eitaa logo
مطلع ِعشقانه
222 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
محب وصی،ولایت، طرح ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگی‌ست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری کلاس مجازی مباحثه کتاب مطلع عشق(رهنمودها رهبرانقلاب به زوج ها جوان) ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
مطلع ِعشقانه
ایشان یکی از بچه های تبلیغ دبیرستان نمونه دولتی بودند... که آمدند کمک. این نوشته بزرگ آ۳ به نظرم خیلی موثره
مطلع ِعشقانه
اولین شرکت کننده یک خانم ترم پنج روان‌شناسی
مطلع ِعشقانه
قاب فرش حرم امام رضاع ۱۰در۱۰ جزء جایزه
مطلع ِعشقانه
۴تا خانم که ۲تاشون شرکت کردند با عزم راسخ
مطلع ِعشقانه
شرکت کننده چهارم ابتدایی گفت آقا می تونم شرکت کنم من؟ گفتم چندمی؟ گفت چهارم ابتدایی گفتم با کی آمدید؟ مادر یا خواهر؟ گفت همه شون این دوتا برکه بگیر حفظ کن بیا
مطلع ِعشقانه
همش می خندیدند. آخرش یکی شان تنها تا سوال سوم تونست بیاد... یک کتاب شناسنامه دادم رفتند
مطلع ِعشقانه
این آقا با دوتا بچه با یک لحنی خاص گفت مسابقه تون چطوریه؟ که گمانم رفت وایه دوتا بچه شه، گفتم برا بزرگسال است چون همزمان سد با درخواست شرکت در آن پسرچهارم ابتدایی... تا چندتا سوال را همین جوری خوب جواب داد از یک جا به بعد دیگه رو هوا پرت می گفتم مطالعه کنید کتاب را دیگر ادامه نداد
مطلع ِعشقانه
۴تا طلبه بودند که بلد نبودند. گوش کردند به پاسخ شرکت کننده قبلی...و یادگرفتند و شرکت کردند البته وقتی یکی ‌شان...
دیزی سنگی مهمان رفیق. اصلا خوب پخته نشده بود گوشت هاش...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این ۲ دقیقه از مناظره حجت الاسلام حامد کاشانی و دهباشی را ببینید حامد کاشانی:سند بیارید دهباشی:این قسمت را فریز کنیم کاشانی:بحث مهمه دهباشی:شما که وحدت رو هوا کردید کاشانی:این بهتانه، متاسفم دهباشی:بهتان زدم، عذر خواستم! کاشانی:یه سند قرن یکم بیارید دهباشی:سند ندارم کاشانی:اشتباه فرمودید پس 🔥 @mahramaneh1
الهی‌نامه
امشب شب مرگ یزید ملعون است بدبخت فقط ۳۷ سال عمر و سه سال خلافت کرد
پیامبررحمت ص: اَوَّلَ مَا یَسألُونَ عَنهُ الصَّلواتِ الخَمسِ؛ اولین چیزی که از انسان ها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است. (کنز العمّال، ج ۷، حدیث ۱۸۸۵۹) // نمازهای روزانه، خیلی شرط دارد که پذیرفته شود ... نمازجماعت می تونستی چرا نرفتی؟ نماز اول می تونستی بخونی چرا نخوندی ؟ می تونستی بروی مسجد و خانه خدا بخونی چرا نرفتی آن مکان عالی بخوانی؟
هدایت شده از کتابخانه صوتی
کتاب صوتی "مطلع عشق " "گزیده رهنمودهای رهبر انقلاب حضرت به زوج های جوان" تالیف: حجت الاسلام تهیه شده در ایران صدا گوینده : یاسر دعاگو @audio_ketab
الهی نامه
مادر دختر به مادر پسر: آقاوحید کی میان تاکستان؟ مادرپسر: پنج شنبه ان شالله (وحید دانشجو صنایع ترم هاآخر ) ... جلسه خواستگاری دختر خانوم خطاب به آقاپسر: شما کتاب را قبول دارید؟ وحید: بله قطعا و مسلما _خب دیگه گفتگویی نمی ماند تمومه _چطور؟ _خب زندگی مان بر اساس بیانات حضرت آقا ست دیگه. شما قبول داری ، منم قبول دارم ... باشه. ... جمعه شب:زنگ زنگ. الو وحید؟ الو سلام. سلام. نتیجه خواستگاری چی شد؟ _تموم شد یعنی چی؟ یعنی جلسات گفتگو؟ _نه تموم شد چی تموم شد؟ شدید یا قرار عقد و خواندن را معین کردید؟🤔🤨 _نه کلا تموم شد وا وحید یعنی چی؟ _بابا دیگه تو مگه دیشب نرفتی ؟🤔🤨 آره خب دخترخانم گفت کتاب مطلع عشق باسه مبنا، منم گفتم باسه تموم شد. امام جماعت محله هم آوردند عقد خوند گفت من تو کارم موقت نیست همین الان دائم تموم‌ش می‌کنم خب وحید! چی شد؟ _یه سکه وا چجوری؟ _همه چیو دخترخانم انجام داد اول گفت من مهریه قبول ندارم. بعد گفتن نمیشه. گفت پس به نیّت ِخود خدا یکی... پدرومادر خودش و خودمو خودش راضی کرد.... ۰۰۰ سال ۱۳۹۹ : وحید الان دارد دکترا می گیرد دوتا بچه دارد... در ضمن وحید جلو سرش هم شدیدا ریزش مو داشت تقریبا مو نداشت ها!
هدایت شده از دوتا کافی نیست
📌اشتباه منو نکنید... نزدیکایه کنکورم بود که واقعا خیلی خیلی اتفاقی پا به دنیای تاهل گذاشتم سرشار از انرژی و لذت های دوران عقد و کلی برنامه ریزی واسه عروسی که قرار بود، سال بعد گرفته شه😊 اما یهو و بصورت کاملا ناخواسته درست بعد از ۴ ماه از عقد و با دیدن علایمی مثل بالا آوردن های مکرر با همسرم تصمیم گرفتیم آزمایش بدم.😑 و در عین ناباوری جواب مثبت بود و من کل دنیا روی سرم خراب شد، به هیچکس حتی مادرمم نگفتم، روز و شبِ منو همسرم گریه بود، بدترین روزایه زندگیمو میگذروندمو از خدا میخواستم جواب اشتباه بوده باشه و دوباره آزمایش دادم ولی جواب مثبت بود. فکر و خیال حرف ها و نگاه های معنی داره اطرافیانو فامیلا یکسره مغزمو درگیر میکردو فقط کارم گریه و زاری بود، شوهرم بعضی وقتا میگفت ولش کن فلانیم ایطور بوده و... ولی خودشم از حرفاش مطمئن نبود و منم با ناپختگی، مدام تو گوشش میخوندم که دیگه همه چی تموم شدستو، آبرومون کلا میره و بدبخت شدیمو، مردم هزار چیز واسمون میگن و.... تا اینکه بعد از اینکه ماجرا رو با یکی از دوستاش در میون میذاره اون میگه خانومم تو داروخونه کار میکنه میتونه یواشکی بهتون قرص سقط رو بده😞😞😞 بعد از اینکه به من خبرو داد انگار دنیارو بهم دادن و خبر نداشتم رخت جهنمی شدنمو به تن میکنمو و اینقدر شادم😢 با کمال خامی و بی عقلی و هزار کلمه تاسف بار دیگه در یک صبح پائیزی در یک ماهو نیمگی جنین با درد های بدتر از زایمان سقطش کردم... آره درسته تا چند وقت از فرط خوشحالی سر از پانمیشناختم اما بعدا که از زبان خیلی از مراجع کارم رو با آدم کشتن یکی دونستم دنیا روسرم خراب شد، کابوس ها دست از سرم بر نمیداشت، رابطم با شوهرم خراب شد، تو کارهام گره میوفتاد، شوهرم بیماری بدی گرفت و همه اینها از آثار جنایتی بود که کردیم😞😞😞 من ادم کشتم، من حق یک عمر زندگی که خدا به اون جنین داده بود رو خودخواهانه ازش گرفتم. حالا هم با گذشت ۵ سال ازون ماجرا هنوز کاارم گریه و زاریه... آرامش ندارم و نمیدونم اون دنیامو چیکار کنم چه جوابی به اون بچه بدم، بگم ترسیدم فامیلا بگن تو عقد باردار شده؟! خواهش میکنم هیچکی اشتباهه منو نکنه بخدا این فرهنگه غلطیه که بین ما جا افتاده که تو عقد زنی که از حلال خودش باردار شده، نقل مجلس میشه خلاصه این منم و سر نوشت تباه شدم، منم و آخرت تیره وتارم، منم و کلی کابوس که هنوز رنگ آرامشو بهم نشون نداده... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1