eitaa logo
مشق عشق 💞🌷
119 دنبال‌کننده
787 عکس
287 ویدیو
21 فایل
کانال مشق عشق 🌷 نذر فرهنگی 🌷 نشر روایات و کتب شهدای جلیل القدر🌷 eitaa.com/mashgheshgh313 : لینک کانال منتظر شنیدن نظرات شما عزیزان درباره کانال هستیم @seyedeh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 ❣کتاب : آخرین امدادگر❣ 🧡عاشقانه های زندگی محمد حسن قاسمی 🧡 🕊 مدافع حرم 🕊 ✨نویسنده : پریسا محسن پور✨ 🌹قسمت : چهل و نه🌹 «ادامه فصل چهل و یکم» 🌹شب از نیمه گذشته و داریم به بیمارستان نزدیک می‌شویم‌، اما من عمداً سرعت قدم‌هایم را کم می‌کنم.‌ می‌خواهم✨ بیشتر حرف بزنم برایش‌، بیشتر از همه‌ این چند سالی که با هم رفیق بوده‌ایم! جاده‌ عامر امشب ما دوتا را سخت در بر گرفته است‌، شاید برای آخرین بار!😔 بغض راه گلوی‌مان را بسته و همین حالاست که بشکند...🍃 🌷یک لحظه توی دلم انگار طوفان شن بلند می‌شود:«آخ!.. دلتنگی‌های مادرم را به که بسپارم؟»😭 و بعد... خدا دست می‌گذارد روی قلبم ❤️و توی دلم تکرار می‌کنم: «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» رسیده‌ایم بیمارستان خنکای دم صبح و لحظات اذان‌، مرا یاد احمد می‌اندازد!🍃 🌸امشب یک دل سیر‌، روضه‌ عصر عاشورا می‌خواهم. محمد اذان می‌گوید و بعد از نماز جماعت می‌رود تا بخوابد‌، اما معلوم است که فکرش 💥حسابی درگیر حرف‌های من شده! حس شیطنت‌، قلقلکم می‌دهد؛ منتظر می‌شوم خوابش ببرد و بعد‌، محکم با لگد می‌زنم به شکمش!😏 می‌پرد هوا و گیج خواب‌، می‌گوید:«بگیر بخواب‌، دیگه چته؟» می‌گویم:«اون امانتی‌ها که توی قرارمون گفتم؛ بیا بذار توی جیبت‌، یادت نره!»🤔 بی‌هیچ حرفی‌، می‌گیرد و می‌گذارد توی جیب لباسش‌؛ یک سربند یا اباالفضل‌، یک جامهری سبز با تصویر حرم امام حسین(ع)❣ و رازمان! تأکید می‌کنم و می‌گویم:«ببین؛ پس قرارمون این شد که هر کی زودتر شهید🕊 بشه‌، اون یکی این امانتی‌ها رو بذاره توی قبرش!»🍃 💐برمی‌خیزد و می‌نشیند‌، خواب از سرش پریده! می‌گوید:«اصلاً از کجا معلوم اول تو شهید بشی، که اینا رو دادی دست من؟ شاید فردا هواپیمای ما رو زدن!»😒 با بدجنسی جواب می‌دهم:«تو یه موجودی هستی که فقط من می‌شناسمت! نترس هیچی‌ت نمی‌شه!!» و تلخ‌، می‌خندیم...😊 🌻باز هم شاید برای آخرین بار... دلم از آشوب و تب و تاب هر شبش افتاده است و آرام گرفته‌ام. این آخرین کاری بود که باید انجام می‌دادم برای خودم: رازم، امانتی‌هایم و حرف‌های آخرم....🍃✨🍃 ..... 💐 🌺 💐 🌺 💐http://eitaa.com/mashgheshgh313 🌺 💐 🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
990530-Panahian-MaktabeSardarSoleymani-01-18k.mp3
9.8M
🔉 (۱) 🔹️ 🌷 ♦️(ره) 👈بحث مکتب و مهمترین ویژگی های شهید سردار سلیمانی 💥یاران آخرالزمانی 💥سوره مائده آیه ۵۴ 💥مرد عمل(صاحب مکتب) ⭐تجلی مکتب در شخص ⚡کارگاه تفهیم مفاهیم 💢قصه های قرآنی 📅 جلسه اول | ‌۹۹/۰۵/۳۰ 🍂۵۴دقیقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 ❣کتاب : آخرین امدادگر❣ 🧡عاشقانه های زندگی محمد حسن قاسمی 🧡 🕊 مدافع حرم 🕊 ✨نویسنده : پریسا محسن پور✨ 🌹قسمت : پنجاه 🌹 «فصل چهل و دوم» 🌹ابر می‌بارد و من می‌شوم از یار جدا... صبح روز چهارم مرداد ماه است و چه صبح متفاوتی❗️ چرایش را نمی‌دانم ولی از همین حالا دلتنگ محمد هستم که هنوز نرفته است. وسایلش را جمع کرده و دارد با بچه‌های فاطمیون حرف می‌زند. وقت خداحافظی❄️ است و من دنبال جایی می‌گردم که فقط خودمان دوتا باشیم.🍃 🌺خودش فهمیده! از چشم‌هایم حتماً خوانده که باز هم حرف دارم برایش‌ می‌گوید: «راستی اون ست بخیه رو گذاشتم این‌جا!» و با همین بهانه می‌رویم داخل اتاق عمل‼️ تنها که می‌شویم‌، می‌گویم:«وصیت‌نامه خونه است، لای کتاب اصول بیهوشی میلر‌، توی کمدم‌.» محمد دوباره کلافه می‌شود و می‌گوید: «حسن‌، داری منو می‌ترسونی‌ها!»😒 می‌گویم:«نه بابا! برو‌، فقط گفتم که بدونی جاش کجاست!» همدیگر را محکم بغل می‌کنیم‌، محکمِ محکم...😇 محمد گریه می‌کند‌، اما... من! نه!🍃 🌷چاقوی غنیمتی که عبدالزهرا هدیه داده بود بهم، می‌خواهد پس بدهد‌، نمی‌گیرم! می‌گویم: «من که گفته بودم اگر زیر 30 ثانیه بازش کنی، مال خودت!»🍃 🌸طبق معمول لپم را محکم می‌کشد! آن طرف صورتم را می‌آورم جلو و می‌گویم:«بیا این ورم بکش؛ یه وقت از رو نری؟!» می‌خندیم! و چه خنده‌ تلخی‌...☺️ خداحافظی می‌کنیم‌، شاید برای همیشه🍃 💐ایستاده‌ام کنار جاده‌، دم در ورودی بیمارستان عامر. افکارم شناور است لابلای گرد و خاک ماشینی✨ که محمد سوارش شده است و دارد دور می‌شود. دوست قدیمی‌! مراقب دغدغه‌های‌مان باش! من مرد جنگم! جایم این‌جاست‌، میان آتش و خون و بوی باروت! تو بمان و مرد جهاد🔆 فرهنگی باش، تا حرف رهبرمان زمین نماند. رفیق صمیمی‌! جانِ تو و جان قول و قرارهای‌مان... فَاللّه خَیر حافِظاً و هو ارحَم الرّاحِمین🍃✨🍃 ..... 💐 🌺 💐 🌺 💐http://eitaa.com/mashgheshgh313 🌺 💐 🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20200828-WA0007.mp3
7.73M
روز هشتم محرم نجوا با شهدا و روضه حضرت علی اکبر🖤 ..🇮🇷🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معرفت این بچه شهید به اهل بیت علیهم السلام خصوصا خانم زینب سلام الله علیها انسان را تکان می دهد 😭🤲😓 http://eitaa.com/mashgheshgh313 🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴🌷🏴
🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌺 💐 🌻 بسم الله الرحمن الرحیم 🌻 ❣کتاب : آخرین امدادگر❣ 🧡عاشقانه های زندگی محمد حسن قاسمی 🧡 🕊 مدافع حرم 🕊 ✨نویسنده : پریسا محسن پور✨ 🌹قسمت : پنجاه ویک 🌹 «فصل چهل و سوم» 🌹دیشب نشسته بودیم دورهم و من داشتم از خاطرات دوران سربازی و قبولی‌ام در آزمون استخدامی سپاه می‌گفتم که یک دفعه مجروح بد حال آوردند.🍃 🌷گلوله خورده بود به قفسه‌ سینه‌اش و ما تا نیمه‌های شب در اتاق عمل‌، در گیر جراحی‌اش بودیم. عمل که تمام شد بی‌سر و صدا یک گوشه‌، نماز صبحم🌞 را خواندم و رفتم برای استراحت‌. این روزها تمام تلاشم را می‌کنم که به زور هم شده لبخند ☺️از لب‌هایم حذف نشود. دو حس متناقض در وجودم پا گرفته که گیجم 😇می‌کند! حس شعفی که نمی‌دانم یک‌باره از کجا پیدایش شده و بغضی مدام آن هم از نوع چسبیده به راه هوایی❗️ 🌺امروز شنبه‌، نهم مرداد ماه است‌. طبق برنامه‌ همیشگی‌، قرار است دو نفر از پرستاران سوری بیمارستان مایِر با جایگزین خود در نُبُل و الزهرا تعویض شیفت شوند.🍃 🌻دکتر علی(فوق تخصص جراحی عروق‌) پیشنهاد داده با چند نفر از بچه‌های بیمارستان، همراه پرستاران سوری‌، برویم منطقه‌ نُبُل و گشتی بزنیم. با بهداری خانات هماهنگ می‌کنیم و راه می‌افتیم سمت نبل. کارهای‌مان که تمام می‌شود بازدید کوتاهی از منطقه داریم. با همه‌ بچه‌ها عکس یادگاری✨ می‌گیرم و بی‌هوا از دکتر علی حلالیت می‌گیرم. بعد از گشت‌زنی در نُبُل، سری می‌زنیم به گلزار شهدا🕊گلزار شهدایی متفاوت‌، با گل‌هایی که جای سنگ قبر کاشته شده اند. و سکوت منطقه‌ الزهرا‌، حس و حال عجیبی دارد...🍃 💐عکس زن‌ها و بچه‌های بی‌گناه و سربازان و مجاهدین سوری که این‌جا آرام گرفته‌اند و دیدن چهره‌ شهدایی🕊 که از درون قاب عکس‌ها‌، انگار دارند مرا صدا می‌زنند، قلبم❣ را عجیب به طپش می‌اندازد‌، اما به روی خودم نمی‌آورم. از کنار مزار شهدا می‌گذرم و می‌روم سر مزار عموی محیی‌الدین‌، زانو می‌زنم. حسی از درون افتاده به جانم‌... سجده می‌روم و سنگ مزارش را می‌بوسم😘 صورتم را می‌گذارم روی قبر و با داغی سنگ مزار چند لحظه از درون تهی می‌شوم.🍃 🌸می‌خواهم با نسیمی که از کنارم می‌گذرد برخیزم و سبکبار از روی زمین کنده شوم. دلم پرواز می‌خواهد! همین! والسلام!🍃✨🍃 ...... 💐 🌺 💐 🌺 💐http://eitaa.com/mashgheshgh313 🌺 💐 🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐
990531-Panahian-MaktabSardarSoleimani-02-18k.mp3
5.55M
🔉 (۲) 🔹️ 🌷 ♦️(ره) ⭐چرا دستورات دینی در همه چیز! ⭐هم اندیشی(تدبر،حکمت،تفکر) ⭐وصیت نامه سردار ⭐سفارش ولایت فقیه به علما ⭐گنجینه کشف نشده دفاع مقدس ⭐علت علاقه مردم به سردار 📅 جلسه دوم | ‌۹۹/۰۵/۳۱ 🍂۴۱دقیقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا