eitaa logo
مسیر فقاهت
2.3هزار دنبال‌کننده
216 عکس
11 ویدیو
37 فایل
🔸 کانال مسیر فقاهت محلی برای #تامل پیرامون داده های فقهی _اصولی و ارائه نکات کاربردی در مسیر فقاهت ✍️صادقی/دانش پژوه فقه و اصول مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) قم 💠نقل مطالب فقط با #ذکر_منبع💠 شناسه ادمین ( @Masirefeghahat ) 🌱تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰عرف و استخدام{بخش دوم} 🔸در این رابطه آیت‌الله العظمی شبیری معتقدند که اساسا نظر عرف مساعد با مسأله استخدام نبوده، بلکه آن را اشتباه می‌داند. ایشان در درس خارج فقه صوم چنین می‌گویند: «من نتوانستم متقاعد شوم كه در لغت عرب يا زبان فارسي مسئله‌ی استخدام وجود ‏داشته باشد. و به نظر می‏ رسد كه عرف هم با استخدام مساعد نبوده و آن را اشتباه ‏می‌داند. لذا مواردی كه به صورت استخدام نقل می‏ شود، اشتباه است و مرجع ضمیر بايد از ‏اول در معنای ديگری استعمال شده باشد.‏ 🔄مثلاً آيه شريفه « وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ ‏اللَّهُ في‏ أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ في‏ ذلِكَ إِنْ أَرادُوا ‏إِصْلاحاً » گفته‏ شده در صدر آيه كه اثبات عده كرده، اعمّ از رجعي و بائن است و در ذيل ‏آيه كه فرموده «أحقّ بردهنّ» راجع به مطلقات رجعي است، اين را گفته‏ اند استخدام است ‏كه مرجع ضمير عام است ولي آنچه از ضمير اراده شده یک قسم خاصّ است.‏ 🟥 ولی به نظر ما اين مطلب در آيه بسيار بعيد است، و مراد از «مطلقات»، متعارف و معمول ‏مطلقات است كه مطلقات رجعی هستند. در صدر می‌فرماید اينها عده دارند و در ذیل ‏می‌فرماید «بعولتهنّ أحقّ بردّهنّ»، که هر دو به يك معنا است.‏ 🔹به عبارت دیگر در «مطلقات» مراد طلاق‏های متعارف است؛ طلاق‏های متعارف دو خصوصیت ‏دارند یکی این‌که بعد از دخول هستند و دیگر این‌که رجعی هستند، و ضمير «بعولتهن» نيز ‏به همین متعارف برمی‏ گردد. اما اين‌كه در صدر، اعمّ از متعارف و غير متعارف باشد و در ذيل ‏كه ضمير می‏ خواهد برگردد، قيد بخورد و متعارف شود اين خلاف ظاهر است. اين‌كه گفته ‏شود از اول متعارف را می‏گويد، روشن‏ تر است.‏ 🔸و در آيه‌ی شریفه، غير مدخوله و يائسه و صغيره ذكر نشده، به دليل اين‌كه اينها افراد غير ‏متعارف هستند و آيه در مقام بيان حكم فرد متعارف است؛ منتها برخي از غير متعارف‏ها ‏مانند خلع و مبارات و مطلقه ثالثه و مطلقه‏ ای كه عقد او انفساخ يافته يا منفسخ شده، ‏نسبت به عدّه به وسيله‌ی دليل خاص به متعارف ملحق شده‌اند.‏» 🆔@masire_feghagat
🔰استاد ( زید عزه ) 💢مراد از در استدلالات علمی💢 🟢در علوم رایج در حوزه بسیار متداول است که به وجدان استدلال می شود چه در کلام چه در اصول چه در فقه چه در علوم مرتبه دیگر مثل تفسیر. استدلال به وجدان از جهات و زوایای مختلفه اشکال دارد اما یک اشکال این است که مستدل از وجدان چیست ؟ 🔸سه احتمال در رابطه با مراد از وجدان مطرح است : 1️⃣أولا: إن کان المراد من الوجدان، ، فهو لا إعتبار به للخصم 🔻احتمال اول این است که مراد شما از وجدان، وجدان شخص خود شما است اشکال واضح این کلام این است که وجدان یک طرف دلیل بر نمی باشد برای خصم و رقیب وجدان شما نمی تواند دلیل شود مثل اینکه در بحث جبر و اختیار اختیاری بگوید که من وجدان می کنم که فاعل مختارم اما وجدان شما دلیلی برای دیگری نمی باشد 2️⃣ثانیا: إن کان المقصود فالمفروض عدم انتباهه للمخالفة. 🔻اما اگر قصدش استدلال نمی باشد است می خواهد مخاطب متنبه شود و این وجدان را در او بیدار کند. قصدش متنبه کردن خصم است. اگر این مراد است خوب جواب این است که خصم متقاعد و متنبه نشده است لذا با استدلال شما است 3️⃣ثالثا: هذا من البحث العلمی الذی یکون المقصود منه تخطئة الخصم لا تکذیبه 🔻احتمال سوم این است که مراد ایشان از وجدان، است . اگر مرادش از وجدان ، وجدان جمیع است نه وجدان خودش اگر این باشد این از بحث علمی بیرون می آید. بحث علمی مقام است نه تکذیب، تخطئه یعنی می گویید این دلیل خطاء است، تکذیب این است که او را متهم به دروغگویی می کنیم ☑️لذا وجدان به هر کدام از این سه مراد این مستدل باشد درست نمی باشد. 🆔@masire_feghahat
🏴 إنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی دار فانی را وداع گفتند. ارتحال این مرجع عالیقدر را به محضر امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف)، مقام معظم رهبری، حوزه های علمیه، مراجع معظم تقلید، علما، فضلا، اساتید، طلاب و روحانیون و عموم مردم تسلیت عرض می‌كنيم. 🆔@masire_feghahat
🔰استاد آملی لاریجانی(زیدعزه) 🔸مجعولات شرعی سه قسم هستند: 1️⃣ انشاء به داعی جعل داعی 🔹مورد اول مثل انشاء به داعی جعل داعی است که این را اعتبار میگویند و این در واقع مفهوم انتزاعی است زیرا بعث و زجر از انشاء به داعی جعل داعی انتزاع میشود و لذا این قسم متمحض در اعتباریت نیست. 2️⃣ مجعولات اعتباری محض 🔸قسم دوم مثل زوجیت و ملکیت است که متمحض در اعتباریت هستند. 3️⃣ باب تنزیل 🔹و قسم سوم باب تنزیلات است مثل تنزیل مؤدی منزلة الواقع مانند «الطواف بالبیت صلات» 🔘این مسائل کلید حل عبارتهای مرحوم اصفهانی در جاهای مختلف است و لذا فکر نشود که هر جایی که اعتبار در کلام ایشان مطرح میشود منظور زوجیت و ملکیت است و از برخی از بزرگان اشتباهی رخ داده که فکر کرده اند که مرحوم اصفهانی بعث و زجر را اعتباری میداند البته ریشه این خلط در کلمات خود ایشان است اما اعتباری که در جاهای دیگر میگویند غیر از این است. 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجال 4 11.7.1400.mp3
19.69M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه چهارم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۱۱/مهرماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث4 استاد حسینی شیرازی 7.12.1400.mp3
21.87M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸کارگاه حدیث / جلسه چهارم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۷/اسفندماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
🔰شهید صدر (رحمة الله علیه) 💢تراجم💢 🔻سیّده فاطمه صدر «ام‌جعفر»، همسر شهید آیت‌الله صدر (رحمه‌الله) نقل میکند : 🔹آیت الله سید محمد باقر صدر رحمة الله علیه یک مدت هر شب برای مباحثه به منزل آیةالله خویی میرفت. یکی از شبها هوا بسیار سرد بود و سید نیز مریض شده بود، من از ایشان خواهش کردم که آن شب به مباحثه نرود و در خانه استراحت کند تا بهبود یابد 🔸امّا در جواب خواسته ی من گفت: قرآنی بیاور تا استخاره کنم. آیه شریفه ی: (إذْ رَءَا نَاراً فَقَالَ لأَهْلِهِ امْکُثُوا إنّی ءَانَسْتُ نَاراً لْعَلِّی ءَاتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أوْ أَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدیً) آمد؛ رو به من کرد و گفت: حالا چی بروم یا نروم؟! من جواب دادم: بروید خدا نگهدارتان باشد. 🔹آیةالله صدر هنگام نوشتن و به دست گرفتن قلم، سر از دفتر و نگاشتن بر نمیداشت تا مطلب و منظورش را به جایی نمیرساند. گاهی من به ایشان میگفتم: وحی بر شما نازل میشود که اینگونه و با سرعت مینویسید؟ تبسم میکرد و میفرمود: چنین فرض کنید 🖼 تصویر از راست به چپ حضرات آیات و حجج اسلام:١-شیخ محمدتقی جواهری،٢-سید علی سیستانی،٣-سید محمد باقر صدر،۴-سید نصرالله مستنبط ،۵-استاندار کربلا ،۶-سید ابوالقاسم خوئی ،٧- سید جمال‌الدین خوئی 🆔@masire_feghahat
🔰ذاتی یا عرضی بودن حجیت (بخش اول) 🔸مشهور بین اُصولیین، حجّیّت قطع است. طبق این مبنا، این بحث واقع می شود که حجّیّت نیز ذاتی آن است به گونه ای که ردع از آن از سوی شارع ممکن نباشد یا اینکه به جعل جاعل است. 🔹در این مسأله سه دیدگاه وجود دارد: 1⃣ اطمینان مانند سایر ظنون می باشد و حجّیّت آن ذاتی نیست ▪️ صاحب منتقی در اینباره مینویسد: « الإطمئنان عن القطع في جواز ردع الشارع عنه؛ لإنحفاظ مرتبة الحكم الظّاهري معه، فلا يلزم التناقض اللّازم في ردعه عن العمل بالقطع.»¹ ▪️شهید صدر حجّیّت اطمینان را می داند، ولی از ذاتی ارائه می دهد و ردع از آن را أمری ممکن می شمرد. 🔻 ایشان می فرماید: «و أمّا الإطمئنان فقد يقال بحجّيّته الذاتيّة عقلاً تنجيزاً و تعذيراً كالقطع، بمعنى أنّ حقّ الطاعة الثّابت عقلاً كما يشمل حالة القطع بالتّكليف كذلك يشمل حالة الإطمئنان به، و كما لا يشمل حالة القطع بعدم التكليف كذلك لا يشمل حالة الإطمئنان بعدمه، فإن صحّت هذه الدعوى لم نكن بحاجةٍ إلى تعبّد شرعيّ للعمل بالاطمئنان، مع فارق: و هو عن العمل بالاطمئنان مع عدم إمكانه في القطع.»² ــــــــــــــــــــــــ *¹:منتقى الأصول،ج‏۴،ص۱۸۶ *²:دروس فی علم الاصول،ج۲،۲۸۲ 🆔@masire_feghahat نقل‌مطالب‌صرفا‌با‌لینک‌کانال
🔰استاد (زید عزه) 💢 کیفیت تبدیل نسبت بین دو دلیل از عام و خاص مطلق به عام من وجه💢 🔸 گاهی نسبت موضوعات دو طایفه از روایت، عام و خاص مطلق است لکن با توجه به حکم روایت اخص، می توان وجه عمومیتی برای آن تصور نمود و نسبت را به عموم من وجه تغییر داد. در واقع یک طائفه از روایات به لحاظ موضوع، اطلاق یا عمومیت دارد و طائفه دیگر از ناحیه حکم اطلاق یا عمومیت دارد. در چنین مواردی که عمومیت یک طرف به لحاظ موضوع و عمومیت طرف دیگر به لحاظ حکم است، مشهور(یا تصریحا یا از باب عدم تصریح به خلاف) قواعد باب تعارض را جاری نموده اند لکن مرحوم آقای خویی، شهید صدر و مرحوم آقای تبریزی بر این باورند که اقتضای جمع عرفی این است که دلیلی که موضوعش خاص است را مقید قرار دهیم برای دلیلی که موضوعش مطلق هست. 🔻 به عنوان مثال در مسئله جواز اعتماد به اذان موذن برای حکم به دخول وقت، دو تا از روایاتی که مطرح هستند و باید نسبت سنجی بشوند، یکی موثقه عمار است که بر اساس آن اذان مخالف مطلقا مجزی نیست چه از نظر دخول وقت چه از لحاظ سقوط استحباب عند السماع(یکی از احکام اذان این است که عند السماع استحبابش برای سامع ساقط می شود). و دیگری طائفه روایاتی ست درباره اذان بلال که دلالت می کنند بر اعتماد به اذان موذن ثقه به صورت مطلق، چه مومن باشد و چه مخالف. 🔹 همانطور که مشاهده می شود، از لحاظ موضوعی، رابطه عموم و خصوص مطلق است. موضوع موثقه عمار مخالفین است و موضوع روایات بلال، اعم از مومنین و مخالفین اما حکم موثقه عمار که مجزی بودن اذان است نیز حیث اعمیتی دارد(علاوه بر اجزاء نسبت به دخول وقت، اجزاء نسبت به سقوط استحباب عند السماع را نیز شامل می شود) که موجب شده رابطه بین دو روایت عموم خصوص من وجه شود. ✅حال طبق مبنای امثال آقایان خویی و صدر و تبریزی، باید روایتی که موضوعش خاص(موثقه عمار) هست را مقید قرار دهیم برای روایتی که موضوعش مطلق است(روایات بلال) و از این رو حکم می شود به عدم جواز اعتماد به اذان مخالف و جواز اعتماد به اذان مومن برای دخول وقت صلاة. 🆔@masire_feghahat
🔰بررسی معنای «فتدبّر» در کلام فقهاء 🔸اوّلین بار در کلام (م.۵۹۸) در سرائر یافت می شود. او در این کتاب می نویسد: «و الذّباحة یجب فیها التّسمیة فلأجل ذلک لم یصحّ منها هذا آخر کلامه رحمه الله و اعتبره . »البتّه ایشان این تعبیر را در مورد تفکّر در کلامی که از شخص دیگر نقل کرد، به کار برده است. 🔹 بعد از ایشان، (م.۸۲۶) در «التّنقیح الرائع» از این تعبیر استفاده کرد . و بعد در کلام به وفور یافت شد . و بعد در کلام (م.۹۴۵) در «السّراج الوهّاج» یافت شد. 🔸امّا تعبیر « » اوّلین بار در کلام (م.۱۰۲۸) در کتاب «آیات الأحکام» به چشم می خورد. او در این کتاب می نویسد: « و هذا أیضاً أنسب ببقیّة الآیة خصوصاً علی إرادة ماء المطر کما هو الظّاهر و صرّح به عامّة المفسّرین فلیتدبّر. » 🔹هم چنین همزمان با ایشان این تعبیر در کلمات أبو جعفر عاملی (م.۱۰۳۰) در «إستقصاء الإعتبار فی شرح الإستبصار» دیده می شود. او در این کتاب می نویسد: « و أنتَ خبیرٌ إذا تأمّلتَ الرّوایتین بقیام إحتمال المغایرة لِما قاله داود فی هذه الروایة مع احتمالٍ آخر فلیتدبّر. » 🟢امّا راجع به معنا و موارد استعمال آن، باید گفت که ظهور این واژه در است، نه إشکال داشتن که این مطلب قرائتی دارد که به یک نمونه اشاره می شود: شهید ثانی در روض الجنان می فرماید: « . » هم چنین مرحوم لاری در «التعلیقة علی ریاض المسائل» این واژه را به معنای که ممکن است نسبت به مطلب به ذهن می آید می داند و می نویسد : « و أمّا وجه الأمر بالتدبّر فإشارةٌ إلی دفع ما قد یقال: مِن عدم الفرق بین الشّرطین الأوّلین و الأخیرین و وضوح الفرق بینهما فی البین. » 🆔@masire_feghahat 🔻نقل‌مطلب‌صرفا‌بالینک‌کانال
🔰جريان استصحاب در امور اعتقادی 🗯در بحث استصحاب اصول فقه بحث می‌شود که آیا در می‌توان از استصحاب کمک گرفت یا خیر؟ 📝محقق خراسانی در کفایه اینطور نوشته است: ●و أما الأمور التي كان المهم فيها شرعا هو الانقياد و التسليم و الاعتقاد ... فكذا فيها حكما و كذا موضوعا ¹ ●اشکالی نیست که استصحاب حکمی و موضوعی در امور اعتقادی جاری بشود 🔄و در ادامه به عنوان نمونه این مثال را بیان کرده است: ● و أما لو شك في حياة إمام زمان مثلا فلا يستصحب لأجل ترتيب لزوم معرفة إمام زمانه بل يجب تحصيل اليقين بموته أو حياته مع إمكانه‏ ●اگر مثلا در شک شود در اینجا استصحاب چراکه در این مورد در صورت امکان تحصیل یقین به موت یا حیات امام واجب است 🔸اما با این حال در رجال کشی کلامی از هشام بن حکم نقل شده است که استصحاب را جاری می‌دانسته است. راوی این قضیه یونس بن عبدالرحمن است. هشام از سرآمدان کلام شیعه در زمان امام صادق و کاظم است (علیه السلام) و یونس از اصحاب اجماع است که در جریان استصحاب توسط هشام خدشه‌ای نکرده است: ●۴۸۰_وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ ... قَالَ، وَ حَدَّثَنِي يُونُسُ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ فِي مَسْجِدِهِ بِالْعَشِيِّ ... فَقَالَ هِشَامٌ عِنْدَ ذَلِكَ: إِنَّمَا عَلَيْنَا أَنْ نَدِينَ بِحَيَاةِ الْإِمَامِ أَنَّهُ حَيٌّ حَاضِراً كَانَ عِنْدَنَا أَوْ مُتَوَارِياً عَنَّا حَتَّى يَأْتِيَنَا مَوْتُهُ فَمَا لَمْ يَأْتِنَا مَوْتُهُ فَنَحْنُ مُقِيمُونَ عَلَى حَيَاتِهِ،وَ مَثَّلَ مِثَالًا فَقَالَ: الرَّجُلُ إِذَا جَامَعَ أَهْلَهُ وَ سَافَرَ إِلَى مَكَّةَ أَوْ تَوَارَى عَنْهُ بِبَعْضِ الْحِيطَانِ فَعَلَيْنَا أَنْ نُقِيمَ عَلَى حَيَاتِهِ حَتَّى يَأْتِيَنَا خِلَافُ ذَلِكَ، فَانْصَرَفَ سَالِمٌ ابْنُ عَمِّ يُونُسَ بِهَذَا الْكَلَامِ² 🔹آنچه که از این روایت استظهار میشود این است که هشام اینطور استدلال کرده است که اگر شک در حیات امام داشتیم بنا میگذاریم که امام حی است مادامی که خلافش ثابت بشود همانطور که در مسائل عرفی همین بنا را داریم 🟢این مطلب علاوه بر این که نشان می‌دهد که استصحاب امری عقلایی است (چون وقتی هشام برای خصم به استصحاب استدلال کرد و مثال زد، او قبول کرد با این که آنها تعبدی به حجیت استصحاب نداشته‌اند)، نشان می‌دهد که به نظر برخی از بزرگان اصحاب ائمه در اعتقادیات و حیات امام هم استصحاب جاری می‌شود. ـــــــــــــــــــــــــــ *¹:کفایه الاصول ، ص۴۲۲ *²:رجال کشی،ص۲۶۶ 💢شایان ذکر است از روایت و کلام محقق خراسانی آن مقداری که شاهد مثال بود ذکر شد و تقطیع مخلی صورت نگرفته است 🆔@masire_feghahat نقل‌مطلب‌صرفابالینک‌کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجال 5 18.7.1400.mp3
23.97M
🔰استاد (زیدعزه) 🔸کلاس رجال / جلسه پنجم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۱۸/مهرماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث5 استاد حسینی شیرازی 14.12.1400.mp3
8.42M
🔰 استاد (زیدعزه) 🔸کارگاه حدیث / جلسه پنجم 🔻مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام) 📆 ۱٤/اسفندماه/۱۴۰۰ 🆔@masire_feghahat
🔰شیخ انصاری(رضوان الله علیه) 🔅آیت الله شبیری زنجانی نقل میکنند: 🔸مرحوم شیخ انصاری به اقای کلانتر(نویسنده مطارح الانظار تقریرات خارج اصول شیخ اعظم) فرمودند که به ایران میروید به یاد داشته باشید که اینجا اصول و قواعد را یاد گرفته اید ، ولی فقه چیزهای دیگری هم نیاز دارد 🔹لذا اگر از شما مساله ای پرسیدند در جواب بگویید :«لولا الاجماع و النصوص مساله این است».یعنی مقتضای قواعد چنین است 🆔@masire_feghahat
🔰ادله اشتراک احکام بین عالمین و جاهلین 🔸اشتراک احکام بین عالمین و جاهلین از مسلمات اصول شیعه است محقق نائینی در این باره میفرماید: «وقد ادعی تواتر الادلة علی اشتراک العالم والجاهل فی الاحکام ... لکن الظاهر قیام الاجماع بل الضرورة علی ذلک¹» از نظر ایشان این مساله از دین و مذهب است اما به نظر میرسد ادله ی دیگری نیز برای این مساله میتوان اقامه کرد 1️⃣ اطلاق دلیل 🔘اطلاقی که خود دلیل دارد هم شامل عالمین میشود و هم شامل جاهلین مثلا دلیل میگوید لا تشرب الخمر در این دلیل خصوصیتی برای علم نیست لذا اطلاق دارد شایان ذکر است این اطلاق در ناحیه موضوع است 2️⃣ادله ی حسن احتیاط 🔘اگر دلیل لا تشرب الخمر مقید به معلوم بالتفصیل باشد ادله حسن احتیاط لغو و بی مورد خواهد شد چرا که در این فرض اگر مکلف یکی از دو لیوانی را که علم اجمالی دارد بوجود خمر بین این دو اناء مرتکب شد و اتفاقا خمر از آب در آمد اصلا حرامی مرتکب نشده است زیرا واقعا حلال بوده ، طبق این فرض ادله ی حسن احتیاط که کاشف از این است که احکام واقعی روی ذات اشیاء و افعال میرود لغو میشود 3️⃣ ادله شرعی برائت مانند رفع ما لا یعلمون 🔘از این ادله استفاده میشود که ماورای جهل مکلف یک حکم واقعی وجود دارد اما مکلف نمیداند ـــــــــــــــــــــــــــــ *¹:فوائدالاصول،ج۳،ص۱۱ 🆔@masire_feghahat
🔰استاد (زیدعزه) 💢اصالة الثبات💢 🔸تبادری که الآن وجود دارد کاشف از است اما این فهم و تبادر باید در زمان آیات و روایات نیز وجود داشته باشد پس تبادر این زمان باید کاشف از تبادر و وضع در زمان ائمه باشد تا ملاک در فهم متون دینی قرار گیرد 🔹زیرا این وجود دارد که معنا در طول زمان، نقل و پیدا کرده باشد؛ ولی این احتمال با که متکفل اثبات عدم نقل در لغات و در متشرعه و عقلائیه است اثبات می شود 🔸مفاد اصاله الثبات این است که مفاد این لفظ تغییری نکرده و در اعصار سابقه نیز به همین معنای کنونی بوده است پس می شود که لفظ مذکور در زمان صدور روایات نیز همین معنا را می داده است. 🌀اصاله الثبات دو مدرک دارد 1⃣ قطعا اگر معنای لغتی تغییر کرده بود باید برای آن ذکر می شد و در کتب لغت و مانند آن تصریح به این می شد که معنای این لغت در زمان خاصی تغییر کرده همانطور که لغویون در کلماتی که اصاله عربی ندارند تصریح کردند که در چه زمانی وارد در تکلمات عربی شده است 2⃣ قوام فهم و افهام و قوام بر مبنای اصل مذکور است و سیره عقلائی بر آن در طول تاریخ وجود داشته و شارع نیز از آن ردع نکرده است پس این اصل، سیره عقلائی و مورد امضای شارع است 🆔@masire_feghahat
🔰آیت الله خویی (رضوان الله علیه) 🔸معنی غیر واحد فی السند: 🔹إحداهما: أنها ضعيفة السند بالإرسال، لأن ابن أبي عمير قد نقلها عن غير واحد عن أبي عبد اللََّه (عليه السلام) وفي الحدائق وصفها بالإرسال وإن كان قد عمل على طبقها. وهذه المناقشة ساقطة، وذلك لا لأن مراسيل ابن أبي عمير كمسانيده، لما مر غير مرة من أن المراسيل ساقطة عن الحجية مطلقاً، كان مرسلها ابن أبي عمير ونظراءه أم غيرهم، بل لأن قوله: عن غير واحد، معناه: أن الرواية وصلت إليه عن جماعة من الرواة، لعدم صحة هذا التعبير فيما إذا رواها واحد أو اثنان، وتلك الجماعة نطمئن بوثاقة بعضهم على الأقل، لأنه من البعيد أن يكون كلهم غير موثقين. 📚التنقيح ج٤ ص٣٢٣ 🆔@masire_feghahat
🔰۲۴شعبان المعظم سالروز وفات میرزای شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو) 🆔@masire_feghahat
🔰میرزای شیرازی و ارکان چهارگانه مرجعیّت 🔻آیت الله شبیری زنجانی نقل میکند: 🔸ارکان اربعه یک عالِم که اگر در او جمع شوند، صلاحیت مرجعیّت دارد، در میرزای شیرازی وجود داشته: علمیّتش درجه اول، تقوایش درجه اول، اخلاقش درجه اول، عقلش هم درجه اول بوده 🔹این چهار چیز در میرزا در حدّ اعلا بوده و نباید کسی هیچ شکی در علمیّت میرزا بکند و اگر هیچ شاهدی نبود جز همین شاگردها و همین‌که هر چه ملّای متفکر می‌بینیم، تربیت شده اویند، کافی بود. . 🔸در تاریخ شیعه دو نفر ملّای درجه اول هستند که شاگردهای آنها مهم‌ترین شاگردهای همه اعصارند: یکی وحید بهبهانی و دیگری میرزای شیرازی 🔹 وحید بهبهانی شاگردانی همانند بحرالعلوم، صاحب ریاض، کاشف الغطاء، میرزا مهدی شهرستانی، سید محسن اعرجی و ملا مهدی نراقی داشته است که نشان دهندة موقعیت علمی ممتاز اوست. . 🔸بزرگان طبقه بعد از میرزای شیرازی نیز که مطالب تحقیقی و محققانه‌ای دارند، همه از شاگردان اویند؛ مثل آخوند خراسانی، سید محمّد کاظم یزدی، سید محمّد فشارکی، میرزا محمّد تقی شیرازی، سید اسماعیل صدر، سید حسن صدر، شریعت اصفهانی و... که نشان‌دهنده سطح بالای علمی ایشان است 📚جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۱۱۳ 🆔@masire_feghahat
🔰میرزا و ماندگار شدن در نجف اشرف 🔻مرحوم آیت الله سیدرضی شیرازی نقل میکند: 🔸مرحوم میرزای شیرازی از اصفهان به زیارت نجف اشرف شد، مرحوم در نجف بوده است و میل داشت که میرزا به اصفهان مراجعت نکند و در حوزه نجف اقامت نماید 🔹 شیخ در مجلسی با میرزا اجتماع می کند و مسئله ای را عنوان بحث قرار می دهد و راجع به چنان غور می کند و به چند صورت برای نفی و اثبات آن مسئله دلیل و برهان اقامه می کند که میرزا از مقام علمی شیخ تعجب کرده و در آن مجلس این بیت را می گوید: 🌀چشم مسافر چو بر جمال تو افتد عزم رحیلش بدل شود به اقامت 🔅از برگشتن به اصفهان منصرف شده و در نجف ماندگار می شود و در درس شیخ شرکت کرده به جایی می رسد که میرزای شیرازی و مرجع کل می شود 🆔@masire_feghahat