eitaa logo
موسسه انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
1.1هزار دنبال‌کننده
291 عکس
146 ویدیو
169 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم موسسه علمی پژوهشی فرهنگی انصار المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دسترسی به سایر کانال های مجموعه👇 مراسمات: @ansarolmahdi_aj اجتماعی ‌سیاسی: @Tanbiholomah طلبه مدیا: @Talabeh_media خادم کانال: @Mansar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید ✅مقدمات حکمت در 5️⃣مثالی که ذکر شد فقط از مثال 1 می توان اطلاق گرفت ولی 4 مثال بعدی اطلاق ندارد. پس اینطور نیست که بتوان از همه کلام ها اطلاق گرفت بلکه اطلاق گیری نیازمند مقدمات و شرایطی است که به آنها مقدمات حکمت می گوییم. این مقدمات عبارتند از: 1️⃣اطلاق و تقیید ممکن باشد. یعنی موضوع یا متعلق حکم باید قابلیت اطلاق و تقیید را داشته باشد مانند مثال 1. و الا اگر امکان تقیید نباشد، آنگاه نمی توان صرفا بخاطر نبود تقیید، اطلاقگیری کرد چون شاید دلیل اینکه متکلم در کلام خود قید را ذکر نکرده است این بوده که تقیید امکان نداشته و برای همین مطلق بیان کرده، نه اینکه واقعا قصد متکلم اطلاق و عدم تقیید بوده باشد. مانند مثال 1. 2️⃣قرینه بر تقیید نباشد مانند مثال 1. زیرا اگر قرینه بر تقیید باشد، کلام مطلق حمل بر مقید می شود مانند مثال 3 که «کفش» حمل بر کفش ارزان شد. 3️⃣متکلم در مقام بیان تمام مرادش باشد. یعنی بخواهد تمام مراد خود را توضیح دهد مانند مثال1. پس اگر گوینده در مقام تشریع یا اهمال باشد، نمی توان اطلاق گرفت. (تشریع یعنی فقط اصل مشروعیت عمل را بیان کند و اهمال یعنی در صدد نیست تمام خصوصیات مطلوب خود را بیان کند) مانند مثال 4و5 که در مقام بیان از همه جهات نیست، مثلا در مثال 4 فقط از جهت حلال بودن و تزکیه در مقام بیان است ولی از جهت طهارت و نجاست در مقام بیان نیست. 4️⃣نبود قدر متیقن در مقام تخاطب مورد چهارم را بعدا توضیح می دهیم. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید ✅مقدمات حکمت آیت الله مظفر فقط 3 مورد اول را به عنوان مقدمات حکمت شمرده اند. آیت الله سبحانی هم فقط 3 مورد آخر را به عنوان مقدمات حکمت شمرده اند. نکته از آیت الله مظفر و آیت الله سبحانی: اگر شک کنیم که متکلم در مقام بیان هست یا نه؟ اصل این است که در مقام بیان است، مگر اینکه خلافش ثابت شود. حاصل مقدمات حکمت این است که: هر کلامی که امکان تقیید داشته باشد و متکلم نیز حکیم و متوجه و در مقام بیان و تفهیم باشد اما قیدی نیاورد در این صورت ظهور در اطلاق دارد و بر متکلم و سامع حجت می باشد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇قدر متیقن در مقام تخاطب ✅گفتیم برای اینکه بتوان از کلامی اطلاقگیری کرد باید مقدمات حکمت فراهم باشد که 4️⃣ مورد آن را ذکر کردیم و حال نوبت به مورد پنجم یعنی قرینه در مقام تخاطب رسیده است. مثال1️⃣ 🔹معلم از اینکه بچه ها نمی خواندن، مقدار زیادی از خواندن و مطالعه صحبت کرد و آخر سر هم گفت که بچه ها برای خواندن وقت بگذارید از این به بعد باید روزانه سه ساعت بخونید. 🔹وقتی معلم روز بعد پرسید چند نفر از بچه ها رو 3 ساعت مطالعه کرده؟ یکی دو نفر از بچه ها روز گفتند ما 3 ساعت مطالعه کردیم، ولی خوندیم چون شما که نگفتید بخونید، شما گفتید بخونید و هم کتاب است. 🔹ولی معلم می گفت وقتی من این همه در مورد درس خواندن و کتاب درسی صحبت کردم، پس معلوم می شه که منظورم هر کتابی نیست، بلکه فقط کتاب درسی است. 🔹اینجا حق با معلم است یا دانش آموزان؟؟ خودتان پاسخ دهید؟ مثال2️⃣ 🔸پدر بعد از اینکه چند دقیقه از خوبی صحبت کرد به پسرش گفت برو بخر، و پسر هم رفت و لامپ معمولی خرید. 🔸پدر توبیخش کرد که چرا نخریدی، پسر هم می گفت شما نگفتی که ، بلکه گفتی لامپ، چه فرقی می کند مهتابی یا غیر مهتابی؟ پدر می گفت وقتی من از صحبت کردم، معلوم می شه حتی اونجایی هم که به طور کلی گفتم لامپ بخر، منظورم بوده!! اینجا حق با پدر است یا پسر؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇قدر متیقن در مقام تخاطب ✅گفتیم برای اینکه بتوان از کلامی اطلاقگیری کرد باید مقدمات حکمت فراهم باشد که 4️⃣ مورد آن را ذکر کردیم و حال نوبت به مورد پنجم یعنی قرینه در مقام تخاطب رسیده است. مثال1️⃣ 🔹معلم از اینکه بچه ها نمی خواندن، مقدار زیادی از خواندن و مطالعه صحبت کرد و آخر سر هم گفت که بچه ها برای خواندن وقت بگذارید از این به بعد باید روزانه سه ساعت بخونید. 🔹وقتی معلم روز بعد پرسید چند نفر از بچه ها رو 3 ساعت مطالعه کرده؟ یکی دو نفر از بچه ها روز گفتند ما 3 ساعت مطالعه کردیم، ولی خوندیم چون شما که نگفتید بخونید، شما گفتید بخونید و هم کتاب است. 🔹ولی معلم می گفت وقتی من این همه در مورد درس خواندن و کتاب درسی صحبت کردم، پس معلوم می شه که منظورم هر کتابی نیست، بلکه فقط کتاب درسی است. 🔹اینجا حق با معلم است یا دانش آموزان؟؟ خودتان پاسخ دهید؟ مثال2️⃣ 🔸پدر بعد از اینکه چند دقیقه از خوبی صحبت کرد به پسرش گفت برو بخر، و پسر هم رفت و لامپ معمولی خرید. 🔸پدر توبیخش کرد که چرا نخریدی، پسر هم می گفت شما نگفتی که ، بلکه گفتی لامپ، چه فرقی می کند مهتابی یا غیر مهتابی؟ پدر می گفت وقتی من از صحبت کردم، معلوم می شه حتی اونجایی هم که به طور کلی گفتم لامپ بخر، منظورم بوده!! ⁉️اینجا حق با پدر است یا پسر؟ قبل از اینکه جواب را مشاهده کنید، تأمل کنید و خودتان جواب دهید. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇قدر متیقن در مقام تخاطب پاسخ: 🔹در مثال اول: با اینکه گفته است برای خواندن وقت بگذارید و قید هم ندارد یعنی کلامش را مقید به نکرده است و لفظ کتب هر کتابی را شامل می شود –چه درسی و چه غیر درسی- ولی چون معلم در مورد درس خواندن صحبت می کرد، معلوم می شود که مقصود متکلم از ، است، پس حق با معلم است. 🔹در مثال دوم هم با اینکه پدر بدون قید گفته است بخر، ولی چون در مقام تخاطب و صحبت کردن از مهتابی بوده، معلوم است که مقصود او بوده است نه هر لامپی. مثال3️⃣ یکی از فقهاء زمان زیادی در اهمیت فقه، فقیه، فقاهت و احکام دین صحبت کرد و بعد از آن فرمود با همنشین شوید و در گعده های آنها شرکت کنید و علوم آنها را فرابگیرید. 🔹 اینجا با اینکه به طوری کلی فرموده و آنها را مقید به علمای فقه نکرده است، ولی از آنجا که بحث و تخاطبی که داشت در مورد فقه و فقاهت بود، ملعوم می شود که منظور ایشان مختص است، نه ، پس نمی توان از کلام ایشان نتیجه گرفت که می توان همنشین هم شد و علوم آنها را فراگرفت. البته حقیر، نوکر علمای فلسفه و عرفان هستم. 😉 قصدم تعریض به این بزرگان دین و حافظ کیان اسلام نیست. حکمت @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇قدر متیقن در مقام تخاطب پاسخ: 🔹در مثال اول: با اینکه گفته است برای خواندن وقت بگذارید و قید هم ندارد یعنی کلامش را مقید به نکرده است و لفظ کتب هر کتابی را شامل می شود –چه درسی و چه غیر درسی- ولی چون معلم در مورد درس خواندن صحبت می کرد، معلوم می شود که مقصود متکلم از ، است، پس حق با معلم است. 🔹در مثال دوم هم با اینکه پدر بدون قید گفته است بخر، ولی چون در مقام تخاطب و صحبت کردن از مهتابی بوده، معلوم است که مقصود او بوده است نه هر لامپی. مثال3️⃣ یکی از فقهاء زمان زیادی در اهمیت فقه، فقیه، فقاهت و احکام دین صحبت کرد و بعد از آن فرمود با همنشین شوید و در گعده های آنها شرکت کنید و علوم آنها را فرابگیرید. 🔹 اینجا با اینکه به طوری کلی فرموده و آنها را مقید به علمای فقه نکرده است، ولی از آنجا که بحث و تخاطبی که داشت در مورد فقه و فقاهت بود، ملعوم می شود که منظور ایشان مختص است، نه ، پس نمی توان از کلام ایشان نتیجه گرفت که می توان همنشین هم شد و علوم آنها را فراگرفت. البته حقیر، نوکر علمای فلسفه و عرفان هستم ها!! 😉 قصدم تعریض به این بزرگان دین و حافظ کیان اسلام نیست. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇قدر متیقن در مقام تخاطب خلاصه اینکه اگر متکلم در مقام بحث از یک نوع خاصی باشد مثل بحث در مورد خواندن کتب درسی و بعد کلام مطلق و بدون قیدی استفاده کند، آن مقام بحث و تخاطب ایشان قرینه می شود که مراد ایشان همان کتب درسی است نه هر کتابی. 📣 نظر عملاء: آیت الله مظفر 1️⃣ اگر متکلم می خواهد تمام خصوصیات موضوع حکم را بیان کند 👈 وجود قدر متیقن،مانع اطلاق نیست. 2️⃣ اگر متکلم فقط ذات موضوع را بیان کند ولو مخاطب آن را نفهمد 👈 وجود قدر متیقن مانع اطلاقگیری است برای همین اگر مراد متکلم اطلاق است، باید بگوید که موضوع حکم مطلق است و قید ندارد. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید-انصراف 👇انصراف بدوی و انصراف مستقر به این 6 مثالی که می زنیم دقت کنید آیا این 6 مثال از جهت اطلاق گیری یکسان می باشند. 1️⃣ متکلم بگوید « را اکرام کن» و بلافاصله بگوید «مگر را». 2️⃣ پدر بگوید «به جزء ، بخر». ⁉️آیا اینجا برای لفظ «» یا «» اطلاق ایجاد شده است و بعدا از بین رفته است یا اصلا اطلاق ایجاد نشده است؟ 3️⃣ متکلم بگوید « را اکرام کن» و بعداز مدت ها بگوید «» اکرام نکن. 4️⃣ پدر امشب بگوید « بخر» و فردا بگوید « نخر». ⁉️در این مثال چطور؟ آیا برای لفظ «» یا «» اطلاق ایجاد شده است و اگر ایجاد شده است آیا اطلاق باقی مانده است؟ 5️⃣ متکلم بگوید « را اکرام کند» و من پیش خودم احساس می کنم که منظورش فقط است، چون غالب علماء، علمای به فقه هستند، و تعداد کمی از آنها علمای اخلاق و فلسفه هستند. 6️⃣ پدر بگوید « بخر» و من پیش خودم احساس کنم که شاید باید بخرم نه نان لواش، چون نانوایی سنگک هم نزدیک ما است و هم چند نانوایی سنگک وجود دارد. ⁉️آیا این که در خارج مقدار زیادی از یا کنار خانه ما زیاد هست، موجب می شود که بگوم مقصود متکلم از علمای، فقط فقهاء است؟ یا مقصود از نان، نان سنگک است؟ ⁉️به نظر شما آیا لفظ یا از جهت مطلق بودن یا نبود در این 3 مثال فرق می کند یا نه؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید-انصراف 👇انصراف بدوی و انصراف مستقر پاسخ سؤال: 1️⃣ گاهی قرینه خیلی قوی است بطوری که اصلا نمی گذارد برای کلام اطلاقی ایجاد شود یعنی می شود، مانند قرینه متصله (چه قرینه لفظی باشد و چه عقلی) نه اینکه اطلاق شکل بگیرد و قرینه بخواهد اطلاقی را که ایجاد شده است، خراب کند. مانند مثال 1 و2 . 2️⃣گاهی قرینه ضعیف تر است یعنی اطلاق شکل می¬گیرد و نمی توان مانع ایجاد اطلاق باشد، ولی بعد از اینکه اطلاق شکل گرفت، را می کند مانند قرینه منفصله یعنی اینجا لفظ مطلق انصراف پیدا می کند به آن موردی که قرینه بر آن وجود دارد، مانند مثال 3و4. 3️⃣ گاهی قرینه ضعیف تر است بطوریکه نه مانع انعقاد اطلاق می شود و نه می تواند اطلاقی را که شکل گرفته است خراب کند، فقط در این حد است که انسان ابتدائا فکر می کند که این قرینه می تواند اطلاق را خراب کند ولی بعد از توجه و دقت کردن می بیند که این قرینه خیلی ضعیف است و نمی تواند اطلاق را خراب کند، بنابراین انصرافی که در ابتدا پیدا می شود را (یعنی ابتدائی) می گوییم. پس این انصراف حجت نیست و باید به همان اطلاق تمسک کرد. ✅خلاصه اینکه اگر قرینه قوی باشد یا مانع انعقاد اطلاق است یا موجب انصراف لفظ مطلق به فرد خاصی می شود. ولی اگر منشاء انصراف، یک عامل خارجی باشد -مانند زیاد بودن مصادیق- انصراف رخ نمی دهد و مانع اطلاق نیست. به بیان دیگر موجب بلکه کثرت استعمالی موجب انصراف است. @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇تنافی مطلق و مقید مثال1️⃣ پدر به پسرش گفته یه برای میهمانی بخر. و بعدا گفته: نخر. ⁉️ 1- آیا پسر حق دارد بگوید که پدر یکبار کلی و بدون بندُ و بیل گفته بود « بخر» و قیدی نداشت و من هم زرنگی می کنم و به همان حرف بی قیدش گوش می کنم و لباس آستین کوتاه می خرم ؟ 2- یا اینکه حق ندارد به حرف مطلق پدر عمل کند چون این کلام دوم که گفته «آستین کوتاه نخر»، قید آن کلام اول می باشد فلذا نباید لباس آستین کوتاه بخرد؟ مثال2️⃣ مادر به پسرش گفته « بخر» و در کلام بعدی گفته « نخر». ⁉️ 1- آیا پسر حق دارد با تمسک به کلام اول بستنی گران بخرد، چون کلام اول کلی است و قیدی ندارد؟ 2- یا اینکه کلام دوم قرینه و قید کلام اول است و حق ندارد بستنی گران بخرد؟؟ مثال3️⃣ دکتر گفته «حتما باید شیر بخورید» و همین دکتر دفعه بعد گفته: «شیر کم چرب بخور». ⁉️ 1-آیا خوردن شیر پرچرب هم جایز است و کم چرب خوردن فقط بهتر است (یعنی مقید «شیرکم چرب» را حمل بر استحباب کند)؟ یا اینکه فقط باید شیر کم چرب بخورد (یعنی مطلق را حمل بر مقید کند) و پر چرب جایز نیست؟ @Qabasat
🔐مقام1-دلیل بدون لحاظ معارض- صغروی-اطلاق و تقیید 👇تنافی مطلق و مقید ✅ در مثال هایی که زدیم دو کلام مطلق و مقید با هم دیگر منافات دارند. یعنی اگر بخواهیم ظاهر هر دو کلام (مطلق و مقید) را حفظ کنیم، همدیگر را تکذیب می کنند و نمی توان به هر دو عمل کرد. ⁉️حال چه کنیم، راه حل این تنافی چیست؟ 1️⃣به اطلاق تمسک نکنیم و در مطلق تصرف کنیم یعنی مطلق را حمل بر مقید کنیم و بگوییم فقط مقید (شیر کم چرب) را باید انجام دهد به طوری که اگر غیر از شیر کم چرب را بخورد، مخالفت با دکتر کرده. همچنین در مثال اول حق ندارد لباس آستین کوتاه بخرد، یا در مثال دوم حق ندارد بستنی گران بخرد. 2️⃣به اطلاق تمسک کنیم و در مقید تصرف کنیم. یعنی خوردن پرچرب جایز است و کم چرب بودن را نهایتا بگوییم بهتر (مستحب) است، ولی لازم نیست. همچنین در مثال اول حق دارد لباس آستین کوتاه بخرد و در مثال دوم حق دارد بستنی گران بخرد. نظر شما چیست؟ خودتان فکر کنید و به پیام بعدی نروید!! @Qabasat