eitaa logo
مسار
330 دنبال‌کننده
5هزار عکس
550 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ معجزه ای به نام سخن 🍀کاری نداریم به اینکه عده ای اصرار داشتند با دشمنانی صحبت کنند وپای مذاکره بنشینند که حرف را نمی‌فهمند. اما تقاضا می‌کنیم در روابط خانوادگی حتما از عنصر صحبت «تاثیرگذار»استفاده کنید😍😍 - بعضی‌زوج‌ها فکر می‌کنند، صحبت کردن تاثیر خاصی ندارد یا از بیان عقایدشان می‌ترسند یا از ترس سرکوفت و مخالفت کردن، ازبیان نیازشان خودداری می‌کنند ، حال اینکه صحبت کردن با شاخصه های خودش، هنری انسانی است که طبق« هرسخن جایی وهرنکته مکانی دارد»، اگر ازآن استفاده شود، آن وقت برکاتی معجزه گونه خواهد داشت. 🌺شایدهمه‌ی ما به همسرانی غبطه خورده ایم که در اصطلاح عام طرف را مثل موم در دستشان گرفته اند. جدا از درست و غلط بودن این موضوع، خوب است به سبک صحبت کردن این افراد بیندیشیم🤔👇 ۱/🍃این افراد اهل داد وبیداد وبی‌احترامی نیستند. بلکه با ادب و آرامش حرفشان را میزنند. ۲/🍃زمان شناسند👈 یعنی دقیقا میدانند کی و کجا چه حرفی بزنند که بالاترین تاثیر رابگذارد. ۳/🍃در سخن گفتن از لحن مناسبی برخوردارند. 👈بابیان مهرآمیز ومودبانه و از موضع پایین‌تر باهم سخن می گویند. 🌸طبیعی است تاثیرسخن اینها با کسانی که بی‌گدار به آب می‌زنند ، متفاوت است. - آری این‌گونه سخن گفتن ،هنری است که خانواده را از خطر دیوارکشی ها و طلاق عاطفی، نگه می دارد. لطفا با لحن‌ و کلام و در زمان مناسب، حرف بزنیم🥳🥳🥳 🆔 @tanha_rahe_narafte
💢 پویش مردمی 👌 ما جمعی از فعالان فضای مجازی با هدف گسترش رضایت‌مندی زوج‌های ایرانی و به بهانه ایام فاطمیه تا میلاد مبارک حضرت زهرا (س) و روز زن 💯 با «بیان خاطره، روایت‌، داستان‌، یادداشت و ... از خوبی های همسرانه» 👈 با الگوگیری از سبک زندگی سراسر عشق و نور حضرت صدیقه طاهره (س) پویش ملی را راه اندازی کرده‌ایم و تمامی همسران را به تقدیر متقابل از همدیگر دعوت می‌کنیم. ❣️ به سادگی متن (در مقابل مخاطبین مجازی خود) از همسرتان به خاطر خوبی‌هایش💕 تشکر کنید. 💗 hamsarekhoobam.ir
👨‍👩‍👧‍👦 وقت گذاشتن برای فرزندان 🔸در زمان قدیم وقت گذاشتن برای اطفال و بازی با آنها به ویژه توسط پدر و مادر، امری طبیعی بوده و از پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام نیز موارد این‌چنینی نقل شده است. 🔹 برای نمونه از حضرت زهرا سلام الله علیها نیز چنین رفتاری نقل شده است: «کَانَتْ فَاطِمَهُ تُرَقِّصُ ابْنَهَا حَسَناً و تقول: « أشبه أباک یاحسن واخلع عن الحق الرسن واعبد الها ذا منن و لا توال ذا الإحن» 🔹همانا فاطمه سلام الله علیها فرزندش امام حسن علیه السلام را تکان می‌داد و می‌گفت: حسن جان! مانند پدرت باش و ریسمان را از گردن حق بردار (حق را آزاد کن). خدایِ احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینه توز دوستی [و رفاقت] مکن. 🔸همچنین برای امام حسین علیه السلام این شعر را می‌خواندند: «أنت شبیه بأبی لست شبیها بعلی» حسین جان! تو به پدر من شباهت داری و شبیه پدر خودت علی نیستی. 📚مناقب ابن شهرآشوب، ج۳، ص ۳۹۴ 🆔 @tanha_rahe_narafte
🔴 💠 داد زدن سر شاید نظر او را جلب کند؛ اما کار درست را نمی‌آموزد.‌‌ با این کار کودک یاد می‌گیرد که او هم با داد زدن به اهدافش برسد. 💠 علاوه بر اینکه، مدام داد زدن،‌ حرف شما را برای کودک بی‌اثر می‌کند. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍️ مادر من را دوست ندارد 🍀 دست پسرش را با تندی گرفت و با فشار و زور به طرف اتاق کشاند. در کمد لباس را باز کرد تا لباس مناسبی پیدا کند. پسرش با ترس و دلهره و حالت بغض مانندی به او نگاه می‌کرد. عرق پیشانی‌اش به راه افتاد. هر وقت استرس می‌گرفت این حالت برایش پیش می‌آمد. همیشه مادرش با تندی با او برخورد می‌کرد. او هم با خودش می‌گفت: مادر من را دوست ندارد. وقتی هم می‌دید کاری از دستش برنمی‌آید برای اینکه ناراحتی‌اش را نشان بدهد، لج می‌کرد؛ اما باز هم مادر او را درک نمی‌کرد و بیشتر عصبی می‌شد. 🌸مادر لباس آبی آسمانی را از کمد بیرون آورد به او داد و گفت: همین را می‌پوشی، والا هر چه دیدی از چشم خودت دیدی. زود باش، می‌خواهیم برویم بیرون. اینبار هم مادر با تندی و عصبانیت با او برخورد کرد. دیگر به این تندی‌ها عادت کرده بود. او این لباس را دوست نداشت، چون عاشق پرسپولیس و رنگ قرمز بود؛ ولی هر دفعه با اجبار مادر این لباس را می‌پوشید و دوستانش مسخره‌اش می‌کردند. به خانه دوستش که رسید، پسرش را با اخم نگاه کرد و گفت: حواست باشد آبروی من را نبری! یک پسر هم سن و سال تو دارد، مبادا دعوا کنی! 🌺 زنگ در را زدند، دوستش با خوشرویی و لبخندی بر لب، در را برایشان باز کرد و خوش آمد گفت. بعد به محمد نگاه کرد و گفت: ماشاءالله چه بزرگ شدی. خاله را یادت هست؟! چند بار با پسرم علی، خانه شما آمدیم. از وقتی علی شنیده تو می آیی ماشین‌هایش را ردیف گذاشته تا با تو بازی کند. بدو برو پیشش خاله جان. مادرش گفت: محمد یادت باشد چی گفتم. - سعیده جان بگذار راحت باشند. چه خوب شد، آمدی دلم برایت تنگ شده بود. حالت که خوب است؟ - زهرا جان مگر این بچه حالی برایم گذاشته است؟! - سعیده جان ناشکری نکن پسر به این خوبی! - زهرا ظاهرش رو نبین چنان لجباز و یکدنده است که اعصابی برایم نمانده است. - بر فرض که لجباز است، تو برای درمان لجبازی‌اش چه کردی؟ - تمام راه‌ها را رفتم. حتی به کتک کاری هم رسیدم. 🌸- وای سعیده جان کی بچه پنج ساله را کتک می‌زند؟ حتی با حرف زدن هم مشکل حل نمی‌شود، تو باید راه‌های غیرمستقیم را انتخاب کنی. - زهرا جان دلتان خوش است. مستقیمش را نمی‌فهمد تا چه برسد به غیرمستقیم. - سعیده جان این را نگو سفارش اسلام هم بر غیرمستقیم است؛ یعنی با رفتارت به او چیزی را یاد بدهی. ببین پسر من و تو هم سن و سال هستند، راه‌هایی که من رفته‌ام را امتحان کن. البته این راه‌ها را از خودم نمی‌گویم، بلکه نوعی سبک زندگی است. اول اینکه احترامش را نگه دار و خواسته‌هایش را در نظر بگیر. بعد هم در قالب قصه‌های شیرین آن چیزهایی که دوست داری عمل کند به او بگو. من امتحان کردم خیلی تأثیرگذار است. چند تا کتاب خوب هم می‌دهم . فعلا همین کار را برای مدتی انجام بده تا نتیجه‌اش را ببینی. 🍀زهرا که به آشپزخانه رفت او به فکر فرو رفت؛ یعنی این همه سال اشتباه می‌کرده، به همین راحتی مشکلش قابل حل است. به آینده امیدوار شد و لبخندی بر لبانش نقش بست. 🍀🍀🌸🌸🍀🍀 🔹پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: «یَلزَمُ الوالِدَینِ مِن عُقوقِ الوَلَدِ ما یَلزَمُ الوَلَدَ لَهُما مِن العُقوق؛ همان گونه که فرزند نباید به والدین خود بی احترامی کند، والدین نیز نباید به او بی احترامی کنند. 📚 من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۴۸۳، ح ۴۷۰۵ 🆔 @masare_ir
❣سلام آقای خوبی ها❣ ✨آقا جانم از دست دادن یاران همراه چون حاج قاسم عزیز بسیار است. اما آقا جان، جانم به فدایت، نباشی که هنوز جوانانی هستند که هر زمان بهشان نیاز داشته باشی برای کمکت به پا می خیزند. 🌺آقا جان، جانم به ، اگر دنیا طلبان چون مگسانی گرد آن می چرخند، بدان شما یارانی دارید که دنیا را سه طلاقه کرده اند و گرد وجودی شما طواف می دهند. 🍀آقا جان، جانم به فدایت، هر کار از دستمان بر بیاید برای نشاندن لبخند رضایت بر انجام خواهیم داد. ~~~~🌹~~~~ شما هم می توانید به خداوند ، امام زمان و بقیه معصومین علیهم السلام یا شهدا نامه بنویسید و آن را با هشتگ همراه اسم انتخابی تان برای آیدی @taghatoae در ایتا ارسال نمایید. ~~~~🌹~~~~ ✨با نشر نامه هایتان در ثواب ارتباط گیری با شریک خواهید شد. ارواحناله الفداء 🆔 @tanha_rahe_narafte
🍀در ترین و بدترین شرایط، رشد به وجود خواهد آمد. 🌸با سختی ها بساز تا درخت وجودت تنومند و شود. 🆔 @tanha_rahe_narafte
همانند سوره ای از است ... که هیچ کس ... حتی نمی تواند برایت ... مانندش را ... بیاورد. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌸 مادر شهید «یوسف رضایی‌مطلق» می‌گوید: یوسفف پسر ارشدم است که در سال ۱۳۶۶ در ماووت عراق به شهادت رسید؛ آن موقع‌ها خیلی بحث روز مادر مطرح نبود. اما وقتی پسرم حقوقش را از سپاه می‌گرفت، اول می‌آمد و مبلغی به من می‌داد. خیلی حرمت پدر و مادر را نگه می‌داشت. 🌺 گاهی که به لبنان می‌رفت، از آنجا برای من لباس و روسری هدیه می‌گرفت؛ بعضی وقت‌ها هم ظرف و ظروف می‌خرید؛ من هم وسایل خانگی را برای خودش نگه داشتم که قسمت نشد یک روز وسایل را در خانه دامادی‌اش ببینم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌹 وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا با گفتاری لطیف و بزرگوارانه با آن دو سخن بگو. سوره اسرا، آیه۲۳ 🆔 @tanha_rahe_narafte
داستان های من و دوچرخه 🙎‍♂️ 🚲 👦 هوشنگ دوچرخه : 🚲 امین جان یِ مقدار آروم تر، هم من و داغون می کنی هم خودت رو به کشتن میدی.🤨 امین: 🙎‍♂️ خوش رکاب حالم گرفته😔 شاید با تند رکاب زدن حالم عوض بشه. ☹️ دوچرخه: 🚲 امین تو که بی منطق نبودی!؟ این چه مدل عوض کردن حاله!!؟ 🤔 بیا بریم پارک یِ گوشه بشینیم با هم حرف بزنیم.😊 امین:🙎‍♂️ باشه راست میگی شاید اینجوری بهتر باشه. دوچرخه: 🚲 خب حالا بگو ببینم چی شده؟ 🙂 امین: 🙎‍♂️ یادته که امروز با هوشنگ 👱‍♂️ قرار گذاشتیم با هم باشیم. وقتی تو رو تو حیاطشون قفل کردم، هوشنگ گفت الان شبکه پویا یِ فیلم قشنگ داره بریم تماشا.😃 هوشنگ 👱‍♂️گفت: دیدن این فیلم قشنگ با تخمه خوردن میچسبه😁 مامان زود باش تخمه ها رو بیار الان فیلم شروع میشه. مامان هوشنگ 🧕 گفت: پسرم کار دارم. خودت برو داخل اولین کابینت سمت راست طبقه دوم ، بردار. هوشنگ 👱‍♂️ با صدای بلند گفت: ای خدا، مردم مادر دارن ، ما هم مادر داریم. 😒 خوش رکاب من به جای هوشنگ از مادرش خجالت کشیدم.☺️ فیلم هیجانی و قشنگی بود، هوشنگ دراز کشیده بود یدفعه پدربزرگش اومد تو اتاق👴 سریع پاشدم سلام کردم و دست دادم؛ ولی هوشنگ توجهی نکرد. ناراحتی پدربزرگش رو تو چهره اش دیدم. 😔 خب منم ناراحت شدم. یواشکی به هوشنگ اشاره کردم، ولی هوشنگ با صدای بلند گفت: بچه مثبت، ول کن بابا فیلمت و ببین. 😲 پدربزرگ هوشنگ 👴 با من صحبت می کرد، یدفعه هوشنگ داد کشید ساکت! نمیذاری فیلم ببینم. 🤭 از شدت شرمساری صورتم داغ شد.😰 بابابزرگش رفت بیرون. منم خواستم برم، ولی هوشنگ آستین پیراهنم رو کشید، بشین بعد فیلم می خوایم فوتبال بازی کنیم.⚽️ بعد از فیلم اومدیم تو حیاط خودت دیدی چکار کرد.🤨 آخرای بازی بود. باباش 🧔 اومد خستگی از چهره اش می بارید. سلام کردیم. ماشین رو گذاشت داخل حیاط. در رو که بست، انگار چیزی یادش اومد. هوشنگ👱‍♂️ رو صدا کرد، پسرم بیا برو چند تا نون بگیر یادم رفته بگیرم. 🙂 هوشنگ👱‍♂️ به باباش گفت: بابا اگه گذاشتی ما بازی کنیم. چرا همش من برم نون بگیرم. تازه بازیمون شروع شده. 🤥 باباش🧔 گفت: دیگه دیر وقته. کم کم هوا داره تاریک میشه 🌄 بازی رو تموم کنید.😊 امین:🙎‍♂️ خوش رکاب وقتی شنیدم هوشنگ به باباش چی گفت!! خیلی ناراحت شدم. 😔 به باباش گفتم با اجازه تون من دیگه باید برم خونه مون. 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨ سلام ای مقصد دنیا، سلام ای مبدأ هستی 😭 دو چشم ابریم گوید: سلام ای حضرت مهدی ✨ بیا ای حضرت باران، کویر عشق تب دارد 🌎 و آرامش نمی گیرد جهان در عصر سرمستی 🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿 نامه های خود به انوار مطهر را با هشتگ همراه اسم انتخابی تان به آیدی @taghatoae در ایتا ارسال نمایید. 🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿 🌀 هر روز و شب ساعت ها وقت می گذاریم و با افراد مختلف ارتباط می گیریم. 💌 از امروز قراری بگذاریم. هر روز نامه ای خاص برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه بنویسیم. باشد مورد قبول ایشان واقع گردد. 📝 ما می توانیم چند دقیقه از روزمان را با خداوند، معصومین علیهم السلام یا شهدا با نوشتن نامه ای ارتباط بگیریم. ✨ اجازه دهیم نورشان بر های ظلمت زده مان بتابد. ارواحنا له الفداء 🆔 @tanha_rahe_narafte