eitaa logo
مسار
343 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
574 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️خوبی به اندازه 🍃محبوبه گوشه ای نشسته و مشغول گریه بود.حمید از راه رسید. محبوبه برخاست و همینطور که صورتش را زیرآب سرد گرفته بود، سلامی کرد. چایی را در سینی گذاشت و برای حمید برد. ☘️حمید عادت داشت محبوبه را شاد ببیند؛ ولی بینی سرخ و صورت اشک‌آلودش خیلی زود او را لو داد. قلبش مچاله شد: «چه شده خانوم؟ » 🎋_هیچی ولش کن. مهم نیست. 🔘_نمیشه که شما این همه گریه کردی. چطور مهم نیست؟! ⚡️_آخه نمیتونم بدی های آدم ها رو به بدی جواب بدم. فقط از خودم ناراحتم. ☘️همه چیز دست حمید آمد. دیشب بعد از اینکه از منزل برادرش برگشته بودند محبوبه ناراحت بود. زن برادرش خیلی رابطه‌ی خوبی با او نداشت. 🍃_عزیزم من فقط یک جمله میگم وهمین. نمی‌خوام باب غیبت باز بشه. عزیزم به قدری خوبی کن که کشش داری یا میتونی به خدا واگذار کنی، اگه نمیتونی خوبی نکردن ثواب بیشتری داره تا یک عالمه غصه و ماتم و منت درست نشه. ☘️محبوبه ناراحت بود؛ اما وقتی به حرف حمید فکر می‌کرد متوحه اشتباهش می‌شد. او نباید توقع خوبی از بقیه می‌داشت. باید یاد می‌گرفت باخدا معامله کند یا خوبی اضافه بر وظیفه نکند. لبخند زد برخاست و سراغ لوازم سفره رفت. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما به نام میزبان کریم ضیافت رمضان از: عطش به: آفتاب پشت ابر ای دردانه‌ی مولود رمضان سلام و صلوات خدا بر تو ای جگر گوشه‌ی عمویت کریم اهل بیت علیهم‌السلام وقتی ضیافت خدا به نیمه رسید، ماه تابان حسن علیه‌السلام در خانه‌ی زهرا علیهاالسلام درخشید و اهل بیت را غرق شادی کرد. همیشه همدمِ مادر بود، چه زمان خردسالی که روی منبر دست ساز مادر در خانه با شیرین زبانی خطبه‌های پدر بزرگ را می‌خواند و چه در کوچه‌های بی‌وفای مدینه که عصای دستِ مادر سیلی خورده‌اش شد و کریم اهل بیت شد؛ چرا که با دیدن این همه جفا، حتی با دشمنش کریمانه برخورد می‌کرد. پدر بزرگوارم! عیدیِ روز میلاد عمو و جدت، این مولود عزیز و گرامی را شب قدر به من عطا کن که در این شبِ برتر از هزار ماه، محتاجِ تقدیرِ شایسته‌یِ کرمت هستم. 🌺✨🌺✨🌺✨ ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
🤔مواظب هستی با چه کسی دوست می شوی؟! 🔥یکی از نام‌های روز قیامت یوم‌الحسره است. روز حسرت خوردن‌ها. حسرت کوتاهی در اطاعت از خدا. حسرت بداخلاقی کردن‌ها. حسرت غیبت‌هایی که کرده و یا شنیده است. حسرت نمازهای نخوانده و خوانده. حسرت دیدن‌ها و ندیدن‌ها. حسرت رفتن‌ها و نرفتن‌ها. حسرت دوستی‌ها و دشمنی‌ها 🌻اونجا دیگه خیلی دیره!! و راه جبران و برگشتی نیست. یکی از حسرتهای بزرگ انسان در روز قيامت، این است که چرا با فلانی دوست شده! 🌸دوست در سرنوشت انسان مؤثر است. نشانه‌ی دوست بد، این است که تو را از یاد خدا غافل می‌کند. وقتی آشکار می‌شود دور بودن از یاد خدا و دستورات قرآن چقدر به ضرر انسان بوده است. 💫آنوقت حسرت می‌خورد، چرا با فلانی دوست شدم! او که مرا از خدا دور می‌کرد. ✨يا وَيْلَتَي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِيلاً لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِي..... ؛ اى واى بر من! كاش فلانى را دوست خود نمى گرفتم، زيرا او بعد از آن كه حقّ از طرف خدا براى من آمد، مرا گمراه ساخت. 📖سوره فرقان، آیه٢٨. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌹کریم آل طاها ✨دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت در نیمه ماه مبارک رمضان چشم به جهان گشود. 🌺از رایحه‌ی خوش بوستان زهرا و علی (سلام‌الله‌علیهما) کوچه‌های مدینه معطر گردید. 🌻لبخند سرافراز شد بر لبان حیدر از درخشش چهره‌ی مولود کوثر. 🎉میلاد کریم آل‌طاها مبارک باد. 🤲لحظات زندگی‌تان معطر به کرامت امام حسن مجتبی علیه‌السلام. 🏵🍀🏵🍀 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨مسکن نجومی شهید عباس بابایی 🍃عباس سرتیپ که شد اصلاً خوشحال نشدم. می دانستم که او دورتر می شود و شاید دیگر روزی دستم هم بهش نرسد. 🌸همان روزها گفت: «این موتورخانه پایگاه جای خوبی است برای زندگی. موافقی برویم آنجا. موافق بودم.» ☘دست به کار شدند از آنجا دو اتاق و یک آشپزخانه و یک سرویس بهداشتی در آوردند. زیر بار قبول محافظ هم نمی رفت، اما تحمیلش کردند. هنوز اسباب کشی نکرده بودیم که سفر حج پیش آمد و همه چیز تمام شد. 📚آسمان؛ بابائی به روایت هسر شهید، نویسنده: علی مرج، ص ۳۹-۳۸ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨تفریح فرزند 🍃یکی از لذت بخش ترین تفریحات فرزندان گفتگوی روزانه و هم صحبتی با پدر و مادر است. 🌸این رفتار ارزشمند از جانب پدر و مادر موجب حس با ارزش بودن در وجود فرزند می شود. 🆔@tanha_rahe_narafte
✍️محبوب‌ترین خلق 🏞 از سرزمین شام همان‌جایی که پُر از نیرنگ و فریب است، آمده بود. آنجا که حاکم خودخواه و حلیه‌گری همچون معاویه داشت. همو که دستور داده بود بر فراز منبرها بهترین خلق خدا را لعن و دشنام دهند. 🕌خسته‌راه، تشنه و گرسنه بود. وارد مسجد شد. به نزدیک‌ترین ستون تکیه داد. دورتادور آقایی را جمعیتی گرفته بودند و به حرف‌هایش گوش می‌دادند. کنار ستون پسر جوانی در حال نماز خواندن بود. رمق حرف زدن نداشت با هر سختی بود از او پرسید: «اون آقا کیه که همه به حرفاش گوش می‌دن؟» 🌸جوان با تعجب نگاهش کرد. سر و وضع خاک‌آلودش را برانداز کرد و گفت: «به نظر می‌آید مسافری و گرنه چه کسی حسن بن علی، نوه بزرگ پیامبر را نمی‌شناسد؟! » با شنیدن نام او با عجله از جایش بلند شد، با قدم‌های بلند به طرف جمعیت رفت. با دو دستش مردم را کنار زد. به یک قدمی او رسید. 🍁بدون مقدمه و سلام شروع به توهین و جسارت کرد. حتی به خودش مهلت نفس کشیدن نمی‌داد. 🌺امام با تبسم و مهربانی نگاهش می‌کرد. در کمال آرامش و سکوت به او مهلت خالی کردن خودش را داد. به کسانی که اطرافش بودند، اجازه نداد برخورد تندی با او داشته باشند. ❄️ توهین و ناسزاگویی‌هایش که تمام شد. امام دستش را گرفت و فرمود: «مسافری؟ برویم خانه استراحت کن. به نظر تشنه‌ و گرسنه می‌آیی. بیا برویم آب و غذا به تو بدهم. » مرد شامی با چشمان دُرُشت به امام خیره شد. قدرت حرف زدن نداشت. 🌼امام او را به خانه‌اش بُرد. آنجا غذا خورد. استراحت کرد. در پایان هم یک دست لباس هدیه گرفت. مرد شامی رفت در حالی‌که مکرر می‌گفت: «روی زمین کسی بهتر و محبوب‌تر از حسن‌بن‌علی علیهماالسلام نیست. » 📚منتهی الامال، ج۱، ص۲۲۲. 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: بهاردلها به: یگانه منجی سلام آقای خوب و مهربانم آنقدر غرق در روزمرگی‌های زندگی شده‌ایم که مدتی است حضور شما متأسفانه در زندگی‌هایمان کمرنگ شده است. غافل از این که اصل کلید مشکلات و دل مشغولی‌های ما با یاد و حضور شما حل خواهد شد. ببخش ما را آقای خوبم انشاءالله از این پس قول می‌دهیم بیشتر با شما باشیم. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
♨️به چه مجوزی؟ 🔥دخترک با پاشنه‌های کوچک پایش دل خاک را می‌خراشید. دست‌های کوچکش را تکان می‌داد. زبان گفتن نداشت؛ وَ اِلاّ شاید با شیرین زبانی‌اش دلِ سنگ او را نرم می‌کرد. هزاران کودک در جاهلیت پیش از اسلام، چشم ‌و دهانشان پُر از خاک شد تا اینکه اسلام و پیامبر مهربانی‌ها، به فریادشان رسید وقتی که فرمود: ✨بأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؛ به کدامین گناه کشته شدند؟ 📖سوره‌تکویر، آیه9. تا پدران بدانند دختر، ریحانه‌ایست بوئیدنی و بوسیدنی. 🍂در جاهلیت اُولی، از ترس فقر و تنگدستی دست به چنین جنایتی می‌زدند؛ امّا فرزندکشی، به دنیای به اصطلاحْ مدرن کنونی سرایت کرده است. 🍁در جاهلیت مدرن به خاطر نگرانی از افزایش جمعیّت و کمبود اقتصادی و گاهی برای فرار از مسئولیت و هوس‌بازی‌ها حق حیات را از کودک بی‌گناه می‌گیرند. سقط جنین را مجاز می‌دانند. اینجا دیگر دست و پا زدن کودک را کسی نمی‌بیند. صدای گریه‌هایش را کسی نمی‌شنود. در تاریکی رحم مادر، مظلومانه بدنش قطعه قطعه می‌شود. ✨ولاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءاً كَبِيراً ؛ فرزندان خود را از بيم تنگدستى نكشيد. اين ما هستيم كه آنان و شما را روزى مى دهيم. يقيناً كشتن آنان گناهى است بزرگ! 📖سوره‌اسراء،آیه٣١. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ولادت نور 🍃هوای خوب ماه اول بهار رو به پایان بود .همه چیز رنگ و بوی دیگری داشت . 🎶حتی صدای پرندگان. انگار خبری داشتند. خبر چه بود ؟! 💫پسری متولد شده که از نوادگان دُخت رسول‌الله است. 🇮🇷او پرچم‌دار انقلاب، خامنه‌ای خواهد شد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨عشق به جهاد 🍃هر وقت همه اعضای خانواده جمع می شدند، مادر حسین، بحث جبهه رفتن حسین را پیش می کشید که پسرم! دیگر جبهه نرو. تو که تکلیفت را انجام دادی. الان هم زن و بچه داری آنها هم چشم انتظارند بهتر است پیششان بمانی. 🌺حسین می گفت: «اگر همه ما در خانه بمانیم می دانی چه می شود؟ یک دفعه می بینی دشمن همه کشور را اشغال کرد. آزادی مان را گرفت. ایمان و اعتقادمان را گرفت. آن وقت هر بلایی که خواستند سر ما می آورند. این دشمن پستی که من دیدم هر کاری از دستش بر بیاید دریغ نمی کند؛ نه دین دارند و نه شرف و انسانیت. این وظیفه شرعی ماست که به جنگ برویم. » ☘وقتی حسین این ها را می گفت، مادر حسین سکوت می کرد و چیزی نمی گفت؛ اما گاهی حرف های مردم خیلی اذیتم می کرد. رفته بودم مسجد و یکی از بچه‌ها مریض بود و بی تابی می کرد. حسین هم داشت دعای کمیل را می خواند. زن ها هر کدام چیزی می گفتند. می گفتند تو که بچه شیرخواره داری و مرتب مریض می شوند، چرا می گذاری پدرشان به جبهه برود. حسین آقا حرف ها را شنید. وقتی آمد خیلی ناراحت و شرمنده بود. راوی: زهرا سحری؛ همسر شهید 📚 نیمه پنهان ماه ، جلد ۳۲؛ املاکی به روایت همسر شهید؛ نویسنده: رقیه مهری آسیا بر، صفحه ۴۵ و ۶۲ 🆔 @tanha_rahe_narafte
⚡️جانْ فدایِ ملت 🌲در کنار هم ایستاده اند با اقتدار و سربلندی، برای امنیت مردم سرزمین عزیز شان از جان هم می‌گذرند. 🙏چگونه قدردان این ارتش جان برکف باشیم؟؟ 🇮🇷قدم‌های محکم و باصلابتشان در رژه‌ی روز ارتش، لرزه بر اندام دشمن می‌اندازد؛ وای بر حالی که پا به عرصه نبرد گذارند. 🎉نیروی زمینی ارتش روزتان مبارک. 🆔 @tanha_rahe_narafte