eitaa logo
روزمرِگی های من و مامان
57هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
4 فایل
🫶آغوش مادرانه‌ام برایت گستره است🫶 با روزمرگی‌های مادرانه👩‍👧‍👦 آموزش دستپخت مادرانه🍛🍲 آموزش‌ها و سرگرمی ارتباط با من: 🧕 @ghorbani_29 تبلیغات: 🤳 https://eitaa.com/joinchat/520225055Cabc0a1c423
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام واحترام دوستان گرامی امروز با مطالب 🍃 مطبخ 🪴تیکه کتاب 🌲فرزندانه 🌴پاسخ به سوال آشپزی 🌱ارسالی و.....در خدمت شما هستیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرز تهیه نان سیر خیلی ساده و کم هزینه امتحان کنید با سیر کره آویشن پنیر پیتزا نان تست ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
در پاسخ به دوستمون 👆 پیشنهاد خوبیه عزیزم 👌
برات اون لحظه رو آرزو میکنم که بگی باورم نمیشه بالاخره شد.... ✍️کانال روزمرگی من و مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
عالیه دوست عزیز 👆 حال و هوامون عوض شد 🍁🍂🍁
هیچ وقت نفهمیدم وقتی به عکس آن شهدا خیره می شوی، به چی فکر میکنی. هیچ وقت نخواستم باور کنم این قدر مشتاق شهادتی حتی وقتی که روی دیوار اتاقت درست روبه روی جایی که نماز میخوانی آن شعرها و مناجات ها را می دیدم. میدیدم نوشته ای یا رب المستغفرين بالاسحار مى فهمیدم سحرهای تو شبیه بقیه ی آدمهایی که میبینم نیست ولی نمیخواستم باور کنم قبل ازدواج میدیدم مینشینی توی اتاق و توی دفترت می نویسی؛ ولی نمی دانستم داری با خدای خودت مناجات میکنی به خواهرت میگفتم ببین بچه م یه زن خوب گیرش نیومد داره غصه میخوره رفته تو خودش داره درددلاش رو مینویسه!» بعضی وقت ها دلمان می خواست مثل قبل بیشتر بیایی توی هال و کنار ما بنشینی و با هم حرف بزنیم؛ مثل همان وقتها که از اتاقت میآمدی بیرون و با خنده به من و خواهرت میگفتی: خب بیاین غیبت کنیم! اما تو خیلی فرق کرده بودی خواهرت شیطنت میکرد و بی هوا در اتاقت را باز میکرد میدیدیم که نشسته ای روبه روی دیواری که رویش شعرهای عارفانه و دعا نوشته بودی و دست راستت راگذاشته ای روی سینه ات سالهای نزدیک شهادتت خیلی فرق کرده بودی قبل تر خیلی بیشتر اهل شوخی و خنده بودی اصلاً صفای مهمانی ها و دورهمی ها به وجود تو بود. از جمع فاصله نگرفتی ولی خیلی مراقب بودی. نامحرمی دستش را می آورد جلو با احترام حواسش را جمع میکردی که بزرگ شدی به هرکدام از دخترهای فامیل که حجاب نداشتند با محبت میگفتی اگه روسری تون رو سرتون نکنید، نمیتونم نگاتون کنم.» من اگر میرفتم توی جاده ی غیبت، می آمدی دستت را می زدی روی شانه ام و میگفتی مامااان مامان بیدار شو بیدار شو! کاش الان هم از توی این خاک سرد بلند میشدی و با قد رشیدت کنارم می ایستادی. من به کت وشلوار بادمجانی و پیراهن یاسیات نگاه میکردم و کیف میکردم. بعد تو دست میگذاشتی روی شانه ام و با صدای قشنگت میگفتی: «ماماااان ماما ان بیدار شو من اینجام!»
هیچ وقت نفهمیدم وقتی به عکس شهدا خیره میشوی 👇
ادامه👇 هیچ وقت نفهمیدم وقتی به عکس آن شهدا خیره می شوی، به چی فکر میکنی. هیچ وقت نخواستم باور کنم این قدر مشتاق شهادتی حتی وقتی که روی دیوار اتاقت درست روبه روی جایی که نماز میخوانی آن شعرها و مناجات ها را می دیدم. میدیدم نوشته ای یا رب المستغفرين بالاسحار مى فهمیدم سحرهای تو شبیه بقیه ی آدمهایی که میبینم نیست ولی نمیخواستم باور کنم قبل ازدواج میدیدم مینشینی توی اتاق و توی دفترت می نویسی؛ ولی نمی دانستم داری با خدای خودت مناجات میکنی به خواهرت میگفتم ببین بچه م یه زن خوب گیرش نیومد داره غصه میخوره رفته تو خودش داره درددلاش رو مینویسه!» بعضی وقت ها دلمان می خواست مثل قبل بیشتر بیایی توی هال و کنار ما بنشینی و با هم حرف بزنیم؛ مثل همان وقتها که از اتاقت میآمدی بیرون و با خنده به من و خواهرت میگفتی: خب بیاین غیبت کنیم! اما تو خیلی فرق کرده بودی خواهرت شیطنت میکرد و بی هوا در اتاقت را باز میکرد میدیدیم که نشسته ای روبه روی دیواری که رویش شعرهای عارفانه و دعا نوشته بودی و دست راستت راگذاشته ای روی سینه ات سالهای نزدیک شهادتت خیلی فرق کرده بودی قبل تر خیلی بیشتر اهل شوخی و خنده بودی اصلاً صفای مهمانی ها و دورهمی ها به وجود تو بود. از جمع فاصله نگرفتی ولی خیلی مراقب بودی. نامحرمی دستش را می آورد جلو با احترام حواسش را جمع میکردی که بزرگ شدی به هرکدام از دخترهای فامیل که حجاب نداشتند با محبت میگفتی اگه روسری تون رو سرتون نکنید، نمیتونم نگاتون کنم.» من اگر میرفتم توی جاده ی غیبت، می آمدی دستت را می زدی روی شانه ام و میگفتی مامااان مامان بیدار شو بیدار شو!😭 کاش الان هم از توی این خاک سرد بلند میشدی و با قد رشیدت کنارم می ایستادی. من به کت وشلوار بادمجانی و پیراهن یاسیات نگاه میکردم و کیف میکردم. بعد تو دست میگذاشتی روی شانه ام و با صدای قشنگت میگفتی: «ماماااان ماما ان بیدار شو من اینجام!» :شهید نوید نویسنده: مرضیه_اعتمادی راوی:مادر شهید ✍️کانال روزمرگی من و مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
♡ وقتی اتاق را ترک می‌کنید، کودکتان طوری گریه می‌کند که گویی برای همیشه او را ترک گفته‌اید. هنگامی که در خانه مشغول فعالیت‌های روزمره‌اید پای شما را می‌گیرد و می‌خواهد او را به آغوش بگیرید، گویی برای همیشه می‌خواهد به شما بچسبد. خسته و نگران شده‌اید، آیا این روز‌ها تمام می‌شود؟ نگران نباشید، کودک شما در حال طی کردن فرایند رشد است و در این مرحله دچار اضطراب جدایی شده است. با کمی صبر، حوصله و همراهی، این دوران نیز می‌گذرد و کودکتان با قدم‌های استوار از شما فاصله می‌گیرد. ✍️کانال روزمرگی من و مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
ثروت ها ابتدا در ذهن انسان ساخته میشود و سپس در دنيای بيرون فكرِ‌ شما اصلی ترین ثروت شماست👌 سلام صبح بخیر⚘️🌱⚘️ ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
سلام واحترام دوستان گرامی امروز با مطالب 🍃 مطبخ 🪴پاسخ مشاور 🌲شهیدانه 🌴پاسخ به سوال آشپزی 🌱ارسالی و.....در خدمت شما هستیم
طرز تهیه سالاد فوری سیب زمینی و پیازچه🥕🌽🧄🍅 مواد لازم برای این سالاد عبارتند از: سیب زمینی دو عدد ذرت شیرین ۱ لیوان پیازچه ۲ الی ۳ عدد شوید تازه سه قاشق غذاخوری سس مخلوط ماست و مایونز نمک و فلفل سیاه به اندازه لازم طرز تهیه: ابتدا سیب زمینی را اب پز کنید و بعد از پخته شدن پوست آن را بگیرید و به صورت نگینی خرد کنید. پیازچه تمیز شده و شسته شده را خرد کنید. بعد شوید تازه خورد شده را اضافه کنید. در کنار آن کنسرو ذرت شیرین را بیفزایید. نمک و فلفل و سس (سه قاشق مایونز و یک قاشق ماست را مخلوط) و به مواد اضافه کنید. این سالاد یک نوع غذای کامل محسوب شده و ارزش غذایی بالایی را دارا است. ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸سوال شما از مشاور محترم 👇 سلام خانم قربانی عزیز روزتون بخیر عید گذشته تون مبارک دخترم 7 ساله هست تو خونه هرموقع با برادر 10 ساله اش دعوا میکنن و اکثر مواقع هم مقصر برادرش هست همیشه از حق خودش میگذره همیشه کوتاه میاداگه بخوام پسرم رو بخاطر اذیتی که انجام داده و اون رو اذیت کرده تنبیه کنم سعی میکنه هرجور هست از حقش بگذره و من رو راضی کنه برادرش رو ببخشم. خیلی خیلی مهربان، زودرنج و از خودگذشته است اگه دعوایی باشه همیشه کوتاه میاد هرکس هر چه بهش زور بگه باز مدارا میکنه تو مدرسه اگه بچه‌ها اذیتش کنن اصلا حرفی نمیزنه خیلی از خود گذشتگی داره اگه به جایی برای خرید بریم میخواد اول یه چیزی برای برادرش بخره بعد برای خودش همیشه دیگران رو به خودش ترجیح میده واقعا نگرانش هستم که فردا تو جامعه نتونه از حقش دفاع کنه و یه فرد توسری خور بشه میشه راهنمایی کنید من چکارکنم؟؟؟ ✍️کانال روزمرگی من و مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸 پاسخ مشاور👇 سلام و احترام دوست عزیز خوشحالم از اینکه دختر با گذشت و مهربانی دارین ازتون درخواست میکنم این خصوصیت رو به عنوان بدی دخترتون بیان نکنین چقدر زیباست که مراقب و پشتیبان برادرش هست با اینکه سنش کمتره اما احساس مسئولیت و از خود گذشتگی داره این نشان دهنده رشد فکری و تربیت درست شماست اما چند نکته وجود دارد اول اینکه حتما هر وقت این کارها رو انجام میده حتما از خدماتش تشکر و قدردانی کنین اما در کنارش یه کارهای ویژه مخصوص خودش براش انجام بدین دوم اینکه نگران نباشین اقتضای سنشه و در این سن احساس مسئولیت و گاهی احساس مادرانه دارن و این اصلا خصوصیت بدی نیست دختر بچه ها از اول احساس مادرانه دارن و اتفاقا این خیلی زیباست نگران نباشین فقط تلاش کنین از این رفتار زیبا قدردانی کنین تا در ذهن او این رفتار بد شکل نگیرد که باعث سرزنش رفتار خودش شود کمی تماشا کنید لذت ببرید و از دنیای کودکانه انها لذت ببرین الخیر فی ما وقع موفق باشین خانی حسینی ادرس کانال شخصی خانم خانی حسینی👇 https://eitaa.com/joinchat/1552613376C38f31d0ad9 جهت ارتباط و مشاوره تلفنی ایدی زیر 👇 @Takfatemehkhanihossini
پاسخ به دوستمون 👇 سلام خانم قربانی هوای جنوب بشدت گرم هست خودم خوزستانی هستم هوای عراق هم مثل آب وهوای ماهست نصیحتم به این خانم این هست که تواین گرمای هوا با وجود اینکه تو عراق لحظه ای برق قطع میشه وسختیهای زیاد بردن کودک یکساله جای احتیاط دارد چند روز پیش یک کودک دراهواز بدلیل گرمی هوا دربازار دچار تشنج شد و فوت کرد موقع برگشت ازعراق تا بخای به ماشین برسی مسافت طولانی رو باید طی کنی که ادم بزرگ کلافه میشه هوا خیلی گرمه خیلی خواهش میکنم به این خانم بگید بچه یکساله رو نبرن تو زمستون برن زیارت ابا عبدالله ع منم بخاطر بچه هام نمیرم حالا هرجور خودشون صلاح میدونن ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
. یه روز از خواب بیدار میشی و به خودت تو آینه نگاه می کنی و به این نتیجه میرسی هیچی به اندازه ی خودت تو این جهان حیف نیست👌 سلام صبح بخیر🍂🌸🍂 ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
سلام واحترام دوستان گرامی امروز با مطالب 🍃 مطبخ 🪴 همسرانه 🌲شهیدانه 🌴پاسخ به سوال آشپزی 🌱ارسالی و.....در خدمت شما هستیم
سلام دوستان این بستنی سنتی هم خوشمزس همم پودر ثعلب نمیخواد و راحت با سه قلم مواد درست میشه . طرز تهیه بستنی سنتی در خانه مواد لازم : شیر ۳/۴ پیمانه گلاب ۱/۳ پیمانه زعفران دم کرده ۳ ق غ شکر نصف پیمانه زرده تخم مرغ یک عدد پودر هل وانیل خامه صبحانه یک بسته کامل ارد ۲ قاشق سر خالی اول توی یک ظرف شیر گلاب و زعفران و پودر هل رو مخلوط میکنیم بعد توی یک ظرف جداگونه زرده تخم مرغ و شکر رو مخلوط میکنیم و به شیر و گلاب اضافه میکنیم و میزاریم روی حرارت و بهش ارد و خامه رو اضافه میکنیم و هم میزنیم تا غلظت مواد به حد فرنی بشه و داخل ظرف میریزیم و میزاریم چند ساعت داخل فریزر و روش روهم با هرچی دوست داشتین تزئین کنین . برای خامه روش هم کمی خامه رو روی نایلون پهن کنین و بزارین فریزر تا یخ بزنه و خورد کنین بریزین روی بستنی برای بچه ها میتونید بستنی را چوبی بکنید برای این کار مایه بستنی آماده را داخل قالب مخصوص بستنی یا لیوان یک بار مصرف بریزید و چوب بستنی را وسط آن‌ها بگذارید. قالب را به مدت ۱۲ ساعت داخل فریزر بگذارید تا بستنی کاملا منجمد شود. بعد از این مدت بستنی زعفرانی خوش‌رنگ و خوشمزه شما آماده سرو است که می‌توانید آن را از قالب بستنی و یا لیوان یک بار مصرف خارج کنید. نوش جان. ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
🌸🌸🌸 جمعه به نام امام زمان عج السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ،السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ ،السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِوَ ظُهُورِ الْأَمْر.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْكَ،وَ أَسْأَلُ الله أَنْ يُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مِنَ المُنْتَظِرِينَ لَكَ وَ التَّابِعِينَ وَالنَّاصِرِينَ لَكَ عَلى أَعْدائِكَ، وَ المُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِي جُمْلَةِ أَوْلِيائِكَ ، يامَوْلايَ ياصاحِبَ الزَّمانِ،صَلَواتُ الله عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الجُمُعَةِ وَ هُوَ يَوْمُكَ المُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَ الفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلى يَدَيْكَ، وَ قَتْلُ الكافِرِينَ بِسَيْفِكَ،و أَنا يا مَوْلايَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَ جارُكَ، وَأَنْتَ يا مَولايَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الكِرامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَ الاِجارَةِ فَأَضِفْنِي وَأَجِرْنِي صَلَواتُ الله عَلَيْكَ و عَلى أَهْلِ بَيْتِكَ التماس دعا🤲
🌸🌸با سلام و درود خدمت دوستان عزیز تعداد بسیار زیادی از شما در مورد تبلیعات سوال کردید بعلت مشغله زیاد قادر به پاسخگویی نیستم عزیزانی که سوال داشتند وارد کانال تبلیغات شوند آنجا توضیح داده شده🌸🌸
تنها یک بار بدون هیچ یک از فرزندام رفتم نزدیک ضریح واونم در نجف بود از باب الساعه داخل شدم داشتم اسامی و القاب حضرت امیر رو با خودم مرور می کردم . فرزند شرمنده ای بودم در محضر پدری بخشنده نزدیک ضریح می شدم دست دراز کرده بودم تا دستم رو بگیره موج جمعیت آرام و بی هیاهو داشت منو به قرارگاه دلهای حیدری می رسوند که یکدفعه.. یدفه متوجه شدم یکی از زوار داره در فشار ازدحام نزدیک ضریح خفه میشه اون از من نزدیک تر بود به ضریح یک نفر دستشو داد سمت من و گفت داره میمیره بکشیدش منم ارام و محکم کشیدمش وقتی از فشار دور ضریح خارج شد خودش رو در آغوشم انداخت..گریه کرد///منم گریه کردم نمی تونست سر پا بایسته کمی براش اب گرفتم و شکلاتی بهش دادم دقایقی پیشش بودم هنوز زیر گنبد بودیم خلوت تر که شد یکی از دوستاش او رو دید و منم سپردمش به دوستش داشت میرفت ازش پرسیدم اهل کجایی گفت پاکستان برای رسیدن دستم به ضریح دوباره تلاش نکردم از زیر گنبد خارج شدم بیرون در ایستادم و این بار فقط با دست اشک با حضرت تجدید بیعت کردم السلام علیک یا امیرالمومنین😭 ✍️کانال روزمرگی من و مامان http://ble.ir/join/ZGFiODBlYz
یادش بخیر مادرجون همیشه اصرار داشت گلسرخی ها بمونن توی ویترین واسه وقت مهمونی واقعا هم انگار غذا توی گلسرخی یه طعم دیگه ای داشت.!🌸💔 عصر جمعه تون بخیر🍂 ✍️روزمرِگی_من_و_مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb
رضایت از آشپزی☝️ ✍خوشحالم که راضی بودید دوست عزیز🌺🍂🌺
پاسخ شما به این سوال دوستمون 👆 دررابطه بااین پیام خیلی خوشحالم براتون که طلبیده شدید برای ماهم دعا کنید واین که دلنگرانی نداشته باشید خانم صادقی بانویی که ۹تا فرزندداره پارسال با بچه هاش رفتن اربعین شکرخدا اهل بیت کمک میکنن کار منو شما هرچه هم سخت باشه به سختی اون خانوم نمیرسه ... دررابطه باغذا بنظرم حساس نباشید بچه شما الان یک ساله هست و دیگه میتونه غذای سفره رو بخوره پس هرچی که تو ایستگاه ها دادن بگیرید و این جمله رو بخونید و فوت کنید به غذا (ان ضررتنی فخصمک علی بن ابی طالب) اگر فرزندتون دندون نداره غذاهای برنجی رو با پشت قاشق له کنید و بدید و غذاهایی مثل فلافل که زیادم هست رو یک لیوان آب پلاستیکی هایی که بهتون میدنو دوسوم آبش رومیل کنید و تو بقیش نون و فلافل و خورد کنید یا نون و کباب یا...و مثل آبگوشت میشه و نرمه اونوقت بدید بخوره ولی امکان میکس نیست اونجا ✍️کانال روزمرگی من و مامان https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb