eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
4.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 به عشقِ دیدنِ رویش بخوان دعای فرج 🚩 تمام حُسنِ حَسن در بقیه الله است
🚩 به نامِ حی ذوالمنن ذکرِ جنونِ قلبِ من 🚩 أنا عبیدك الحسین، أنا دخیلك الحسن 🍃 الحمدلله که شیعه، هم کریم دارد، و هم کریمه، 👈🏼 ، امام مجتبی علیه‌السلام و 👈🏼 ، فاطمه معصومه علیهاالسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
23.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 با متانتش طوری قدم برمیداره ... 👈🏼 هیئت انصار الحجة {عجل الله} 👈🏼 دوشنبه‌های حسنی 🔘 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم حكايت فرمايد: امام حسن مجتبى عليه السلام از مدينه با پاى پياده، عازم مكّه معظّمه گرديد؛ و چون با پاى برهنه راه را مى پيمود، پاهايش آسيب ديده و متورّم شد، به طورى كه در مسير راه به سختى قدم برمى داشت. ➖ به حضرت پيشنهاد داده شد كه چنانچه سوار شوى ناراحتى پاهايت برطرف خواهد شد. حضرت فرمود: خير، من قصد كرده ام كه پياده بروم. و سپس افزود: همين كه به اوّلين منزل برسيم، مردى سياه پوست وارد خواهد شد و او روغنى همراه خود دارد كه براى ورم و ناراحتى پا مفيد و درمان كننده است ؛ پس هنگام دريافت روغن هر قيمتى را كه گفت قبول كنيد. ➖ بعضى از همراهان حضرت گفتند: يابن رسول الله! در اين نزديكى منزلى نيست كه كسى بيايد و روغن بفروشد؟! امام عليه السلام فرمود: چرا، منزل نزديك است و روغن فروش نيز خواهد آمد. ➖ و چون مقدار مسافتى كوتاه به راه خود ادامه دادند، به منزلى رسيدند؛ حضرت فرمود: در همين منزل استراحت مى‌كنيم. در همين بين، مردى سياه پوست وارد آن منزل شد، همراهان حضرت از او تقاضاى روغن براى ناراحتى پا كردند؟ ➖ آن مرد گفت : روغن براى چه كسى مى‌خواهيد؟ پاسخ دادند: براى امام حسن مجتبى فرزند اميرالمؤمنين علىّ عليهماالسلام مى‌خواهيم. مرد سياه پوست گفت: من بايد خدمت آن حضرت شرفياب شوم و خودم روغن را تحويل ايشان دهم. ➖ روغن فروش بر حضرت وارد شد، سلام كرد و عرضه داشت: يابن رسول الله! من غلام شما هستم، اين روغن در اختيار شما باشد و من در ازاى آن چيزى نمى‌خواهم، جز آن كه تقاضامندم از خداوند متعال بخواهيد تا فرزندى پسر، دوستدار شما اهل بيت رسالت؛ و نيكوكار به من عطا گرداند؟ ➖ امام مجتبى عليه السلام روغن را گرفت و به او فرمود: به خانه‌ات بازگرد؛ مطمئن باش كه خداوند فرزند پسرى به تو عطا خواهد نمود. و سپس پاهاى مبارك خود را با آن روغن ماساژ داد و ناراحتى ورم آن كاملاً خوب و برطرف گرديد. ➖ امّا مرد سياه پوست، چون به منزل آمد، ديد همسرش نوزادى پسر، صحيح و سالم وضع حمل كرده است، پس بسيار خوشحال شد و به سمت امام حسن مجتبى عليه السلام بازگشت؛ و چون به آن حضرت ملحق شد تشكّر و قدردانى كرد. 📚 منابع: ۱. مدينة المعاجز، ج۳ ص۲۴۶، ح۸۶۸ ۲. بحارالأنوار، ج۴ ص۳۲۴ ح۳، به نقل از خرايج و جرايح مرحوم راوندی 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
این خانواده آینه های خدائی اند در انتهای جاده ی بي انتهائي اند خیل ملک مقابلشان سجده می کنند اینها خدا نی اند ولیکن خدائی اند هر کس که می رسد سر اطعام می برند فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند یک "السلام" و یک "و علیک السلام "سبز اینها همان مقدمه ی آشنائی اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه های شریف گدائی اند سوگند ميخوريم كه پروانه زاده ايم همسایه قدیمی این خانواده ایم دست مرا بگير كه عاشق ترم كني سلمان خانواده ي پيغمبرم كني من در قنوت نيمه شبت دور ميزنم شايد مرا بگيري و انگشترم كني آن شاخه ي گلم كه به دست تو داده‌اند تا هركجا كه خواست دلت پرپرم كني من آمدم كه بين سحرهاي اشتياق بال مرا بگيري و خرج حرم كني بال و پر شكسته به دردم نميخورد انگار بهتر است كه خاكسترم كني روزي آب و سفره ي نان مني حسن ماهِ مباركِ رمضان مني حسن آنكس كه پيش پاي شما خم نميشود در خانه ي فرشته هم آدم نميشود آقاي من بدون توسل به نام تو حالي براي توبه فراهم نميشود دست مرا بگير و به سمت خدا ببر چيزي كه از بزرگيتان كم نميشود آرامش تو باعث طوفان كربلاست بي صلح تو قيام مُحَرم نميشود هركس كه بر نجابتِ صلح و سكوت تو مؤمن نميشود ، به جهنّم نميشود تا كربلا رسيد صداي سكوت تو اين قيل و قال ها به فداي سكوت تو اي ياكريم خسته چه كردند با پرت اين زهر ِ پر شراره چه آورده بر سرت از لحظه اي كه رنگ نگاهت كبود شد رنگي دگر نرفته مناجات خواهرت با اينكه اي غريب ، تو بودي امام شهر اما كسي نخواند نمازي به پيكرت تابوت را نشانه گرفتند به تيرها آن هم كجا به پيش دو چشم برادرت دلهاي ما به ياد تو اي بي حرمترين پر ميزند به سمت بقيع مطهرت تا كِي لبم به خاك بقيعت نميرسد بر آستان پاكِ رفيعت نميرسد 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar