هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 قصهی ثبات در منطقه و «مُلک لایَبلی»
✍🏻 سیدمیثم میرتاجالدینی
🔹هر انسان عاقلی به ثبات محیطی که در آن زندگی میکند علاقه دارد و از آشوب میپرهیزد. چون در یک فضای آرام و با ثبات میشود برای خیلی چیزها برنامه ریخت، از جمله اقتصاد!
🔸از همین رو شیطان، آدم را با میل به ثبات میفریبد: فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ. ای آدم میخواهی تو را به سوی درخت جاودانگی و مُلکی که هرگز کهنه نشده و بلاء نمیبیند راهنمایی کنم؟
🔹کیست که نخواهد مالک مُلکی شود کهنه ناپذیر؟ حاضر در سرزمینی همواره در ثبات و بیکشمکش؟ دور از آشوب و نیرنگ و جنگ؟ آسوده از درگیری و بلاء؟!
وسوسهانگیز است که شیطان میتواند به وسیله آن آدم ابوالبشر را وسوسه کند و بگوید: راه دستیابی به چنین مُلکی، خوردن از میوهی ممنوعه است.
🔸...و کیست که نداند خوردن از میوهی ممنوعه آغازی بود برای گوش به فرمان کردن آدم و وابسته کردن او به دانستنیهای ابلیس. پس آدمی خورد و چشمش به جهان دون باز شد: فَأَكَلَا مِنْهَا فَبَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا. سپس احساس کرد چیزی از او نمایان شده که مایل نیست عیان باشد. آدم غرقش نشد. به حکم فطرت برگی چید و اندام جنسی خود را پوشاند.
🔹اولین آموزهی ابلیس و آغازین وسوسهی او، حریم آدم را نقض میکرد. آدم بدون حریم، حرمت هرکسی را خواهد شکست. عصیان همین است که فرمود: وَعَصَىٰ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَىٰ. اما آدم عصیان را به طغیان نرساند. حریم خود را نقض کرد اما حرمت دیگری را نشکست. پس توبهکار شد و هدایت طلب کرد. خداوند پذیرفت ولی لاجرم هبوط اتفاق افتاد. "مُلک لایَبلی" که نیامد هیچ، پای آدمی به جهان تغییر و تغیّرها گشوده شد.
🔸پیش از این خدا گفته بود ای آدم تو در جایی هستی که نه گرسنه میشوی و نه عریان: إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَىٰ. نه تشنه میشوی و نه نیازمند: وَأَنَّكَ لَا تَظْمَأُ فِيهَا وَلَا تَضْحَىٰ.
ثبات مگر همین نبود؟ آیا آدم چیزی را که داشت فروخت تا چیزی را بخرد که داشت و فروخت؟ ثبات را داد برای به دست آوردن ثبات؟ آری! سرابی آمد و آب را بُرد.
🔹اکنون در وادی دنیا و در منطقهی ما شیطان مجسمی به نام آمریکا وعده ثبات میدهد و وسوسه میانگیزد. به شرط آنکه میوهی ممنوعهای را گاز بزنیم به نام: «عادیسازی روابط با #اسرائیل ». اینجا نیز داستان فریب آغازین موبهمو تکرار میشود. آیا به وسوسه شیطان بزرگ دل بسپاریم و چشممان به جهان دون باز شود؟ سپس حریم بدریم و حرمت بشکنیم؟ آیا همانی که ثبات را از منطقه ما گرفت، بناست بُنمایهی ثبات شود؟ همان صلحی که همه صلحها را بر باد داد، بناست در منطقه صلح بسازد؟ حاشا و کلا!!
🔸 #رهبر_انقلاب: در این منطقهی ما، اساس مشکل ــ که این درگیریها و جنگها و نگرانیها و دشمنیها و مانند اینها را به وجود میآورد ــ ناشی از حضور همان کسانی است که دم از صلح و آرامش منطقه میزنند؛ یعنی آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی. اینها اگر شرّشان را از این منطقه کم بکنند، بدون شک، این درگیریها، این جنگها، این برخوردها بکلّی از بین خواهد رفت و کشورهای منطقه میتوانند خودشان را اداره کنند، منطقهشان را اداره کنند، با هم با #صلح و سلامت و عافیت زندگی کنند.
🔺پ.ن: کاش آن کشورهایی که «سوآت»شان نمایان شده، توبه کنند و در پی فطرت خویش، برگی بجویند. کاش عصیان را به طغیان نرسانند. اینگونه شاید هبوط کنند اما سقوط نخواهند کرد.
🆔 @Qasas_school
🔰 تمنای مرگ| چندخط درباب چالشی که برای اسرائیل آفریدهایم!
تحلیلی که دربارهی #جمعه_نصر وجود دارد این است که اسرائیل نتوانست بزند.
من از یک منظر با این تحلیل موافق نیستم؛ چون معتقدم اسرائیل هم توان زدن را دارد و هم تمایلش را. واقعبین که باشیم میدانیم این دشمن وحشی میتواند از بیت رهبر تا اجتماع مردم را بزند. میتواند هواپیمای حامل رئیسجمهور را در سفر پرخطر قطر بزند یا وزیر امور خارجه را در خاک لبنان ترور کند.
تمایل به این ترورها را هم دارد. این را در یکسال اخیر با چنددههزار شهید فلسطینی راحت میتوان ثابت کرد.
همین فردا هم میتواند هر نقطهای از ایران عزیز ما را بزند. تکرار میکنم که تمایلش را هم دارد.
پس ما امروز با اجتماع در نماز جمعهی میلیونی چه چیزی را به چالش کشیدیم؟
باید برای پاسخ، ماهیت اقدام رهبری برای خطبهخوانی، اجتماع پرشور مردم و خطرپذیری مسئولان را درک کرد.
این همه در این دوسهروز اخیر یعنی ایران در سه سطح رهبری، مسئولان و عامهی مردم آمادهی شهادتند و از مرگ هراسی ندارند.
چیزی که در میان صهیونیستها غائب است همین روحیهی شهادتطلبی است.
قرآن از این حالت روحی و این عزم عظیم به "تمنای موت" یاد میکند.
در سورهی جمعه که از قضا باید در نماز جمعه خوانده شود، خداوند به یهودیان میگوید: آیا مدعی هستید که از اولیاء خدایید؟ پس تمنای مرگ کنید! هرگز... هرگز چنین نخواهید کرد چون شما ستمکارید.
آنچه ما امروز به چالش کشیدیم نه توان نظامی و نه میل به وحشیگری اسرائیل، که تمنای مرگ آنها بود.
از این دشمن هار، هر چیزی برمیآید. مگر اینکه نمیتواند هرگز در سطح رهبری، مسئولان و عامهی مردم اینگونه به عرصهی "مرگ و زندگی" بیاید.
در این نبرد هم کسانی پیروزند که شهادتطلبی را مشق کردهاند نه آنها که جرأت تمنای مرگ را ندارند.
#سید_میثم
@Masihane
🔰 پیمان ابراهیم و عهد ابوابراهیم
روند عادیسازی رابطه میان کشورهای اسلامی منطقه با سرطان بدخیمی به نام اسرائیل، منجر شد به " #پیمان_ابراهیم ".
اما ناگهان ابوابراهیم برخاست و در ۷ اکتبر، #طوفان_الاقصی را به پا کرد تا پیمان ابراهیم یک آلترناتیو داشته باشد به نام عهد ابوابراهیم!
از آن روز به بعد کشورهای منطقه باید انتخاب کنند طرف پیمان ابراهیم میایستند و هیزمی میشوند بر آتش نمرود زمانه و هولوکاستی میسازند برای فلسطین و فلسطینی یا عهد ابوابراهیم را تجدید میکنند و فتنهی آدمیتسوز صهیونی را میبرند به مسیر"بردا و سلاما" که تنها مسیر بازیابی صلح و آرامش است.
اما...
آیا از کشورهایی که کوره و تنور اقتصادشان گرم است به همین آتش نمرود، میشود توقع تجدید عهد ابوابراهیم داشت؟
من گمان میکنم اینها خدایی کدخدای جهان را بر دنیای دون خود پذیرفتهاند و تا افول این خدای وهمی را نبینند، همچنان دوستش خواهند داشت.
اینجاست که راهبرد کلان میشود شکستن بت آمریکا و نشان دادن افول این تمدن متوحش تا مسلمانان یکبار دیگر ابراهیموار زمزمه کنند: لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ (انعام/۷۶)
جمهوری اسلامی در این ماجرا، فراتر از ایستادن در طرف درست تاریخ که حمایت از مظلوم است، در جغرافیای جنگی هم جای درستی ایستاده؛ مقابل آمریکا.
#سید_میثم
@Masihane
همین که بمیریم، مُردار میشویم و مردار عفنی است که باید دفنش کرد و روی مدفنش سنگ کشید تا حتی نمی به بالا پس ندهد.
برای رهیدن از "مُرداری"، چاره چیست جز "کلمه شدن" و "خون گشتن"؟
مگر کسی میتواند خون را بکشد چون پدیداری خون از کشتن است؟ و مگر کسی میتواند کلمه را در خاک کشد آنگاه که رفعت یابد و بالا رود؟ نسبت کلمه و خون، نسبت مسیحا و یحیاست در کلام وحی و نسبت زینب و حسین در تاریخ!
اکنون غزه نه در حال خون دادن که در حال "خون شدن" است و چون هنوز از ما به این مسیر راهی نیست، کاش کسی بگوید طریقهی کلمهگی را!!
پ.ن: چون رفتن سرخ نمیشاید، پس رفعت سبز چگونه باید؟
بعدتر.نوشت: کلمه شدن غیر از کلمه گفتن و خون گشتن سوای خون دادن است!
۱۷ آبانِ سالِ۳
#سید_میثم
@Masihane
ابتر کردن «داشت و انباشت» دشمن
1⃣ کوثر را گفتهاند: «خیر کثیر». خب یعنی چه؟ آیا به معنای کثرت و زیاد بودن امکانات، نفرات، اعتبار و آبرو، نعمات و... است؟
نه!!. «خیر کثیر» یعنی داشتن طرحی کلان که ثمرهی تمام داشتههای رقیب و دشمن را هم برای خود بردارد. سادهترش یعنی دشمن سالها زحمت بکشد، نیرو و عِدّه و عُدّه جمع کند، سپاه و ارتش بسازد، نهادهایی تدارک ببیند، مرزهای دانش خود را جابهجا کند بر تکنولوژی خود بیافزاید، ولی تو طرحی بریزی که ثمرهی همهی «داشتها و انباشتها» به جانب تو سرازیر شود. در این چنین موقعیتی است که دشمن تو، ابتر و ناقص و بیثمر میماند و تو از زمین امکانات و زمینهی تلاشهای دشمن خویش، بهرههای فراوان درو میکنی و در آنی از «تکاثر» او به «خیر کثیر» میرسی! چون بند اسارت دشمن و قید اطاعت گردنکشان را از عهده و گُرده آن همه منابع طبیعی و انسانی برمیداری و کوثر همین است.
2⃣ مثلا سالهای متمادی شیطان تمام داشتههای خود را به کار میبندد و یک جبهه تاریخی عظیم علیه حق شکل میدهد و دستی پربرگ را روی میز خویش میچیند ولی در چشم برهم زدنی، تمام ورقها به نفع حق و حقیقت برمیگردد. چنین دشمن بیثمر و ابتر ماندهای حتمی خشمگین میشود و کینهتوز. خدا به آن میگوید: «شانئ». چنانچه ابلیس گمان میبرد ثمره 6هزارسال عبادتش (نماد کثرت) را به وقت تعیین خلیفهی خدا بر روی زمین میچیند ولی ثمره آن همه عبادت عائد آدم شد. ورقها به نفع او برگشت و از ابلیس چیزی نماند جز دشمن کینهتوزی که قسم خورد: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» (ص/82).
3⃣ روایات میگویند «کوثر» یا همان «خیر کثیر» فاطمه است. این روزها دغدغهی من شده یک چیز: «نشان دادن طرح کلان خدا و رسول در تاریخ» و یافتن شواهدی مبنی بر اینکه چگونه فاطمه تمام ورقهای دشمن و «داشت و انباشت» او را به نفع حق و حقیقت برمیگرداند که در نتیجه «عدوّ»، «شانیء» میشود و کینهتوز، و این کینهی شتری حتی وقتی در کربلا به فجیعترین شکل ممکن سر باز میکند، باز التیام آتش و دوزخ درون سینههاشان نیست؟! فاطمه در تاریخ با چه طرحی، مُهرههای شیطان را از قید و بند اسارت و اغواء میرهاند و «احتناک» و افسار را از دهان و برهان خلق برمیدارد و با مِهر خویش مُهر از قلوب برمیکَنَد و «فکّ رقاب» میکند تا آنها برگردند و بروند و برویند... و درنتیجه خیر، کثیر شود و به کوثر رسد و شرِّ تکاثر، کاستی یابد؟
پ.ن1: کاش خود حضرت زهرا عنایتی کند برای یافتن برگهایی از تاریخ که آینهی نمایانندهی طرح کوثر او شود! ورنه دست ما همچنان کوتاه و خرما بر نخیل...
پ.ن2: امروزه نیز «مقاومت»، اسرائیل را با آن همه تکاثر و کثرت «داشت و انباشت»، ابتر کرده و ما هنوز نمیفهمیم چگونگیاش را هرچند میبینیم هستیاش را.
#سید_میثم
#فاطمیه #کوثر
@Masihane
🔰 شیعهی بنیاسرائیلی | صفر
🔸مقدمه اول: اصطلاح "ایرادات بنیاسرائیلی" را کمابیش جامعهی ما میداند. این اصطلاح اشاره به ایرادهای قوم بنیاسرائیل دارد آن زمان که با کلیت طرح حضرت موسی همراه نبود و همواره در پی هر سیاست و حکمی، چونوچرا میکرد.
🔹مقدمه دوم: در روزهایی به سر میبریم که بلیهی ایرادات بنیاسرائیلی به بخشی از جریان حزبالهی و طرفداران نظام سرایت کرده. درعین آنکه نقدهای بسیاری میتوان به عملکرد نظام داشت اما الحق که برخی ایرادات از بیخوبُن بنیاسرائیلی است چون برخی از حزبالهیها هنوز کلیت طرح نهضت اسلامی و امتداد آن یعنی نظام اسلامی را درک نکردهاند.
🔸مقدمه سوم: بهمرور یادداشتهایی منتشر خواهم کرد با نام "شیعه بنیاسرائیلی"! لفظ شیعه در اینجا به معنای پیرو و طرفدار است. اما این پیرو و طرفدار، بنیاسرائیلی است چون طرحی را که ظاهرا دنبال میکند، عمیقا و بهدرستی نشناخته و این فقدان شناخت سر بزنگاههای حساس، مثل دمخروسی بیرون میزند.
🔹مقدمه چهارم: هرچند ضرورت پیش کشیدن این بحث از زمان کرونا و تندادن نظام به واکسیناسیون پدید آمد و بعدها در انتخابات ریاستجمهوری پررنگتر شد؛ لکن حوادث، مطالبات و تحلیلها حول مقولههایی مانند #حجاب و #مقاومت نشان داد این بحث ضرورتی صدچندان دارد. مصداقیتر بخواهم بگویم وقتی عدهای در تحلیلها سران لشکری و کشوری را به کمکاری و حتی خیانت متهم کردند، بنیاسرائیلی بودن ایرادات برایم وضوح بیشتری یافت.
🔺پس به مرور یادداشتها را با عنوان شیعهبنیاسرائیلی منتشر خواهم کرد و اگر همدرد و همنقدیم یا خدای ناکرده مورد نقدید، این حرفها تقدیم شما باد!
#سید_میثم
@Masihane
🔰 شیعهی بنیاسرائیلی | یک
🟡 کمرنگ شدن مرز میان واژهها و مفاهیم، اغتشاش در زبان و اندیشه را پدید میآورد. از دیگر سو برای شفاف کردن برخی مواضع سیاسی یا حتی فهم راهبردهای اساسی، نیازمند مرزکشی میان مفاهیم و واژگانیم.
⚫️ مثلا: باید میان "حرکت" و "تحرک" فرق گذاشت. چنانچه میان "مردم" و "توده" فرق است و بین "جمهوری" و "دموکراسی" تفاوت!
🟡 حرکت، با آگاهی رخ میدهد و تحرک با تحریک! در حرکت، اراده وجود دارد و در تحرک میل.
⚫️ به بیان سادهتر: گاهی شما #مردم را از چیزی آگاه میکنید و آنها با اراده و خواست خود، به سمتی حرکت میکنند و گاهی امیال #توده را تحریک میکنید تا آنها را به تحرک وادارید.
🟡 قائل بودن به تفاوت میان حرکت و تحرک، در طبقهبندی و صورتبندی و قضاوت سیاستگذاریهای یک حکومت و حاکمیت بسیار مفید است.
⚫️ بخش مهمی از ایرادهای بنیاسرائیلی که به اسم نقد درون گفتمانی به عملکرد جمهوری اسلامی وارد میشود، بازگشت به نفهمیدن بنمایههای اصلی و اصیل جمهوری اسلامی دارد.
🟡 مثلا: عدهای "مردم" را صرفا "توده" میدانند و درنتیجه از حاکمیت تقاضای تحریک امیال توده را دارند، درحالیکه جمهوری اسلامی در افق دید خود دنبال حرکت مردم است! در نگاه این افراد، اگر رسانهی ملی نتواند سلبریتیها را برای تحریک توده به خط کند، ایرادات خود را به سمت آن نشانه میروند.
⚫️ البته اینجا یک سوال جدی بروز میکند: آیا جمهوری اسلامی میتواند از ابزارهای مدرن در جهتی خلاف غایت آنها استفاده کند یا خیر؟ مثلا درحالیکه رسانه برای تخدیر و تحریک امیال تودههاست، آیا میتواند به دنبال رسالت آگاهیسازی عمومی برود؟
🟡 این سوال چون در سطح نظری پاسخ درخوری نگرفته منتقدان، دو گروه میشوند: یا نسخهی هر امر مدرنی را با گفتن"ذاتا پلید است" میپیچند و یا تقاضای تن دادن به تمام لوازم هر امر مدرنی را دارند. گویی در میان این دو بودن ممکن نیست، چون التقاط است و شترگاوپلنگ.
⚫️ همین اتفاق را در عرصهی علمی/نظامی میتوان شاهد بود. آنجا نیز یا باید به قواعد جنگهای نوین تن داد و سلاح کشتار جمعی ساخت و حتی از تریبونهای نمازجمعه تقاضای تغییر فتوای رهبری را فریاد زد و توده را به سمت مطالبهی رونمایی از بمب اتم تحریک نمود و یا از اساس منکر هر نوع برنامهی هستهای شد ولو به نحو صلحآمیز آن. دراینباره بیشتر خواهم نوشت..
#سید_میثم
@Masihane
🔰 شیعهی بنیاسرائیلی | دو
⭕️ در باب برگزاری فاطمیه در بیت و بهانههای بنیاسرائیلی دو گروه از شیعه
⚫️ برچسب "سنیگری" سابقهی درازمدتی در جامعه دارد و منظورش رفتارهایی است که برخی شیعیان در راستای کم کردن اختلافات میان شیعه و سنی انجام میدهند ولی در نظر "برچسبزنان" کوتاه آمدن از هویت شیعی و نوعی "سنیگری" است.
🟡 یکی از بهانههای شیعهی بنیاسرائیلی آنجاست که جمهوری اسلامی نسبت به مناسکی مانند جشن نهم ربیع و عزای دهه محسنیه و... برخورد "سنیگرانه" دارد. چرا؟ چون نه تنها به توسعهی این مراسمها کمک نمیکند که مانع ترویج آنها هم میشود.
⚫️ برخی هم کمی همدلانهتر و دلسوزانهتر این تئوری را میسازند که اگر جمهوری اسلامی با تمایلات شیعی خاص و تندوتیز همراهی نکند، این تمایلات به شکل رادیکالی در تقابل با اهلسنت یا سرشاخ شدن با خود جمهوری اسلامی بیرون میزند. پس بهتر است به این تمایلات شیعی میدان و بها داده شود.
🟡 اینجاست که میشود فهمید برخی اساسا حکومت دینی و جمهوری اسلامی را تا زمانی میخواهند که درخدمت مناسک خاص و سنیستیزانه باشد وگرنه بود و نبود این حکومت دینی هیچ اهمیت یا حتی توجیهی ندارد و حتیتر ممکن است سنیگری را ترویج کند. پس باید به بهانههای مختلف، نظم و نظام مستقر را کوبید و راههایی برای نافرمانی مدنی در سطح برپایی مناسک یافت.
⚫️ جالب آنکه در همین نقطه باز "امتگرایانی" هستند که چنان به کمرنگ شدن مرزهای هویتی قائلند که برگزاری فاطمیه در بیت رهبری را مورد نقد قرار میدهند و این موضوع را تناقض رفتاری حاکمیت با شعارهای وحدتی میدانند. یعنی میگویند: حاکمیت از یکسو شعارهای وحدت و برادری با اهلسنت میدهد و از سوی دیگر در بیت رهبری مراسم فاطمیه برگزار میشود. این تناقض است.
🟡 با این زمینه و این سبک از بهانههای بنیاسرائیلی، حالا میشود فهمید برگزاری مراسم فاطمیه توسط رهبرانقلاب چقدر واجد اهمیت است. اینکه در بالاترین سطح از حاکمیت، مراسمی مثل فاطمیه برگزار میشود که به لحاظ تاریخی متضمن تقابل با بزرگان اهل سنت است ولی هرگز به اختلاف شیعه و سنی دامن نمیزند، یعنی جمهوری اسلامی درحال ساختوپرداخت فرمولی است که در عین حفظ مرزهای هویتی مشخص با اهل سنت، دعواها و نزاعهای فرقهای را ترویج نمیکند. کاش قدر این تعدیلکنندگیها و عقلانیتِ در میانه ایستادهیِ جمهوری اسلامی را بدانیم!
#سید_میثم
#فاطمیه #بیت_رهبر
@Masihane
🔰 شیعه بنیاسرائیلی | سه: تاریکخانه سوریه
🔹 طبق اخباری که از #سوریه میرسد، گویا این کشور اعم از مردم و ارتش -به استثناء برخی- تصمیم بر عدم مقاومت (نه عدم تصمیم بر مقاومت) دارند. تصمیم بر عدم مقاومت یعنی سوریه به صورت کاملا آگاهانه، بنایی بر مقاومت ندارد. این تصمیم نه ناشی از نوعی بیارادگی که ناشی از اضطرار است. گویا سوریه به این نقطه رسیده که راهی جز پیوستن به مدل توسعه آمریکایی ندارد.
🔸 این روزها به ما نشان میدهد که مقاومت در برابر توحش گروههای تروریستی با همه دشواریها، آسانتر از مقاومت در برابر ایدهها و مدلهای #توسعهی_اقتصادی ماهیتا آمریکایی/استعماری است.
🔹 با این زاویهی دید، نه میتوان دولتمردان ایرانی را به ضعف متهم کرد و نه فرماندهان لشکری را به سستی و نه حتی میتوان بر صداوسیما خرده گرفت. سوریه نه مستعمرهی ما بوده که اکنون سخت نگران از دست رفتن منافع استعماری خود باشیم نه نیروی نیابتی ما در منطقه. هرچند پشتیبان مهمی برای جبهه مقاومت بود. طبعا و قطعا نقدهای زیادی به سیاست و عملکرد ما در قبال سوریه وارد است ولی عجالتا شکل کلی تصمیم نظام غلط نیست چون نمیتواند بینسبت با خود حوادث سوریه و تصمیمشان باشد.
🔸 من نگرانیهای مسئولانه برای جبهه #مقاومت و ناراحتیهای دلسوزانه را درک میکنم ولی در همین نقطه و لحظه، از عمق دل و قلب به شرف و وفاداری مردم ایران درود میفرستم که چهل سال با وعدههای رنگین "قطر و کویت و امارات و عربستان شدن" سراغشان میآیند تا مقاومت خود را در برابر طرح کلی آمریکا و مدل توسعهی حاکم بر منطقه بشکنند و تنشها را با اسرائیل به مثابهی دروازهی تجاری/اقتصادی کم کنند و اگر نه دست دوستی که دستکم دست از دشمنی با این غدهی سرطانی بردارند و چشم بر روی جنایتها و کودککشیها ببندند و مظلومی را وانهند و نهایتا در قامت یک سازمان خیریهی بینالمللی چون قطر ظاهر شوند و عذاب وجدان اسلامی را کاهش دهند؛ اما این مردمِ مقاوم ایران با تمام سختیها و مصائب کوتاه نیامده و نشان داده که میخواهد نظم استعماری/استکباری/استحماری آمریکایی را بشکند.
این میزان از ارادهی جمعی و مقاومت ملی را در کدام کشور اسلامی میتوان یافت؟
🔺سوریه و هر کشوری که بنای مقاومت دارد، همچون نگاتیوی است که به تاریکخانه میرود و یا در آن به ظهور تواناییهای خود میرسد و یا از هستی ساقط میشود.
#سید_میثم
@Masihane
در روزهای پسا بشار در سوریه باید منتظر ماند و دید آیا سوریه مسیر یکپارچگی ملی و همبستگی اسلامی را طی کرده و با بهرهگیری از مدل توسعهی غربی، به سوی قطر و امارات و... شدن گام برمیدارد، یا سوریه همچون لاشهای با چنگ و دندانهای طمّاع داخلی و خارجی تجزیه شده و به سمت لیبی شدن خواهد تاخت؟!
هرکدام که رخ بدهد، در شکلگیری ذهنیت و تصمیم ایرانی بسیار مؤثر خواهد بود!
۱۸ آذر ماه سال۳
#سید_میثم
@Masihane
🔰 یک سوزن و یک جوالدوز
با تپسی آمدم ایستگاه قطار محمدیه. راننده یک مرد حدودا چهل ساله است. از اینها که توی پشت صحنهی موکبها زیاد میبینیم. هیکلی. با ریش تقریبا بلند و صدای تو پُر. میگوید اهل سفر رفتن نیست ولی سالی هفتهشتباری کربلا میرود. بحث میرسد به سوریه. به نگرانیهایش که اینروزها شبیه آن را توی استوری رفقا و دایرکت اینستاگرام زیاد دیده و خواندهام. خلاصهاش میشود نگرانی از کم شدن یک دانه کاشی از حرم.
میترسد که مبادا کار به عراق هم بکشد و دوباره زرتی مرز را ببندند. میگوید تنها دلخوشیام همین زیارت است. میفهمم. از این آدمها قبلا هم دیدهام. ماجرای عشق است. البته دلم میخواهد یک سوزنی نثارش کنم ولی نمیشود تا قبلش جوالدوزی به خودمان نزنم.
حالا چرا سوزن و چرا جوالدوز؟!
بگذارید طوری بگویم که متهم نشوم.
کدام بچهشیعهای را میشناسید که حضرت زینب جانش نباشد و کدام بچهسیدی را میشناسید که با فکر تعرض به در و دیوار حرم عمهاش، از فرط غیرت مجنون نشود؟
من هم یکی از آن همه. اما واقعا چرا آنقدری که افتادن یک خال به کاشی حرم زینب کبری نگرانمان میکند، ستم دیدن هزاران انسان در سوریه به دست اسد یا به چنگ داعش و تکفیری و تحریری؛ نگرانمان نمیکرد و نمیکند؟ من غیرت دوستانم را درک میکنم ولی بیخیالیشان نسبت به "مردم" را نه! مردم هم یعنی مردم! یعنی "الناس"! نه صرفا شیعه! این از سوزنش. اما جوالدوز! مگر ما جماعت حزبالهی هم در یک سطح دیگر، نگران مقاومت نیستیم و سوریه را صرفا به مثابهی خط مواصلاتی باروبنه و باروت به حزبالله عزیز نمیخواستیم؟ باز هم تقریبا بیخیال مردمی که نه در دولت اسد سرنوشت معینی داشتند و نه در حکومت این جماعت قدیمی/سلفی و تازه از راه رسیده!
همین الان مگر چیزی غیر از این نگرانی در لابهلای سطور تحلیلی متبلور است؟ حتی آنها که تحلیل میکنند "در سوریه شکست خوردیم چون مردم سوریه را نداشتیم!" ته همین حرف از مردم هم میرسد به خرج کردنشان به نفع یک ایده. صریحش قول همان بزرگواری است که میگفت: "ولو نصف مردم دنیا کشته شوند!"
مگر نمیگویند و نمیشنویم: گوربابای بشاراسد؛ ما #سوریه را برای #مقاومت میخواستیم نه برای بشار! حالا پسر حافظ اسد رفته که رفته! مراودات را با دولت و حاکمیت جدید برقرار میکنیم! به چه غایتی؟ آوردنشان سرخط تا راهبرد کلانمان درهم نریزد. اسمش هم میشود: استراتژی ما! خب همین یعنی سوریه را برای مردمش نمیخواهیم! وگرنه شاید همه چیز طور دیگری پیش میرفت!
البته من منافع ملی و عمق راهبرد و... را میفهمم. برقراری روابط با همسایه و کشورهای منطقه را هم. اتفاقا این تنها راه است برای منزوی نشدن ایران. من مبارزه با اسرائیل حتی دوشادوش شیطان را هم میفهمم. اما نگرانم. صدبرابر نگرانی رانندهی تپسی. نگرانم که مبادا چشم وا کنیم و ببینیم شدیم شبیه کسی که سالها با آن جنگیدهایم.. شبیه استکبار جهانی! بیتوجه به "مردم". فدا کنندگان آنها برای نیل به مقاصد حتی مقدس!
اینجاست که دلم برای مردی تنگ میشود که خودش را فدایی "مردم" و خدای مردم میخواست وقتی که مینوشت: سلاح به دست گرفتم برای دفاع از آن زن هراسان. چقدر ما شبیهاش نیستیم!
۱۹ آذرماه سال۳
#سید_میثم
@Masihane