eitaa logo
مکتب‌خانه
237 دنبال‌کننده
197 عکس
124 ویدیو
16 فایل
پیامبر اعظم -صلی‌الله‌علیه‌و‌آله- زکاتِ دانش، نشر آن است‌. جواهراتی مکتوم از لابلای گفتارها و نوشتارها گاهی هم بدلیجاتی از جنس خود‌نوشت! علی‌رضا ملااحمدی طلبه‌ی سطح چهار حوزه دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی. ارتباط مستقیم: @Molla_ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 برضدّ جمهوریت، به‌نفع دموکراسی! 👈 مروری بر «بحران فکری» و «تناقض رفتاری» احمدی‌نژاد در ❗️ «اگر ردّصلاحیت شوم، نه انتخابات را تأیید میکنم و نه در آن شرکت خواهم کرد.» با این عبارت (در نطق انتخاباتی‌اش)، «بحران فکری» و «تناقض رفتاری» خودش را فریاد زد. بحران فکری در «خلط میان و » است و تناقض رفتاری در «دیکتاتورمآبی با شعار مردم‌محوری»! 1️⃣ دموکراسی به‎جای جمهوریت احمدی‌نژاد و طرفدارانش به‌دلیل ضعفی که در فهمِ فلسفۀ سیاسی اسلام دارند، بر مؤلفه‌ی «مردم» به‌مثابه یک امرِ مقدّس تأکید میکنند؛ اما نه‌ به‌عنوان «شرطِ تحقّق اهداف الهی»، بلکه به‌عنوان «منشأ و مبنای مشروعیت». اینجا دقیقاً نقطه‌ی تمایز میان «جمهوریت» و «دموکراسی» است. نتیجه‌ی این بحران هم آنجا ظاهر میشود که چون خودش را «متّکی به مردم» دانسته، تأیید صلاحیت خودش را هم «ملاک مشروعیت انتخابات» میداند. درحالیکه مشروعیت انتخابات برآمده از مشروعیتِ «قانون» است. توضیح اینکه: 🔹 در نظام جمهوری اسلامی ایران «جمهوریت» لازمه‌ی تحقّق اهداف الهی است. بدون حضور و همراهی مردم، نمیتوان به‌سمتِ اهداف جامعۀ توحیدی حرکت کرد. چرا که «اقامه‌ی قسط» به‌مثابه هدف بعثت انبیاء، نه-وظیفه‌ی رهبران الهی به‌تنهایی، بلکه وظیفه‌ایست بر دوشِ «مردم با ره‌بریِ ولیّ الهی». لذا آنجا که قوم موسی (ع) با سلب‌مسئولیت از خویش، به پیامبرشان گفتند «تو و خدایت برو با فرعون بجنگید، ما هم اینجا نشسته‌ایم»! مبتلا به قهر الهی شدند و چهل‌سال آوارگی نصیب‌شان گردید. 🔺 پس جمهوریّت در اندیشه‌ی سیاسی قرآن، شرط و لازمه‌ی تحقّق اهداف الهی است و به همین دلیل است که دو امامِ انقلاب، همواره بر حفظ آن غیرت داشته‌اند. تجلّیِ جمهوریت در نظام سیاسی، «قانون» است. قانونی که مبتنی بر اصول اسلامی بوده و مُهر تأیید مردم را همراه دارد. لذا قانون، همان حلقه‌ی اتّصال «جمهوریت» و «اسلامیت» در نظام سیاسی اسلام است. این قانون، مبنای مشروعیت خود را از اسلام می‌گیرد و ضمانت اجرایش را از «جمهور». 🔸 در نقطه مقابل، «دموکراسی» است که ریشه در «اومانیسم / انسان‌خداپنداری» دارد. در دموکراسی، مردم اهمّیت دارند، اما نه چون «وظیفه‌ی عبودیّت اجتماعی و تحقق آرمان‌های الهی» بر دوش‌شان است؛ بلکه بخاطر اینکه بشر قرار است در جایگاه خدا بنشیند و «قانون» را هم با عقلِ منطقع از وحی خودش «تشریع» کند. در این فلسفه‌ی سیاسی، قانون مشروعیّت‌ش را از «مردم» می‌گیرد، نه «ربوبیّت تشریعیِ الهی». ثمره‌ی این نگرش به قانون و مردم، اینست که 🔻 وقتی -مثلاً- مطالبه‌ی همجنس‌بازی در جامعه زیاد شد، بطور اتوماتیک این مطالبه‌ی عمومی تبدیل به قانون میشود و مشروعیت پیدا میکند! اینجا دیگر مشروعیت معنای خودش را از دست داده است و معیار حقّ و باطل چیزی نیست جز «من». این من، امتدادِ همان «من»ی است که احمدی‌نژاد با آن جمله‌ی کلیدی، ملاک تأیید یا ردّ انتخابات دانست و مردم را محورِ مشروعیتِ «قانون» قرار داد. ▪️حاصل اینکه آنچه احمدی‌نژاد و طرفدارانش با تأکید بر کلیدواژه‌ی «مردم» از آن دم می‌زنند، «جمهوریت» نیست؛ بلکه «دموکراسی» است که هیچ ربطی به نظام سیاسی اسلام ندارد. 2️⃣ دیکتاتوری باشعار مردم‌سالاری فیلسوفان سیاست، نقدهای متعدّدی به دموکراسی وارد کرده‌اند. ازجمله اینکه از طرفی به «پوپولیسم» و از سوی دیگر به «دیکتاتوریِ نرم» منتهی میشود. 🔸 ثمره‌ی آن بحران فکری که در ساحت عمل سرریز میشود، دیکتاتورمآبیِ احمدی‌نژاد با سردست‌گرفتنِ شعار «مردم» است. احمدی‌نژاد میخواهد بگوید من طرفدار «مردم» هستم، اما برضدّ آن ساختار و سیستمی که برآمده از نهادِ «جمهوریت» است و تنها راه تضمینِ «مردم‌سالاری»، می‌شورَد و خودش را ملاکِ مردمی‌بودنِ آن سیستم میداند! این، «خودهمه‌پنداری» یکی از مهم‌ترین عوامل ظهورِ دیکتاتورها در طول تاریخ بوده است. 🔻 تناقض این رویکرد آنجاست که با شعار حمایت از «جمهور»، برضدّ قانون (که تنها تجلّی جمهوریت در ساختارِ سیاسی است) می‌شورَد! ثمره‌ی طبیعی و منطقی‌اش آنجا نمایان می‌شود که –برفرض محال اگر تأییدصلاحیت و رئیس‌جمهور هم بشود- هر روز یا در مقابلِ قوانینِ مجلس شورای اسلامی می‌ایستد، یا در مقابل قوه‌ی قضائیه یا رهبری و یا دیگر نهادهای حاکمیتیِ کشور، فقط با این شعار که «مردم اینطور میخواهند»! ▪️ لذا این منطق، هر روز یک فتنه و چالش برای نظام ایجاد میکند و کشور را تا لبه‌ی پرتگاه فروپاشی پیش خواهد بُرد. بنابراین، برای ردصلاحیت او، لازم نیست او هیچ اقدام و گفتاری غیر از همین یک جمله را داشته باشد. بلکه همین یک جمله کافیست تا معلوم شود احمدی‌نژاد نه از لحاظ فکری و نه از لحاظ رفتاری، هیچ تعهّدی به قانون و مردم ندارد. (۱) سوره مبارکه مائده، آیه ۲۴ ✍️ علیرضا ملااحمدی https://eitaa.com/maktabkhaaneh
مکتب‌خانه
✡️ اسرائیل به‌مثابهِ مدرنیته 🔻 برای شناختِ ویژگی‌های ذاتیِ #غرب_مدرن این روزها سرزمین فلسطین بهترین
✡️ اسرائیل به‌مثابهِ مدرنیته ✍️ علی‌رضا ملااحمدی 📍نظام اسرائیل خودِ خودِ است. نظام سیاسی‌اش یک واقعی است و نظام اقتصادی و اجتماعی‌اش بر مبنای ارزش‌های سامان یافته است. این دو را میتوان بنیان‌های «مدرنیته» در جهان امروز دانست. بنابراین نظام اسرائیل بخشی از تاریخِ است. 🔹 اینطور نیست که اسرائیل نسبت به یک به حساب آید که حالا به هر دلیلی منافع غربی‌ها اقتضا کند که از او حمایت کنند. البته منافع‌ سیاسی و اقتصادی و بیشتر گفتمانیِ غربیان در حمایت از اسرائیل هست، امّا اینطور نیست که دلیل حمایت‌شان صرفاً منافع‌شان باشد. بلکه امری مهمّ‌تر و بنیادی‌تر است و آن اینکه نظام اسرائیل (به‌مثابه یک هویّت گفتمانی) «یکی از خودشان» و بخشی از تاریخِ غرب است و لذا برای تقویت «تمدّن مدرن» که موجودیّت و هویّت‌شان با آن معنا می‌یابد، خود را متعهّد به حمایت از او میدانند. 🔸 اینکه نظام سیاسی با عنوان «دولت-ملت قوم یهود» اعلام موجودیت کرده، معنایش این نیست که هویّتی غیر از مدرنیته دارد؛ بلکه این خاصیّت سکولارِ مدرنیته است که به هر دین و آیینی اجازه میدهد نظام اجتماعی را با ویترین خودش و بر مبنای ارزش‌های لیبرالیسم سامان دهد. (این دقیقاً همان توقّعی است که از ایران دارند! تلاش‌شان اینست که نظام اجتماعی-سیاسی ایران را طوری سکولار کنند که اسلام برایش بشود یک ویترین و ارزش‌هایی که تاروپودِ جامعه را می‌سازد، برمبنای لیبرالیسم سامان یابد.) 🔺 تنها تفاوتِ نظام اسرائیل با نظام‌های مدرن اروپایی و آمریکای شمالی در اینست که آنها توانسته‌اند هویّت وحشی و حیوانیِ خود را پشت ویترین شیک و نایسِ شعارهایی همچون حقوق بشر و اومانیسم و قانون و... مخفی کنند؛ اما اسرائیل به دلیل اقتضائات سیاسی و تاریخی‌اش (و البته با پشتوانه‌های مذهبی‌اش) همان ارزش‌های مدرن را در عریان‌ترین و بی‌پیرایه‌ترین چهره به نمایش گذاشته است. ▪️ پس آنچه این روزها در «فاجعۀ اخلاقی و انسانیِ» مشاهده میکنیم، برای یک استثناء نیست؛ بلکه یک رویّه‌ی معقول مبتنی بر «ارزش‌های مدرن» است. بر مبنای آن ارزش‌ها حتّی فاجعه‌ای همچون ماجرای هم «خروج از قاعده» به حساب نمی‌آید. بلکه حداکثر ممکن است یک اشتباه در تشخیص مصداق باشد. 🔸 اینکه صهیونیستها خود را «قوم برتر» میخوانند، در ذاتش هیچ تفاوتی با آن سخن جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که گفته بود: «اروپا مانند باغ است و دیگر کشورهای دنیا مانند جنگل؛ جنگلی‌های وحشی به باغ‌های زیبا حمله می‌کنند، پس باغبان باید از باغ محافظت کند!» ، ندارد. ☑️ حاصل اینکه برای شناختِ ویژگی‌های ذاتیِ (ازجمله حقیقتِ دموکراسی و لیبرالیسم) این روزها سرزمین بهترین مورد مطالعاتی است و برای نقدِ تمدّن غرب (به‌مثابه یک تمامیتِ هویّتی) توجّه به رفتار اسرائیل در مواجهه با مردم فلسطین بهترین گزینه است. @Maktabkhaaneh