eitaa logo
مکتب‌خانه
236 دنبال‌کننده
203 عکس
124 ویدیو
16 فایل
پیامبر اعظم -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- زکاتِ دانش، نشر آن است‌. جواهراتی مکتوم از لابلای گفتارها و نوشتارها گاهی هم بدلیجاتی از جنس خود‌نوشت! علی‌رضا ملااحمدی طلبه‌ی سطح چهار حوزه دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی. ارتباط مستقیم: @Molla_ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
-به‌مثابه مرکز ثقل جمهوری اسلامی- امروز در چالش مشروعیت است. (منطقی یا غیرمنطقی بحث دیگریست) لذا اگر خودش را در معرض نقد رسمی و منطقی قرار ندهد، و در موقعیت پاسخگو قرار نگیرد و نتواند منطق خودش را به فضای نخبگانی و توده‌ی مردم ارائه دهد، اندک‌ اندک مشروعیّت خود را از دست میدهد. و این، بزرگ‌ترین تهدید برای آینده‌ی این نظام خواهد بود. @Maktabkhaaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اندیشه‌ی امام خمینی(ره) 🔺 انتقاد آیت‌الله بهجت(ره) از شیوه‌ی حکومت‌داریِ امام خمینی(ره) و پاسخ ایشان. . 🔸 "چرا مانند امیرالمومنین علیه‌السلام خودتان مستقیم مسئولان را عزل‌ونصب نمیکنید؟" 🔹 این خاطره یکی از مهم‌ترین ابعادِ اندیشه‌ی سیاسیِ امام خمینی(ره) و آیت‌الله خامنه‌ای را بازگو میکند. مردم دقیقاً چه جایگاهی در اسلامیّت این نظام و انقلاب دارند؟ پاسخ امام صرفاً یک تحلیل سیاسی و تاکتیکی نیست. بلکه ریشه در فلسفه‌ی سیاسیِ اسلام دارد... . (ان‌شاءالله در فرصت مناسب درباره‌ی این مسئله بیشتر گفتم) @Maktabkhaaneh
⛔ ولیّ‌فقیه سُلطان نیست! 🔻 ‏مهم‌ترین اشتباهی که در تحلیل سیاست‌ورزیِ رهبری میشود، اشتباه‌گرفتنِ نظام ولاییِ موجود با نظام سلطنتی است. در این نگاه، تصور افراد از ولی‌فقیه، جایگاه و شخصیّتی شبیه "سلطان" است! 🔸 حتی بسیاری از دوستان انقلابی (طلبه و غیرطلبه) هم در پسِ ذهن‌شان چنین چیزی است!... 🔺 ‏اکثر انتقادات به رهبری، در این پارادایم مطرح می‌شود. درحالیکه تا وقتیکه رو در پارادایم "سلطان-رعیّت" فهم کنیم، هیچ اشکالی قابل پاسخ نخواهد بود و منطق کنش‌های رهبری رو نمیتونیم درست متوجه بشیم. 🔹 پاراداریم "امّت-امامت" باید مبنای فهم نسبتِ جامعه و ساختار قدرت با ولیّ‌فقیه باشد. فهم دقیق‌ترِ جایگاه در نظام ولایی هم، از این منظر میسّر است. 📌ان‌شاءالله در فرصت مناسب در این رابطه بیشتر خواهم گفت. 🖌 ملااحمدی @Maktabkhaaneh
💢 برضدّ جمهوریت، به‌نفع دموکراسی! 👈 مروری بر «بحران فکری» و «تناقض رفتاری» احمدی‌نژاد در ❗️ «اگر ردّصلاحیت شوم، نه انتخابات را تأیید میکنم و نه در آن شرکت خواهم کرد.» با این عبارت (در نطق انتخاباتی‌اش)، «بحران فکری» و «تناقض رفتاری» خودش را فریاد زد. بحران فکری در «خلط میان و » است و تناقض رفتاری در «دیکتاتورمآبی با شعار مردم‌محوری»! 1️⃣ دموکراسی به‎جای جمهوریت احمدی‌نژاد و طرفدارانش به‌دلیل ضعفی که در فهمِ فلسفۀ سیاسی اسلام دارند، بر مؤلفه‌ی «مردم» به‌مثابه یک امرِ مقدّس تأکید میکنند؛ اما نه‌ به‌عنوان «شرطِ تحقّق اهداف الهی»، بلکه به‌عنوان «منشأ و مبنای مشروعیت». اینجا دقیقاً نقطه‌ی تمایز میان «جمهوریت» و «دموکراسی» است. نتیجه‌ی این بحران هم آنجا ظاهر میشود که چون خودش را «متّکی به مردم» دانسته، تأیید صلاحیت خودش را هم «ملاک مشروعیت انتخابات» میداند. درحالیکه مشروعیت انتخابات برآمده از مشروعیتِ «قانون» است. توضیح اینکه: 🔹 در نظام جمهوری اسلامی ایران «جمهوریت» لازمه‌ی تحقّق اهداف الهی است. بدون حضور و همراهی مردم، نمیتوان به‌سمتِ اهداف جامعۀ توحیدی حرکت کرد. چرا که «اقامه‌ی قسط» به‌مثابه هدف بعثت انبیاء، نه-وظیفه‌ی رهبران الهی به‌تنهایی، بلکه وظیفه‌ایست بر دوشِ «مردم با ره‌بریِ ولیّ الهی». لذا آنجا که قوم موسی (ع) با سلب‌مسئولیت از خویش، به پیامبرشان گفتند «تو و خدایت برو با فرعون بجنگید، ما هم اینجا نشسته‌ایم»! مبتلا به قهر الهی شدند و چهل‌سال آوارگی نصیب‌شان گردید. 🔺 پس جمهوریّت در اندیشه‌ی سیاسی قرآن، شرط و لازمه‌ی تحقّق اهداف الهی است و به همین دلیل است که دو امامِ انقلاب، همواره بر حفظ آن غیرت داشته‌اند. تجلّیِ جمهوریت در نظام سیاسی، «قانون» است. قانونی که مبتنی بر اصول اسلامی بوده و مُهر تأیید مردم را همراه دارد. لذا قانون، همان حلقه‌ی اتّصال «جمهوریت» و «اسلامیت» در نظام سیاسی اسلام است. این قانون، مبنای مشروعیت خود را از اسلام می‌گیرد و ضمانت اجرایش را از «جمهور». 🔸 در نقطه مقابل، «دموکراسی» است که ریشه در «اومانیسم / انسان‌خداپنداری» دارد. در دموکراسی، مردم اهمّیت دارند، اما نه چون «وظیفه‌ی عبودیّت اجتماعی و تحقق آرمان‌های الهی» بر دوش‌شان است؛ بلکه بخاطر اینکه بشر قرار است در جایگاه خدا بنشیند و «قانون» را هم با عقلِ منطقع از وحی خودش «تشریع» کند. در این فلسفه‌ی سیاسی، قانون مشروعیّت‌ش را از «مردم» می‌گیرد، نه «ربوبیّت تشریعیِ الهی». ثمره‌ی این نگرش به قانون و مردم، اینست که 🔻 وقتی -مثلاً- مطالبه‌ی همجنس‌بازی در جامعه زیاد شد، بطور اتوماتیک این مطالبه‌ی عمومی تبدیل به قانون میشود و مشروعیت پیدا میکند! اینجا دیگر مشروعیت معنای خودش را از دست داده است و معیار حقّ و باطل چیزی نیست جز «من». این من، امتدادِ همان «من»ی است که احمدی‌نژاد با آن جمله‌ی کلیدی، ملاک تأیید یا ردّ انتخابات دانست و مردم را محورِ مشروعیتِ «قانون» قرار داد. ▪️حاصل اینکه آنچه احمدی‌نژاد و طرفدارانش با تأکید بر کلیدواژه‌ی «مردم» از آن دم می‌زنند، «جمهوریت» نیست؛ بلکه «دموکراسی» است که هیچ ربطی به نظام سیاسی اسلام ندارد. 2️⃣ دیکتاتوری باشعار مردم‌سالاری فیلسوفان سیاست، نقدهای متعدّدی به دموکراسی وارد کرده‌اند. ازجمله اینکه از طرفی به «پوپولیسم» و از سوی دیگر به «دیکتاتوریِ نرم» منتهی میشود. 🔸 ثمره‌ی آن بحران فکری که در ساحت عمل سرریز میشود، دیکتاتورمآبیِ احمدی‌نژاد با سردست‌گرفتنِ شعار «مردم» است. احمدی‌نژاد میخواهد بگوید من طرفدار «مردم» هستم، اما برضدّ آن ساختار و سیستمی که برآمده از نهادِ «جمهوریت» است و تنها راه تضمینِ «مردم‌سالاری»، می‌شورَد و خودش را ملاکِ مردمی‌بودنِ آن سیستم میداند! این، «خودهمه‌پنداری» یکی از مهم‌ترین عوامل ظهورِ دیکتاتورها در طول تاریخ بوده است. 🔻 تناقض این رویکرد آنجاست که با شعار حمایت از «جمهور»، برضدّ قانون (که تنها تجلّی جمهوریت در ساختارِ سیاسی است) می‌شورَد! ثمره‌ی طبیعی و منطقی‌اش آنجا نمایان می‌شود که –برفرض محال اگر تأییدصلاحیت و رئیس‌جمهور هم بشود- هر روز یا در مقابلِ قوانینِ مجلس شورای اسلامی می‌ایستد، یا در مقابل قوه‌ی قضائیه یا رهبری و یا دیگر نهادهای حاکمیتیِ کشور، فقط با این شعار که «مردم اینطور میخواهند»! ▪️ لذا این منطق، هر روز یک فتنه و چالش برای نظام ایجاد میکند و کشور را تا لبه‌ی پرتگاه فروپاشی پیش خواهد بُرد. بنابراین، برای ردصلاحیت او، لازم نیست او هیچ اقدام و گفتاری غیر از همین یک جمله را داشته باشد. بلکه همین یک جمله کافیست تا معلوم شود احمدی‌نژاد نه از لحاظ فکری و نه از لحاظ رفتاری، هیچ تعهّدی به قانون و مردم ندارد. (۱) سوره مبارکه مائده، آیه ۲۴ ✍️ علیرضا ملااحمدی https://eitaa.com/maktabkhaaneh