداشت کرده و همیشه در جیب خود می گذاشت. 🎤راوی: فرزند شهید شهیدمدافع حرم محمدجمالی🕊🌹
🌷عکس کمتر دیده شده از فرماندهان مقاومت 🔷عکس کمتر دیده شده از 🌷شهیدحاج قاسم سلیمانی، 🌷شهید عماد مغنیة، 🌷شهید احمد کاظمی، 🌷شهید مصطفی بدرالدین و سید حسن نصرالله به همراه تعداد دیگری از فرماندهان مقاومت. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل: دوم 🔸صفحه: ۷۲ 🔻قسمت: ۳۸_۳۷ به فقرا کمک می کرد. اگر ما باش بودیم و آدم نیازمندی را می دید، ماشین را چند متر جلوتر پارک می کرد. از ماشین پیاده می شد و با احترام خاصی، طوری که طرف شرمنده نشود، بهش کمک می کرد. گاهی هم نشانی منزل شان را می گرفت تا ماهانه هم کمک شان کند. من، آدم معتقد و مومنی هستم؛ ولی نه به اندازه ی حسین. حسین، نوع نگاهم به زندگی را عوض کرد. دیگر خیلی چیزها برام بی ارزش شده اند. فرزند شهید: فاطمه بیشتر مثل دو تا دوست با هم بودیم. اصولاً دخترها با مادرشان درد دل می کنند؛ ولی برای من به عکس بود. حرف های دلم را بدون رودربایستی به بابا می گفتم. با هم شوخی می کردیم. می گفتیم و می خندیدیم. آدمی منطقی بود. هروقت خانه بود، سعی می کرد بیشتر وقتش را برام بگذارد. به این می بالیدم و خودم را با دوستانم مقایسه می کردم. 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
✨📚✨﷽✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨ 📚✨ ✨ صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل: دوم 🔸صفحه: ۷۳-۷۲ 🔻قسمت: ۴۰-۳۹ برای تولد دوستم دعوت شده بودم. همین که از سر کار آمد، بهش گفتم «بابا، فردا جشن تولد دوستمه من هم دعوتم.» گفت « تولدشون مبارک باشه. »بعد از ناهار، با وجود خستگی ای که داشت، صدام زد، گفت «فاطمه جان، بیا!» رفتم کنارش نشستم. گفت«فاطمه، دخترم، تو دختر فهمیده ای هستی. خودت خیلی چیزها رو درک می کنی. فقط تنها ازت می خوام توی انتخاب دوستت، نهایت دقتت رو بکنی. حالا این دوستت رو که تولدشه چقدر می شناسی؟ مطمئنه؟ ». گفتم «زیاد نه». سؤالش باعث شد که درباره ی دوستم بیشتر تحقیق کنم و فکر کنم که می خوام رابطه ام را باهاش ادامه بدهم یا نه. خیلی خوشحال بودم که بابام نسبت به کوچک ترین مسائل مربوط به من بی تفاوت نیست. هیچ کس نمی توانست به اندازه ی بابا درکم کند. بابا، بهترین دوستم بود. یادم می آید یکی از دوست هام، باباش را از دست داده بود. خیلی ناراحت بودم که از حالا چه جوری می خواهد بدون بابا زندگی کند. بغض ،گلویم را گرفته بود. نمی توانستم حتی یک لحظه خودم را جای دوستم بگذارم. بابا ، علت ناراحتی ام را پرسید. محکم بغلش کردم. گفتم«خدا نکنه یه روز کنارم نباشی!». بابا بوسیدم و با حرف هاش آرامم کرد. از آن به بعد، هر وقت از مدرسه می آمدم، احوال دوستم را می پرسید که «الان چه کار میکنه؟» الان که باباش نیست‌، چه جوریه؟!»... 👇 لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani ✨ 📚✨ ✨📚✨ 📚✨📚✨ ✨📚✨📚✨📚✨
هدایت شده از 🌹دختران حاج قاسم❤
✍کمک به نیازمندان به شیوه حضرت علی علیه السلام سردار شهید علی شفیعی به روایت مادرش... 🔹باید از کار او سر در می‌آوردم آن شب تا نماز تمام شد سریع بلند شدم ولی از او خبری نبود. 🔸زودتر از آنچه تصور می کردم رفته بود قضیه را باید می‌فهمیدم کنجکاو شده بودم هنوز صفوف نماز از هم نگسسته بود که غیبش زد... 🔹شب دیگر از راه رسید نماز و عبادت مصمم بودم بدانم علی کجا می‌رود طوری در صف نماز قرار گرفتم که جلوی من باشد. 🔸با سلام نماز بلند شد من هم بلند شدم به بیرون از مسجد می رود... 🔹در تاریکی کوچه ای رها می‌شود و من هم تا به خود می‌آیم. 🔸بر دوش او یک گونی می‌بینم از کجا آورده بود نفهمیدم کوچه‌ها را در تاریکی یکی پس از دیگری طی می‌کند... 🔹هنوز متوجه من نشده بود درب اولین منزل ایستاد گره گونی را باز کرد پلاستیکی را کنار در گذاشت چند مرتبه به شدت در را کوبید و سریع رفت. 🔸در باز شد زنی پلاستیک کنار در را برداشت به بیرون سرک کشید و برگشت. 🔹من به دنبالش راه افتادم دومین منزل سومین منزل و ... 🔹وقتی گونی خالی شد من به سرعت به طرف مسجد حرکت کردم زودتر از او رسیدم منتظرش ماندم علی وارد مسجد شد... 🔸جلو رفتم سلام کردم جواب داد گفتم جایی رفته بودی گفت : نه 🔹مثل اینکه جایی رفته بودی ؟ 🔸با نگاهش مرا به سکوت وا داشت من جایی نبودم همین اطراف بودم فایده ای نداشت... 🔹به ناچار از او جدا شدم و او را با خدایش تنها گذاشتم کاری که بعضی شبها تکرار می کرد می خواست همچنان مخفی بماند. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌹دختران حاج قاسم❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مأمون از امام رضا علیه السّلام پرسید بزرگترین فضیلت امیرمؤمنان علیه السّلام که قرآن بر آن دلالت کند چیست؟ امام رضا علیه السّلام به او فرمودند: مباهله بزرگترین فضیلت علی(ع) در قرآن است. 📚مفید، الفصول‌المختاره، ۱۴۱۴ ق، ص۳۸  ┄┅┅┅┅❀💟❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 📌به کانال بپویندید : 👇👇 https://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟪در واقعه مباهله چه گذشت؟❗️ 🎞انیمیشن کوتاه " مباهله" به این واقعه بزرگ و حساس می پردازد.... 🌎عید مباهله را برای فرزندان مان توضیح دهیم روز مباهله ۲۴ ذی الحجه ، روز پنجشنبه همین هفته از بزرگترین روزها و خودش عید بزرگی برای ما شیعیان هست روزی که بر اساس آیه ۶۱ سوره آل عمران مولا علیه السلام به عنوان جان و نفس پیغمبر معرفی می شود برنامه سیاهپوشی محرم را بگذارید برای بعد از ۲۵ ذی الحجه که روز نزول سوره هل اتی هست در روایات چیزی به عنوان استقبال از محرم نداریم بلکه بسیار بجاست که تا ۲۴ یا ۲۵ ذی الحجه را همچنان با همان حال و هوای غدیر به مدح و منقبت مولا و بیان این فضایل منحصر به فرد امیرالمومنین علیه السلام و جشن بپردازیم و پس از آن آماده برای عزای سیدالشهدا علیه السلام بشویم. ۲۴ ذی الحجه روز مباهله و روز اعطای انگشتر به فقیر در رکوع توسط مولا علی علیه السلام و نزول آیه ولایت و آیه تطهیر است بیایید همه با هم این روزهای عزیز را جشن بگیریم و دلها را متوجه فضایل امیرالمومنین علی علیه السلام نماییم چرا که اگر علی تنها نمی ماند و فضائل او را نادیده نمی گرفتند ، افراد دنی و نالایق زمام کار را دست نمی گرفتند و کار به عاشورا نمی انجامید.. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢_این پنج تن حقیقت عشق‌اند والسلام 💓_عید مباهله بر وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه و عاشقان اهل بیت علیهم السلام مبارک💓. لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
4_5989911104971606601.mp3
43.7M
🔰فایل صوتی کتاب زیبای از چیزی نمی‌ترسیدم 🔷زندگینامه خود نوشت حاج قاسم سلیمانی 🔵کاری از گروه رسانه گلزار شهدای کرمان 🔸برای آشنایی با شهید حاج قاسم سلیمانی حتما این کناب صوتی را گوش کنید ... لینک کانال روایتگران راهیان مکتب حاج قاسم 🍀⚘🍀⚘🍀⚘ http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani