✨ادب کردن
🍃قرار بود رضا شاه از دبستان حکیم نظامی دیدن کند. قرار شد سید مجتبی که طی دو سال چهار سال را خوانده بود، به عنوان نماینده دانش آموزان دسته گلی را تقدیم رضا خان کند.
🌾جلوی شاه که رسید، دسته گل را محکم کوبید توی صورت شاه؛ طوری شد که کلاه از سر رضا شاه افتاد. مدیر بیچاره تا مرز اعدام پیش رفت و بالاخره دربار قبول کرد که سید مجتبی از دیدن جلال همایونی! هول شده است.
☘️نواب از همان کودکی آن کلاه را به سر رضا شاه گشاد میدید.
📚سید مجتبی نواب صفوی؛ نگاهی به زندگی و مبارزات شهید نواب صفوی، نویسنده: ارمیا آدینه، صفحه ۹
#سیره_شهدا
#شهید_نوابصفوی
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir
✍️مهم ترین تکلیف الهی
🔘برخی در برخورد با دیگران از گفتن هیچ کلمهی مؤدبانه و محبتآمیزی دریغ نمیکنند اما هنگام معاشرت با والدین خود، به بهانهی صمیمیت یا خجالت یا کار زیاد، از خوب حرف زدن استفادهای نمیکنند.
🔘هیچ مستحبی نیست که از دستشان در برود و اعمال خاصه را از بر هستند اما به تکلیف و وظیفه خود نسبت به والدین کوتاهی کنند و حتی آنها را با کهولت سنشان، با اذیت و آزار و بد رفتاری از خود دور میکنند و یا به بهانهی مشغول بودن آنها را از سر خود باز میکنند در صوتی که هیچ تکلیفی بزرگتر و مهم تر از نیکی به پدر و مادر نیست و آن تکلیف اولیست که در راس امور باید باشد.
✨حضرت علی(ع) به این مورد اشاره میکند آنجا که می فرماید:
«قال امیر المؤمنین علی(ع): بِرُّ الوالِدَینِ أکبَرُ فَریضَةٍ؛ امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.»
📚 میزان الحکمة، ج ۱۰، ص ۷۰۹.
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_آلاله
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @masare_ir
✍️عملیات دلبرانهی مادر
🍃مادر مهارت عجیبی در پختن نان و شیرینی محلی دارد. همهی بچهها شیرینیهای مادر را دوست دارند؛ اما او دیگر زیاد هم رمق کار سنگین را ندارد و هر از چندگاهی دست به کار شیرینیپزی میشود.
☘️ با اینکه با همهی بچههایش در یک شهر زندگی میکند، ماهها طول میکشد تا آنها را ببیند و دور هم جمع شوند. آن روز خیلی دلتنگ نوهها و بچههایش بود، وقتی دلتنگی امانش را برید با خود فکری کرد و دست به کار شد.
🎋چادر سر کرده و کلی مواد اولیه تهیه کرد و به شاگرد سوپری پول داد تا آنها را تا دم خانه بیاورد. سپس عصرانهای مفصل، با دستپخت بینظیر خودش تدارک دید. بعد گوشی تلفن را برداشت و باز راه جالبی را که بیشتر اوقات او را به هدفش میرساند، در پیشگرفت.
🌾او هر وقت احتمال میدهد که فرزندانش برای نیامدن بهانههایی بتراشند، موقع گرفتن شمارههای آنها بیمقدمه، اسم نوههایش را میبرد و میگوید: «گوشی رو بده میخوام با نوهی گلم حرف بزنم.» چون میداند نوههایش عاشق او و شیرینیهای خوشمزهاش هستند، بنابراین هر طور شده پدر و مادرشان را راضی و راهی خانهی مادربزرگ میکنند.
☘️ اینبار هم این عملیات دلبرانه و زیرکانهی مادربزرگ با موفقیت به ثمر رسید و نتیجهی آن شد دیدار او با همهی بچههایش و شادی قلبی او از دیدن آنها. در آخر میهمانی از نوههایش بهخاطر همکاری با او، با نفری یک شیرینی بیشتر، تشکر کرد.
#داستانک
#ارتباط_با_والدین
#به_قلم_قاصدک
🆔 @masare_ir
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
✍️حواست باشه
♨️حواست باشه چون ممکنه سوزن بره تو انگشتت 😣، یا اینکه توی چاله بیفتی. یا اینکه موقع رد شدن از خیابون خدای نکرده ماشین بزنه بهت.🤕
🚞و همینطور اتفاقات ریز و درشت دیگه ممکنه پیش بیاد.
اگه حواست به خودت نباشه حتی ممکنه در چاه گناه🕳 بیفتی و بیرون اومدن برات سخت باشه.
🌱پس به حرف قرآن گوش بده و مواظب خودت باش.
✨«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بر شما باد (حفظ) خودتان. »
📖سورهی مائده، آیهی ۱۰۵
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#به_قلم_قاصدک
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @masare_ir
✨مجازات ترک فعل
🍃يک بار رفتيم يکي از پاسگاههاي مسير مريوان. توي ايست بازرسي هيچ کس نبود. هرچه سر و صدا کرديم، کسي پيدايش نشد. رفتم سنگر فرمان دهيشان.
☘️فرمانده آمد بيرون، با زير پوش و شلوار زير. تا آمدم بگويم: «حاج احمد دارد ميآید.» خودش رسيد. يک سيلي زد توي گوشش و بعد سينه خيز و کلاغ پر.
🌾برگشتني سر راه، همان جا، پياده شد. دست طرف را گرفت کشيد کناري. گوش ايستادم.
می گفت: «من اگه زدم تو گوشت، تو ببخش. اون دنيا جلوي ما را نگيری.»
📚 یادگاران، جلد ۹؛ کتاب متوسلیان،نویسنده: زهرا رجبی متین،خاطره شماره ۳۲
#سیره_شهدا
#شهید_متوسلیان
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir
✍️شاد کردن دل مؤمن
⚡️گاهی خودآزاری داریم و برای رسیدن به مقام نزدیکی به خدا، به دنبال عبادات سنگین و چلههای سخت میرویم.
💢البته عمل به عبادات و چلههایی که در روایات آمده، خیلی هم خوب است؛ ولی نباید غفلت از چیزهایی شود که در نظرمان کوچک شمرده میشوند، حال آنکه نزد خدا بزرگ است. کاری آسان و پُرسود می توان، انجام داد؛ ولی از آن غافلیم.
🌹یکی از آنها، شاد کردن دلمؤمن است که ثوابهای بزرگی برای آن ذکر شده. امام صادقعلیهالسلام برایش ثوابی بالاتر از ده طواف معرفی کردهاند.*
🎭گاهی اندوه در چهره مؤمن آشکار است. شادکردن دل چنین مؤمنی پرسودتر هم خواهد بود.
🤔هیچ فکر کردهایم شاد کردن دلِ برترین و عزیزترین مؤمن در نزد خدا؛ یعنی امام زمان ارواحنا له الفداء چهقدر ثواب دارد؟
هیچ وقت نشستهای با خود فکر کنی برای برطرف کردن گرفتاری او از زندان غیبت و از بین بردن ناراحتی از چهرهی نازنینش چه کردهای و چه باید انجام دهی؟!
✨*امامصادق(علیهالسلام): مَنْ قَضَی لِأَخِیهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ طَوَافاً وَ طَوَافاً حَتَّی بَلَغَ عَشَرَةَ؛».
؛ هر کس حاجتی برای برادر مؤمنش برآورده کند، خداوند برای او[ثواب ]طوافی و طوافی و طوافی مینویسد.[حضرت همین طور شمرد] تا به ۱۰ طواف رسید؛
📚وسائل الشیعه،ج ۱۳،ص۳۰۴.
#ایستگاه_فکر
#مهدویت
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir
✍️فراموش نمی کنیم
✨دل گرفته و آرام روی پله های بیمارستان قدم میزد. باید فرمی را امضا میکرد تا مادرش را عمل کنند. فرمی که مملو بود از حرفهای دهشت زا.
🍃تشکیل لخته خون، مرگ در حین عمل، تجدید عمل و هزار خطر دیگر، چیزهایی بود که باید برای اجازه ی عمل، آنها را امضا میکرد.
همینطور که اشک ریزان در سالن راه میرفت ، یاد سخنی از امام زمان که قبلتر در تابلوی مسجد دیده بود، افتاد: «ما یاد شما را از خاطر نمیبریم و فراموشتان نمیکنیم.»
☘️به جهت قبله ایستاد. دستش را روی سینه گذاشت و به مولایش سلام کرد. اشک که روی گونهاش افتاد، انگار قلبش آرام شد. حلاوت نگاهی را لمس میکرد.
🌾به اتاق برگشت و با ذکر وصلوات، برگه را امضا کرد. حالا قلبش آرام بود. مادرش دو روز بعد از اتاق عمل، به صحت و سلامتی خارج شد و کم کم بهبودیش را بازیافت.
#داستانک
#مهدوی
#به_قلم_ترنم
🆔 @masare_ir
#بسم_الله
#یه_حبه_نور
✍️قلب گنجشکی
😵کسانی هستند که در اثر انکار دائمی فطرت و عقلشون، در برابر حق عقلی، قلبی سنگ پیدا میکنند.
😈 همین افراد در برابر حرفهای شیطان، قلبی رئوف و کوچک، بهسان قلب گنجشک دارند! در اثر همین رقیق القلب بودن، توی امواج فتنهها عین زباله به بیرون انداخته میشن و نفاق و فتنهشون آشکار میشه.
🌿پندانه: در مقابل شیطان قسیالقلب باشیم!😁
✨«لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ؛ تا خدا به آن القائات شیطان کسانی را که دلهایشان مبتلا به مرض (نفاق و شک یا کفر) و قساوت است بیازماید (و باطن آنها را پدیدار سازد) و همانا (کافران و) ستمکاران عالم سخت در ستیزه و دشمنی دور (از حق) میباشند.»
📖آیه ۳۸، سورهی حج
#تلنگر
#به_قلم_آلاله
#از_قرآن_بیاموزیم
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @masare_ir
✨مرد دل نازک
☘️حمید خیلی دل نازک بود. اسلام آباد که بودیم. هر روز بمباران داشتیم. یک بار گفتم: «خوشم می آید یک بار بیایی و ببینی اینجا را زدهاند و من کشته شدهام . برایم بخوانی فاطمه جان شهادتت مبارک.»
🍃مرتب دور اتاق میچرخیدم و سینه میزدم. صدایش در نمیآمد. دیدم دارد گریه میکند. گفتم: «خیلی بی انصافی! تو که میروی دلم مثل سیر و سرکه میجوشد و تحمل اشکهایم را هم نداری، حالا خودت نشستی داری گریه میکنی؛ وقتی که اتفاقی هم نیافتاده.»
🌾گفت: «فاطمه! به خدا قسم! اگر اتفاقی برای تو بیفتد، من از جبهه بر نمیگردم.»
📚 نیمه پنهان ماه، جلد سوم، حمید باکری به روایت همسر شهید، نویسنده: حبیبه جعفریان، صفحه ۳۳
#سیره_شهدا
#شهید_باکری
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir
✍️میخواهی محبوب باشی؟
#قسمتسوم
🚫هرگاه همسرتان از رفتار پدر، مادر و یا یکی از اعضای خانوادهتان شکایت میکند، فوری جلویش نایستید.
💡ولو اینکه حق با او نباشد برای آرام کردن او بگویید: «حق با شماست منم اگر جای تو بودم ناراحت میشدم.»
این رفتار شما جلوی مشاجره را میگیرد. شما را فردی منصف میبیند و محبوب او میشوید😉.
🌱در یک وقت مناسب، دربارهی شکایت او و برای برطرف شدن ذهنیت همسرتان، با او منطقی صحبت کنید.
همسرتان وقتی رفتار عاقلانه شما را ببیند، کمکم شبیه شما میشود.
#ایستگاه_فکر
#همسرداری
#به_قلم_افراگل
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir
✍️فقط خانوادهی خودم
✨سر سفرهی ناهار با خودم کلنجار میرفتم که قضیه را چطور به سعید بگویم که قبولکند. مِن و منّی کردم که دیدم سعید زل زده به صورتم. ناخوداگاه با تعجب پرسیدم؛ «چیزی شده؟!»
☘️سعید زد زیر خنده. بچهها هم که مشغول خوردن غذا بودند، بدون اینکه متوجه چیزی باشند خندیدند. اما من دلهره داشتم. سعید باز گفت؛ «خب حالا بگو چی شده؟»
💠بریدهبریده شروعکردم: «سعیدجان ... راستش ... مامانم دعوتمون کرده ... برا مهمونی شب یلدا، همه هستند، اگه ما نباشیم خیلی بد میشه.» بالاخره گفتم و نفس راحتی کشیدم.
🍃تا اسم مهمانی آمد بچهها یکصدا گفتند آخجوووون. با تشری که حاصل نگرانی بود گفتم: «آروم باشید چه خبرتونه؟!»
🌾سعید مرد شوخ و خوشخندهایست. تحمل بیشتر مشکلات را با خنده و شوخی برای همه راحت میکند. اینبار با لبخند و آرام گفت: «چکارشون داری گُلای منو؟! بگو که به مادرجان چی گفتی؟!»از سؤالش فهمیدم که قصد آمدن ندارد: «گفتم که با شما مشورتکنم بعد... »
🍃_خانوم شما که جواب منو میدونی.
✨با اینکه علت نیامدنش را میدانستم، حالت حق بهجانبی گرفتم: «خب اینبار رو کوتاه بیا و با فامیلای من بد بگذرون» اخم کوچکی کرد و چیزی نگفت. دیدم که انگشتانش را میشمارد. بچهها هم از سر شیطنت شروع کردند به شمردن: «سه ... چاهار... پنج ... »
☘️_بچهها بسه دیگه ...
🌾_امروز اصلاً رو فرم نیستیا همش به گُلای من گیر میدی بزار بشمرن دیگه.
💫منتظر جواب مثبتش بودم، چون اصلاً حوصلهی دلخوری و قهر مادرم را نداشتم.
همیشهی خدا موقع دعوت به دورهمیهایی که باید بین خانوادهی سعید و خانوادهی من یکی را انتخاب میکردیم، جرّ و بحثمان میشود و آخر سر سعید راهکار خودش را عملی میکند.
اما اینبار راهحل دیگری داشت. شمردن انگشتانش را که تمام کرد، گفت: «غذاتون رو زود تموم کنین یه فکر عااالی دارم.»
🍃به سعید و ایدههایش اطمینان داشتم چون هیچوقت کاری نمیکرد که بزرگترها از او دلخور شوند. بچهها یکصدا میگفتند: «یالّا بگو یالّا بگو ...»
⚡️_دقیقاً دو شب دیگه تا یلدا مونده، امشب رو میریم پیش خونوادهی شما، باهاشون دورهمی میگیریم. فردا هم پیش خونوادهی من، ازشونم رسماً عذرخواهی میکنیم که شب یلدا نمیتونیم پیش هیچکدومشون باشیم. »
بعد با خنده گفت؛ «اینجوری هم دو شب شام مجانی گیرمون میاد و هم اینکه من به مراد دلم میرسم و شب یلدا خودمون کنار هم کلی خوش میگذرونیم، چطوره؟!! »
🍃بچهها طبق معمول از ایدهی پدرشان کلی کیف کردند. بهنظر من هم ایدهی جالبی بود. خصوصاً وقتی به این فکر میکردم که سعید دوست دارد اوقات خاص زندگیاش را در کنار من و بچههایش بگذراند شوق بینهایتی تمام وجودم را میگرفت.
#داستانک
#همسرداری
#به_قلم_قاصدک
🆔 @masare_ir
#بسم_الله
#یه_حبه_نور
✍️در امان خدا
⚔️شر دشمنان در طول تاریخ برای مؤمنان بوده است و در این میان ممکن است به ظاهر، مؤمنان دچار آسیب های مختلفی شده باشند اما خداوند وعده فرموده است که آنان را از شر کافران نگاه دارد.
🌻این وعدهها در زمان خود فرا میرسند؛ زیرا مؤمنین در حال دفاع از دین خداوند هستند در صورتی که کافران این گونه نیستند و در حال خیانت به دین خدا هستند؛ لذا خداوند مؤمنان را تنها نخواهد گذاشت.
✨« إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ؛ خدا مؤمنان را از هر مکر و شر دشمن نگاه میدارد، که خدا هرگز خیانتکار کافر ناسپاس را دوست نمیدارد.»
📖 آیهی ۳۸ ، سورهی حج
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#به_قلم_آلاله
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @masare_ir