eitaa logo
مطلع ِعشقآنه
207 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
148 فایل
محب‌وصی، ولایت، طرح‌ولایت درراه رسیدن به خدا جنسیت شرط نیست، مهم بندگیست فعالیت‌فرهنگی: برگزاری مسابقه‌‌احکام‌ِامربه معروف درمزارشهدا، راهپیمایی ها و . . . و برگزاری‌کلاس‌مجازی کتاب مطلع‌عشق(رهنمودهارهبرانقلاب به زوج‌هاجوان). ارتباط بامدیر: @Hamie_din
مشاهده در ایتا
دانلود
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | وقتی اوباما #امر_به_معروف می‌کند❗️ ⭕️ در ژوئن ۲۰۰۷، قانونی در ایالت لوئیزیانا در #آمریکا تصویب شد که افرادی که عمداً شلوار خود را آویزان می‌پوشند به نوعی که لباس زیر آنها مشخص شود جریمه شوند. 🔸 #اوباما پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ در این باره اظهار نظری کرده که بسیار شنیدنی است. #sagging_pants 🆔 http://eitaa.com/joinchat/1327562765C0056c05608
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸راه اصلاح محیط فاسد🔸 اگر می خواهی در مدرسه فساد ایجاد نشود، راهش این نیست که فیلتر بگذاری تا بچۀ فاسد به مدرسه نیاید. نه، باید بچه ها را طوری بار بیاوری که اگر یک فسادی دیدند، با کنترلش کنند. بچه ها در مقابل فساد حالت داشته باشند. @haerishirazi
برادر سمت چپی گفت بنده از ستاد ام در جریان کارهاتون هستم
‏۱۰/هیچ تخلف از قانون و شرع نکردم. آن پلیس سبزلجنی که آن گوشی رو صندلی نشسته بود گفت ‎ شرایط دارد یعنی تا آخرش این شرایط را ۱۰بار گفت کتاب ‎ پیشم بود نشونش دادم گفتم اینجا چی نوشته؟(بیانات مقام معظم رهبری) بخش احکام را آوردم گفتم کدام شرط را رعایت نکردم؟
بسم الله الرحمن الرحیم من چون چند روزی ست دارم رنج و درد می کشم می نویسم اگر احیانا کسی احساس کرد ایمان و باورش ذره یی در باب ضعیف دارد می‌شود نخواند و مطالعه را متوقف کند ... به هرحال ملاک شرایط چهارگانه است نه چیز دیگر. تشخیص هم با وجدان نوعی افراد است . ما دوسال پیش خیلی جدی تذکر می دادیم و آنها را استوری می کردیم یکی از رفقا که دوبرابر ما هیکل دارد و بدن‌ساز است پیام داد بابا ایول من روم نمیشه تودچطور میگی!؟ گفتم خب یکبار بیا ببین روت باز شه قرار پارک لاله بود بعد نمازجمعه اما گفت ماشین آوردم ما را برد سمت و بعد پارکی که بعدا فهمیدم اسمش و است که تا حالا نرفته بودم ... فکر گنم پایه ۵ بودم آن سال بهار. که حتی می خواستم نمایشگاه کتاب بروم رفیق خیلی اخلاقی ام گفته بود توصیه اش این است کسی نرود برای تخفیف... او پول هزینه تخفیف را می دهد... من رفتم و کردم همش موفق و بدون دردسر... آدم های گُنده هم بودن مرد هیکلی با زن‌ش...گفته بودم چندین نورد بدون هیچ بحثی... برگردیم پارک طبیعت: آنجا تا وارد شریم کشف حجاب زن یی را دیدم شوهرش همراه‌ش بود... وارد گفتگو شدم با شوهرش که: شما غیرت داری روز جمعه است متعلق به امام زمان عج گفت آیه قرآن نداریم اصلا برای حجاب... آمدم ارشاد و آگاه کنم آیه قرآن نشان‌شان دهم که ... خانمه شروع کرده بود فیلم گرفتن و روی فیلم دروغ و کذب بستن ... بنده غافل‌گیر شدم کسی که از دوربین و عکس گرفتن فراری ست ... آن سالمدتی اذیت شدم و تمام شد البته چند وقت یک بار دچار یک مومن بی شعور می شدم که اذیت می کردحتی طلبه ی معمم!!! تمسخر کرده من را... طلبه یی که قرار است برود بالا منبر بگوید لایسخر قوم من قوم... داستان هرکدام از این اذیت ها سوا و مفصل است ... برگردیم به آغاز اذیت این چند روز ... از قم برگشته بودم فهمیوم جوجه ها مردند... رفتم جوجه بگیرم... تازه اذان شده بود... از کوچه که باید می پیچیدم سمت چپ... دو نفر سمت راست و چپ یکی نشسته ب سکو یکی ایستاده یکی به آن یکی: این اونه ...نه.... آره اونه... حدس زدم روی آن فیلم گفتگو می کنند.... برگشتنی که جوجه ها دستم بود گفتم از طرف کوچه بروم سمت خونه🤔 گفتم ولش بزار از همین طرف بروم ببینم چه می خواهند بگویند که هنگام عبور آن یکی صدا زد آقای شیرزاد سوال فرهنگی داریم ... اهمیت ندادم رفتم گفتم ببخشید وقت ندارم... آن یکی نشسته بر سکو ... آره میدونم دنبال دختره افتادی از سنگگی تا دروازه غار! آخه الان من بابت این تیکه و تهمت بایستم و دعوا کنم!؟ چه کنم!؟ هیچی جوجه ها دستم بودند رفتم سمت خانه ... فردا باز آمدم از مغازه چیزی بخرم... آمدم سمت خانه... آن مردک باز بر همان سکو نشسته بود تا رد شدم داد کشید !!! ماندم چه بگویم!؟ آخه آخه من با این آدم صنمی ندارم... گفتگویی ندارم ...!!!؟؟؟ رفتم سمت خانه... شب با درگیری ذهنی خوابیدم چه کنم فردا هم امتحان داشتم وسط امتحان ها تنها چیزی که به ذهنم رسید برداشتن آن سکو ی زائد کنار دیوار است احتمالا باید زنگ بزنم شهرداری ۱۳۷ .... . اما دلم می خواستبا رضا معتمد محله و بسیج محله مشورت کنم.... که این مشورت فردا روزش اتفاق می افتد بالاخره
هی می گویید این نوع و قسم از مهم‌تر است ، خب ما هم باز امروز از طریقی دیگر این مصداق را پیگیری کردیم. اول. که مسیرش مثل مسیر بعد بود ۱۵دقیقه پیاده روی کردم حدودا تا برسم به ساختمان اصلی !! دوم: ظاهرا باید برای ثبت شکایت می رفتی دبیرخانه که در اول بوده خودشان اشتباه راه نشان داده بودند بنده را داشت محکوم می‌کرد و حمله به من که چرا اینجا آمدی! سوم: نگهبان توجبه نبود کسی برای شکایت می‌آید کجا برود! معِ شدم. چهارم: اتاق آقای سنجابی فرستادن من را. بعد آنجا فرستادن اتاق آقای صادقی! پنجم: در اتاق آقای صادقی! که اتاق ۱۸۸۸بود. خیلی اذیت کردند ۴ به یک بودند. نمی گذاشتند حرف بزنی. اصلا یکی‌شان می‌گفت چه معنا دارد در مترو بکنی؟ !!! ششم: صادقی پرسید شما شغل‌ت چیه؟ گفتم ربطی دارد به پیگیری موضوع؟ گفت نه! می تونی نگی. (توصیه می‌کنم هرجا مراجعه کردید سوال بی‌ربط را پاسخ ندهید حاشیه می سازند بعد که راه انداختن خواستید جواب بدهید) هفتم: اتاق صادقی(۱۸۸۸) ترک کردم گفتم اصلا با وضع توهین و بی ادبی شماها منصرف شدم از شکایتم و ترک کردم اتاق را و به اتاق آقای سنجابی رفتم هشتم: آنجا باز نامناسب حرف زد که ما داریم به تو لطف می کنیم مردد بودم بنویسم یا نه! یا قهرکنم بروم! امیدی به پیگیری نیست!؟ نوشتم شکایت را. گفت بیا این اتاق(مدیر مرکزی بازرسی). نهم: شماره هایی که نوشته بودند چه برا حراست چه شهرداری هیچ‌کدام برنداشتند! همان جا دم در خروج ازساختمان زنگ زدم دهم: جالب اینکه د در خروج نصب شده بود!
هدایت شده از صرفاً جهت اطلاع
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آموزش تصویری تذکر به بدحجابی ✅ @khabarnews 👈«اخبار مهم در «ایتا
چهار تا دانش آموز هشتم و نهمی از محله مولوی تهران