eitaa logo
گاهی وقت‌ها
3.9هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
91 فایل
گاه‌نوشت‌های «نظیفه سادات مؤذّن» سطح چهار (دکترا) حکمت متعالیه از جامعةالزهرا، مدرّس فلسفه، نویسنده و پژوهشگر.
مشاهده در ایتا
دانلود
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🍂 نحوهٔ انتقام امام سید علی خامنه‌ای از فردی به نام عباس خروس در بندر انزلی! 🔹🍂 @mangenechi
🔹🍂 یک روز در یکی از قرارگاه‌ها، صیاد از من پرسید: «فلانی! میزان شرکت رزمنده‌ها در نماز جماعت به چه صورت است؟» گفتم: «اکثر رزمنده‌ها در نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرکت می‌کنند، ولی تعداد شرکت‌کنندگان در نماز جماعت صبح کم است.» ایشان گفت: «به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند.» و من این کار را کردم. صبح همه در حسینیه حاضر شدند و صیاد بلند شد و گفت: «برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه‌ی اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید، ولی به امر که هر روز صبح با صدای اذان، شما را به جماعت می خواند، توجه نمی‌کنید!!» این کار خیلی حاضران را تحت تأثیر قرار داد و جمعیت صفوف نماز صبح افزایش پیدا کرد. 🔹🍂 @mangenechi
🌼🔹 آمدم کمکتان کنم روزی بر حسب اتفاق که تعداد میهمانان منزل امام زیاد شده بود، پس از صرف غذا و جمع کردن ظروف دیدم امام به آشپزخانه آمدند. چون وقت وضو گرفتنشان نبود، پرسیدم چرا به آشپزخانه آمدید. امام فرمودند: « چون امروز ظروف زیاد است، آمدم کمکتان کنم. » 📚 مهر امام، ص۵۴، به نقل از خانم مرضیه حدیده‌چی. 🌼🔹 @mangenechi
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼🌿 با خاطرات جذاب و پر از خنده و شادی هم یه مزه‌ی دیگه داره. حاج حسین یکتا رو که می‌شناسید؟ این رو بشنوید و بخندید و شاد بشید. ☺️😃 @mangenechi
┄┅◈✨🍀✨◈┅┄ 🍀طمأنینه در نماز بنده نیز همراه مقام معظّم رهبری در ایرانشهر تبعید بودم. تعدادی از مردم و روحانیون از شهرهای مختلف به دیدار ما آمده بودند. وقت نماز فرا رسید. همه آمادهٔ برگزاری نماز جماعت گشتیم. آیة‌اللّه خامنه‌ای به عنوان امام جماعت، در جلوی نمازگزاران ایستادند و مشغول نماز شدیم. در همین هنگام، بزغاله‌ای وارد شد و در جلوی جمع، به پریدن پرداخت. همهٔ ما را خنداند، تنها کسی که با طمأنینه و آرامش نماز را به پایان برد، آقا بود. پس از نماز، از ایشان پرسیدیم: شما چطور خود را کنترل کردید و نخندیدید؟ معظّم‌له گفتند: من اصلاً متوجّه بزغاله نشدم! به حدی در نماز متوجّه راز و نیاز با پروردگار بودند که اصلاً بزغاله را ندیده بودند! ✨حجة‌الاسلام و المسلمین راشد یزدی 📚 پرتوی از خورشید، داستان‌هایی از زندگی مقام معظم رهبری،ص۷۳ ┄┅◈✨🍀✨◈┅┄ ╔═🍀✨◈═════╗ @mangenechi ╚═════🍀✨◈═╝
┄┅◈❄️◈┅┄ ╔═❄️⭐️◈═════╗ @mangenechi ╚═════❄️⭐️◈═╝
┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄ یک روز آمد و پرسید: باباجان اموالت رو دادی؟ تعجب کردم؛ با خودم گفتم: " پسر دوازده-سیزده ساله رو چه به این حرف‌ها؟! " با این‌که پایبندی خاصی به مسائل شرعی داشتم، حرفش را به شوخی گرفتم و گفتم: " نه پسرم ندادم؛ امسال رو ندادم. " از فردای آن روز دیگر لب به غذا نزد و دو روز به بهانه‌های مختلف اعتصاب غذا کرد؛ وقتی خوب پاپیچش شدم، فهمیدم به خاطر همان بحث خمس بوده! 🔹 شهید مهدی کبیرزاده @mangenechi ┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄
~◇🌻◇ ◇آیت‌ الله سعادت‌پرور تهرانی می‌فرمودند: من یک‌ بار بیشتر در عمرم عصبانی نشدم در حالی که حق با من بود؛ ولی بعد از آن خیلی سریع از دلِ طرفِ مقابلم در آوردم و او را شاد کردم! شب در عالم رویا دیدم که به من گفتند: یک عصبانیت ۲۰ سال انسان را عقب می‌اندازد! نزد استادم علامه طباطبایی رفتم و اتفاق رخ داده را تعریف کردم. ایشان فرمودند: این سخن، به حق است! 📚کیش مهر، صفحه ۲۴۰ ~◇🌻◇ ~◇🌻◇@mangenechi
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄ خاطره ای از شهید مهدی باکری به روایت حاج قاسم سلیمانی🌹 شهید مهدی باکری @mangenechi ┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄
┄┅◈❄️◈┅┄ ╔═❄️⭐️◈═════╗ @mangenechi ╚═════❄️⭐️◈═╝
🌼🌿 حاج مراد خان ارسنجانی نقل می‌کند: یک سال در فارس که ملخ‌ها به زمین‌های زراعی هجوم آورده و همه‌ را نابود کرده بودند، در میان همه‌ی این زمین‌ها، یک قطعه زمین سالم و بدون آسیب مانده بود. از صاحب آن پرسیدند: چرا ملخ‌ها زمین تو را نخوردند؟ پاسخ داد: اول اینکه من مال کسی را نخوردم که ملخ‌ها مال من را بخورند و دوم اینکه من زکات هرسال مالم را همان سر خرمن جدا می‌کنم و مابقی را به خانه می‌برم. یعنی در تمام عمرم، در کشاورزی‌ام، به حق و حق احترام گذاشته‌ام. داستان‌های شگفت‌انگیز، شهید دستغیب، ص ۱۸۳. 🌼🌿 @mangenechi
11.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
._._._🌷♡🌷_._._. فیلم کوتاه «سهم» برگرفته از خاطره همسر شهید نوروزی‌نژاد @mangenechi