eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 👈🏼👈🏼 مرحوم‌ در کتاب می‌نویسد: قَالَ حَدَّثَنِي الرَّيَّانُ بْنُ الصَّلْتِ قَالَ: لَمَّا أَرَدْتُ الْخُرُوجَ إِلَى الْعِرَاقِ وَعَزَمْتُ عَلَى تَوْدِيعِ الرِّضَا علیه‌السّلام فَقُلْتُ فِي نَفْسِي: إِذَا وَدَّعْتُهُ سَأَلْتُهُ قَمِيصاً مِنْ ثِيَابِ جَسَدِهِ لِأُكَفَّنَ بِهِ وَدَرَاهِمَ مِنْ مَالِهِ أَصُوغُ بِهَا لِبَنَاتِي خَوَاتِيمَ. فَلَمَّا وَدَّعْتُهُ شَغَلَنِي الْبُكَاءُ وَالْأَسَفُ عَلَى فِرَاقِهِ عَنْ مَسْأَلَةِ ذَلِكَ فَلَمَّا خَرَجْتُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ، صَاحَ بِي: يَا رَيَّانُ! ارْجِعْ. فَرَجَعْتُ، فَقَالَ لِي: أَ مَا تُحِبُّ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ قَمِيصاً مِنْ ثِيَابِ جَسَدِي تُكَفَّنُ فِيهِ إِذَا فَنِيَ أَجَلُكَ؟! أَ وَمَا تُحِبُّ أَنْ أَدْفَعَ إِلَيْكَ دَرَاهِمَ تَصُوغُ بِهَا لِبَنَاتِكَ خَوَاتِيمَ؟! فَقُلْتُ: يَا سَيِّدِي! قَدْ كَانَ فِي نَفْسِي أَنْ أَسْأَلَكَ ذَلِكَ فَمَنَعَنِي الْغَمُّ بِفِرَاقِكَ فَرَفَعَ علیه‌السّلام الْوِسَادَةَ وَأَخْرَجَ‏ قَمِيصاً فَدَفَعَهُ‏ إِلَيَّ وَرَفَعَ جَانِبَ الْمُصَلَّى فَأَخْرَجَ دَرَاهِمَ فَدَفَعَهَا إِلَيَّ وَعَدَدْتُهَا فَكَانَتْ ثَلَاثِينَ دِرْهَماً. 📝 از روایت شده است: زمانی که تصمیم گرفتم ، قصد داشتم با حضرت رضا علیه‌السّلام خداحافظی کنم. در دل با خود فکر کردم وقتی آن بزرگوار را وداع کردم، از ایشان بخواهم به‌من بدهند تا پس از مرگ، آن را کفن خود قرار دهم. همچنین، تا . اما وقتی با حضرت خداحافظی کردم، گریه و اندوه فراق، مرا از خواسته‌ام بازداشت و آن را فراموش کردم. پس از آنکه از حضورشان بیرون رفتم، ناگهان مرا صدا زدند: «ای رِیان، برگرد». برگشتم. فرمودند: «آیا نمی‌خواهی پیراهنی از لباس‌هایم به‌تو بدهم تا وقتی اجلت رسید، آن را کفنت کنی؟ آیا نمی‌خواهی چند درهم به‌تو بدهم تا برای دخترانت انگشتر تهیه کنی»؟! عرض کردم: ای آقای من، همین‌ها در دل من گذشت که از شما بخواهم، ولی اندوه فراق اجازه نداد از شما درخواست کنم. سپس حضرت بالش خود را برداشتند و از زیر آن، پیراهنی بیرون آوردند و به من دادند. بعد گوشه‌ی سجاده را بلند کردند و چند درهم برداشتند و به‌من عطا کردند. آن را شمردم؛ سی درهم بود. 📚 عیون أخبار الرضاعلیه‌السّلام، ج۲، ص۲۱۲ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Fishe_menbar