هدایت شده از طلبه انقلابی | سجاد امیری
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | وقتی اوباما #امر_به_معروف میکند❗️
⭕️ در ژوئن ۲۰۰۷، قانونی در ایالت لوئیزیانا در #آمریکا تصویب شد که افرادی که عمداً شلوار خود را آویزان میپوشند به نوعی که لباس زیر آنها مشخص شود جریمه شوند.
🔸 #اوباما پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ در این باره اظهار نظری کرده که بسیار شنیدنی است.
#sagging_pants
🆔 http://eitaa.com/joinchat/1327562765C0056c05608
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸راه اصلاح محیط فاسد🔸
اگر می خواهی در مدرسه فساد ایجاد نشود، راهش این نیست که فیلتر بگذاری تا بچۀ فاسد به مدرسه نیاید. نه، باید بچه ها را طوری بار بیاوری که اگر یک فسادی دیدند، با #امر_به_معروف کنترلش کنند. بچه ها در مقابل فساد حالت #تهاجم داشته باشند.
@haerishirazi
۱۰/هیچ تخلف از قانون و شرع نکردم. آن پلیس سبزلجنی که آن گوشی رو صندلی نشسته بود گفت #امر_به_معروف شرایط دارد
یعنی تا آخرش این شرایط را ۱۰بار گفت
کتاب #واجب_فراموش_شده پیشم بود نشونش دادم گفتم اینجا چی نوشته؟(بیانات مقام معظم رهبری) بخش احکام را آوردم گفتم کدام شرط را رعایت نکردم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
من چون چند روزی ست دارم رنج و درد می کشم می نویسم اگر احیانا کسی احساس کرد ایمان و باورش ذره یی در باب #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر ضعیف دارد میشود نخواند و مطالعه را متوقف کند ...
به هرحال ملاک شرایط چهارگانه #امر_به_معروف است نه چیز دیگر. تشخیص هم با وجدان نوعی افراد است
.
ما دوسال پیش خیلی جدی تذکر می دادیم و آنها را استوری می کردیم یکی از رفقا که دوبرابر ما هیکل دارد و بدنساز است پیام داد بابا ایول من روم نمیشه تودچطور میگی!؟ گفتم خب یکبار بیا ببین روت باز شه
قرار پارک لاله بود بعد نمازجمعه اما گفت ماشین آوردم ما را برد سمت #کهف_الشهدا و بعد پارکی که بعدا فهمیدم اسمش #پارک_طبیعت و #پارک_آب_و_آتش است که تا حالا نرفته بودم ...
فکر گنم پایه ۵ بودم آن سال بهار. که حتی می خواستم نمایشگاه کتاب بروم رفیق خیلی اخلاقی ام گفته بود توصیه اش این است کسی نرود برای تخفیف... او پول هزینه تخفیف را می دهد...
من رفتم و #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر کردم همش موفق و بدون دردسر... آدم های گُنده هم بودن مرد هیکلی با زنش...گفته بودم چندین نورد بدون هیچ بحثی...
برگردیم پارک طبیعت: آنجا تا وارد شریم کشف حجاب زن یی را دیدم شوهرش همراهش بود... وارد گفتگو شدم با شوهرش که: شما غیرت داری روز جمعه است متعلق به امام زمان عج گفت آیه قرآن نداریم اصلا برای حجاب... آمدم ارشاد و آگاه کنم آیه قرآن نشانشان دهم که ... خانمه شروع کرده بود فیلم گرفتن و روی فیلم دروغ و کذب بستن ...
بنده غافلگیر شدم کسی که از دوربین و عکس گرفتن فراری ست ...
آن سالمدتی اذیت شدم و تمام شد
البته چند وقت یک بار دچار یک مومن بی شعور می شدم که اذیت می کردحتی طلبه ی معمم!!! تمسخر کرده من را... طلبه یی که قرار است برود بالا منبر بگوید لایسخر قوم من قوم...
داستان هرکدام از این اذیت ها سوا و مفصل است ...
برگردیم به آغاز اذیت این چند روز ...
از قم برگشته بودم فهمیوم جوجه ها مردند... رفتم جوجه بگیرم... تازه اذان شده بود... از کوچه که باید می پیچیدم سمت چپ... دو نفر سمت راست و چپ یکی نشسته ب سکو یکی ایستاده
یکی به آن یکی: این اونه ...نه.... آره اونه...
حدس زدم روی آن فیلم گفتگو می کنند....
برگشتنی که جوجه ها دستم بود گفتم از طرف کوچه بروم سمت خونه🤔
گفتم ولش بزار از همین طرف بروم ببینم چه می خواهند بگویند
که هنگام عبور آن یکی صدا زد آقای شیرزاد سوال فرهنگی داریم ... اهمیت ندادم رفتم گفتم ببخشید وقت ندارم...
آن یکی نشسته بر سکو ...
آره میدونم دنبال دختره افتادی از سنگگی تا دروازه غار!
آخه الان من بابت این تیکه و تهمت بایستم و دعوا کنم!؟ چه کنم!؟
هیچی جوجه ها دستم بودند رفتم سمت خانه ...
فردا باز آمدم از مغازه چیزی بخرم... آمدم سمت خانه... آن مردک باز بر همان سکو نشسته بود تا رد شدم داد کشید
#مسیح_علینژاد!!!
ماندم چه بگویم!؟ آخه
آخه من با این آدم صنمی ندارم... گفتگویی ندارم ...!!!؟؟؟
رفتم سمت خانه... شب با درگیری ذهنی خوابیدم چه کنم فردا هم امتحان داشتم وسط امتحان ها
تنها چیزی که به ذهنم رسید برداشتن آن سکو ی زائد کنار دیوار است
احتمالا باید زنگ بزنم شهرداری ۱۳۷ ....
.
اما دلم می خواستبا رضا معتمد محله و بسیج محله مشورت کنم....
که این مشورت فردا روزش اتفاق می افتد بالاخره
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر_مسئولین
هی می گویید این نوع و قسم از #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر مهمتر است ، خب ما هم باز امروز از طریقی دیگر این مصداق را پیگیری کردیم.
اول. که مسیرش مثل مسیر #ستاد_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر بعد بود ۱۵دقیقه پیاده روی کردم حدودا تا برسم به ساختمان اصلی #متروتهران !!
دوم: ظاهرا باید برای ثبت شکایت می رفتی دبیرخانه که در اول بوده خودشان اشتباه راه نشان داده بودند بنده را داشت محکوم میکرد و حمله به من که چرا اینجا آمدی!
سوم: نگهبان توجبه نبود کسی برای شکایت میآید کجا برود! معِ شدم.
چهارم: اتاق آقای سنجابی فرستادن من را. بعد آنجا فرستادن اتاق آقای صادقی!
پنجم: در اتاق آقای صادقی! که اتاق ۱۸۸۸بود. خیلی اذیت کردند ۴ به یک بودند. نمی گذاشتند حرف بزنی. اصلا یکیشان میگفت چه معنا دارد در مترو #امر_به_معروف بکنی؟ !!!
ششم: صادقی پرسید شما شغلت چیه؟ گفتم ربطی دارد به پیگیری موضوع؟ گفت نه! می تونی نگی. (توصیه میکنم هرجا مراجعه کردید سوال بیربط را پاسخ ندهید حاشیه می سازند بعد که راه انداختن خواستید جواب بدهید)
هفتم: اتاق صادقی(۱۸۸۸) ترک کردم گفتم اصلا با وضع توهین و بی ادبی شماها منصرف شدم از شکایتم و ترک کردم اتاق را و به اتاق آقای سنجابی رفتم
هشتم: آنجا باز نامناسب حرف زد که ما داریم به تو لطف می کنیم
مردد بودم بنویسم یا نه! یا قهرکنم بروم! امیدی به پیگیری نیست!؟
نوشتم شکایت را. گفت بیا این اتاق(مدیر مرکزی بازرسی).
نهم: شماره هایی که نوشته بودند چه برا حراست چه شهرداری هیچکدام برنداشتند! همان جا دم در خروج ازساختمان زنگ زدم
دهم: جالب اینکه #قانون_حمایت_از_آمرین_به_معروف_و_ناهیان_از_منکر د در خروج نصب شده بود!
هدایت شده از صرفاً جهت اطلاع
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا